نهادها و سازمانهای فرهنگی روسیه
رئيس جمهور فدراسيون روسيه تعيين كننده سمت و سوي سياستهاي داخلي و خارجي كشور بوده، اعضاي دولت فدرال را تعيين نموده و قوانين و دستورالعمل هايي را صادر مي نمايد كه از پشتوانه قانوني برخوردار مي باشند. رئيس جمهور اصول و ضروريات سياستهاي كلي نظام را تنظيم نموده سپس آن را به پارلمان ارائه مي نمايد. در ميان اين سياستها، سياستهاي فرهنگي نيز به چشم مي خورد. مجلس فدرال روسيه نیز به برنامه ريزي جهت تعيين بودجه فدرال، تعيين و تنظيم بودجه لازم بخش فرهنگ كشور، قانونگذاري اصول سياستهاي كلي كشور از قبيل دموكراسي، اقتصاد بازاري، تأمين اجتماعي و تعيين و تنظيم سياستهاي فرهنگي فدرال مبادرت مي نمايد. شوراي فدرال و مجلس دوماي كشور داراي كميسيونهاي تخصصي در امر فرهنگ مي باشند. پس از رئیس جمهور، سیاست های فرهنگی در وحله اول بر عهده وزارت فرهنگ و ارتباطات جمعی فدراسیون روسیه است. این وزارت خانه ، ارگان اجرایی در حوزه ی سیاست های فرهنگی حکومتی و نقش تنظیم کننده ی فضای فرهنگی، هنری، سینمایی و تئاتر و سایر مسایل و ارتباطات بین المللی است. این وزارت در 9 مارس سال 2004 با زیر مجموعه های خودش تحت عناوین وزارت فرهنگ روسیه فدراتیو، وزارت چاپ ونشر روسیه فدراتیو، وزارت صدا و سیما و رسانه های جمعی و ارگان فدرال بایگانی روسیه به ثبت رسید(http://www.ibl.ru/konf/031209/120.html ).
در روسیه امروز نقش اصلی در ارتقاء سطح فرهنگی بر عهده دولت است که سهم چشمگیری را در تنظیم فضای فرهنگی جامعه بر عهده دارد . خیلی از موضوعات در فرهنگ بصورت غیر ارادی به جریان می افتد. در شرایط بی ثباتی دولت روسیه، حکومت، احتمالا برای مدتی طولانی هسته اصلی سیاست فرهنگی خواهد بود که می تواند و بایستی سهم خود را در پایه ریزی هسته های جدید، اهداف و سرفصل های سیاست فرهنگی جامعه ایفا کند. تغییرات مکرر در سازمان های اجرایی فرهنگی، ساختار فرهنگی را ناهمگون کرده است. در نقاط حساس و اصلی فرهنگی، مکانیزم های سازمان دهنده که دولت از طریق آنها سیاست فرهنگی خود را اعمال می کند، خود به خود از بین رفته اند. این مطلب گواه آن است که در حال حاضر اصلی ترین مسائل دولت در سیاست فرهنگی، ایجاد سازمان های فرهنگی - اجتماعی متناسب و واقعی (یعنی همان هایی که جوابگوی خواست های امروزه و مورد تقاضای جامعه است)، حمایت از شرکت ارگان های خصوصی اجتماعی در زمینه های فرهنگی، تبیین مفاهیم «ارزش فرهنگی و معنوی» در جامعه، حفظ دست آوردهای فرهنگی و سازماندهی فعالیت های کارآفرینی می باشد. رویکرد به فرهنگ در سطح بالای حکومت در حال تغییر بوده است. درک جایگاه رهبری دولتی در ارتقاء سطح فرهنگی و سیاسی در حال رشد می باشد. فرآیندهای فرهنگی موجود در جامعه که تحقق آنها در زندگی اجتماعی از طریق نهادهای اجتماعی و فرهنگی امکان می یابد، از اهمیت اصلی برخوردار می باشند. علاوه بر این لازم است با این پروسه برنامه های مشخص آموزشی، فنی، تربیت نیروی انسانی همراه شود تا شرایط برای پیشرفت موفقیت آمیز سیاست فرهنگی حکومت مهیا شود. سیاست فرهنگی حکومتی همانند سابق خود را به عنوان مجموعه عملکردهایی در زمینه ی حل مسائل از طریق نهادهای تخصصی فرهنگی معرفی می کند. سیاست فرهنگی مشخص باعث پیشرفت ارتباط های فرهنگی با کشورهای خارج، حمایت از مجموعه های برگزارکننده تئاتر و کنسرت، فعالیت کتابخانه ها و موزه ها، فعالیت در زمینه حفظ مجموعه های تاریخی و یادبودی، تربیت متخصصان حرفه ای در زمینه ی فعالیت های هنری و خدمات فرهنگی می شود. نهادهای فرهنگی فعلی بستر ساز ایجاد چندین فرم عملی و مناسب فرهنگی در راستای افزایش قلمرو فرهنگی، گسترش سرمایه گذاری مالی در حوزه ی فرهنگی و توسعه حوزه ابزاری و نیروی انسانی شده اند. مشخصه های سیاست فرهنگی در بسیاری از سطوح به گرایش های متعدد برخاسته از نهادهای هدایت کننده فعالیت های تاثیرگذار فرهنگی بستگی دارد.
سمت و سوی سیاست فرهنگی روسیه که توسط وزارت فرهنگ روسیه فدراتیو تعیین می گردد و در حوزه ی فعالیت سایر وزارت ها و ادارات قرار می گیرد ، نیازمند به تبیین برنامه های مشخص بین سازمانی است. در این راستا حمایت از پیشرفت فرهنگ میهنی، ارتباطات فرهنگی میهن پرستان ساکن خارج از کشور، برنامه های مربوط به جوانان ، سیاست تربیتی در حوزه کودک و نوجوان ، حفظ آثار و مفاخر فرهنگی و استفاده از دستاوردهای تاریخی - فرهنگی ، حمایت از بایگانی و آرشیو دستاوردها، توسعه و رشد دادن استعدادهای مردمی و فعالیت های فرهنگی -تفریحی مردمی و فعالیت های ارگان های فدرال در صدا و سیما است(http://www.ibl.ru/konf/031209/120.html ).
این وزارتخانه مجري سياستهاي فدرال در امر حمايت و حفاظت از آثار تاريخي و فرهنگي كشور بوده و بر امور صنايع دستي، هنر، كتابخانه هاي عمومي، موزه ها و ديگر مؤسسات فرهنگي و آموزش حرفه اي فرهنگي - هنري كشور نظارت دارد. وزارت مذكور همچنين سازمانهاي فرهنگي فدرال كشور را از محّل بودجة فدرال تأمين مالي نموده و به ارائه كمكهاي فني به مؤسسات و سازمانهاي فرهنگي منطقه اي مبادرت مي نمايد. اين قبيل حمايتها در جهت توسعه و محافظت از فرهنگ و هنر كشور در برنامه هاي فدرال پيشبيني گرديده است. وزارت فرهنگ كشور همچنين در برنامه هاي فدرال ويژة بخش فرهنگي و اجتماعي شركت مي نمايد. وزير فرهنگ، رياست شوراي هماهنگي فدرال در امور فرهنگ، هنر و سينماي كشور را بر عهده دارد. شوراي فوق نيز خود متشكل از رؤساي ادارات فرهنگي ـ منطقه اي و يك نماينده از شوراي وزيران است. به اعضاي فوق بايد كميته دولتي سينما و آرشيو فدرال را نيز اضافه نمود. از جمله اختيارات قانوني منطقه اي فدرال روسيه مي توان از مواردی چون ضمانت رعايت حقوق بشر و حقوق اجتماعي و شهروندي و محافظت از ميراث فرهنگي ملي، اجراي سياستهاي فرهنگي فدرال، تعيين استانداردهاي لازم در آموزشهاي حرفه اي، از طريق طرح برنامه و راهكارهاي مناسب، تعيين اصول كلي مؤسسات و سازمانهاي دولتهاي محلي و تعيين اصول كلي ماليات بندي یاد کرد0آقازاده،10-11).
ساختار سازمانی وزارت فرهنگ از زمان روی کار آمدن پوتین و در نتیجه بازسازی کامل ساختار اداری کشور به دست رئیس جمهور ولادیمیر پوتین صورت پذیرفته است. حذف بحث برانگیز کمیته مستقل فیلم کشور و ادغام آن با کمپانی سیرک روسیه از جمله تغییرات عمده صورت گرفته در وزارت فرهنگ محسوب می گردد. ترکیب و ساختار جدید وزارت فرهنگ روسیه شامل وزیر فرهنگ اداری چندین معاون بوده که سه نفر از آنان عنوان معاون اول وزیر را دارا هستند. از جمله وظایف عمده وزیر فرهنگ و معاونین او می توان به توسعه و قانونگذاری در سینمای کشور، حمایت دولت از هنر و توسعه هنرهای فولکلور، حمایت دولت از سینما، حفاظت و حمایت از ارزش های فرهنگی، تحقیق، آموزش و توسعه زیر ساختارهای فرهنگی و اجتماعی، و اجرای سیاست سرمایه گذاری و اقتصاد بر بخش فرهنگ کشور. هیأت های مسئول امور هنری و فرهنگی نیز خود شامل مواردی چون دایره روابط بین المللی فرهنگی، بخش حسابرسی و ممیزی. بخشهای مسئول امور هنری و فرهنگی نیز خود شامل کتابخانه ها، دکوراسیون و طراحی، موزه ها، اطلاعات و روابط عمومی، بازرسی و نظارت بر حفاظت از آثار فرهنگی و تاریخی غیر منقول کشور، بخش تدارکات، و بخش حقوقی می باشد(http://www.bashgah.net/fa/content/show/7853).
از جملة جزئيات ظرفيتهاي فرهنگي فدراسيون روسيه در سطوح منطقه اي مي توان به مواردی چون اجراي سياست فرهنگي منطقه اي و برنامه هاي توسعه فرهنگي ، برقراري مبادلات بين المللي فرهنگي، اتخاذ قوانين منطقه اي در خصوص فرهنگ و توسعه و گسترش ساير قوانين، تأسيس موسسات منطقه اي جهت اداره فعاليتهاي فرهنگي منطقه اي، اختصاص بودجه منطقه اي به امور فرهنگي كشور، و پشتيباني مالي از سازمانهاي فرهنگي ـ منطقه اي اشاره کرد. از جمله توانمندی های فرهنگي فدراسيون روسيه در سطح محلي نيز مي توان به موارد زیر اشاره نمود:
الف. اجراي سياست فرهنگي در قلمروهاي محلي؛
ب. تأسيس مؤسسات محلي جهت ادارة امور فرهنگي كشور؛
ج. اختصاص بودجه محلي به بخش فرهنگ و وضع مالياتهاي محلي؛
د. اعطاي مديريت اموال ويژه به شهرداري هاي كشور؛ و
ه. همكاريهاي بين دولتي و بين وزارتخانه ای(آقازاده، 10-11).
برقراري همكاريهاي بين وزارتخانه اي در حوزه فرهنگ در نتيجه عملكرد مشترك ميان چندين وزارتخانه كشور صورت مي گيرد. به عنوان مثال، وزراي اقتصاد و دارايي روسيه با هماهنگي ساير وزارتخانه هاي كشور پيشنويس بودجه فدرال را تنظيم نموده و به برنامه ريزي در جهت توسعه اجتماعي اقتصادي كشور مبادرت مي نمايند. وزراي مذكور همچنين ليستي از پروژه هاي بزرگ و مهم فرهنگي كشور را كه از محل بودجه ملي تأمين مي گردند، تنظيم نموده و انواع حمايتهاي دولتي از بخشهاي اجتماعي كشور كه شامل فرهنگ و رسانه هاي گروهي نيز مي گردد را به عمل مي آورند. دفتر ویژه همكاريهاي بين المللي فرهنگي با سازمان يونسكو زیر نظر وزارت امور خارجه است. تقسیم مجدد مسئولیت های دولتی منجر به کم رنگ شدن نقش دولت در تأمین بودجه فعالیت های فرهنگی کشور گردید. آزادی نسبی در تهیه بودجه مؤسسات هنری کشور نظیر تئاترها، سینماها و موزه ها در ابتدا به شکل تأمین هزینه ها و سپس تأمین سرمایه پروژه های فرهنگی و هنری اعمال گردید. کنترل دولت بر فعالیت های فرهنگی و هنری و پروژه ها اغلب حذف گردید و این وظیفه بر عهده خود مؤسسات گذارده شد. تنها برخی از فعالیت های فرهنگی کشور نظیر برگزاری مراسم سالگردهای رسمی، جهانی بودند که دولت برای آنها اولویت خاص قائل شده و مبادرت به برگزاری آنها می کرد. یکی از اولویت های فرهنگی کشور حفظ مؤسسات فرهنگی سنتی است. حتی آن زمانی که تأمین بودجه فرهنگی کشور تا حد پرداخت حقوق کارمندان کاهش یافته بود بیشترین سهم بودجه ها صرف بخش مذکور می گردید. آزادی نسبی مدیریتی و مالی که در اواخر سال 1980 به مؤسسات دولتی کشور اعطا شد، همچنان در حد حرف باقی مانده و منابع مالی مؤسسات دولتی و تجاری دست اندر کار فرهنگ و هنر کشور به شدت کنترل می گردید.