ادبیات روسی

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۸ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۰۸ توسط Shekvati (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «    آثار ادبی در ادبیات روسیه از لحاظ شکل و ساختار به چهار دسته (حماسی، غنایی، حماسی-غنایی، نمایشی) تقسیم می شوند. هر یک از این دسته ها به انواع وقالب های مختلف ادبی مانند داستان بلند، رمان، وقایع نگاری، قصه، روایت، افسانه، قصیده، ترانه، غزل، م...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

    آثار ادبی در ادبیات روسیه از لحاظ شکل و ساختار به چهار دسته (حماسی، غنایی، حماسی-غنایی، نمایشی) تقسیم می شوند. هر یک از این دسته ها به انواع وقالب های مختلف ادبی مانند داستان بلند، رمان، وقایع نگاری، قصه، روایت، افسانه، قصیده، ترانه، غزل، منظومه، بالاد، رمان منظوم، داستان حماسی، تراژدی، کمدی، درام و ... تقسیم می شوند. حماسه: یکی از دسته های اصلی ادبیات داستانی است. پیدایش داستان های حماسی به ادبیات شفاهی (فولکلوریک) و پهلوانی قدیم برمی گردد. برای نمونه می توان به داستان های حماسی یونان باستان یعنی ایلیاد و ادیسه اشاره کرد. از مشهورترین آثار حماسی ادبیات روسیه، داستان های حماسی در مورد سادکو، ایلیا مورومتس، دابرینیا نیکیتیچ و ... هستند. در ابتدا، داستان های حماسی به صورت نظم بودند، اما بعدها به جای نظم، نثرهای حماسی وارد ادبیات شد که وجه تمایز آنها در این بود که حوادث بیشتری از زندگی را دربرمی گرفتند. البته کلمه حماسه در ادبیات روسیه در تقسیم بندی های انواع ادبی، با اندکی تغییر در معنی اولیه این واژه، همهانواع داستانی و نثر، مانند داستان کوتاه، داستان بلند، رمان، وقایع نگاری، قصه، روایت، افسانه و ... را در بر می گیرد. (کریمی مطهر 1386: 22).

رمان: بلندترین نوع ادبیات داستانی است. رمان جریان پیچیده زندگی و پدیده های مختلف و متعدد جامعه را بازتاب می دهد. در حوادثی که در رمان توصیف می شوند، به طور معمول شخصیت های زیادی شرکت دارند و دوران مختلف زندگی آنها به تصویر کشیده می شود. لف تالستوی، داستایفسکی، ایوان تورگنف، ایوان گانچاروف  و ... رمان نویس های مشهور ادبیات روسیه هستند. (همان: 23).

داستان بلند (повесть  ): نوع بلند ادبیات داستانی است که در آن نه یک حادثه، بلکه حوادث یک دوره از زندگی قهرمان اصلی داستان به تصویر کشیده می شود. استپ اثر آنتون چخوف، دختر کاپیتان اثر الکساندر پوشکین، شنل اثر نیکلای گوگول، یادداشت های خانه اموات اثر فئودور داستایفسکی، مرگ ایوان ایلیچ اثر لف تالستوی مشهورترین داستان های بلند ادبیات روسیه هستند. (همان: 43).

داستان کوتاه ( рассказ) : کوتاه ترین نوع ادبیات داستانی است. به طور معمول فقط یک حادثه در داستان کوتاه به تصویر کشیده می شود و خواننده هیچ چیزی از قبل و بعد از این حادثه نمی داند. خوابم میاد اثر آنتون چخوف، چهار روز اثر وسهوالود گارشین، آدم عجیب اثر واسیلی شوکشین، صبح آرام اثر یوری کازاکوف مشهورترین داستان های کوتاه ادبیات روسیه اند. (همان: 50).

وقایع نگاری ( очерк): وقایع نگاری ادبی یکی از انواع ادبیات داستانی است که به لحاظ ساختار شباهت زیادی به داستان کوتاه دارد، با این تفاوت که در وقایع نگاری حوادثی توصیف می شوند که در دنیای واقعی به همان شکل اتفاق افتاده اند. نویسنده در وقایه نگاری نویسنده حوادثی را توصیف می کند که خودش در آنها شرکت داشته و در مورد افرادی تعریف می کند که خودش آنها را می شناسد.  کانستانتین پااوستوفسکی، یکی از بزرگترین وقایه نگارهای ادبیات روسیه است. (همان:62).

قصه ( сказка): یکی از انواع ادبیات داستانی مردمی است. قصه ها به طور معمول منثور و به ندرت منظوم اند و در آنها در مورد حوادث تخیلی و فانتزی صحبت می شود. قصه قدیمی ترین و متداول ترین شکل ادبیات شفاهی در میان ملل مختلف است که باورها، ویژگی های ملی، زندگی گذشته و آرزوهای مردم آن کشورها را منعکس می کنند. قصه از نظر محتوا به قصه های پهلوانی، معیشتی، سحرآمیز، فانتزی، هجوی، طنز و ... تقسیم می شوند. قصه های روسی بسیار غنی و متنوع اند. الکساندر آفاناسیف، مشهورترین قصه نویس روسیه است. در ادبیات روسیه نویسندگان دیگری مثل الکساندر پوشکین، میخائیل لرمانتف، لف تالستوی و ... نیز قصه نوشته اند. (همان 68).

افسانه ( басня): از قدیمی ترین انواع ادبیات است. در یونان باستان افسانه های ازوپ بسیار متداول بود اما شکوفایی واقعی آن مربوط به قرن هجدهم است. افسانه داستان کوتاه استعاره ای با محتوای اخلاقی و با نتیجه گیری آموزنده و دارای پند و اندرز است. ایوان کریلوف مشهورترین نویسنده این نوع ادبی در روسیه است که بیش از دویست افسانه نوشته است. (همان: 79).

روایت (легенда или сказание ) : روایت یکی از انواع ادبیات داستانی روسیه باستان و جزو ادبیات شفاهی (فولکلوریک) است که سینه به سینه منتقل شده است. در روایت به طور معمول حوادث یا شخصیت های واقعی و تاریخی توصیف می شوند ولی همه جزئیات این توصیف ها موثق نیستند. روایت های پادشاهی واویلون، شاهزادگان ولادیمیرها، نبرد مامایف، شهر کیتژ از مشهورترین روایت های ادبیات روسیه هستند. (همان: 87)

ادبیات غنایی ( лирика): ادبیات غنایی یکی از دسته های اصلی ادبیات است.  در اشعار غنایی، شاعر درک شخصی و فردی خود از دنیای اطرافش را بیان می کند. انواع مختلف ادبیات غنایی عبارتند از: قصیده، ترانه و غزل.

ادبیات حماسی-غنایی (лиро-эпический род ): ادبیات حماسی-غنایی به آثاری گفته می شود که موضوع داستان آنها از تاثرات درونی نویسنده، تفکیک پذیر نباشد. قدیمی ترین آثار ادبیات شفاهی نه حماسی بودند و نه غنایی، بلکه ترکیبی از هر دو نوع بودند. انواع مختلف این نوع از ادبیات عبارتند از: منظومه، بالاد، رمان منظوم و داستان حماسی.

داستان حماسی ( былины): داستان حماسی، شعر و روایتی مردمی و فولکلوریک در مورد شجاعت پهلوانان و حوادث تاریخی روسیه باستان است. حوادثی که در داستانهای حماسی توصیف شده اند، بیشتر مربوط به قرن های نهم و دهم میلادی هستند و بیشتر به دو شهر قدیمی روسیه باستان کی یف و نووگوراد ارتباط دارند. مبارزه قهرمانانه مردم روسیه برای استقلال، استحکام، یکپارچگی و اقتدار سرزمین مادری، موضوع اصلی بیشتر این آثار است. مشهورترین این قهرمانان در ادبیات روسیه ایلیا مورومتس، آلیوشا پاپوویچ و دابرینیا نیکیتیچ هستند.(همان: 99)

منظومه/ بالاد (балада ): بالاد، یکی از انواع جدید ادبیات و اثری است منظوم و نه چندان بلند که در آن حوادث غیر عادی توصیف می شود. بسیاری از آنها به وقایع و روایت های تاریخی اختصاص دارند. الکساندر پوشکین و میخائیل لرمانتوف از تخیلات فانتزی چشم پوشی کرده و موضوع های واقعی را وارد بالاد کردند. بالادهای نیکلای نکراسف علاوه بر داشتن موضوع های واقعی، سرشار از مسائل اجتماعی دوران معاصر شاعر هستند. (همان: 111)

ادبیات نمایشی (художественная литература ): ادبیات نمایشی یا دراماتیک، دربرگیرنده آثاری است که به شکل گفت و گوی شخصیت ها نوشته شده است. نمایشنامه یکی از انواع پیچیده محسوب می شود، زیرا هر یک از شخصیت ها باید از روی حرکات، حالات و سخنانشان فهمیده شوند و نویسنده نمی تواند چیزی از خود اضافه کند. الکساندر آستروفسکی مشهورترین نمایشنامه نویس روس است. دنیس فانویزین، نیکلای گوگول، آنتون چخوف و ماکسیم گورکی هم نمایشنامه های ارزشمندی از خود به جای گذاشته اند.(همان: 142)