محل دفن سر حضرت یحیی (ع) در مسجد اموی سوریه
در زمان حضرت یحیی (علیه السلام) حاکم جباری به نام هیرودیس در دمشق حکومت می کرد. او دلباختهی دختر برادرش شد و قصد ازدواج با او را داشت. حضرت یحیی (علیه السلام) در مقابل این تصمیم شرم آور، سرسختانه ایستاد و فرمود: «تو را داشتن آن زن، حلال نیست.» پس حضرت یحیی (علیه السلام) دستگیر و به زندان افتاد و هیرودیس به خواهش برادرزادهاش دستور داد تا آن پیامبر خدا را در زندان سربریدند و سرش را در تشتی نهاده به نزد او بردند.
از «زيد بن واقد» كه سرپرست ساختمان و بناى جامع اموى در دورۀ وليد بود، نقل شده است كه: من به هنگام كار در جامع اموى شكافى در ديوار يافتم و به وليد بن عبدالملك گزارش دادم. وى آمد و آن را بررسى كرد. در داخل آن شكاف، صندوقى بود، وقتى آن را گشوديم، در داخل سبدى سرى بريده يافتيم. بر روى آن سبد نوشته شده بود:«هذا رَأسُ يَحْيىَ بْنِ زَكَريا». وليد فرمان داد آن را بر جاى خود گذاشته، ستونهايى بر آن قرار داديم.از«وليد بن مسلم» نقل شده كه آن سر را از زير گوشهاى از زواياى ديوار قبله به دست آورديم كه پوست و مو داشت و هنوز تغيير نيافته بود. گويند سر يحيى عليه السلام در ابتدا از دمشق به «بعلبك» منتقل شد و پس از آن به حمص و آنگاه در قلعۀ حلب قرار داده شد. هنگام تسلّط مغول بر حلب و قلعۀ آن، اين سر به مكان جامع دمشق منتقل گردید.