هنر مصر

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۹ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۱۳ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «''': هنر''' '''1- پیشینه''' هنر مصری ریشه در عمق تاریخ این سرزمین دارد. گرچه هنر مصری در دوران معاصر متأثر از امواج فرهنگی هنری مغرب زمین تجربه­های جدید را به نمایش گزارده است، در برخی از انواع هنری، به ویژه هنرهای تجسمی، جلوه­هایی از هنر باستان خود...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

: هنر

1- پیشینه

هنر مصری ریشه در عمق تاریخ این سرزمین دارد. گرچه هنر مصری در دوران معاصر متأثر از امواج فرهنگی هنری مغرب زمین تجربه­های جدید را به نمایش گزارده است، در برخی از انواع هنری، به ویژه هنرهای تجسمی، جلوه­هایی از هنر باستان خودنمایی می­کند.

هنر در مصر باستان ریشه در آداب و سنت­های دینی داشت که جلوه­هایی از آن در اثار معماری بر جای مانده همچنان چشم­نوازی می­کند. نقاشی­های زیبا، مجسمه­سازی و کنده­کاری در آن دوران ارتباط تنگاتنگی با هنر معماری داشت و امروز آثار آن در بناهای معابد، آرامگاه­های فرعون­ها و بزرگان حکومتی خود را نشان می­دهد. تصاویر ابزارآلات موسیقی که در بناهای یادشده مشاهده می­شود و نیز آلات موسیقی که در برخی مقابر همراه مردگان دفن شده است نشان از آن دارد که موسیقی بخشی از هنر باستانی این سرزمین بوده است که نه تنها در مراسم و سنت­های دینی که در حیات روزمره مردم هم نقش­آفرین بوده است. نکته مهم آنکه باور انسان­های مصری به جهان دیگر که جهان جاودانگی و لذت­های دائمی دانسته می­شد، منبع الهام هنرمندان در خلق آثار بوده بوده است.

با فتح سرزمین مصر توسط اسکندر، مرحله جدیدی در تاریخ هنر مصر قدیم شکل گرفت. در این مرحله تأثیر رنگ و حرکت و اسطوره­های یونانی در هنر مصری قابل توجه است. جسم انسان نقش محوری در هنر این دوره داشت و تندیس­های پدیدآمده، جلوه­های تفصیلی از صورت و جسم انسان بود.

هنر در دوران اسلامی با الهام از آموزه­ها و فرهنگ دینی، جلوه­های بدیعی پدید آورد. در آثار معماری و هنری این دوره، عنصر تجرید، انسجام و دقت در رعایت قواعد ریاضی حاکم بر هستی جلوه­گر بود. در این دوران البته مجسمه­سازی و کنده­کاری، نقش پیشین را از دست داد و هنر معماری مورد اهتمام بیشتری قرار گرفت که نمونه آن در بنای مساجد، مدارس، قلعه­ها، کاخ­ها و اماکن مسکونی قابل مشاهده است.

در عصر فاطمی، نقاشی از انسان و حیوان در میان هنرمندان رایج بود و دقت و ظرافت در تصویر و حرکت در دوره­های پیش از آن وجود نداشت. صنایع شیشه­ای هم در این دوره جلوه­گاه هنر و زیبایی بود.

در دوره مملکوکی به ویژه هنر موزائیک­ سازی مورد توجه بود و البته خط نسخ هم رایج بود و یکی از عناصر زیباشناختی در حوزه هنر به شمار می­رفت. در دوران معاصر، جنبش نوگرایی در عرصه هنر تحت تأثیر امواج فرهنگی و هنری غرب، به ظهور رویکردهای جدید منجر شد. مقوله هنر در روند تحولات سیاسی اجتماعی مصر از عناصر تأثیرگذار در نهضت فرهنگی و تلاش برای احیای هویت انسان مصری و نیز از جمله عوامل مؤثر در جنبش ملی استقلال طلبی این سرزمین بود (www.sis.gov.eg;2015).

2- هنرهای سنتی

از جمله هنرهای سنتی که ریشه در تاریخ این سرزمین دارد هنر سفالگری، موزائیک­سازی و کار برروی چوب است که امروزهم مورد اهتمام برخی هنرمندان مصری است و موزه­های متعددی هم در قاهره و دیگر مناطق رای نمایش و معرفی این هنرها برپاست.

سفالگری از هنرهای مورد اهتمام هنرمندان عصر باستان بوده است که از گل قرمز استفاده می کردند و اشیایی را ساخته آنها را با اشکال حیوانات و یا گیاهان مزین می ساختند. در عهد اسلامی نیز این هنر مورد توجه مسلمانان بود به گونه­ای که انبوهی از جام­ها، ظروف پخت غذاو شمعدان از دوره­های مختلف این عهد باقی مانده است. هنر کاشی و سرامیک در عصر فاطمی رایج بوده که با اشکالی زیبا و بدیع از انسان، پرندگان، حیوانات و گیاهان و نیز اشکال هندسی و خط کوفی تزئین می­شده است. در دوره­های بعد نیز این هنرها هم چنان مورد اهتمام بود.

امروز گرچه هنرهای سفالگری و سرامیک از رونق گذشته برخوردار نیست، به عنوان هنرهای سنتی مورد توجه قرار دارد،؛ از جمله هنر سفالگری در مناطق نوبه، قنا، الوادی الجدید و شبه جزیره سینا کم­وبیش رایج است (www.sis.gov.eg;2015). از جمله هنرمندان مصری که به هنر سرامیک اهتمام دارند، می­توان از محمد احمد حسنین، حسن جابر، خالد سراج­الدین، هانی فاروق و سامح حریت نام برد.

هنر کنده کاری وتراش چوب نیز از دوره فرعونی در این سرزمین رایج بوده است و آثار چوبی باقیمانده از این دوره نشان از آن دارد. برخی آثار هنری چوبی باقیمانده دوره­های مختلف اسلامی حکایت از توجه به این هنر دارد و پنجره­ها و درب­های تزئین شده چوبی نمونه­هایی از آن است www.sis.gov.eg;2015)).

کنده­کاری و طراحی برروی فلز مس، تزئین برروی لباس، خط عربی، تزئین با صدف و رنگ­کاری برروی شیشه از دیگر هنرهای سنتی مصریان است (www.moc.gov.eg;2015).

3- موسیقی

موسیقی معاصر عرب، مرهون کوشش­های پیشگامان هنر موسیقی در مصر همچون سید درویش است. آنان در سال­های اولیه قرن گذشته با هدف پی افکندن موسیقی نوین عرب و رهاسازی آن از نفوذ عناصر ترکی عثمانی، به بازخوانی موسیقی سنتی عرب و تدوین مبانی جدید از یکسو و مطالعه موسیقی مدرن جهان و کشف عناصر همساز با فرهنگ و موسیقی شرقی و عربی از سوی دیگر، مبادرت ورزیدند. این تلاش­ها به خلق موسیقی نوینی منجر شد که ترکیبی از اصالت و نوگرایی داشت و موسیقی امروز عرب را پی افکند (بلقزیز، 18:1990). این تلاش­ها طی دهه های بعد ادامه یافت ودرسال­های میانی قرن بیستم با تأسیس مدرسه عالی موسیقی در سال 1959 ، جنبش موسیقایی مصر از شکوفایی بیشتری برخوردار شد. دوره شکوفائی موسیقی سنتی عرب درمصر چندان استمرار نیافت و به ویژه از دهه 1970 به بعد با رونق گرفتن موسیقی پاپ، از اوج آن فروکاسته شد. درعین حال ،امروز موسیقی سنتی مصرهوادارانی دارد وتلاشها ئی نیز برای حفظ این هنراصیل صورت می گیرد.

جشنواره و کنگره موسیقی عرب از جمله جشنواره­های موسیقی مطرح در جهان عرب است که با هدف دفاع از اصالت و هویت موسیقی عرب در برابر تحولات و جریان­های جدید تأسیس و همه­ ساله در ماه نوامبر در این کشور برگزار می­شود. این جشنواره در واقع بزرگترین گردهم آئی فعالان حوزه موسیقی (مؤلفان، ناقدان و مورخان) جهان عرب است و در محل دارالاوبرا المصریة برپا می­گردد.

جشنواره موسیقی قلعه نیز جشنواره­ای ملی است که شامل موسیقی کلاسیک عرب، موسیقی ملت­ها و موسیقی جاز است و در محل قلعه صلاح­الدین قاهره و قلعه قایتبای اسکندریه برگزار می­گردد (www.moc.gov.eg;2015).

دارالاوبرا المصریة از مراکز فرهنگی و هنری مطرح مصر است که به حوزه موسیقی اهتمام ویژه دارد. در این مرکز علاوه بر اجرای اپرا، برنامه­های متنوع و فاخر موسیقایی با قیمت­های ارزان و با هدف جذب مخاطبان عام ارائه می­گردد. این مرکز دارای گروه­های متعدد موسیقی است که در جشنواره­های مختلف موسیقی در مصر و جهان عرب مشارکت می­کنند (www.sis.gov.eg;2015).

از چهره­های مطرح موسیقایی دهه­های اخیر مصر می­توان از عمار الشریعی ، عمر خیرت ،راجح داود ، و یاسر عبدالرحمن نام برد که نقش عمده­ای در حفظ و پویایی موسیقی سنتی عرب ایفا کرده­اند.

از جمله گروه­های موسیقی مصر می­توان از: گروه موسیقی عربی عبدالحلیم نویرة، ارکستر سمفونیک قاهره،گروه موسیقی ملی عرب، گروه موسیقی کلاسیک عرب، گروه موسیقی سرودهای دینی، گروه اپرای اسکندریه و گروه موسیقی کُر اپرای قاهره نام برد (www.cairoopera.org;2015).

4- تئاتر

مردم مصر از نیمه دوم قرن نوزدهم با هنر تئاتر آشنا شدند. پیش از آن، نمایش­های سنتی از جمله، نمایش سایه­ها در مصر رایج بود و با ظهور هنرمدرن ، اینگونه نمایش­ها هم متحول شد و در شکل­گیری تئاتر معاصر هم تأثیر گذاشت   (www.sis.gov.eg;2015).

اولین تلاش­ها برای شکل دادن به تئاتر در مصر توسط یعقوب صنوع (1839-1912) در عهد حکومت اسماعیل پاشا صورت گرفت. برخی نمایش­های طنز و انتقادی اواما، خشم حکومت را برانگیخت و تعطیلی فعالیت­های نمایشی صنوع را در پی داشت که سال­ها ادامه یافت (نجم، 91:1980). طی دو دهه پایانی قرن نوزدهم گروه­های نمایشی متعددی ظهور کرد که دو گروه یوسف خیاط و سلیمان القرداحی مشهورترند. این گروه­ها، هم نمایشنامه­های عربی اجرا می­کردند و هم نمایشنامه­های ترجمه شده اروپایی که بیشتر در قاهره واسکندریه به روی صحنه می رفت و سپس در برخی شهرهای مصر برای علاقمندان به اجرا گزارده می­شد. گروه تئاتر القرداحی موفق شد علاوه بر مصر، چندین اجرا در سوریه، تونس و الجزایر داشته باشد (همان:112). از دیگر گروه­های فعال در این حوزه در سال­های پایانی قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، گروه اسکندر فرح و شیخ سلامة حجازی بود. (همان:155). نمایشنامه­هایی که طی دو دهه مذکور اجرا می­شد، عموما نمایشنامه­های ترجمه شده اروپایی و یا اقتباس از آنها بود. اولین نمایشنامه تألیف عربی یک ملودرام اجتماعی بود که در سال 1894 با عنوان «صندوق الاخاء» توسط اسماعیل عاصم نوشته و اجرا شد که طی آن به موضوعاتی چون: آزادی، آموزش ، احزاب و نیز عدم آگاهی مردم مصر نسبت به حقوق خود که زمینه­ساز طمع ­ورزی غرب و اشغال سرزمین آنان شد، پرداخت (الراعی، 1999: 74-73).

راهی را که اسماعیل عاصم در تألیف نمایشنامه آغاز کرد توسط دیگر هنرمندان مصری ادامه یافت. ابراهیم رمزی از زمره آنها بود که چندین نمایشنامه تاریخی و اجتماعی نگاشت که از جمله آنها الحاکم بامرالله (1914) وصرخة العقل (1923) بود. محمد تیمور هم در همین سال­ها، نمایشنامه العصفورفی القفص (1918) و نمایشنامه الهاویة (1921) را تحت تأثیر آثار نمایشی فرانسوی و البته با الهام از فرهنگ مصری و با توجه به واقعیت­های اجتماعی مصر نوشت. ویژگی این نمایشنامه­ها به کارگیری زبان عامیانه بود. (همان: 77-76).

در طول سال­های اشغال مصر توسط انگلیس ، تئاتر ملی هم شکل گرفت و از سال 1921 روند تحولات این هنر نمایشی وارد مرحله جدیدی شد (www.sis.gov.eg;2015). چهره مطرح و تأثیرگذار حوزه هنرهای نمایشی طی دهه های پس ازاستقلال، توفیق الحکیم بود که با خلق آثار متعدد نمایشی، این نوع ادبی را قوام و استحکام بخشید (ضیف، 216:1974). از جمله نمایشنامه­های او در این دوره، اهل الکهف (1933)، شهرزاد (1934)، الملک اودیب (1949) و مسرح المجتمع (1950) است.

پس از انقلاب سال 1952 حوزه تئاتر رونق بیشتری گرفت و نه تنها متون نمایشی بسیاری نگاشته شد که گروه­های تئاتری متعددی هم یکی از پس دیگری به اجرای نمایشنامه­ها پرداختند. وضعیت جدید ناشی از ضرورت­هایی بود که تحولات سیاسی اجتماعی پس از انقلاب پدید آورده بود (حمو، 133:1999) تشکیل مؤسسه کل هنر تئاتر و موسیقی توسط دکتر ثروت عکاشه و تئاتر عروسکی قاهره در سال­های 59 و 60 از جمله تحولات این مرحله بود. تأسیس وزارت فرهنگ در سال 1968 و به دنبال آن تأسیس فرهنگستان هنرهای نمایشی به پویایی این هنر کمک شایانی کرد (الراعی:98)

یوسف ادریس، صلاح عبدالصبور، الفرد فرج و لطفی الخولی از جمله فعالان این حوزه هنری در این سال­ها بودند. یوسف ادریس در زمره پیشگامان بومی­سازی نمایشنامه­نویسی عرب بود و نظریه جدیدی برای تأسیس تئاتر نوین عرب ارائه داد (همان: 132). نمایشنامه­های جمهوریة فرحات (1956)، ملک القطن (1956) و اللخطة الاخیرة (1958) که توسط او نگاشته شده بود از جمله نمایشنامه­های مطرح این دوره از تاریخ هنر تئاتر مصر است. صلاح عبدالصبور نیز هر چند شاعر بود، متون نمایشی متعددی را نگاشت که تأثیر بسیاری در روند پویایی هنرهای نمایشی مصر داشت. او که سعی فراوانی در نوسازی ساختار هنری و نقش مهمی در توسعه نمایشنامه شعری داشت، نمایشنامه را از مترقی ترین انواع هنری و رکن اساسی در ساختار فرهنگی جامعه می­دانست (همان: 178-176). مأساة الحلاج، ماندگارترین اثر نمایشی ادریس است که ماجرای سردار شدن حسین بن منصور حلاج را در قالب نمایشنامه­ای منظوم عرضه کرده و با ابتکاری شاعرانه و خلق فضایی دراماتیک، ماجرای حلاج را به جریان­های سیاسی و اجتماعی جامعه مصر پیوند داده است (شفیعی کدکنی، 193:1359).

تئاتر مصر تا نیمه­های دهه 60 قرن گذشته همچنان پررونق بود. اجرای برخی نمایشنامه­های انتقادی نسبت شیوع فساد اداری و برخی انحراف­ها در مسیر انقلاب اما ،سبب شد تا دولت نظارت و سختگیری بیشتری را بر فعالیت­های این حوزه اعمال کند (الراعی:176). در دهه هفتاد قرن یادشده گروه­های متعدد تئاتر در این صحنه فعال بودند. از جمله اجراهای تئاتر در این دهه، الایدی الناعمة از توفیق الحکیم، الجنس الثالث از یوسف ادریس و النار و الزیتون از آلفرد فرج بود. همچنین شکل­گیری گروه تئاتر استودیو 80 توسط لنین الرملی نویسنده و محمد صبحی کارگردان از جمله رویدادهای هنری این دهه بود. نسل جدیدی از دانشگاهیان هم در این حوزه ظهور کردند که سمیر سرحان، محمد عنانی و فوزی فهمی در زمره آنان هستند. دهه نود آن قرن، شاهد گسترش فعالیت بخش خصوصی در این حوزه و گسترش تئاتر کمدی بود (www.sis.gov.eg;2015). از معروفترین گروه­های آزاد تئاتر که در این دهه فعال شد، گروه الورشة توسط حسن الجریتلی بود که فعالیت­های خود را از سال 1987 آغاز کرد. یکی از چهره­های مطرح کارگردانی تئاتر که عمدتا به تئاتر کودکان می­پرداخت، حسام عطا بود که با نمایش آثاری چون، اسد و ارانب (1986)، الطائر الارزق (1987) و البیر العجیب (1989) به یکی از معروف­ترین کارگردانان تئاتر کودک در چند دهه اخیر تبدیل شد (موسوعة مصر الحدیثة ، 1996 ،8  :113).

علیرغم گسترش شبکه­های ماهواره­ای طی سه دهه اخیر ،هنر تئاتر مصر هر چند به سختی، اما همچنان برپاست و گروه­های متعدد نمایشی وابسته به مؤسسات دولتی و یا گروه­های غیردولتی، به فعالیت­های خود ادامه می­دهند. از جمله گروه­های تئاتر مصری فعال در این سال­ها می­توان از: فرقة الحرکة، فرقة السامر، فرقة الغجر، فرقة المسرح الحدیث، فرقة نهضة المسرحیة، فرقة فرسان الشرق للتراث، فرقة مسرح الغد و فرقة مساحة المیدان نام برد. هنرمندانی چون: احمد عبدالعال (کارگردان)، احمد ماهر (بازیگر)، صبری فؤاز (کارگردان)، ابراهیم الشرقاوی (کارگردان)، الفت امام (بازیگر)، فتوح احمد (بازیگر)، سامح بسیونی (کارگردان)، رامی الشریف (کارگردان)، محمد قادوس (بازیگر)، عبدالرحمن سالم (کارگردان)، خالد عبدالسلام (کارگردان)، محمود مهدی (بازیگر) و فوزی عبدالقادر (کارگردان) از جمله فعالان عرصه تئاتر معاصر مصر به شمار می­روند.

جشنواره­های متعدد نمایشی در این کشور برگزار می­شود که جشنواره ملی تئاتر مصر از مهمترین آنهاست. اولین دوره این جشنواره در سال 2006 برگزار شد و پس از آن همه ساله به جز سال­های 2011 و 2012 (به دلیل شرایط خاص ناشی از انقلاب ژانویه) برگزار شده است. هدف از برگزاری این جشنواره، فراهم آوردن فرصت­های لازم برای جوانان علاقمند به هنر تئاتر است تا استعددهای خود را در راستای تئاتر عربی مصری بروز دهند. تشویق و حمایت از ابداع و ابتکار هنرمندان و فراهم آوردن امکان رقابت خلاق با هدف شکل­گیری تئاتر مصری اصیل نیز از دیگر اهداف این جشنواره هنری است. جشنواره ملی تئاتر مصر با مشارکت وزارت فرهنگ، مؤسسه عالی هنرهای نمایشی، تئاتر دانشگاهی، کتابخانه اسکندریه و بخش خصوصی برگزار می­­گردد. جوایز اهدایی این جشنواره شامل: بهترین اجرا، بهترین متن، بهترین کارگردانی، بهترین بازی، بهترین تألیف موسیقی و بهترین طراحی است (www.moc.gov.eg;2015).

از جمله دهها مرکز نمایشی که عمدتا در قاهره قرار گرفته­اند، می­توان از: مسرح الهرم، مسرح نجم، مسرح الازبکیة، مسرح الفن، مسرح النیل، مسرح السلام، مسرح توفیق الحکیم، مسرح الجمهوریة و مسرح الطلیعة نام برد (www.egypty.com;2015).

5- سینما

زمینه شکل­گیری سینمای مصر به سال 1917 و تأسیس شرکت سینمای مصر در اسکندریه بازمی­گردد. در سال 1925 نیز طلعت حرب استودیو مصر را که یکی از پروژه­های شرکت بازیگری و سینمای مصر بود تأسیس کرد. زان پس روند تولید فیلم­های سینمایی آغاز شد و تعداد سینماها نیز افزایش یافت و تا پایان جنگ جهانی دوم تعداد 140 فیلم تولید شد. پس از جنگ در مرحله جدید تاریخ سینمای مصر، تولید فیلم سینمایی رو به افزایش گذاشت، به گونه­ای که بین سال­های 1945 تا 1951 متوسط تولید فیلم سالانه به 50 فیلم و تعداد سینماها هم به 244 باب رسید. پس از انقلاب سال 1952 مرحله دیگری از روند تحول سینمای مصر آغاز شد، در این مرحله تولید فیلم­های سینمایی به 60 فیلم در سال رسید و تا سال 1962 مجموعا 588 فیلم تولید شد و تعداد سینماهای این کشور به 354 باب افزایش یافت (الکسان، 21:1982) و تعداد 58 فیلم هم در جشنواره­های بین­المللی سینمایی مشارکت کرد (موسوعة مصر الحدیثة ،8 :82). تأسیس مؤسسه کل سینمای مصر در سال 1962 با هدف تولید فیلم­های داستانی بلند، نقطه عطفی در این روند بود (الکسان: همان).

تولید فیلم در بخش دولتی با تأسیس الشرکة العامة للانتاج السینمایی العربی در سال 1963 و سپس تأسیس شرکت دیگری در سال 1964 با عنوان القاهرة للسینما به معنای حضور فعال دولت در این عرصه بود که با تأسیس شرکت­های دیگری در سال­های بعد، این حضور پررنگ­تر شد (موسوعة مصر الحدیثة، 8 :83).

یکی از رویدادهای مهم در دهه هفتاد تأسیس شرکت جهانی فیلم­های مصری در سال 1972 توسط یوسف شاهین، کارگردان نامدار مصری بود که طی سال­های بعد به یکی از شرکت­های بزرگ در زمینه تولید پخش فیلم­های سینمایی و نیز مدیریت سالن­های سینما در مصر تبدیل شد. این شرکت همچنین به شرکت­های سینمایی خارجی خدمات تولیدی ارائه می­داد (www.misrinternationalfilms.com;2015).

از جمله چهره­های مطرح سینمایی این سال­های مصر می­توان از هنرمندان چون: حسن الامام، عاطف سالم، حسام­الدین مصطفی، حسین کمال و جلال الشرقاوی نام برد.

پس از شکست مصر در جنگ اسرائیل در سال 1967، سینمای مصر شاهد چهره­های جدیدی در این عرصه بود؛ شادی عبدالسلام با فیلم المومیاء (1969)، علی بدر خان با فیلم الکرنک (1975) ، سمیریوسف بافیلم دائره الانتقام(1976) وهشام ابوالنصر با فیلم الاقمر (1977) از جمله کارگردانان فعال سینمای مصر بودند (الکسان:22).

در دهه هفتاد قرن پیش، فضای نسبتا باز سال­های اولیه حکومت حسنی مبارک، زمینه­ساز ظهور نسل جدیدی از سینماگران مصری شد. نسل جدید از رویکردهای نو و آشنا با مفهوم سینما و تجربه­های بین­المللی آن و نیز توان بهره­گیری از قدرت ابتکار و خلاقیت برخوردار بود. عاطف الطیب از جمله هنرمندان این نسل بود که با الهام از داستان­های نجیب محفوظ به تولید فیم­هایی چون: الحب فوق هضبة الاهرام (1986) و قلب اللیل (1986) پرداخت. او در فیلم اول به مشکلات اقتصادی و اجتماعی جوانان می­پردازد و فیلم دوم او دارای ابعاد فلسفی، تاریخی و متافیزیکی است. محمدخان دیگر کارگردان این دوره، فیلم­های مشوار العمر و عودة المواطن را ساخت و شریف عرفة در فیلم­هایی چون: الاقزام قادمون و الدرجة الثانیة به موضوعات غیر تکراری و بدون ابتذال پرداخت. یسری نصراله کارگردان متمایز مصری هم با زبان سینمایی ویژه خود فیلم سرقات صیفیة را در سال 1988 ساخت. دو کارگردان زن مصری نیز این دهه در عرصه سینمای مصر ظهور کردند: نادیة حمزة با دوفیلم نساء خلف القضبان (1986) و حقد مرأة (1987) و ایناس الدغیدی با دو فیلم زمن الممنوع (1988) و التحدی که در همان سال ساخته شد (همان:103).

تأسیس صندوق حمایت از سینما در سال 1982 با هدف ارتقاء سطح فنی و حرفه­ای سینما و حمایت از نمایش فیلم­های مصری در داخل و خارج از مصر و نیز حمایت از سرمایه­گذاری برای تولید فیلم­های سینمایی ،تأثیر قابل توجهی بر این حوزه داشت. این صندوق در سال­های بعد در صندوق توسعه فرهنگی ادغام شد (موسوعة مصر الحدیثة، 8 :83).

در نیمه­های دهه هشتاد تعداد فیلم­های مصری به شکل سریعی افزایش یافت و به 63 فیلم رسید، ضمن اینکه این مرحله آغاز مرحله تولید فیلم­های ویدئویی تجاری با هدف صدور به کشورهای خلیج فارس بود که عموما کم کیفیت و با هزینه­هایی کم تولید می­شد . با پایان دهه هشتاد ، تولید فیلم­های کم کیفیت به دلیل کاهش تقاضا در کشورهای مزبور به حداقل رسید تا زمینه ظهور گروه دیگری از کارگردانان سینمایی هم چون : رضوان الکاشف، اسامة فوزی و سعید حامد (سودانی) فراهم شود که تلاش می­کردند تأثیری هر چند اندک بر حوزه سینما داشته باشند .

درسال های اولیه قرن جدید هر چند میزان تولید فیلم­های سینمایی نسبت به یکی دو دهه گذشته کاهش داشت و در سال 2007 به 40 فیلم رسید، تولید فیلم­های با کیفیت افزایش داشت (www.startimes.com).

از جمله چهره­های مطرح سینمایی یکی دو دهه اخیر می­توان از: رامی امام (کارگردان) با فیلم­هایی چون: امیرالظلام (2002)، العیاده (2009) و صاحب السعادة (2014) ، سعید مرزوق (کارگردان) که 41 فیلم سینمایی از جمله قصا قیص العشاق (2003)، جنون الحیاة (1999) و ایام الرعب (1988) را ساخت، فتحی عبدالوهاب (بازیگر)، هانی رمزی (بازیگر) ، احمد راتب (بازیگر)، احمد النجدی (کارگردان) واحمد صالح (کارگردان) نام برد.

یوسف شاهین (1926-2008) را می­توان در زمره پیشگامان سینمای معاصر مصر قرار داد. یوسف شاهین که اولین فیلم خود را در سال 1950 با نام بابا الامین ساخت طی سال های بعد به چهره­ای نام­آور در عرصه کارگردانی سینمای مصر تبدیل شد. فیلم باب الحدید او در سال 1958  نقطه عطف فعالیت­های سینمایی او در دهه پنجاه قرن پیش بود. در سال 1963 فیلم صلاح­الدین را ساخت که به موضوع دفاع صلاح­الدین از قدس در برابر هجوم صلیبی­ها به این شهر پرداخت و آن را به شکل نمادینی به مسئله قومیت عربی که جمال عبدالناصر بدان فراخوان می­داد، مرتبط ساخت. شاهین ،فیلم الاختیار را در سال 1970 پس از شکست مصر در جنگ 1967 ساخت که طی آن شدت گرفتن اختلافات فکری و مواضع سیاسی ناشی از شکست مزبور را مورد واکاوی قرار داد. او در دو فیلم سینمایی اسکندریة لیة (1978) و حدوتة مصریة (1982) به تحولات و نقد زندگی خود پرداخته است. از دیگر فیلم­های سینمایی او صراع فی الوادی (1953)، جمیلة ابوحرید (1958)، العصفور (1973) و اسکندریة کمان و کمان (1990) قابل ذکر است (www.misrinternatnionalfilms.com;2015).

اسماعیل یاسین (1912-1972) هم از چهره­های مطرح سینمای کمدی مصر بود. بیشتر فیلم­های کمدی که در آنها بازی کرد با نام خود او بود که از جمله آنها: اسماعیل یاسین فی متحف الشمع، اسماعیل یاسین فی الجیش، اسماعیل یاسین فی البولیس، اسماعیل یاسین فی الطیران، اسماعیل یاسین فی مستشفی المجانین است.

عادل امام (1940) هم دیگر بازیگر مشهور فیلم­های کمدی در این کشور است که در بیش از 100 فیلم نقش ایفا کرده است. فیلم­های سینمایی انا الدکتور (1968)، جزیرة الشیطان (1990)، الارهابی (1994)، طیور الظلام (1995)، النوم فی العسل (1996)، امیر الظلام (2002) و عمارة یعقوبیان (2006)، از جمله فیلم­هایی است که او در آنها بازی کرده است (www.sis.gov.eg;2015).

.

5-1-جشنواره­ها و مراکز فعال سینمایی

الف- جشنواره بین­المللی سینمایی قاهره

این جشنواره یکی از مهمترین جشنواره­های سینمایی جهان و تنها جشنواره سینمایی منطقه خاورمیانه و آفریقا ئی است که در گروه «الف» قرار دارد. اولین دوره این جشنواره در آگوست سال 1976 توسط انجمن مصری نویسندگان و منتقدان سینمایی برگزار شد و در سال­های بعد مسئولیت آن به کمیته مشترکی شامل اعضای انجمن مزبور و اتحادیه اصناف هنرمند واگذار گردید (www.moc.gov.eg;2015). این جشنواره تاکنون توانسته است جایگاه سینمای مصر را تحکیم و در طول سال­های فعالیت، ارتباطات گسترده و مؤثری میان سینمای کشورهای مختلف و نیز کشورهای عربی با مصر برقرار کند. بخش­های مختلف جشنواره مزبور در سی­وهفتمین دوره که از یازدهم تا بیستم نوامبر 2015 برگزار شد، شامل: بخش مسابقه بین­الملل، نمایش­های ویژه، جشنواره جشنواره­ها، سینمای کلاسیک (عربی و بین­المللی) وتقدیر از سینماگران برگزیده بود و سینمای ژاپن هم به عنوان میهمان افتخاری در جشنواره حضور یافت. برنامه­های جنبی این جشنواره که از دوره قبل و با هدف غنا بخشیدن به فرهنگ سینما و متحول­سازی این صنعت در مصر و جهان عرب به آن اضافه شد، شامل: بخش سینمای فردا، چشم­انداز سینمای عرب و نیز هفته منتقدان است (www.ciff.org.eg;2015).

ب- جشنواره بین­المللی سینمایی اسکندریه برای کشورهای حوزه دریای مدیترانه

این جشنواره در سال 1979 توسط انجمن مصری نویسندگان و منتقدان سینمایی در شهر اسکندریه برپا شد و در سال­های اخیر با نظارت وزارت فرهنگ مصر و همکاری استانداری اسکندریه فعالیت­های خود را ادامه می­دهد (www.sis.gov.eg;2015).

سی­ویکمین دوره این جشنواره با شعار «در برابر تروریسم» و با ریاست امیر اباظه، منتقد شهیر سینمای مصر در سپتامبر 2015 برگزار شد و شامل بخش­های: مسابقه فیلم­های بلند و کوتاه کشورهای حوزه مدیترانه، مسابقه فیلم­های کوتاه کشورهای عربی و بخش ویژه فیلم کوتاه اسکندریه، ویژه جوانان فیلمساز شهر اسکندریه بود. همچنین در این جشنواره از محمود یاسین، هنرمند سینما وتئاتر معاصر مصر تکریم به عمل آمد.

هدف از برگزاری این جشنواره، گسترش فرهنگ سینمایی و آگاهی از میزان پیشرفت در رشته­های مختلف هنر وصنعت سینما و نیز تحکیم روابط سینماگران کشورهای مختلف جهان و به ویژه سینماگران کشورهای حوزه دریای مدیترانه است. جوایز بخش مسابقه فیلم­های بلند داستانی کشورهای حوزه دریایی مدیترانه این دوره هم شامل: بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین سناریو، بهترین بازیگر (مرد و زن)، مهمترین جایزه ویژه داوران، بهترین تولید (فنی) و جایزه فیلم اول یا دوم کارگردان بود. در بخش مسابقه فیلم کوتاه عربی نیز بهترین فیلم داستانی کوتاه عربی و بهترین فیلم کوتاه مستند جوایزی دریافت داشتند (www.alexmcff.com;2015).

ج- جشنواره بین­المللی فیلم­های کوتاه و مستند

فعالیت­های این جشنواره از سال 1991 در شهر اسماعیلیه آغاز شد. بخش مسابقه این جشنواره که همه ساله در شهر اسماعیلیه و توسط مرکز ملی سینما و همکاری استانداری اسماعیلیه برگزار می­شود، شامل فیلم­های مستند بلند و کوتاه و داستانی کوتاه است . نشست­های بحث و گفتگو میان سینماگران، برگزاری کارگاه­های آموزشی، ساخت مشترک فیلم­های کوتاه و مستند با برخی جشنواره­های مشابه از دیگر برنامه­های جنبی این جشنواره است (www.ismailiafilmfest.com;2015).

د- جشنواره بین­المللی سینما و هنرهای کودکان قاهره

این جشنواره از سال 1990 شکل گرفته است . از سال 2000 با هدف تشویق تولید فیلم کودک با کیفیت فنی عالی و نیز تبادل تجارب و ابتکارات در این حوزه و زمینه­سازی برای تماشای جدیدترین فیلم­های جهان برای کودکان مصری ،تحت مدیریت وزارت فرهنگ قرار گرفت تا با حمایت مالی صندوق توسعه فرهنگی فعالیت­های خود را سامان دهد. برگزاری کارگاه­های فنی و هنری برای کودکان زیر 14 سال با هدف فراهم ساختن فضا و زمینه مناسب برای ابتکار و ابداع از برنامه­های جنبی این جشنواره است (www.moc.gov.eg;2015).

ه- جشنواره ملی سینمای مصر

این جشنواره که از سال 1991 فعال شده است توسط صندوق توسعه فرهنگی وابسته به وزارت فرهنگ با هدف سرعت بخشیدن به روند توسعه و تحول حوزه سینمای مصر به عنوان بخشی از روند توسعه همه­جانبه فرهنگی همه­ساله برگزار می­شود. جشنواره مزبور در دو بخش رقابتی فیلم­های بلند و فیلم­های کوتاه و مستند است. از ویژگی­های این جشنواره تکریم چهره­های بارز هنر سینمای مصر و نیز ایجاد فضای مناسب برای گفتگو میان فعالان حوزه سینما و مخاطبان آن است (www.moc.gov.eg;2015).

و- فرهنگسرای سینما

یکی از فرهنگسراهای وابسته به سازمان کل فرهنگسراهای مصر است که به فعالیت­های سینمایی می­پردازد. این فرهنگسرا از آغاز تأسیس در سال 1989، فعالیت­های متنوعی را در حوزه سینما انجام داده است که مهمترین آنها شامل: برپایی هفته­های فیلم برای کارگردانان سینمایی مصری و جهانی، پژوهش­های سینمایی ، برگزاری کارگاه­های پژوهشی ونیز نمایش هفتگی گزیده­ای از فیلم­های فاخر و غیرتجاری است. نمایش صبحگاهی فیلم برای کودکان و نیز نمایش فیلم در اماکن عمومی از دیگر فعالیت­های فرهنگسرای سینما است (www.cairo.gov.eg;2015).

ز- مرکز ملی سینما

این مرکز فعالیت­های گوناگونی را در فهرست فعالیت­های خود دارد که از مهمترین آنها می­توان به: تولید فیلم­های مستند، داستانی کوتاه و پویانمایی، برپایی جشنواره بین­المللی سینمایی اسماعیلیه، مشارکت در جشنواره­های سینمایی بین­المللی، مشارکت در هفته­های فیلم در کشورهای خارجی و در داخل مصر، اجرای برنامه­های نمایش فیلم ویژه و برپایی میزگرد و نشست­های تخصصی در حوزه سینما اشاره کرد (همان).

ج- فیلم­های سینمایی مصری در جشنواره سینمایی کن

از اولین دوره جشنواره سینمایی کن در سال 1946 تا سال 2004 مجموعا 22 فیلم بلند داستانی از مصر در آن شرکت داشته و یک فیلم بلند مستند هم خارج از بخش رقابت در سال 2006 به این جشنواره راه یافته است. از جمله این فیلم­ها می­توان از: ابن النیل و العصفور به کارگردانی یوسف شاهین، حیاة اوموت از کمال الشیخ، عودة مواطن به کارگردانی محمدخان و فیلم سرقات صیفیة از یسری نصرالله اشاره کرد (www.festival-cannes.fr;2015).

6- هنرهای تجسمی

هر چند انواعی از هنرهای تجسمی چون نقاشی و مجسمه­سازی در مصر از سابقه­ای تاریخی برخوردار است، آشنایی هنرمندان این کشور با رویکردها و شیوه­های مدرن در این حوزه با تأسیس مدرسه هنرهای زیبا در سال 1908 در قاهره آغاز شد. پس از آن هنرهای تجسمی روند تکاملی را طی کرد.

در ادامه روند تکاملی هنرهای تجسمی، گروه­های متعدد هنری شکل گرفتند که تأثیر عمده­ای بر توسعه این هنرهای مدرن داشتند. انجمن شرقی­های جدید (1937) و گروه هنر و آزادی (1939) از جمله این گروه­ها بودند. گروه اخیر توسط هنرمندانی چون جورج حنین، فؤاد کامل، رمسیس یونان و کامل التلمسانی شکل گرفت. آنان، اولین هنرمندانی بودند که مفهوم هنر سورئالیستی را در مصر مطرح ساختند که در آن روزگار، عصیانی علیه واقعیت سیاسی و فرهنگی مصر تلقی شد (موسوعه مصرالحدیثة ، 121:8). در دهه­های بعد هم انجمن­ها و گروه­های تجسمی دیگری تأسیس شد که هر کدام سهمی در رونق این هنرها داشت. انجمن موسوم به هنرمندان پنج گانه (1963) با اهتمام نبیل وهبة، فرغلی عبدالحفیظ، رضا زاهر، عبدالحمید الدواخلی و نبیل الحسینی تأسیس شد که فعالیت­های آن تا سال 1968 ادامه یافت. در همین دهه در اسکندریه، گروه هنری تجربه گرایان توسط مصطفی عبدالمعطی و محمد عبدالله تأسیس شد. گروه هنر و انسان هم در همین شهر فعال شد که تا سال 1973 فعالیت داشت. گروه هنری دوستان طبیعت نیز که در سال 1979 شکل گرفت، احترام به طبیعت را سرلوحه فعالیت­های خود قرار داد و با شیوه­ها و گرایش­های هنری غرب مخالف بود (همان:123).

مجسمه سازی

از جمله پیشگامان روند تکاملی هنرنقاشی در دهه­های اولیه قرن بیستم، محمود مختار (1891-1934) بود که با الهام از میراث هنری عهد فراعنه و روح ملی و با به­کارگیری قالبهای کلاسیک غربی به خلق آثار خود پرداخت. تندیس­های ساخته او از جمله تندیس سعد زغلول پیشوای جنبش ملی مصر در سال 1919 در زمره برجسته­ترین آثار تجسمی دوران معاصر مصر است. برخی از آثار محمود مختار در موزه­ای که به نام او در قاهره تأسیس شده است، نگهداری می­شود (موسوعة مصر الحدیثة ،8 :119). عبدالبدیع عبدالحی (1916-2002) ازدیگرهنرمندان تجسمی مصراست که هرچند آموزش آکادمیک نداشت، باالهام ازاستعداد ذاتی خووبااستفاده ازسخت ترین سنگها به خلق مجسمه های فراعنه پرداخت وجهان باستان مصررا برای انسان امروزمصربه تصویرکشید.آدم حنین(1929) ازپیکرتراشان مصری موفق شد هنرپیکرتراشی مصررادرسطح جهان مطرح سازد. صبری ناشد(1938) هم دیگرهنرمند تجسمی مصراست که تندیس های خودرا ازچوب خلق می کند ومبتکرطرح های نودراین حوزه است (همان:  138).

جمال السجینی،صلاح عبدالکریم و فاروق ابراهیم نیزدرشمارهنرمندان مجسمه سازمعاصر قراردارند.

نقاشی

زمینه­های ظهور نقاشی مدرن مصر به تأسیس مدرسه هنرهای زیبا در سال 1908 و نیز اعزام گروهی از هنرجویان فارغ­التحصیل مرکز تربیت معلم به انگلیس در سال 1920 برای کسب آموزش­های تخصصی بازمی­گردد. تأسیس فرهنگستان هنر در سال 1937 نیز نقطه عطفی در روند تحول هنر نقاشی بود. فارغ­التحصیلان این فرهنگستان، نقش تأثیرگذاری در این تحول داشتند و چهره­های هنری چون حسین یوسف امین، حامد سعید و سعد الخادم از جمله آنان بودند. هنر نقاشی با آثار نام­آورانی چون راغب عیاد (1892-1982) و یوسف کامل (1891-1971) به شکل علمی و مدرن رسید.

نقاشی معاصر مصر از اواخر دهه پنجاه قرن پیش گام به گام از سورئالیسم به سمبلیسم متحول شد. این رویکرد هنری در آثار نقاشی مصطفی الارناووطی، فؤاد کامل، حمدی خمیس و ابوخلیل لطفی، چهره نمود. در سال­های اولیه دهه شصت نقاشی کلاژ با آثار ابداعی منیر کنعان که از پیشگامان این نوع هنری بود ظهور کرد. از جمله دیگر نقاشان مطرح نیمه دوم قرن بیستم مصر می­توان عزالدین نجیب، سراج عبدالرحمن، عادل ثابت و رضا عبدالسلام نام برد. رضا عبدالسلام از خط به عنوان ماده اصلی نقاشی­های خود بهره می­برد (همان: 134). یکی از دیگر هنرمندان نقاش تأثیرگذار در نیمه دوم قرن گذشته در این کشور، حامد عویس (1919-2011) است. او که از چهره­های نقاشی رئالیست جهان عرب شمرده می­شود، تحت تأثیر رویکرد اعضای انجمن هنرمندان بود که با رویکرد سورئالیسم مخالف و تأکید داشتند که مقوله هنر بایستی توده­های مردم را درگیر و هنرمندان باید ایدئولوژی­های اجتماعی را بازتاب دهند. حامد عویس شیفته هنرمندان نوگرای اروپا چون پیکاسو بود و با هنرمندان رئالیست اجتماعی احساس قرابت می­کرد. مجموعه ای از تابلوهای نقاشی او در موزه هنرمندان مصر در قاهره و موزه هنرهای زیبا در اسکندریه نگهداری می­شود (www.encyclopedi.amathaf.org;2015).

محمودسعید،ابراهیم وائلی، انجی افلاطون ،صبری راغب وعبدالعزیزصعب ازدیگرهنرمندان تجسمی (نقاشی) مصر به شمارمیروند.

6-1-جشنواره­ها و موزه­های هنری (تجسمی)

مرکز ملی هنرهای تجسمی در سال 1988 تأسیس و در سال 2000 به بخش هنرهای تجسمی وابسته به شورای عالی فرهنگ تبدیل شد. زان پس اهتمام به هنرهای تجسمی فزونی یافت و مراکز جشنواره­ها یکی پس از دیگر فعال شد. از جمله مسئولیت­های این بخش، فراهم آوردن زمینه و امکانات لازم برای هنرمندان تجسمی با هدف شکوفایی استعدادها، مشارکت در سمپوزیوم­های عربی و بین­المللی در این حوزه، ایجاد زمینه تحول آفرینی شیوه فعالیت موزه­ها، نمایشگاه­ها و مراکز هنری، توسعه مراکز، نمایشگاه­ها و موزه­های هنری در قاهره و استان­ها، برپایی نمایشگاه­های فصلی و دائم در داخل و خارج از کشور است (www.moc.gov.eg;2015).

جشنواره بین­المللی مجسمه­سازی اسوان

این جشنواره همه ساله در شهر اسوان در جنوب مصر برگزار و برترین تندیس­های ساخته شده هنرمندان مصری در معرض دید و قضاوت قرار می­گیرد. هدف از برگزاری این جشنواره، برجسته کردن جایگاه ویژه مصر در مجسمه­سازی و در سطح جهان، تلاش برای احیای هنر مجسمه­سازی و کنده­کاری برروی گرانیت که به تدریج در حال فراموشی است، کوشش برای فعال­سازی معادن سنگ اسوان برای بهره­برداری در مجسمه­سازی و کنده­کاری که با پایان تمدن کهن مصر متوقف شده بود، دیدار و گفتگوی هنرمندان گرانیت­کار از کشورهای مختلف جهان با هنرمندان مجسمه­ساز مصری با هدف همکاری و تبادل تجربه و زمینه­سازی برای رواج این هنر در میان هنرمندان محلی اسوان، تبدیل شهر اسوان در آینده نزدیک به یک مرکز جهانی مجسمه­سازی و کنده­کاری برروی گرانیت است.

دوسالانه بین­المللی هنر سرامیک (قاهره)

این جشنواره هنری نیز با هدف تأکید بر جایگاه ریشه­دار هنر سرامیک در تمدن مصر و ادامه آن تا دوره جدید برگزار می­شود و اضافه بر هنرمندان تجسمی مصر، هنرمندانی از دیگر کشورهای جهان در آن حضور می­یابند و آخرین تجربه­های خود را با یکدیگر در میان می­گذارند.

دوسالانه هنرهای تجسمی کشورهای حوزه دریای مدیترانه (اسکندریه)

این جشنواره دوسالانه با هدف آشنایی با چشم­انداز هنرمندان تجسمی کشورهای این حوزه با فرهنگ­ها، تمدن­ها، نژادها و جغرافیای متفاوت در شهر اسکندریه برگزار می­شود. این جشنواره یکی از قدیمی­ترین جشنواره­های تجسمی در منطقه است و جایگاه آن پس از دوسالانه بین­المللی ونیز قرار دارد که از سال 1955 تشکیل شده است.

همایش بین­المللی سفالگری

این همایش سالانه از سوی سازمان کل فرهنگسراها برگزار می­شود و هدف آن حفظ هنرهای سنتی دستی و عمدتا هنر سفالگری و نیز فراهم آوردن امکان تحول آفرینی در صنایع دستی سنتی است. با چنین هدفی است که در این همایش کارگاه هنری با حضور هنرمندان مدرن و فعالان حوزه هنرهای سنتی با بهره­گیری از فضاهای مردمی و سنتی مناطق مختلف مصر برگزار می­گردد. در این همایش، همچنین هنر سنتی سرامیک هم مورد اهتمام قرار می­گیرد. این همایش هنری همه­ساله در یکی از استان­های مصر که از زمینه­ها و فضاهای لازم برای هنرهای سنتی برخوردار است، برپا می­شود (www.moc.gov.eg;2015).

موزه­ها و نمایشگاه­های هنری

مهمترین موزه­های هنری مصر عبارت است از موزه هنر معاصر مصر، موزه محمود مختار، موزه هنرهای زیبا در اسکندریه، موزه محمد ناجی، موزه سفال و سرامیک دوره اسلامی، موزه هنر و بوستان.

موزه هنر معاصر مصر از موزه­های مهم هنری مصر است که دارای 10 سالن در سه طبقه است و بخشی از فضای باز آن به آثار هنری حجیم اختصاص یافته است. این موزه هزاران قطعه ارزشمند از جریان­های مختلف هنری از آغاز قرن بیستم تاکنون را نگهداری و در معرض تماشا قرار داده است. این موزه در سال 1936 تأسیس شد و سپس با تکمیل و تجهیز لازم، به عنوان مرکز اصلی و دائم موزه هنر معاصر مصر در سال 2005 افتتاح شد (www.sis.gov.eg;2015).

همچنین چندین نمایشگاه هنرهای تجسمی در قاهره و دیگر استان­های این کشور برگزار می­شود که مهمترین آن، نمایشگاه عمومی هنرهای تجسمی است که آثار جدید هنرمندان تجسمی مصر را در معرض معرفی و دیدن قرار می­دهد. تالار جوانان با هدف فراهم آوردن زمینه تجربه و نمایش استعدادهای هنری جوان از سال 1989 در این نمایشگاه برپا می­شود. تالار مصر هم به مثابه مکانی برای بزرگداشت چهره­های هنری مبتکر و تأثیرگذار در سال­های اخیر در این نمایشگاه فعال شده است. همایش هنر و مردم از دیگر بخش­های این نمایشگاه است که با هدف نمایش گوشه­هایی از همکاری متقابل مردم و هنرمندان در اماکن عمومی و خارج از تالارهای محدود نمایشگاه برگزار می­شود. برگزاری مسابقه نقاشی دیواری نیز از دیگر فعالیت­های این نمایشگاه ملی هنرهای تجسمی است (همان).