تفریحات در روسیه
زندگي جمعيت روسيه در ميزان ملموسي به سطح درآمد مردم بستگي دارد. براي روسهاي فقير زندگي سراسر يك مبارزه بقا ميباشد. بسياري از افراد مشغول فروختن اشياء خانوادگي يا كالاهاي مصرفي ميباشند. شيوه زندگي افراد ثروتمندتر در حد ملموسي غربي شده است. كالاهاي آمريكايي و تفريحات آمريكايي بالاخص در شهرهاي بزرگ محبوب هستند. تماشاي تلويزيون و ويدئو يي از انواع رايج فراغت ميباشد. تلويزيون روسيه نيز اكنون به نمايش برنامههاي غربي مانند مسابقات تلويزيوني و سريالها پرداخته است.قرائت كتاب مانند دوران شوروي بسيار رايج است لكن سبكهاي ادبي مورد توجه بشدت تغيير يافته است. بجاي نويسندگان كلاسيك روسيه مردم به داستانهاي جنايي، عاشقانه و تخيلي رو آوردهاند.انواع ورزش غربي مانند تنيس كه در دوران شوروي نهي ميشدند امروز رايج شدهاند و بالاخص بين طبقات بالا محبوبيت دارند. انواع ورزش سنتي مانند شطرنج و فوتبال نيز همچنان محبوبيت بالايي دارند. كنسرت گروههاي مشهور غربي در مسكو و ديگر شهرهاي بزرگ امري عادي شده و بسياري از گروههاي راك روسيه به تقليد از گروههاي غربي پرداختهاند هرچند گروههايي هم به موسيقي سنتي و آلات سنتي روسيه رو آوردهاند.
بخش زیادی از مردمان روسی آخر هفته ی خود را در خانه های تابستانی شان[1] که در حواشی شهر است، سپری می کنند. حد متوسط این خانه ها تنها کلبه ی ساده ایست و روی قطعه ی بسیار کوچکی از زمین بنا شده است. برخی از این خانه های گرانبها و جدید چند اتاقه بوده و با استخر و دیگر ریزه کاریهای گران قیمت استقرار یافته اند. اغلب صاحبان این خانه ها در کلبه ی تابستانی خود باغچه ی خانگی دارند، این باغچه فضاییست که در آن سبزیجات و میوه هایی به عنوان مکمل غذایی پرورش می یابند.
در روسیه سفر برای کسانی که استطاعت آن را دارند امری عمومی است، در طی دوره اتحادیه شوروی سابق حکومت با محدود کردن مقصد اصلی به دولتهای اروپای شرقی و دیگر کشورهای کمونیست، به گونه ای سخت گیرانه سفر ها را کنترل می کرد. اکنون ترکیه و قبرس مقاصد عمومی در میان طبقه ی متوسط هستند در حالیکه پشت سر گذاشتن بیشتر مقاصد در میان افراد ثروتمند، عمومیت یافته است، برخی از آنها دوره های طولانی از زندگی خود را دور از خانه سپری می کنند.
دو شهر بزرگ روسيه يعني مسكو و سن پترزبورگ از شهرت جهاني برخوردارند. اين دو شهر را به دو موزه بزرگ مي توان تشبيه كرد. هر ساله صدها هزار نفر جهانگرد از سراسر دنيا براي ديدن موزه ها و مراكز تاريخي، هنري و تفريحي اين دو شهر عازم روسيه مي شوند. تاريخ پر از فراز و نشيب اين كشور و مبهم مانده روسيه براي مردم دنيا در طي هفتاد سال حكومت كمونيستي، اشتياق جهانگردان را براي بازديد از روسيه (در دوره پس از فروپاشي) دو چندان مي كند.هنر و ادبيات روس نيز از شهرت جهاني برخوردار است. مردم دنيا همانقدر كه روسيه را با لنين و استالين و تحولات بزرگ سياسي آن در طول قرن بيستم مي شناسند، اين كشور را با نويسندگان بزرگي همچون "گوگول"، "تولستوي"، "داستايوفسكي" و "ماكسيم گوركي" به خاطر دارند. در اینجا به برخی از اماکن دیدنی این شهرها می پردازیم.
1. کرملین: کرملین سمبل مسکو و کلا روسیه بشمار می رود. این مجموعه بر روی تپه براوينسكي ساخته شده است. در اطراف این تپه دیوارهای قلعه و برج هایی بنا شدهاند که فاصله بین این برج ها متناسب با شکل زمین و مقتضیات دفاعی است. کاخ شاهزاده کبیر و ساختمان های متعدد آن در بخش جنوبی تپه قرار دارد و در شرق آن در مرتفع ترین مکان، میدان اصلی کرملین، میدان جامع و مهمترین کلیساها قرار دارند.
2. میدان جامع از سمت شرق، تالار گراناویتایا و برج ناقوس ایوان کبیر واز جنوب کلیسای جامع آرخانگلسک را تشکیل می دهد. این میدان از سمت رود مسکو باز است و از آنجا می توان چشم انداز پشت رود مسکو را مشاهده کرد. در سمت شرق این میدان، برج اسپاسکایا و در شمال آن خیابانی که در گذشته نیکولسکایا نامیده می شد، قابل مشاهده است.
3. کاخ بزرگ کرملین مجموعه ای از بناهایی است که از ابتدای قرن 15 ساخته شده اند. این کاخ شامل تالار گراناویتایا، ایوان های درونی که متعلق به قرن 15 می باشد، تالار طلایی تزار متعلق به قرن 16، کلیساها و کلیساهای جامع می شود. معماران ایتالیایی از جمله: فیوراوانتی، سولاری، روفو و دیگران در احداث آثار معماری کرملین شرکت کردند. اما بسیاری اعتقاد دارند که مشاركت این استادان در ساخت کرملین فقط ویژگی اصالتا روسی مجموعه کرملین را کمرنگ می کند.
برج های کرملین نیز شدیدا متناسب با نقش خود در سیستم دفاعی ساخته شده اند؛ زیرا همانطور که در خط استحکامات، دو مکان با شرایط توپوگرافی کاملا یکسان وجود ندارد، دو برج كاملا مشابه نیز وجود ندارد. مرتفع ترین و مستحکم ترین برج های مجموعه کرملین، برج هایی هستند که در گوشه ها واقع شده اند، زیرا از اهمیت دفاعی بیشتری برخوردارند.
از طریق راه پله اصلی پس از عبور از تالار جلسات که دارای اجاقی از جنس یشم سبز است می توان به زیباترین تالار کاخ رفت که گئورگیوفسکی نامیده می شود. در سال 1769 به افتخار گئورگی پابدانوستس نشان افتخاری به همين نام ابداع شد. نازک کاری این تالار پیروزی هایی را به تصویر می کشد که ارتش روس در قرون 19-15 بدست آورده است. در امتداد دیوارهای این تالار 18 ستون پیچ خورده از جنس فلز روی وجود دارد که بر سر آنها مجسمه های ویتالی نصب شده است و در لبه دیوارهای تالار آثار نقش برجسته کلودت دیده می شود که گئورگی پابدانوستس را بر روی اسب در حال مبارزه با اژدها به تصویر می کشد. سقف تالار با شش عدد لوستر برنزی طلاکاری شده تزئین شده است که وزن هرکدام از آنها 1300 کیلوگرم است.
4. تالار گراناویتایا در سالهای 1491-1487 توسط فریازین و سولاری ساخته شد و بعنوان تالار پذیرایی کاخ شاهزاده کبیر مورد استفاده قرار گرفت. این تالار بدین خاطر گراناویتایا نامیده می شود که نمای سمت میدان جامع آن از سنگ سفید تراش خورده است. این تالار تقریبا بشکل یک سالن بزرگ مربعی با سقف سنگی صلیبی شکل است که بر روی ستون چهارگوش مرکزی قرار دارد. مساحت آن 495 متر مربع و ارتفاع آن 9 متر است. سقف تالار با نقاشی هایی منقوش شده است که آخرین آنها مربوط به سال 1882 می باشد. در سالهای 60 قرن 17 تالار گراناویتایا تبدیل به ویرانه شد، بعد از حریق سال 1682، اوسیپ استارتسوف در سالهای 85-1684 تزئینات این تالار را بازسازی کرد و دهانه پنجره های آن را عریض نمود و از بیرون با ستون های سنگی سفید که نقوش گیاهان بر روی آن تراشیده شده بود تزئین کرد.
5. تالار طلائی تزاریک ساختمان قدیمی متعلق به قرن 16 میلادی می باشد. در مدارک متعلق به اواخر این قرن این ساختمان به نام تالار طلایی ایرینا ( همسر تزار فئودور) نامیده شده است. نمای این تالار به سمت میدان جامع است و چارچوب های پنجره های آن تحت تاثیر معماری رونسانس ساخته شده است. احداث کلیسای جامع ورخوسپاسکی بر روی این تالار در سال 1636 مستلزم تقویت سقف تالار توسط تیرهای آهنی بود. در اواخر قرن 16 نمای تالار طلایی را طلاکاری کردند که نام آن نیز نشات گرفته از همین موضوع است. از این تالار راهی برای ورود به تالار ژیلتسکایا وجود دارد که پست نگهبانی کاخ بشمار می رود.
از نظر معماری طبقه پنجم کاخ جالب ترین بخش کاخ می باشد که به شکل زیرشیروانی ساخته شده است و بر روی یک تراس باز قرار دارد. « برجک دیده بانی» متصل به زیرشیروانی ویژگی منحصربفردی را به نمای طبقه پنجم می بخشد و چشم انداز مسکو را آشکار می کند. نقاشی های بجای مانده در تالارهای کاخ مربوط به سال 1837 هستند و همگی یک احساس مشترک از نقاشی های قرن 17 را القا می کنند. مرمت سه طبقه بالای کاخ ترمن در سال 1968 انجام شد.
در آستانه سال 1960 در طبقه دوم کاخ بزرگ کرملین بر اساس طرح آندریف، وولفسون، دالگانوف و دیگران باغ زمستانی ايجاد شد. مساحت اين باغ320 متر مربع است که 110 متر مربع آن گیاه کاری شده است. دیوار غربی آن کاملا از شیشه و دیوار شرقی آن با آینه پوشيده شده است که تصویر گیاهان در آن منعکس می شود. دیوارهای جنوبی و شمالی باغ باسنگ مرمر اورال تزئين شده است.
در بخش غربی کرملین تالار اسلحه (1851) قرار دارد که بعنوان بهترین ساختمان موزه در اروپا در قرن گذشته بشمار می رود. این تالار در منابع مکتوب اولین بار در سال1547 مورد اشاره قرار گرفته است و نام آن بخاطر استفاده اولیه از این تالار بعنوان انبار اسلحه بوده است. در قرن 17 در اینجا کارگاه هایی برای تولید اسلحه و زیورآلات از طلا و نقره ایجاد شد، از سال 1640 این تالار به کارگاه نقاشی تبديل شد. در ساختمان تالار اسلحه بزرگترین نقاشان روس، اوشاکوف، زوبوف؛ منبت کار، زوبوف و بونین؛ اسلحه ساز، داویدوف و کاتسف و همچنین استاد کار روی طلا و نقره، پاپوف کار می کردند.
کرملین ساختمان دولت را درون خود جای داده است که در سال های 87-1776 توسط کازاکوف احداث شد. این ساختمان به شکل یک مثلث ساخته شده است و در یکی از رئوس آن یک تالار تعبیه شده است. در طول دوران شوروی این ساختمان به مکان بازدید دائمی گردشگران تبدیل شده، زیرا در آنجا دفتر کار و آپارتمان لنین که از سال 1918 تا 1923 محل کار و زندگیش بود، به همان شکل اولیه حفظ شده بود. سالن بزرگ گنبدی شکل سنا 7/24 متر قطر و 27 متر ارتفاع دارد.
یکی از مهم ترین آثار معماری دوران شوروی در مجموعه کرملین کاخ نشست ها می باشد که در سال 1961 در نزدیکی برج ترویتسکی ساخته شد.ساختمان آن به شکل مستطیل ساخته شده است و نمای آن از سنگ مرمر سفید و پنجره های شیشه ای است.
در مرکز کرملین در میدان جامع ناقوس ایوان کبیر وجود دارد که بعنوان معجزه هنر معماری قرن 16 بشمار می رود. در زمان ایوان کالیت در سال 1329 تقریبا در محل کنونی برج ناقوس، یک کلیسای کوچک سنگی به افتخار جان لستویچنیک ساخته شد. در سال 1505 زمانی که آن را تخریب کردند. در سالهای 1508-1505 بن فریازین معمار بدین منظور اولین ستون سه ضلعي برج ناقوس ایوان کبیر را با سنگ سفيد ساخت. در سالهای 1532 تا 1543 ناقوس خانه چهارگوش و کلیسای وازنسنییا به برج ناقوس ايوان کبیر متصل بودند؛ در کلیسای وازنسنییا ناقوس «بلاگووستنیک» به وزن هزار پند قرارداشت؛ در سال 1552 یک راه پله مرتفع سنگی ساخته شد و در سال 1600 طبقه فوقانی مجموعا به ارتفاع 81 متر بنا شد.
از دیگر بنای های مهم مجموعه کرملین، کلیسای جامع آرخانگلسک، کلیسای جامع بلاگووشنسکی و کلیسای جامع اوسپنسکی می باشد.
6. دانشگاه مسکو- دانشگاه مسكو، كه در ژانويه سال 2005 جشن 250 سالگي خود را گرفت، به حق قديميترين دانشگاه روسيه به شمار ميآيد. اين دانشگاه در سال 1755 به يمن تلاشهاي بسيار لامانوسف، دانشمند شهير روس، پا به عرصه حيات گذاشت. دستور تأسيس دانشگاه مسكو ، در روز تاتيانا طبق تقويم مسيحيان ارتودوكس، يعني 12 ژانويه 1755 توسط اليزابت، ملكه روسيه، به امضا رسيد. از آن زمان هر سال «روز تاتيانا» به عنوان روز دانشگاه مسكو نيز جشن گرفته ميشود. دانشگاه در ابتدا در ساختمان داروخانه اصلي شهر در ميدان سرخ واقع شده بود. داشنگاه طبق طرح لامانوسف از سه دانشكده فلسفه، حقوق و پزشكي تشكيل شده بود. با گذشت كتابخانه دانشگاه نيز تأسيس شد كه بيش از صد سال تنها كتابخانه عمومي مسكو به شمار ميآمد. ساختمان جديد دانشگاه در سالهاي 1833- 1836 ساخته شد. به عنوان بزرگترين چهرههاي تاريخي كه در دانشگاه مسكو تحصيل كردند ميتوان به فانويزين، ژوكفسكي، گريبايدف، لرمونتف، بلينسكي، هرتسن، توتچف و چخوف اشاره كرد.
7. مترو مسكو–پيشنهاد ساخت مترو زيرزميني مسكو براي اولين بار در اوايل سده بيست، زماني كه جمعيت شهر از مرز 1 ميليون نفر گذشت، مطرح شد. طرح مترو در سال 1902 براي بررسي به دوماي شهري مسكو ارايه شد، اما به دليل مخالفتهاي شديد دارندگان شركتهاي خطوط تراموا پذيرفته نشد. ايده تأسيس مترو براي بار دوم در زمان حكومت اتحاد شوروي مطرح شد و در سال 1931 اولين تونل آزمايشي كشيده شد. با گذشت يك سال پروژه به مرحله ساخت رسيد و ساعت 7 صبح 15 ماه مه 1935 مترو براي استفاده عموم افتتاح شد. در تأسيس ايستگاههاي مترو معماران بزرگي شركت داشتند كه بين آنها ميتوان به آ. شوسف، سازنده آرامگاه لنين اشاره كرد.
8. ميدان سرخ–ميدان سرخ؛ ميدان مركزي مسكو است. اين ميدان مقابل ديوار شرقي كرملين قرار گرفته و از سه طرف توسط عمارت موزه تاريخ، ساختمان فروشگاه اصلي مسكو و كليساي جامع واسيلي بلاژني احاطه شده است. ميدان سرخ طي سالهاي بسيار صحنه وقايع مهم تاريخ روسيه و مسكو بوده است.
تاريخ تأسيس ميدان سرخ به اواخر سده 15 بازميگردد. در آن زمان به دستور ايوان سوم ساختمانهاي چوبي اطراف كرملين كه تزار را دايماً با خطر آتشسوزي ربهرو ميكرند، تخريب شدند. به جاي آن ساختمانها در مجاورت ديوار شرقي كرملين ميداني براي تاجران خرده پا سازماندهي شد. در ابتدا ميدان تارگووايا (ميدان تجارت) ناميده ميشد و در سده 16 به دليل وجود كليساي ترويتسكي در بخش جنوبي ميدان، نام آن به «ترويتسكايا» تغيير كرد. اين ميدان تنها در سده 17 به نام ميدان سرخ مشهور شد.
9. كليساي مسيح منجي - در تاريخ 25 دسامبر 1812 الكساندر اول، امپراتور روسيه، بيانيهاي را مبني بر تأسيس كليسايي به افتخار پيروزي روسيه بر ارتش ناپلئون امضا كرد. طراحي و ساخت اين كليسا به الكساندر ويتبرگ سپرده شد. وي قصد داشت عمارت را بر كوه «وارابيووي گوري» بنا نهد، اما كوه به دليل سنگيني سازه نشست كرد و پروژه ناتمام ماند. بعد از به قدرت رسيدن نيكلاي دوم، ساخت اين پروژه در سال 1832 به «كنستانتين تن» سپرده شد. ساخت و نازككاري درون مصلي چهل و چهار سال كار برد و در نهايت در سال 1883 به پايان رسيد. كليسا طي مراسمي باشكوه در تاريخ 26 مه 1883 در حضور الكساندر سوم و خانواده سلطنتي متبرك شد و گشايش يافت. محل قرارگيري مصلي بسيار مناسب است، زيرا از هر نقطه مسكو قابل رؤيت است و نزديكي آن به كرملين، پيوند عميق مصلي را با تاريخ و فرهنگ روسيه نشان ميدهد.
1. آربات - آربات، سمبل مسكوي قديم و يكي از معروفترين خيابانهاي مسكو، بين ميدان «آرباتسكي واروتا» و ميدان «اسمالنسكي» واقع شده است. اين خيابان، كه امروزه به نوعي پيادهرو مبدل شده است، 514 سال قدمت دارد. نام آربايت كه از معادل عربي آن به معناي حومه گرفته شده است و به احتمال زياد توسط تاتارهاي كريمه يا تاجران عرب به روسيه آورده شده است. اين خيابان در ابتدا محل زندگي صنعتگران و تاجران بود، اما در اواخر قرن 18 در «آربات» اشرافزادگان ساكن شدند و در قرن 19 اين خيابان به يكي از اماكن فاخر مسكو تبديل شد. اين خيابان در طول تاريخ محلي آرام و دنج بود و ساخت اولين ساختمانهاي سهطبقه و اولين مدرنسازيهاي آن مربوط به اواخر قرن 19 ميشود. در اين خيابان خانه- موزه پوشكين، مارينا تسوتايوا و لرمونتف واقع شده است.
2. مجموعه نمايشگاهي روسيه (نمايشگاه سراسري دستاوردهاي صنعتي) -مجموعه نمايشگاهي روسيه از جايگاه ويژهاي در مسكو، مركز روسيه، برخوردار است. اين مجموعه امروزه هم نمايشگاه است، هم تفريحگاه، هم مركز بزرگ تجاري. اين نمايشگاه به تاريخ 1 اوت 1939 در قسمت شمالي مسكو، در آستانكينو افتتاح شد. نمايشگاه، شهركي با 136 هكتار مساحت و پاركها، بركهها، غرفهها و نزديك به 250 ساختمان كوچك و بزرگ بود. اين مجموعه از 1 اوت تا 25 اكتبر1939 بيش از 5/3 ميليون بازديدكننده داشت. از سال 1941 تا 1945 نمايشگاه غيرفعال بود و در سال 1945 مجموعه مورد بازسازي قرار گرفت. بدين ترتيب مساحت نمايشگاه به 207 هكتار رسيد و تعداد ساختمانها تا 383 عدد افزايش داشت. در سال 1958 مجموعه به نمايشگاه سراسري دستاوردهاي صنعتي تغير نام يافت و به بخشهاي موجود، غرفههاي صنعتي و ساختماني نيز افزوده شد.
3. ملك آستانكينو - ملك آستانكينو، در بخش شمالي مسكو، يكي از اماكن تاريخي باقيمانده از سده 18 به شمار ميآيد. اولين اطلاعات درباره اين ملك مربوط به سده 16 ميشود. در آن زمان اين ملك همراه با كليسايي كوچك متعلق به خانواده شلكالف بود. در سال 1620 آستانكينو توسط تزار به چركاسكي اعطا شد و پس از آن، در سال 1743 اين ملك به خانواده شرمتيف رسيد. شكوفايي واقعي آستانكينو مربوط به زمان مالكيت «ن. شرمتيف»، كه فردي هنردوست و هنرپرور بود ميشود. او تصميم گرفت آستانكينو را به اقامتگاه تابستاني خود تبديل كند و گروهي از بازيگران تآتر را به ملك خويش دعوت كند. شرمتيف براي تحقق اين آرزويش تأتر معروف آستانكينو را بنا نهاد. تأتر آستانكينو تنها تأتر روسيه با تجهيزات سده 18 است و اين در حالي است كه از نظر قابليتهاي آكوستيك، بهترين سالن روسيه به شمار ميآيد. كنت «ن. شرمتيف» در سال 1801 درگذشت و بعد از مرگ وي، ملك آستانكينو از ميدان توجه مالكينش خارج ماند. اين ملك بعد از انقلاب اكتبر روسيه به موزه تبديل شد و در سال 1991 به موزه- ملك استانكينو تغيير نام يافت.
4. پوشكين - پوشكين يكي از زيباترين مناطق حومه شهر سنت پترزبورگ به شمار ميآيد كه در 24 كيلومتري شمال شهر سنتپترزبورگ، اين پايتخت شمالي روسيه، واقع شده است. اين منطقه كه در گذشته استراحتگاه تابستاني خانواده سلطنتي بود تا سال 1918 «تسارسكوي سلو» (دهكده تزار) ناميده ميشد، اما سپس به «دتسكوي سلو» (دهكده كودك) تغيير نام يافت و در سال 1937 نام «پوشكين» را به خود گرفت.
يليزاوتا پترونا علاقه خاصي به تسارسكوي سلو داشت و از همين رو اقدام گسترش و بازسازي كاخ يكاترينا كه به نام مادرش، يعني يكاترينا آلكسييونا نامگذاري شده است، كرد. با تلاش بهترين معماران آن زمان، يعني زمتسف، ترزيني و راسترلي، ساختمان ساده به كاخي مجلل به سبك باروكوي روسيه با نماي زيبا و طراحي جذاب مبدل شد. كاترين دوم نيز تسارسكوي سلو را بسيار دوست ميداشت. در زمان سلطنت وي در آنجا كاخ الكساندر بنا شد و «كاخ بزرگ» نيز به تالارهاي عقيق و گالري كامرون مزين شد.
بعد از انقلاب اكتبر مجموعه كاخها و پاركها به موزه تبديل شد. در سالهاي جنگ دوم جهاني خسارات زيادي به اين مجموعه تاريخي وارد شد كه در اين ميان ميتوان به انتقال تالار كهربا به آلمان اشاره كرد. از محل نگهداري اين اثر گرانبهاي فرهنگي هيچ اطلاعي در دست نيست. در سال 1979 تصميم بازسازي تالار كهربا اتخاذ شد و در تاريخ 31 مه 2003 در سيصدمين سالگرد بنيانگذاري شهر سنپترزبورگ، تالار كهربا بار ديگر افتتاح شد.
5. پترگف - پترگف كه در 30 كيلومتري مركز شهر سن پترزبورگ واقع شده، بهحق يكي از زيباترين مجموعههاي تفريحي جهان به شمار مي آيد. تاريخچه ساخت اين مجموعه به زماني بازميگردد كه پيتر در سال 1714 تصميم گرفت در اين مكان براي خود اقامتگاهي مجلل، كه از نظر جلال و شكوه از ورساي پاريس نيز برتر باشد، بنا كند. اسناد فراوان نشان ميدهد كه خود پيتر نيز در طراحي اين مجموعه شركت فعال داشته است. به دليل شركت خود امپراتور در اين پروژه، امور اجرايي با سرعتي بيسابقه پيش ميرفت، به گونهاي كه در سال 1723 بخش قابل توجهي از اين مجموعه ساخته شد و در همان سال نيز مراسم افتتاح اقامتگاه پيتر صورت گرفت. فوارههاي بسيار زيبا و متعدد زينتبخش اين پارك زيبا هستند و برخي از آنها كه نمادي تاريخي دارند بخشي از تاريخ جالب روسيه را براي بيننده بازگو ميكنند.
در اين ميان فواره- مجسمه سامسون، كه سمبل پيروزي روسها بر ارتش سوئد است، از اهميت بالايي برخوردار است. متإسفانه جنگ دوم جهاني به اين مجموعه تفريحي نيز رحم نكرد و با تخريب بخشهايي از ساختمانها، فوارهها و سيستم لولهكشي پارك، خسارت سنگيني به اين مجموعه وارد شد، اما خوشبختانه بازسازي پارك بلافاصله بعد از پايان جنگ آغاز شد و امروزه ما اين امكان را داريم كه از زيباييهاي بيحد و مرز اين مجموعه تفريحي لذت ببريم.
6. قلعه پتروپاول - قلعه پتروپاول مكاني مركزي را در ساختار شهر از آن خود كرده و كليساي جامع پتروپاول نيز كه در همين محوطه قرار گرفته است، يكي از نشانههاي اصلي شهر به شمار ميآيد. 16 ماه مه 1703 پتر اول در جزيره زاياچي بناي قلعه جديدي را ريخت تا با كمك آن بتواند از سرزمينهايي كه طي جنگ شمالي از سوئديها گرفته بود، محافظت كند. شهر پتربورگ نيز زير سايه اين قلعه بسيار سريع رشد كرد و از همين روست كه روز ريختن بناي قلعه، تاريخ پيدايش شهر سنت پترزبورگ نيز به شمار ميآيد. طرح ساخت قلعه را خود امپراتور تنظيم كرده بود. وي قلعه را به شكل يك ششضلعي چوبي بنا نهاد اما در سال 1706 زير نظر معماري به نام ترزيني سازههاي آجري جاي چوب را گرفتند.
اين قلعه به عنوان يك بناي تدافعي ساخته شد، اما هيچگاه وظايف اصلي و مستقيم خود را انجام نداد. طي دويست سال از قلعه به عنوان زندان سياسي استفاده ميشد و جالب اين كه يكي از اولين زندانيان اين قلعه، آلكسي فرزند خود پيتر بود. يكي از افتخارات زندان اين بود كه حتي يك زنداني موفق نشده بود از آن بگريزد. كليساي جامع پتروپاول نيز كه طي سالهاي 1713- 1733 بر اساس طرح ترزيني ساخته شد، يكي از اماكن ديدني مجموعه قلعه پتروپاول به شمار ميآيد. درون اين كليسا چند تن از تزراهاي روسيه، از جمله خود پيتر اول و الكساندر دوم دفن شدهاند.
7. سواركار مفرغي - براي جشن سيصد سالگي پتربورگ يادمانهاي فراواني به افتخار پيتر كبير، بنيانگذار شهر، نصب شد اما بيترديد «سواركار مفرغي» معروفترين مجسمه از اين دست به شمار ميآيد. كاترين كبير در اواسط سده 18 به فكر ساختن يادماني براي بنيانگذار شهر افتاد و براي اين كار از «اتين فالكونه»، مجسمهساز فرانسوي دعوت به عمل آرود. فالكونه در سال 1766 به روسيه رفت و كار خود را بر روي ساخت مجسمه آغاز كرد. پيتر در اين مجسمه سوار بر اسبي است و بر سرش حلقهاي از برگ كه سمبل قدرت و پيروزي است نهاده شده است. اشاره دست تزار به سمت رود نوا، آكادمي علوم و قلعه پتروپاولنماد اهداف اصلي او طي سلطنتش، يعني آموزش، تجارت و قدرت نظامي است. شباهت پايه يادمان پيتر در اين اثر به موج دريا يادآور آن است كه پيتر نخستين كسي بود كه توانست مرزهاي روسيه را تا سواحل دريا گسترش دهد. سنگ مناسب اين كار در سال 1768 در ساحل خليج فنلاند يافت شد. اين سنگ با وزن 1600 تن با تلاش 400 نفر و بعد از 9 ماه كار سنگين به محل مورد نظر انتقال يافت.
8. كاخ ميخاييل (ميخاييلفسكي) - يكي از جالبترين و بخشي از موزه دولتي روسيه به شمار ميآيد. تاريخ تأسيس آن به سده هجده بازميگردد، زماني كه پاول اول، امپراتور روسيه دستور داد سالانه چند صد روبل جهت ساخت كاخي براي پسر كوچكترش ميخاييل پسانداز شود. كار ساخت كاخ را پسرش الكساندر اول ادامه داد و سرانجام وقتي ميخاييل به سن 21 سالگي و مبلغ پول پسانداز شده به 9 ميليون روبل رسيد، پروژه اجرايي تحت نظارت «كارل ايوانويچ رُسـّي» آغاز شد. در سال 1895 در زمان سلطنت الكساندر سوم كاخ به موزه امپراتور الكساندر سوم تغيير نام يافت.
9. كاخ زمستاني - كاخ زمستاني يا ارميتاژ، پنجمين كاخ زمستاني ساختهشده در سن پترزبورگ به شمار ميآيد. اين عمارت زيبا و مجلل توسط راسترلي بين سالهاي 1754 تا 1762 در محلي كه پيش از آن كاخ سوم قرار داشت، به سبك باروكو تأسيس شد. اين عمارت از 1000 اتاق تشكيل شده است و نماي بيروني آن كه به دستور امپراتور روسيه ميبايست نشاندهنده «عظمت روسيه» باشد، با كل شهر، رود نوا و نيز تمامي منظره شهر هماهنگي كامل دارد. اين ساختمان تا قبل از انقلاب محل سكونت تزارهاي روسيه بود و امروزه نيز از آن به عنوان موزهاي بسيار بزرگ با آثار هنرمنداني نظير داوينچي، رافائل، رامبراند و پيكاسو استفاده ميشود. بازديد كامل از تمامي قسمتهاي موزه دست كم به چند روز زمان نيازمند است.
10. كاخ تابستاني پيتر اول -كاخ تابستاني طي سالهاي 1710- 1714 به سبك باروكو توسط دومنيكو ترزيني بنا شد. اين كاخ نسبتاً ساده كه تعداد اتاقهايش از 14 تجاوز نميكند، يكي از قديميتريم عمارتهاي شهر به شمار ميآيد. 29 سنگ رويهنگاريشده بر نماي اصلي ساختمان (اثر آندرئاس شلوتر آلماني) وقايع جنگ شمالي را بازگو ميكنند. كاخ فقط براي استفاده تزار در فصول گرم سال، يعني از ماه مه تا اكتبر طراحي شده بود اما در سال 1712 پيتر در اين مكان كه هنوز به طور كامل نازككاري نشده بود سكني گزيد و تا آخر عمر، يعني سال 1725 در آنجا ماند. خود او در طبقه پايين و همسرش، كاترين در طبقه بالا زندگي ميكرد[2].
[1]дача
[2]http://www.iraneurasia.ir/fa/pages/cprint.php?id=900