آیین بودا

از دانشنامه ملل
مجسمه بودا

آیین بودا که نخست در هند بنیاد گذاشته شد، در دوران سلسله ­ی خَن غربی ( 206 پیش از میلاد تا 25 پس از میلاد) از هند و از طریق آسیای مرکزی به چین معرفی شد. در سال دوم پیش از میلاد، پادشاهِ دایوِجی(Dayuezhi) چین­جینگ­شیان[2] (یا جینگ­لو[3])، یکی از دانشجویان دانشگاه ملی سلسله­ ی هان(← سلسله ی خن) را مخفیانه به هند فرستاد تا متون مقدس بودایی را بیاموزد. این سند نسبتاً قابل اعتماد، نخستین گزارش رسمی از چگونگی معرفی آیین بودا به چین است. امپراتور مینگدی[4]از سلسله­ ی هان شرقی(← سلسله ی خن)، شبی در سال 64 پس از میلاد، یک مرد طلایی که بودا نام داشت را در عالم رؤیا دید. وی سپس هیئتی را برای فراگیری شریعت[i] بودا به هند اعزام کرد. در سال 67 پس از میلاد، امپراتور 2 مانک بودایی به نام ­های کاسیاپا ماتانگا[5] و دارماراکسا[6] از هند مرکزی را به چین دعوت کرد تا از لویانگ[ii] دیدار کنند. آنان سوار بر اسبی سفید از هند وارد چین شده، و تصویری از بودا و 42 فصل از مبانی اعتقادی[iii] این آیین را به همراه خود آوردند، و به همین مناسبت معبدی به نام معبد اسب سفید در بیرون از شهر لویانگ بنا شد، که مانک­ها در آن اقامت کرده و متون مقدس را ترجمه کردند. بدین­گونه بود که، ساختن معابد بودایی، مجسمه­ی بودا و ترجمه­ی متون مقدس در چین آغاز شد.

معرفی آیین بودا به منطقه­ ی سین­ک یانگ

هم­چنین در قرن اول میلادی، آیین بودا از هند به منطقه­ای که امروزه به سین کیانگ معروف است معرفی شد. حاکم پادشاهی یوتیان[iv]یک معبد بودایی را در این منطقه احداث کرد. به دنبال آن، این این آیین در گوویزی[7]، شوله[8]، شاچه[9]و گائوچانگ[v] نیز معرفی و در آن­ها هم معابد بودایی ساخته شد. هم­زمان، ساختن غار­هایی به سبک هندی و مجسمه­هایی به سبک گاندهارا یا قندهارا و نقاشی­های دیواری و معماری و هنر­های بودایی گوناگون در اطراف گوویزی و یوتیان توسعه پیدا کرد.

تلاش برای آشنایی با آموزه ­های بودا

در نتیجه­ ی معرفی آیین بودا به چین، تعداد زیادی از مردم برای کسب دانش و تبلیغ آموزه­های این آیین به خارج از چین مسافرت می­کردند. در این دوران، اندیشمندان بودایی چینی و خارجی از طریق پامیر پر از برف، و از فراز کوه­های بلند و صحرا­های کویری یا دریا­های بیکران، به کشور یکدیگر رفت و آمد کرده و سختی­های وصف ناپذیری را متحمل می­شدند. فاشیان[10]یکی از راهب­های سلسله­ی جین[11] شرقی(420-317 میلادی)، نخستین شخصی بود که رسما برای سفر زیارتی و فراگیری متون مقدس به هندوستان مسافرت کرد و سفر او موفقیت­های زیادی را در پی داشت. وی در سال 399 میلادی از شهر چانگ­اَن(پایتخت آنروز چین- شی اَن امروز)به راه افتاد و پس از شش سال به هند مرکزی رسیده و شش سال هم در آنجا اقامت کرد. بازگشت وی به چین از مسیر سریلانکا و دیگر کشور­ها بود كه آن­هم سه سال طول کشید. او برای نخستین بار، متون کلاسیک بودایی را به چین آورد. وی هم­چنین کتابی تحت عنوان گزارش سفر من به هند[vi]نوشته و در آن جزییات تجارب سفر زیارتیش به غرب و جنوب را توضیح داده است. این نخستین سفرنامه در چین باستان است که در مورد هند، سریلانکا و سایر کشور­ها از روی تجربیات شخصی یک مسافر نوشته شده، و در سفر­های زیارتی بعدی از آن به عنوان کتاب راهنما استفاده می­شد. یادداشت­های او حاوی اطلاعات با ارزش تاریخی و جغرافیایی فراوانی در مورد کشور­های واقع در مناطق غربی بود. ترجمه­ی انگلیسی و فرانسوی این کتاب بعد­ها منتشر شد، و توسط پژوهشگران، محققان شرقشناس و باستان­شناسان، مرتب  از آن نقل قول شده و مورد ستایش و تحسین قرار گرفته است.

پیدایش فرقه ­های مختلف بودایی در چین

در عصر سلسله­های جنوبی و شمالی(589-420 میلادی)، در آیین بودا یک جدایی جغرافیایی به وجود آمد( آیین یی[12] در جنوب و چان[13] در شمال). از آنجا که آیین بودا از راه­های مختلفی وارد چین شده بود، و به دلیل اختلافات فرهنگی این مناطق، در جنوب چین بیشتر بر تئوری و تحلیل اعتقادات بودایی تأکید می­شد، در حالی که در شمال اغلب روی ریاضت کشی و مراقبه­ی فکری این آیین اصرار به عمل می­آمد. به هر­حال، سبک­های متفاوت آموزشی جنوب و شمال هر دو برای تأثیر گذاری روی یکدیگر تلاش می­کردند، و مبنای اختلاف­های آن­ها دقیقاً روشن و معین نبود. پس از اتحاد مجدد سرزمین چین تحت حاکمیت سلسله­ی سووی[14](618-581 میلادی)، اختلافات فرقه­های مختلف بودایی جنوب و شمال به تدریج از میان رفت. منشأ تمامی فرقه­های گوناگون که توسط راهبان در دوران حاکمیت سلسله­های جنوب و شمال پایه گذاری شده بودند، و یا آن­هایی که در سلسله های بعدی به وجود آمدند، اعتقادات بودایی هندی بود[vii].

ورود جنبه­های مختلف فرهنگ هندی به چین

همراه با گسترش فرهنگ بودایی هندی، سایر زمینه­های فرهنگی هند مثل زبان، هنرهای بودایی، علوم پزشکی، ستاره شناسی، ریاضیات و فلسفه­ی هندی نیز در چین گسترش یافت. رد­پای ترجمه­های دو طرفه از زبان­های هندی و چینی به یکدیگر را می­توان تا دوران بین سلسله­های هان غربی و هان غربی(589-220 میلادی) مشاهده کرد. راهب­های بودایی چین هم­چنین تراش مجسمه و احداث غار­معبدها را از هندی­ها آموختند. راهب هایی همچون لِه زون[15] و فالیانگ[16]عصرِ سلسله­ی چین (394-352 میلادی) مجسمه­های بودا را در غارهای کوه مینگ­شا[17] در دونخوانگ[viii] از سنگ تراشیدند. این­ها نخستین مجسمه­های سنگی بودند که در غارهای موگائو[18] ی دونخوانگ ساخته شدند و آغازی بر ساخت مجسمه­های غول پیکر در چین به شمار می­آیند. در دوران سلسله­ی تانگ، ستاره شناسانی از هند در چین به عنوان مدیران مراکز ستاره شناسی اشتغال داشتند. در سال 718 میلادی، یکی از آنان به نام گوتاما سیدا[19] مأمور شد تا کتاب تقویم هندی«گراهای نه گانه[20]» را که بعداً بخشی از کتاب بزرگ تقویمی کَی یوان[ix] شد، به چینی ترجمه کند. در نتیجه، فرهنگ هندی نه تنها اندیشمندان بودایی، بلکه معماران، ستاره شناسان و حسابگران تقویمی را هم به همراه خود آورد.

هضم و همسان شدن آیین بودا با فرهنگ سنتی چین

پس از معرفی آیین بودا به چین، ارتباط و ممزوج شدن این آیین با فرهنگ سنتی بومی آغاز و به تدریج بخش مهمی از فرهنگ چین شد. از آن­جا که آیین بودا جزء نخستین ادیانی بود که از خارج به چین معرفی شده و نخستین امتزاج با فرهنگ چینی شکل می گرفت، تأثیر آن در تفکر و فرهنگ مردمان این سرزمین هم بیش از سایرین عمیق و پایدار است.

تکامل و انسجام این هم­سان­سازی و امتزاج فرهنگی پیش از ورود آن به مرحله­ی بلوغ در دوران سلسله­های سویی و تانگ، بیش از هفت یا هشت قرن طول کشید. چینی­سازی آیین بودا به طور اجمال به سه دوره­ی تکاملی تقسیم می­شود. از دوران سلسله­ی خَن تا دوران سه پادشاهی(280-220 میلادی)، دوران سلسله­های جین غربی و جین شرقی(420-265 میلادی)، و زمانی که برای نخستین بار آیین بودا به چین معرفی شد. در آغاز معرفی آیین بودا در چین، برای فایق آمدن به محدودیت­های زبانی و ادراکی، اندیشمندان بودایی چینی معمولاً از کلمات، ایده­ها و واژه­های مشابه یا هم معنا در فلسفه­ی سنتی چین برای ترجمه و توضیح یک ایده یا واژه­ی بودایی استفاده می­کردند. اگرچه این روش به عمومی سازی آیین بودایی کمک کرد، ولی ادراک­ها و برداشت­ها معمولاً متفاوت، نامتناسب و یا حتی تفسیر­های وارونه­ای را از متون مقدس ارایه می­دادند. در نتیجه، در خلال دوران سلسله­های جنوبی و شمالی، دانشمندان بودایی تمام تلاش خود را به کار می­بردند تا از استفاده­ی محض از مفاهیم ادراکی، به توضیح نویسی معانی درست آن­ها تغییر روش دهند. در این روند، آیین بودا از نظر شکلی و اعتقادی از شکل اصلی خود خارج و با کنفوسیوس در هم آمیخت، و هرکدام بخش جدایی ناپذیری از دیگری شد. حاصل این امتزاج ظهور فرقه­ی بودایی چان است که به آیین بودایی چین نیز مشهور است. آیین بودایی چان معتقد است که«بودا تنها در اندیشه­ی خود انسان موجود است» و راه رسیدن به آن این است که فرد خود را برای «اشراق ناگهانی» آماده کند. این روش غیر از رسیدن به بودا از طریق داسابومی[21](ده مرحله در 52 قسمت تکاملی تبدیل شدن از بودیساتوا[x] به بودا) است که توسط آیین بودایی هندی توصیه شده است. ولی این روش خیلی نزدیک به «به آهستگی منتقل کردن هرآنچه را که می­بینی و یا می­شنوی به ذهن »، راه انگیزش درونی به روش آیین کنفوسیوس است.

نقش بوداییان چین در گسترش بودیسم در شرق آسیا

پس از معرفی آیین بودایی هند به چین، این آیین توسط راهب­های چینی در فرهنگ سنتی این کشور هضم شد، همگون شد و شکل تازه ای یافت، و سپس به سرعت در کشور­های مختلف شرق و جنوب شرق آسیا رواج یافته و تأثیر چشمگیری در توسعه­ی مبادلات فرهنگی میان این کشور­ها گذاشت. در آن زمان، چین به منزله­ی پایگاه قابل اعتماد بودایی­گری برای سایر کشور­های منطقه شمرده می­شد. ویتنام، کره و ژاپن آیین بودا را مستقیماً از چین گرفتند، در حالی که این آیین در کامبوج، میانمار، اندونزی و تایلند نیز بیشتر به خاطر نفوذ آیین بودایی چینی محبوبیت و شهرت یافت.

ویتنام با چین دارای مرزهای قابل دسترس و آسانی برای رفت و آمد است. در اواخر قرن دوم میلادی، موو رونگ[22]دانشمند معروف چینی، کتابی در مورد بودا با عنوان پیرامون حقیقت و ناروایی[xi] در جیائوجی[23](هانوی کنونی در ویتنام) نوشت تا آیین بودا را تبلیغ کند. در قرن سوم میلادی، راهب­های زیادی از چین برای تبلیغ اندیشه­ی بودا به سبک چینی به ویتنام رفتند. در نتیجه، متون بودایی که به زبان چینی منتشر می­شد از گذشته­های دور توسط بوداییان ویتنامی هم مورد استفاده قرار می­گرفت. اغلب بوداییان چان در ویتنام از مکتب این دانشمند بودایی منشعب شده اند.

ارتباط بودایی بین چین و کره از قرن چهارم میلادی، یا در عصر سه پادشاهی( گائوگوولی[24]، شینلوو[25] و بَی جی[26]) در کره آغاز شد. در سال 372 میلادی، نماینده­ای از سوی سلسله­ی چین به همراه راهبی به نام شون دائو[27]به کره اعزام شد تا تصویری از بودا و متون مقدس و دیگر آموزه­های مذهبی را به آن کشور هدیه کنند. دو سال بعد، راهب دیگری به نام اَه دائو[28]وارد این کشور شد. در سال 375 میلادی، دو معبد در کره برای اقامت شون دائو و اَه دائو احداث شد. این امر آغاز گرایش به آیین بودا در سرزمین کره بود.

در حوالی قرن ششم، آیین بودا از چین در ژاپن انتشار یافت. طبق مدارک تاریخی، نخستین راهبان و راهبه[xii] ها در ژاپن چینی بودند و نخستین معابد بودایی در این کشور هم توسط چینی­ها ساخته شد. در آن زمان دیگر آیین بودا در کره گسترش یافته بود. لذا این آیین یا از طریق کره و یا به صورت مستقیم از چین به ژاپن معرفی گردید. در نتیجه آیین بودا در چین وارد مرحله­ی جدیدی شد.

تأثیر­ بودیسم در توسعه­ی فرهنگ و جهان بینی چینی

آیین بودایی چینی بیشترین تأثیر­ها را در فرهنگ و جهان بینی چینی از خود برجای گذاشته است. در دوران سلسله­های تانگ و سونگ، آیین بودا بخشی از جریان اصلی تفکرات اجتماعی بود، و به حلقه ی وصل جدایی ناپذیر گذشته و آینده در تاریخ تفکر چینی تبدیل شده بود. آیین بودا فلسفه­ی چینی را غنی تر ساخت. این آیین عملکرد موضوع خودآگاهی، نظریه­ی معرفت، نظریه­ی اخلاقی، و نظریه­ی زمان و مکان را از دیدگاه جهان مجرد تبیین کرد. و موضوعات فراوان فکری و نگرشی در خصوص تضاد­های رقابت آمیز هم­چون دروغ و راست، حقیقت و مجاز، مرگ و زندگی، اشراق ناگهانی و اشراق تدریجی، نسبی و مطلق بودن، فانی و جاودان، کل و جزء، موقتی و پایداری را مطرح و مقوله­های فلسفه­ی چینی را غنی تر ساخت. آیین بودایی و طریقت تائویی نبوغ و پندار­ها را در فرهنگ سنتی چین توسعه دادند. اولاً، در نقاشی سنتی چینی توسط دانشمندان، نقاشی­های متنوع بودایی و تائویی پدیدار شدند. ثانیاً، تعدادی اثر مشهور ادبی با موضوعات بودایی و یا تائویی در ادبیات سنتی چین به وجود آمد. این کار­ها به همراه خود مفاهیم هنری جدید، سبک تازه، و روش بدیعی در نوشتن پدید آوردند. لی بَی[xiii] شاعر مشهور دوران سلسله­ی تانگ، یکی از بهترین­های عصر خود بوده است. وی ابیاتی هم­چون « همانگونه که من آرام برای مراقبه می­نشینم/ تمام جهان در درون موهایم رسوخ می­کند» را سروده است. وی اشعار فراوان دیگری سروده که مملو از تفکر جاودانگی به همراه احساس دلپذیری از طبیعت است. اشعار بوداییِ عصر تانگ اثر مستقیمی بر شاعران دوران سونگ گذاشته است. اوج سرایش غزلیات «چی» در عصر سونگ، اغلب برگرفته از داستان­های تائویی بود. به علاوه، تعداد زیادی از دست نوشته­ها و متون ادبی هم مفاهیم رمان­های خلق شده در دوران سلسله­های تانگ و جین را بیان می­کردند. بین داستان­های ادبی و قصیده­های اُپرایی برگرفته شده از سوترا­های بودایی و شکل گیری ادبیات بعدی متداول چینی، ارتباط منطقی وجود دارد. نقل قول از عقاید فرقه­ی چان نه تنها از سوی اندیشمندان مکتب اصولی در دوران سلسله­های سونگ و مینگ ادامه یافت، بلکه در آثار ادبی ادبیات متداول بعدی نیز تا حدودی تأثیر داشته است.

آیین بودا در اوایل دوران چینگ نیز که اندیشه­های علمی خود را از طریق روش استدلال­های عقلانی، هم­زمان موضوعات تازه را اخذ و به آن­ها شکل جدیدی داده و آن­ها را غنی تر می­ساختند، متفکران زیادی را تحت تأثیر قرار داد.

معرفی فرهنگ سنتی چین در کشورهای شرق آسیا همراه با آیین بودا

با معرفی فرهنگ بودایی چینی به کشور­های فوق الذکر، زبان ، ادبیات، هنر، علم پزشکی، ریاضیات، ادبیات کلاسیک و تاریخ و دیگر مهارت­های تولیدی چینی هم معرفی. می­توان گفت که مبادلات فرهنگ بودایی به عنوان «کانال» یا «پنجره»­ای در خدمت دیگر اشکال مبادلات فرهنگی بین چین و سایر کشور­ها بوده است. نقشی که آیین بودا در توسعه­ی گونه­ای دیگر از روابط فرهنگی داشته است، ارزش توجه و مطالعه­ی بیشتر را دارد.

نقش متقابل هنر بودایی و چینی در توسعه­ی هنرهای چینی

زمینه­های هنری بودایی، هم­چون پیکر تراشی و نقاشی تصاویر بودا، و ایجاد بتکده­ها نیز از هند به چین معرفی  شده است. در دوران وِی، جین و سلسله­های جنوبی و شمالی، اگرچه مهارت طراحی مجسمه­ها تحت تأثیر گاندهارا و اوپاگوپتای هندی بود، ولی درعین حال، مجسمه­های مدل چینی ویژگی خاص خود را داشتند، مثل مجسمه­های اولیه­ی موجود در غارمعبدهای لونگ­مِن[29] که با سبک و مشخصه­ی عالمانه و پرشکوهش از مجسمه های متأثر از سبک هندی متمایز هستند.

طی دوران سلسله­های سووی و تانگ، هنر بودایی چینی، روند چینی­سازی خود را نیز پشت سر گذاشت. تعداد بی شماری از مجسمه­های بودا با تلاش عالمان هنرمند بلند مرتبه­ی چینی ساخته شدند. نمونه­ی آن­ها روکانا­های بودا در معبد فِنگ شیان در لونگمِن است. این پیکره­های عظیم بودا، لباس کاسایا­های چینی را پوشیده با گردنی گِرد، با وقار و با قلبی مهربان به نظر می­رسند، و دارای سیمایی زیبا و چاق و چشمانی به وضوح مهربان و با فراست هستند. این مشخصات دقیقاً منبعث از ایده­های محسنات کنفوسیوسی است که در پی جمع کردن میان پرهیز کاری و زیبایی درونی و بیرونی با هم است را به نمایش می­گذارند.

چگونگی مبادلات بین فرهنگ آیین بودایی چینی و خارجی نشان می­دهد که برای رواج یافتن یک فرهنگ خارجی در سرزمین چین، فرهنگ خارجی باید با ویژگی­های فرهنگ سنتی چین کنار بیاید. در عین حال، برای فرهنگ سنتی چین مواجهه و هضم و هم­سان سازی فرهنگ خارجی در خود، سخت و ترسناک نیست[۱].

نیز نگاه کنید به چین

[1] -

[2] - Qin Jingxian

[3] - Jing Lu

[4] - Mingdi

[5] - Kasyapa Matanga

[6] - Dharmaraksa

[7] - Guizi

[8] - Shule

[9] - Shache  ( کاشغر – مترجم)

[10] - Fa Xian

[11] - Eastern Jin

[12] - Yi

[13] - Chan

[14] - Sui

[15] - Le Zun

[16] - Fa Liang

[17] - Mingsha

[18] - Mogao

[19] - Gautama cida

[20] - The Nine Graha

[21] - Dasabhumi

[22] - Mou Rong

[23] - Jiaozhi

[24] - Gaogouli

[25] - Xinluo

[26] - Baiji

[27] - Shun Dao

[28] - Ah Dao

[29] - Longmen

پاورقی

[i] - Dharma  (دارما در سنت هندو نظام اخلاقی و جهانی است و مفهوم فضیلت و عدالت و شریعت و قانون و آیین و حتی مذهب و دین و تکالیف شرعی را هم شامل می شود که در مکاتب فلسفی آیین بودا مفهوم «عنصر» یا شیئ و پدیده را پیدا کرده است. مترجم).

[ii] - Luoyang  ( پایتخت آن روز چین – مترجم)

[iii] - The 42-Chapter Sutra( سوترا سبک نگارش مبانی فلسفی و اعتقادی به صورت ابیات و سوره های بسیار کوتاه و مختصر است که مطالب را به اختصار و ایجاز هرچه تمام تر بیان می کند. مترجم).

[iv] - Yutian (گفته می شود که یوتیان قبیله ای ایرانی نژاد بودند که در منطقه ای بین کاشغر و خُتَن در سین کیانگ به مدت یکصد سال حکومت کردند. طبق بررسی به عمل آمده هنوز هم زبان و برخی از اصطلاحات رایج در این منطقه به زبان شرق ایران آن دوران نزدیک است. مترجم).

[v] - Gaochang  ( شهری در نزدیکی تورفان که هنوز هم خرابه های آن موجود است و به آستانه معروف است- مترجم)

[vi] - Recored of My Journt to India

[vii] - براساس خبر منتشره در روزنامه مردم مورخ 7 ژوئن2005، به نقل از آمار منتشره از سوی انجمن بوداییان چین، درحال حاضر در این کشور بیش از 34مرکز آوزش علوم بودایی، ده هزار معبد و 200هزار راهب و راهبه در حال فعالیت هستند.

[viii] - Dunhuang  ( مجموعه غار های دونهوانگ در استان کَنسو از مهمترین آثار تاریخی و فرهنگی آیین بودا در چین است که مجسمه ها و نقاشی های فوق العاده نفیس و ارزشمند موجود در آن گنجینه ی گرانبهایی است که نمونه ی آن را در کمتر جایی می توان مشاهده کرد. مترجم). 

[ix] - The Kaiyuan Great Calender Book

[x] - Bodhisattva ( بودای بالقوه که هنوز به مقام بودایی دست نیافته است. یکی از خصوصیات فرقه ی ماهایانا عبادت و پرستش بودا های آینده یا همان بودیساتوا ها است. بودیساتوا از دو واژۀ بودی یعنی خرد و عقل و ساتوا یعنی جوهر تشکیل شده است. به عبارت دیگر بودیساتوا یعنی کسی که خرد و دانایی در جوهر او موجود است. مترجم).

[xi] - On the Truth and Uncertanity

[xii] - Nuns ( زنان راهبه یا مانک بودایی – مترجم)

[xiii] - Li Bai (شاعر بسیار معروف چینی هم عصر دوران سلسله ی تانگ  که متولد مناطق غربی چین است «بنا به نقلی از سرزمین شرق ایران» بوده است - مترجم)

کتابشناسی

  1. سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی،جلد