تاریخ ساخت مهاجرنشین ها در کانادا
تلاش برای ساخت مهاجرنشینها: قرن 17
بعد از چند دهه، در سال 1603م، کاشف فرانسوی، ساموئل دو چمپلین (Samuel de Champlain)، به این سرزمین آمد. وی، در سال 1605م، اولین اقامتگاه های دائمی اروپایی را در پورت رویال (Port Royal) و کبک سیتی ایجاد کرد. این دو شهر، به ترتیب، پایتخت آکادیا (Acadia) و کانادا شدند. محل اقامت فرانسویها مناطق اطراف کبک کنونی بود. در سال 1760، با سقوط مونترال (Montréal) بدست انگلیسیها، حکومت فرانسویان پایان یافت. انگلیسیها به سرعت حکومتی را برپا داشتند و مونترال را به عنوان پایتخت انتخاب کردند. در سال 1783، در قرارداد پاریس مرز مشترک کانادا و آمریکا تعیین شد. این خط مرزی از آتلانتیک تا دریاچه وودز (Lake of the Woods) کشیده میشد.[۱]
شامپلن سه برنامه مهاجر نشینسازی در ذهن داشت. او آرزو داشت گذرگاه دست نیافتنی شمال غربی را کشف کند[i]، بهعلاوه، او امید داشت اقوام بومی را از آئینهای سنتیشان به مسیحیت کاتولیک فرا خواند. وی امیدوار بود با تبلیغات مذهبی بتواند آیین کاتولیک را در بین اقوام بومی رواج دهد. با وجود این، اقوام بومی باورهای محکم خود را داشتند و همیشه از تلاشهای مبلغان مذهبی استقبال نمیکردند. شامپلن در سومین برنامه خود سعی کرد تجارت پوست را با جوامع بومی توسعه دهد.
رویای وی برای تاسیس امپراتوری تجارت پوست، بسیار گستردهتر از آنچه وی فکرش را میکرد، به حقیقت پیوست. کاشفان، صیادان و تجار فرانسوی در سراسر چمنزارهای کانادا به سمت غرب سفر کردند، تا خلیج هودسن در شمال پارو زدند و جرأت یافتند به جنوب تا خلیج مکزیک بروند. امروزه، میراث این صیادان در صدها نام فرانسوی ادامه دارد که نقاط بسیاری را در چشمانداز زبان شناختی سراسر ایالات متحده و کانادا پوشاندهاند.
به ثمر رسیدن تلاشهای شامپلن تا حد زیادی به ایجاد روابط مثبت با بومیان بستگی داشت. وی این کار را با اکتشاف مناطق زیادی از استانهای کبک و انتاریو انجام داد. راهنماهای بومی دانش خود را درباره این سرزمینها در اختیار او قرار دادند و او را همراهی کردند. لذا، مشارکت تجاری محکمی با بومیان برقرار شد. هورنها نیز در این روابط سهیم بودند.
بریتانیاییها نیز هنری هودسون را به سوی اقیانوس اطلس فرستادند. او در سال 1610 خلیجی را شناسایی کرد که به افتخار او خلیج هودسون نامیده میشود. فرانسه و بریتانیا هر دو در آرزوی سلطه بر تجارت جهانی بودند. هر دو امپراتوری برای سرزمینهای «تازه کشف شده» ارزش بسیاری قائل بودند. فرانسه ادعای مالکیت بر مرکز کانادا، از جمله بیشتر اونتاریوی امروزی، را داشت. بریتانیاییهای حاضر در خلیج هودسون نیز ادعای مالکیت بر بیشتر همان سرزمین را داشتند. افزایش تضاد بین این منافع اجتنابناپذیر بود؛ چرا که این دو کشور از قرن شانزدهم در حال رقابت برای گسترش مستعمرات در این «دنیای نو» بودند. مدت زیادی نگذشت تا این رقابت به درگیری شدید و جنگ منجر شد.[۲][۳][۴]
نیز نگاه کنید به
تاریخ دوران میانی کانادا؛ تاریخ حضور اروپاییان در کانادا
پاورقی
[i]. بررسیها نشان میدهند که در سال 1634 کاشفی به نام ژان نیکوله، هنوز در جستجوی گذرگاه شمال غربی بود. جستجوی وی، در عوض دریاچه میشیگان را به نقشههای اروپایی اضافه کرد.
کتابشناسی
- ↑ Morison, S. E. (1972). Samuel de Champlain: Father of New France. Boston: Little, Brown and Company.
- ↑ Desaulniers, K. L. (2003). Canada. Published by Chelsea House Publications, Mishawaka, IN, U.S.A.
- ↑ Fiedel, S. J. (1992). Prehistory of the Americas [21 volumes]. Cambridge University Press.
- ↑ لاریجانی، فاضل(1395). جامعه و فرهنگ کانادا. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی.ص.67-69.