زبان در تاجیکستان

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۲۸ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۴۰ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «'''زبان  ''' زبان رسمی و ملی جمهوری تاجیکستان، فارسی تاجیکی می باشد که از گروه زبان های جنوب خاوری ایران است. دو مرحله تغییر الفبا، از الفبای عربی ‌یا اسلامی یا فارسی و یا به تعبیر جالب تاجیکان «الفبای‌نیاکان»، به لاتین (1308 ش./1929م.) و از لاتین به...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

زبان  

زبان رسمی و ملی جمهوری تاجیکستان، فارسی تاجیکی می باشد که از گروه زبان های جنوب خاوری ایران است. دو مرحله تغییر الفبا، از الفبای عربی ‌یا اسلامی یا فارسی و یا به تعبیر جالب تاجیکان «الفبای‌نیاکان»، به لاتین (1308 ش./1929م.) و از لاتین به سیرلیک (1319ش./ 1940م.) و هم‌چنین تبعات حاصل از تسلط روسیه‌ی تزاری بر بخش بزرگی از ماورا‌ءالنهر که «ترکستان روسیه»[1285ه.ق/1868 م.] نامیده  می شد و نفوذ در بخش به ظاهر مستقل باقیمانده، یعنی بخارا و مهم‌تر از همه، تسلط نهایی نظام شوروی بر آسیای مرکزی[1303 ش. / 1924 م.] که منجر به از میان رفتن یا استحاله‌ی نخبگان علمی و فرهنگی قدیم و دگرگونی نخبگی‌ علمی و فرهنگی در عصر امپراطوری سرخ گردید، زبان و ادبیات فارسی را که در کوران تحولات فرهنگی‌، اجتماعی و سیاسی آن دوران ماوراء‌النهر از تسلط ترک ها در آسیای مرکزی، روبه ضعف رفته بود، در خاستگاه خود (ماوراءالنهر خاستگاه زبان فارسی جدید یا دری) در فترت فرو برد.

تفوق جناح ازبک و ترک‌گرا در نظام جدید از سویی و همچنین سیاست مدیران روسی نظام جدید به بها دادن به زبان‌هایی بی پیوند با همسایگان بزرگ و مهم چون ایران و افغانستان و مهم‌تر از آن، فاقد پشتوانه‌ی بزرگ هویت‌آفرین و هویت مدار ادبیات مکتوب، یعنی (زبان‌های ازبکی، ترکمنی، قرقیزی، قزاقی) موجب گردید بر انزوای زبان و ادبیات فارسی در موطن آن بیافزود. مجموعه‌ی این عوامل، فرایندی را پدید آورد که زبان فارسی در ماوراءالنهر، از سیر طبیعی بازماند و از رشد و بالندگی افتاد.

ساختار و قواعد زبان فارسی امروزین ماوراءالنهر، از جمله در تاجیکستان- که مهم‌ترین مؤلفه‌ی هویت ملی آن به شمار می‌آید- در تعابیر و اصطلاحات ضعیف است.

البته امروزه بعد از استقلال جمهوری تاجیکستان، خواست ملی و اراده‌ی حاکمیت در تاجیکستان بر ارتقاء زبان و ادبیات فارسی تاجیکی به عنوان زبان نخست در همه‌ی سطوح آموزشی، علمی، فرهنگی و دیوانی یا اداری وجود دارد. لیکن آسیب­زدایی دهه‌های فترت زبان فارسی در این سرزمین، آسان نیست. بالخصوص که این آسیب زدایی مبتنی بر آسیب شناسی درست نباشد.

بی‌تردید تجدید نشاط و طراوت زبان و ادبیات فارسی در ماوراءالنهر و انطباق آن با مطالبات زمانه، در پیوند هرچه سریع‌تر این دریاچه به دریای خروشان زبان و ادبیات فارسی در بیرون از این سرزمین است؛ و تنها راه این پیوند، احیای الفبای فارسی در این سرزمین است.

با توجه به رسمیت یافتن زبان فارسی تاجیکی در تاجیکستان و جایگزینی آن با زبان روسی در غالب سطوح آموزش- به ویژه تحصیلات ابتدایی و متوسطه- و تنزل سواد روسی در این کشور، تغییر الفبای سیرلیک به الفبای فارسی- همان گونه که غالب اندیشمندان تاجیک نیز اذعان دارند- تنها مسیری است که از تبدیل محیط علمی و فرهنگی تاجیکستان به مرداب، جلوگیری می‌نماید.

به عبارتی دیگر، رشد و بالندگی علمی و فرهنگی تاجیکستان یا می‌بایست با وصل به دریای فارسی‌زبانان جهان با تغییر الفبای سیرلیک به الفبای فارسی صورت پذیرد یا با تجدید دوباره‌ی زبان و ادبیات روسی و جایگزینی آن با زبان فارسی تاجیکی.

با توجه به جایگاه زبان فارسی (فارسی تاجیکی) در تاجیکستان، به عنوان اصل بنیادین هویت ملی تاجیکان که تلاش برای احیای آن به پیش از استقلال تاجیکستان باز‌می‌گردد (اعلان زبان تاجیکی به عنوان زبان رسمی در سال 1368 ش./ 1989م.)، احیای مجدد زبان روسی در تاجیکستان اگر هم رویایی شیرین برای روسیه و روس‌فیل‌های تاجیک باشد، جز خیالی خام نیست. بنابراین تغییر الفبای سیریلیک به الفبای فارسی‌زبانان جهان، برای نشاط علمی، فرهنگی، آموزشی و پژوهشی تاجیکستان امری است محتوم.

این واقعیت علاوه بر غالب اندیشمندان تاجیک، بر بسیاری از زمامداران حکومت تاجیکستان نیز پوشیده نیست. لیکن سیری که در سال‌های اخیر برای احیای الفبای نیاکان در تاجیکستان پی گرفته می‌شود، به هیچ روی تأمین‌کننده‌ی لوازم تغییر الفبا حتی در بلندترین مدت نیز نمی‌باشد.

در بخش زیر نخست به زبان فارسی و پیشینه آن و سپس به فارسی تاجیکی و لهجه های آن می پردازیم.

1-2-3.  زبان فارسی

زبانی که ایرانیان بدان سخن می گویند و می نویسند «فارسی» یا «فارسی دری» یا «فارسی نو» نام دارد. این زبان دنباله فارسی میانه و فارسی باستان است. فارسی باستان در زمان هخامنشیان ( 559-331 پ.م) و فارسی میانه در زمان ساسانیان (224-651 م) کاربرد داشته است. فارسی میانه یا پهلوی ساسانی در دوران های ساسانی به دو گونه گفتاری و نوشتاری به کار می رفته است. ولی با سقوط دولت ساسانی به دست اعراب، صورت نوشتاری آن کاربرد خود را از دست داد. و اندک اندک فراموش گردید. صورت گفتاری این زبان به مرور زمان و طی دگرگونی هایی به صورت فارسی امروزی درآمد.

مدارک نوشته شده نشان می دهند که این زبان (فارسی نو) تا مدت ها کاربرد گفتاری داشته و چند سده بعد به صورت نوشتاری درآمده است. دیرین ترین نوشته های این زبان از دوران سامانی (سده های سوم تا چهارم ه.ق / نهم تا دهم . م) است. زبان فارسی از خانواده زبان های ایرانی است. زبان های ایرانی شاخه ای از زبان هند و ایرانی اند که زبان شناسان سده 19 م، آن را متعلق به زبان های هند و اروپایی دانسته اند. زبان هند و اروپایی مادر را که زبانی فرضی است، از قوم آریایی می دانند که در حدود 3 هزار سال و به گفته ای 5 هزار سال پیش از میلاد در شمال دریای سیاه ساکن بوده اند و بعدها به سوی جنوب و باختر کوچ کرده و به دلیل دور شده از یکدیگر، زبانشان از هم جدا شده است.

شاخه های زبان های هند و اروپایی را شامل خانواده زبان های هند و ایرانی، یونانی، هیتی (حتی)، تخاری، آلبانی، ارمنی، اسلاوی، بالتی، سلتی (کلتی)، ژرمنی و ایتالی دانسته اند. شاخه ایرانی زبان هند و ایرانی را به سه دوره تاریخی بخش کرده اند و آنها را باستان، میانه و نو نام نهاده اند. برای هر یک از این سه دوره، زبان های ایرانی جدا از هم، قائل شده اند و آنها را از نظر ویژگی های آوایی، دستوری و واژگانی به چهار گروه شمال، جنوب خاوری، شمال و جنوب باختری بخش کرده اند. ( کلباسی، 1374: 15-14)

2-2-3. فارسی تاجیکی

«تاجیکی» لهجه ای است از زبان فارسی و بدین سبب آن را بایستی «فارسی تاجیکی» نامید. همان طور که لهجه اصفهانی، شیرازی، کرمانی، سیستانی و .... را فارسی اصفهانی، فارسی شیرازی، فارسی کرمانی و فارسی سیستانی می نامند. فارسی تاجیکی به این دلیل که جایگزین زبان های خاوری ایران گردیده، و از سویی با زبان روسی و زبان قوم های گوناگون ترک، ارتباط داشته، با فارسی امروزی ایران تفاوت های بسیاری یافته است. از سوی دیگر، خود فارسی تاجیکی در نقاط گوناگون آسیای مرکزی نیز لهجه های متفاوتی پیدا کرده است. لهجه های تاجیکی را بایستی جزو لهجه های فارسی ایرانی به شمار آورد و آنها را نیز لهجه های زبان فارسی نامید. بررسی های زیادی درباره لهجه ها یا شیوه ای تاجیکی تاکنون انجام یافته است. این بررسی ها پیش از انقلاب اکتبر، توسط گروهی از دانشمندان روسی آغاز گردیده و کتاب هایی در این باره، نگاشته شده است. درباره گروه بندی لهجه های تاجیکی تاکنون نظر قطعی ارئه نگردیده است. تا سال 1960م، این لهجه ها به سه گروه زیر بخش شده بوده اند:

·     نخست- گروه شمال باختر، که لهجه های تاجیکی ازبکستان و شمال تاجیکستان را در بر می گرفته است.

·     دوم- گروه مرکزی که لهجه ورزاب و بعضی از لهجه های وادی حصار را در بر می گرفته است.

·     سوم- گروه جنوب خاوری

در کنگره بین المللی خاورشناسان در مسکو در سال 1960 م، لهجه های تاجیکی به چهار گروه و زیر بخش گردیده اند:

·     گروه شمالی که لهجه های سمرقند، بخارا، فرغانه خاوری و باختری، اورا تپه و پنج کنت را شامل می گردد.

·      گروه مرکزی که لهجه های زرافشان، رشتان و سوخ (ساخ) را در بر می گیرد.

·      گروه جنوبی که شامل بدخشان، کولاب شمالی و جنوبی و قره تگین می شود.

·      گروه جنوب خاوری، شامل لهجه های درواز است.

تفاوت بین لهجه های زبان تاجیکی تنها در مسائل آواشناختی و بیان واژگان است.

به طور کلی، می توان گفت متمرکزترین گروهی که به زبان تاجیکی سخن می گویند، در نزدیکی دره فرغانه، دره زرافشان و کشکه دریا، ساکن هستند که آنها را بایستی تاجیکان ازبکستان نامید. در شمال باختری دره فرغانه، یعنی نواحی پاپ، چست، کسان سای و شهر نمنگان هم تاجیک ها سکونت دارند. بدین ترتیب که مردم شهر سخ همه تاجیک زبان هستند در ناحیه کویبی شف، به ویژه در دشت ریشتن، تاجیک ها اکثریت را دارند. در مسیر رودخانه شیرآباد دریا و سرخان دریا هم دسته بزرگی از تاجیک زبان ها ساکن اند. در پیرامون شهر تاشکند به ویژه بخش شمال خاوری آن هم زبان تاجیکی رواج دارد که این قسمت از جمهوری قزاقستان است. در دیگر جمهوری ها همانند قرقیزستان و ترکمنستان هم شماری تاجیک، زندگی می کنند. گروه های پراکنده ای هم وجود دارند که به زبان تاجیکی سخن می گویند. از جمله کولی ها، یوری ها، فرنگی ها، شاخه ای از عرب ها و بلوچ های ساکن آسیای مرکزی و ... افغان های جمشیدی ساکن مرو در ترکمنستان و هم چنین هزاره ها که بیش تر در ترکمنستان به سر می برند نیز تاجیک زبان هستند(میراحمدی، 1372: 74-73).