اسطوره در چین

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۵۳ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها)

اسطوره:

اساطير جمع مكسر واژه­ی اسطوره در عربي است، كه خود واژه‌اي است معرب از يوناني هیستوریا[1]، به معناي جست‌وجو، آگاهي و داستان، و از مصدر هیستوریَن[2]، به معناي بررسي كردن و شرح دادن. واژه­ی اروپايي برابر آن مایت[3] در انگليسي، مایته[4] در فرانسه، مایته[5] در آلماني است و از واژه­ی يوناني مایتوس[6] به معناي شرح، خبر و قصه گرفته شده است. (واحد دوست،1381: 21)

اصولا متفكران و اسطوره‌شناسان، نگاه­هاي متفاوتي نسبت به اسطوره داشته‌ و هر يك از آنان بر اساس نگرش خاصي به تعريف اسطوره پرداخته‌اند، چنان­كه اسطوره‌شناسان بزرگي هم­چون فرويد و يونگ، از دريچه­ی روانشناسي، ارنست كاسيرر با رويكردی فلسفي و ميرچا الياده با نگاه دين‌شناسانه به تحقيق و تفحص در اين امر پرداخته‌اند. به همين دليل شايد نتوان تعريف جامع و كاملي كه تمامي رويكردهاي اسطوره‌شناسي را در بر داشته باشد ارائه داد. در عین حال، هرچند اسطوره در دیدگاه­های مختلف تعاریف و تعابیر متعددی دارد، اما در یک کلام می­توان آن را این­گونه تعریف نمود: اسطوره عبارت است از روایت یا جلوه­ای نمادین درباره­ی ایزدان، فرشتگان، موجودات فوق طبیعی و به طور کلی جهان شناختی که یک قوم به منظور تفسیر خود از هستی به کار می­بندد. اسطوره سرگذشتی راست و مقدس است که در زمانی ازلی رخ داده و به گونه­ای نمادین، تخیلی و وهم انگیز می­گوید که چگونه چیزی پدید آمده، هستی دارد، یا از میان خواهد رفت، و در نهایت، اسطوره به شیوه­ای تمثیلی کاوشگر هستی است. (اسماعیل پور ، 1378: 13)

ميرچا الياده نیز در تعريف اسطوره‌ مي‌گويد: «اسطوره نقل‌ كننده­ی سرگذشتي قدسي و مينوي است، راوي واقعه‌اي است كه در زمان نخسين،‌ زمان شگرف، بدايت همه چيز، رخ داده است. به بيان ديگر، اسطوره حكايت مي‌كند كه چگونه به بركت كارهاي نمايان و برجسته­ی موجودات مافوق طبيعي، چه كل واقعيت(كيهان) يا فقط جزئي از واقعيت(نوع نباتي خاص، سلوكي و كردارهاي انساني ...) پا به عرصه­ی وجود نهاده است. بنابراين، اسطوره هميشه متضمن روايت يك خلقت است، يعني مي‌گويد چگونه چيزي پديد آمده، موجود شده و هستي خود را آغاز كرده است. اسطوره فقط از چيزي كه واقعا روي داده و به تمامي پديدار گشته سخن مي‌گويد. »(الیاده ، 1386: 33)

اسطوره در چین

اساطیر چین، شامل مجموعه‌ای از پدیده‌های برخاسته از تاریخ فرهنگی و مذهبی چین، و افسانه­های فولکلوریک رایج در این سرزمین است که عمدتا به صورت شفاهی و گاهی از طریق منابع مکتوب به عصر کنونی منتقل شده‌اند. این پدیده‌ها عبارتند از: اسطوره‌های آفرینش در فرهنگ چین و همین طور اسطوره­ها و افسانه‌هایی در مورد نحوه­ی تأسیس و شکل­گیری مقولاتی هم­چون فرهنگ چینی و سلسله­های پادشاهی در چین. در اسطوره‌شناسی چینی هم همانند بسیاری از اسطوره‌های دیگر، اعتقاد بر این است که دست کم بخشی از آن­چه که در این زمینه ثبت و ضبط شده‌است، مشتمل بر تاریخ واقعی مردمان این سرزمین است. (آن بیرل، 1389)

در اسطوره‌شناسی چینی، برخی از اسطوره‌ها در قالب‌های تئاتری یا ادبی زنده مانده‌اند و مثلا به صورت نمایشنامه یا رمان حفظ شده‌اند. در مورد برخی از این اسطوره‌ها، پاره‌ای داستان‌های اساطیری نیز موجود است که به عنوان شناساننده­ی ویژگی‌های هر اسطوره از آن­ها استفاده شده‌است.

مورخان حدس زده‌اند که پرداختن به اساطیر چینی از قرن دوازدهم پیش از میلادآغاز شده‌است. البته برای مدت زمانی بالغ بر یکهزار سال، اسطوره‌ها و افسانه‌های چینی در قالب فرهنگ شفاهی مردم چین، و به طرز سینه به سینه انتقال یافته‌اند و بعدها نسبت به ثبت و ضبط این اساطیر به گونه­ی مکتوب اقدام شده است. که از جمله نخستین نمونه‌هایی که در آن اسطوره­ها ثبت شده است، می‌توان به کتاب شان‌های جینگ اشاره نمود.

ادبیات اسطوره­ای در فرهنگ سنتی و اسطوره شناسی چینی، یافته­ی ارزشمند و گنجینه­ی بی­نظیری از مضامین، درون مایه­ها و کهن الگوهای اسطوره­ای را فراهم می­آورد که عمدتا از هزاره­های پیش از میلاد تا کنون، از  طریق تاریخ نوشته­های باستانی، داستان­های عامیانه و به صورت دهان به دهان، گفته­های رایج، ضرب المثل­ها، ترانه­های مردمی و حماسه­ها، به دست ما رسیده است. اگرچه به عقیده­ی غالب پژوهشگران این اسطوره‌ها، به گونه‌ای که امروزه در دسترس ماست، به اندازه­ی اسطوره‌های سایر ملل و فرهنگ‌های قدیمی، کهن و قابل اطمینان نیست. علت اصلی قابل اطمینان نبودن اساطیر چین، این است که در سال۲۱۳ پیش از میلاد مسیح، نخستین امپراتور چین، تمامی کتاب­های کهن چینی را، به جز کتاب‌هایی که درباره­ی پزشکی، کشاورزی، کاشت درختان و گیاهان، و پیش گویی بود را سوزاند و از میان برد. (مونرو ، 1353)


[1] - Historia.

[2] - Historian.

[3] - Myth.

[4] - Mythe.

[5] - Myth-e.

[6] - Mythos.

مناطق جغرافیایی اسطوره­های چینی

رد پای موضوعات اسطوره­ای چین را می­توان به شاخصه­های محیطی و فرهنگی مناطق مختلف این سرزمین ارجاع داد که نخستین صورت تمدن چینی در دوره­ی باستان در این مناطق شکل گرفت. خاستگاه‌های این تمدن به صورت تنگاتنگ با شرایط محیطی متنوع و مطلوبش پیوند خورده است. در دوران ماقبل تاریخ، سه منطقه از نظام­های زیست محیطی در سرزمین وسیع چینی رشد یافته و شکل گرفته است. 1-نوار معتدل شمالی چین با جلگه­های حاصلخیزی که توسط رودخانه­ی زرد آبیاری می­شود و در آن پرورش گیاهان دانه­دار ارزن و شاهدانه، توت و درختان میوه­دار و چمن زارهایی که موجب رشد و تکامل گیاهان وحشی و بومی، جانوران و ساکنان آن شده است که در عین حال، دستخوش زمستان­های سخت، خشکسالی­های شدید و سیل­های مصیبت بار بوده است. 2-کمربند جنوبی چین، ناحیه­ای با آب و هوای مرطوب، معتدل و پایدار که توسط رودخانه­ی یانگ تسه سیراب شده و فرهنگ پرورش سبزیجات، برنج، چای، حبوبات، نیلوفر، بامبو، ماهی و لاک­پشت در طول سال از ویژگی­های این ناحیه به شمار می­رود. 3 ناحیه­ی سوم جنوبی­ترین کمربند چین است، این ناحیه سرزمین­های ساحلی مستعدی برای ماهیگیری داشته و دارای اکوسیستم استوایی است. با این‌که شرایط و محیط زیست در شمال و جنوب با هم متفاوت هستند، اما سهم به سزایی در خاستگاه دوگانه­ی فرهنگ بشری در چین داشته و با تنوع بخشیدن به سیستم­های فرهنگی متنوع، راهنمای پیدایش ارتباطات متعدد در سطوح محیط زیستی مشابه شده­اند. از سه نظام جغرافیایی-زیستی موجود در پهنه­ی سرزمین وسیع چین، ثابت شده است که کمربند شمالی قابل قبول‌ترین ناحیه برای تشکیل و توسعه­ی نخستین ایالت و سرآغاز تمدن چینی بوده است. دیری نپایید که فرهنگ این ناحیه به صورت جوامع نژادی پراکنده در امتداد دره‌های رودهای اصلی زرد، و یانگ­تسه نیز گسترش یافت.