مصر

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۹ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۳۲ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «جمعیت مصر در اول ماه ژانویه 2015; 87963276 نفر بوده است که از این تعداد، 44880233 نفر مرد و 43083043 نفر زن بوده­اند. جمعیت استان­های مصر تفاوت­های بسیای با هم دارد؛ استان قاهره (کلانشهر قاهره) با جمعیتی حدود 9278441 نفر، بیشترین جمعیت و پس از آن استان جیزه با جم...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

جمعیت مصر در اول ماه ژانویه 2015; 87963276 نفر بوده است که از این تعداد، 44880233 نفر مرد و 43083043 نفر زن بوده­اند. جمعیت استان­های مصر تفاوت­های بسیای با هم دارد؛ استان قاهره (کلانشهر قاهره) با جمعیتی حدود 9278441 نفر، بیشترین جمعیت و پس از آن استان جیزه با جمعیت 7585115 نفردر مرتبه دوم، استان شرقیة با جمعیت 6485412 نفر در مرتبه بعد و استان جنوب سیناء با جمعیتی حدود 167426 نفر دارای کمترین جمعیت بوده است (www.misrintranet.capmas.gov.eg/?lang=1).

تراکم جمعیت در مصر، 1130 نفر در هر کیلومتر مربع از مناطق قابل سکونت است. بالاترین تراکم جمعیت در استان قاهره با 47285 نفر در هر کیلومتر مربع و پایین ترین آن در استان سوئز با 67 نفر در هر کیلومتر مربع است.

نژاد:نژاد مردم امروز مصر، عمدتا عرب، قبطی و نوبه­ای است که 99.4% از کل جمعیت مصر را تشکیل می­دهند. عرب­ها عموما با ورود اسلام به مصر به این سرزمین مهاجرت کردند و در طول قرون متمادی با امتزاج با دیگر نژادها، جمعیت آنان رو به افزایش گذاشت. قبطی­ها که مهمترین اقلیت نژادی در مصر به شمار می­آیند، از بقایای مردم مصر قدیم­اند که پس از ورود اسلام، همچنان بر دیانت مسیحی باقی ماندند. نوبه­ای­ها نیز که از مهاجران آفریقایی­اند، در گذشته­های نه چندان دور، عمدتا در مناطق جنوبی مصر سکنی داشتند که با احداث سد اسوان ناگزیر از مهاجرت به مناطق دیگر شدند و امروز علیرغم تلاش برای حفظ آداب و سنت­های خود، کم و بیش جذب جامعه و فرهنگ مصری شده­اند. نوبه­ای­ها نسبت++ به اعراب و قبطی­ها، چهره تیره­تری دارند.

بدوها، قبایلی عرب­اند که در گذشته عمدتا صحراگرد بوده­ و به چوپانی روزگار می­گذراندند و از ویژگی­های فرهنگی و اجتماعی خاصی برخوردار بودند. بدوها از دهه­های اولیه قرن بیستم و در پی تحولات اجتماعی کم و بیش در جامعه مصر ادغام شده­اند. (موسوعة مصر الحدیثة،3 :33).+

گروه­های دیگری از نژادهای غیرمصری نیز از قرون گذشته در این سرزمین سکنی داشتند. از جمله آنها نژادهای اروپایی است که در دوره­های مختلف تاریخی به این سرزمین آمدند و به تدریج در جامعه مصر استحاله شدند. از مشهورترین اقلیت­های نژادی که در جامعه مصری ادغام شده­اند، ارمنی­ها و یونانی­ها هستند (همان:34).

مهاجرت­های داخلی: مهاجرت­های داخلی، یکی از مسائل عمده و تأثیرگذار در رشد جمعیت مصر است که خود یکی از مهمترین و خطیرترین مسائل جامعه و عامل مستقیم بسیاری از مشکلات اقتصادی و اجتماعی است. دو مسئله عمده جمعیتی در مصر، رشد رو به افزایش و دیگری توزیع نامتوازن جمعیت است که مهاجرت­های داخلی ارتباط مستقیم با آن دارد. موضوع مهاجرت­های داخلی به عنوان یک پدیده قابل ملاحظه اجتماعی و اقتصادی از اوایل قرن بیستم مورد توجه قرار گرفت. روند مهاجرت­های داخلی را در طول قرن بیستم می­توان به 5 مرحله تقسیم کرد:

مرحله 1907 تا 1944- در این سال­ها، حجم مهاجرت­ها تقریبا ثابت بود. دلیل این مهاجرت­ها هم کاهش فرصت­های شغلی در پی اشغال مصر توسط انگلیس و بحران جهانی اقتصاد در دهه 30 قرن گذشته بود.

مرحله دوم، 1945 تا 1951 است. مهاجرت­ها با آغاز جنگ جهانی دوم رو به رشد گزارد و همزمان با جنگ موج مهاجرت از روستاها به مراکز مهم شهری (قاهره، اسکندریه و شهرهای اطراف کانال سوئز) آغاز و با ادامه جنگ افزایش یافت، به گونه­ای که حجم مهاجرت­ها در سال 1947 به 7/1 میلیون نفر با معدل تقریبی 9% رسید.

مرحله 1952 تا 1966 مصر شاهد گسترش و افزایش میزان مهاجرت­ها بود. تحولات پس از انقلاب 1952 و اجرای پروژه­های بزرگ توسعه محور دولتی به امواج دیگری از مهاجرت­ها دامن زد. گروه­های مهاجران از دلتای نیل به سوی مناطق جدید صنعتی و مراکز شهری روی آوردند. گروه­هایی هم به سمت جنوب (اسوان و السد العالی) و وادی الجدید مهاجرت کردند. حجم این مهاجرت­ها در سال 1960 به حدود 3 میلیون نفر و معدل 5/11% جمعیت رسید که بالاترین نرخ مهاجرت داخلی مصر در طول قرن بیستم بود.

مرحله 1967 تا 1972، مرحله کوچ­های اجباری بود. جنگ ژوئن 1967 مصر و اسرائیل که به نابودی شهرهای اطراف کانال سوئز و تعطیل شدن تردد کشتی­های تجاری در کانال منجر شد، مهاجرت بسیاری از ساکنان­ این مناطق را (حدود یک میلیون نفر) در پی داشت.

مرحله 1973 تا 1996، مرحله مهاجرت معکوس بود. به دنبال سازش مصر و اسرائیل و سپس بازگشایی کانال سوئز و فعال شدن مراکز تجاری، صنعتی و گردشگری در شهرها و مناطق اطراف آن، پدیده مهاجرت در این مناطق شکل معکوس به خود گرفت. میزان مهاجرت­های داخلی مصر از 5/11% در سال 1960 به 5/6% در سال 1996 کاهش یافت (حسانین، 2010:  27-25 ).

مهاجرت­ها عموما در ترکیب جمعیتی مناطق مهاجرفرست و مهاجرپذیر، تغییراتی را پدید آورده­است که مهمترین آن، افزایش جمعیت شهرهای قاهره و اسکندریه و شهرهای اطراف کانال سوئز است. علاوه بر آن، این مهاجرت­ها، به افزایش معدل آسیب­های اجتماعی در شهرها و مناطق مهاجرپذیر انجامیده است (همان: 38).

پیش­بینی می­شود با اجرای طرح­های توسعه (شامل ایجاد مجتمع­های زراعی، صنعتی، سیاحتی و معدنی) با هدف آبادسازی مناطق صحرایی و مهمتر از آن، جذب جمعیت از وادی و دلتای نیل که به نظر می­رسد تا نیمه­های قرن بیست­ویکم، بسیاری از اهداف این طرح تحقق یابد، به شکل­گیری امواج دیگری از مهاجرت­های داخلی در این کشور بیانجامد که البته، کاهش حجم مهاجرت­ها رابه شهرهای قاهره بزرگ، اسکندریه و منطقه کانال سوئز در پی خواهد داشت (همان:44).