انسانی شدن اسطوره ها در چین

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۵۷ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی « == انسانی شدن اسطوره­ها == اساطیر چین قدیم، تا آنجایی که از آن­ها اطلاعاتی وجود دارد، با اساطیر دوران‌های جدیدتر این سرزمین تا حدود بسیاری متفاوت هستند. در طول سه هزار و پانصد سال تاریخ کم و بیش شناخته شده­ی این سرزمین، پنداره‌های عقیدتی چینی...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

انسانی شدن اسطوره­ها

اساطیر چین قدیم، تا آنجایی که از آن­ها اطلاعاتی وجود دارد، با اساطیر دوران‌های جدیدتر این سرزمین تا حدود بسیاری متفاوت هستند. در طول سه هزار و پانصد سال تاریخ کم و بیش شناخته شده­ی این سرزمین، پنداره‌های عقیدتی چینی‌ها دستخوش تحولات بی شماری شده‌است و این تحول را، هرچند هم که به آرامی صورت گرفته باشد، نمی‌توان نادیده گرفت.

عصر سلسله­ی خَن که از دو قرن پیش از میلاد مسیح آغاز و تا دو قرن پس از آن ادامه یافت را می‌توان حد فاصل این دو دوره­ی کاملا متمایز دانست، چراکه در عهد این دودمان بود که سفرهای دور و فتوحات سرزمین‌های دیگر، منجر به تماس گسترده با فرهنگ­های بیگانه شد. برای نمونه، در همین عصر بود که جاده­ی معروف ابریشم پاگرفت و آیین هندی بودیسم از طریق آسیای میانه به چین راه یافت. (جی. مناسک و ام. سویمی، 1377: 84) لذا، در این دوره است که اسطوره­هایی با مضامینی انسانی در مورد کشاورزی، زندگی شبانی، کوچ، مهاجرت و تبعید، سفرهای ماجرا جویانه و طولانی، حماسه و تقابل جنسی دیده می­شود. تکرار مضامین پهلوانی و قهرمانان اخلاقی، در پرده‌­های بی ‌شمار مطرح می­شود. مانند اسطوره­ی سه شهریار(فوشی، نوگوا و شِن نونگ) و یا اسطوره­ی پنج خاقان(امپراتور خوانگ دی، امپراتور جوان شیون، امپراتور یائو، امپراتور کو، و امپراتور شون). البته، اسطوره­ی قهرمانی چینی، از دیگر اسطوره‌ شناسی­‌ها کمی متفاوت است، چرا که در اسطوره­ی قهرمانی چینی، بر حسن و فضیلت­های اخلاقی قهرمان جنگاور بیش از زور و بازوی او تأکید می­شود. (فیلیپ فرناندز و آرمستو ،2004)