نهادها و سازمانهای فرهنگی کانادا
سیاستهای فرهنگی کانادا[1] در واقع مجموعهای از طرحهای مختلف، قوانین و مقررات، برنامهها و اقداماتی است که توسط سازمان ميراث فرهنگي، سازمان ماليات و وزارت صنايع كانادا اجرا ميشوند. از جمله مهمترين اين قوانين و مقررات فرهنگي، ميتوان به موارد زير اشاره كرد:
· قانون كتابخانه ملي (مصوب سال 1993م)
· قانون خبررساني راديو- تلويزيون (مصوب سال 1968م)
· قانون مركز هنرهاي زيباي كشور (مصوب سال 1966م)
· قانون موزههاي ملي (مصوب سال 1925م)
· قانون شركت سهامي توسعه فيلم (مصوب سال 1925م)
· تله فيلم كانادا (مصوب سال 1967م)
· قانون زبانهاي رسمي كشور (مصوب سال 1969م)
· قانون دپارتمان ارتباطات (مصوب سال 1970م)
· قانون كنترل واردات و صادرات اشياء فرهنگي (مصوب سال 1977م)
· قانون حق چاپ و نشر (مصوب سال 1924م)
· قانون مرکز اسناد ملی (مصوب سال 1987م)
· قانون شوراي كانادا (مصوب سال 1957م)
· قانون هئيت فيلم كشور (مصوب سال 1950م)
· قانون وضعيت معيشتي هنرمندان (مصوب سال 1992م)
· قانون چندگانگي فرهنگي در كانادا (مصوب سال 1985م)
· قانون مخابرات (مصوب سال 1993م)
· قانون بناهاي يادبود و مكانهاي تاريخي (مصوب سال 1953م)
· قانون پاركهاي ملي (مصوب سال 1988م)
· قانون محافظت از ايستگاههاي قديمي راهآهن (مصوب سال 1988م)
· قانون سازمان حمل و نقل (قانون كانالها و آبراههاي تاريخي مصوب سال 1993م)
· قانون شوراي تحقيقات علوم اجتماعي و انساني (مصوب سال 1978م)
· قانون كميسيون مخابرات و راديو تلويزيون كانادا (مصوب سال 1985م)]3[.
در گذشته توسعه فرهنگي توسط سطوح مختلف دولت و به صورت غيررسمي و بدون انسجام صورت ميپذيرفت. در سال 1951م، به دنبال انتشار گزارش محوري كميسيون سلطنتي در مورد توسعه ملي در زمينههاي هنر، علوم و ادبيات، حمايت بخش فدرال در امر فرهنگ و ارتباطات به طور رسمي سازماندهي گرديد. اين امر به نوبه خود موجب تأسيس كتابخانه ملي در سال 1953م و شوراي كانادا در سال 1957م گرديد. شوراي فوق يك مؤسسه اعتباري- هنري فدرال است كه مستقل از دولت عمل ميکند. تقسيمبندي اساسي و اوليهاي كه طبق قانون اساسي در سال 1867م در سطوح قدرت انجام گرفت، به ايالتهاي اين كشور در زمينههاي آموزش و فرهنگ اختيار تام اعطاء نمود. در نتيجه، هر ايالت براي توسعه سياست فرهنگي و ايجاد مكانيسمهاي ويژه (از قبيل تأسيس وزارتخانهها و سازمانهاي مربوطه جهت اجرا و پيشبرد سياستهاي اختصاصی خود) اقدام نموده است. طي 20 سال گذشته بحثهاي قابل توجهي در خصوص تمركززدايي از قدرت صورت گرفته است، زيرا ايالتهاي كشور به دنبال ايفاي نقش عمدهتري در جهت توسعه فرهنگ هستند. به طور سنتي اين كشور نسبت به سياستهاي ملي پيشروي خود ديدگاه سازماني دارد. اين ديدگاه حاوي قوانين و دستورالعملهايي است كه توسط مؤسسات و دولتهاي ايالتي و فدرال كشور انجام ميگيرند.
سازمان ميراث فرهنگي، مسؤوليت عمده امور فرهنگي كشور را برعهده دارد. به عبارت دیگر، مسئوولیت بيشترین نقش اعمال سیاستهای فرهنگی این کشور را سازمان ميراث فرهنگي فدرال برعهده دارد. مأموریتهای اصلی میراث فرهنگی به شرح زیر است:
1) تولید و انتشار آثار فرهنگی متنوع
2) دسترسی و مشارکت در زندگی فرهنگی
4) ایجاد ارتباط میان کاناداییها و درک عمیقتر جوامع گوناگون آن
5) درک بهتر از حقوق و مسئولیتهای مشترک شهروندی و ایجاد فرصت مشارکت در زندگی مدنی
با این حال، وزارت امور خارجه، وزارت تجارت بينالملل، وزارت اقتصاد، سازمان مهاجران و امور شهروندان، منابع انساني، اداره امور بوميان شمال و سرخپوستان و وزارت صنايع نيز در اين امر سهيم هستند.
به منظور افزايش انسجام و يكپارچگي سياست فرهنگي، اين كشور وارد يك روند پژوهشي دامنهدار شده است تا به هويت ملي و فرهنگي ممتاز نايل شود. براساس آن جمعيت بوميان، دوگانگي زبان، چندفرهنگي جمعيت، منطقهگرايي و تأثيرپذيري بالقوه از ايالات متحده آمريكا مورد توجه قرار گرفته است. براساس قانون اساسي، ايالتهاي كانادا در امر آموزش از مسؤوليت تام برخوردار بوده و در زمينه فرهنگ با دولت فدرال تشريك مساعي مينمايند. این كشور داراي مؤسسات مشابه در سطوح ايالتي و فدرال است كه از امور فرهنگي و هنرهاي زيباي كشور حمايت به عمل ميآورند. ايالات و مناطق نيز داراي وزارتخانههاي فرهنگ می باشند كه در زمينه برنامههاي سياست فرهنگي همسان با سازمان ميراث فرهنگي عمل مينمايند. گزارش سال 1992م كميته دائمي فرهنگ و ارتباطات پيشنهاد مينمايد كه دولت فدرال بايد برنامهريزي را تشویق کند، برقراري هماهنگي فرهنگي ميان سازمانهای فدرال را در رأس كار خود قرار دهد و مشاركت با ديگر سطوح دولت، بخش خصوصي و جامعه فرهنگي را ترويج نمايد. به تازگي دولت فدرال اصول و اهداف كلي را براي خط و مشي آينده فرهنگي دولت تعيين نموده است.
از ديگر گرايش هاي توسعه سياست فرهنگي فدرال ميتوان به اتخاذ استراتژيهاي مالي چند ساله براي فعاليتهاي هنري، اتخاذ تدابير جامع در جهت تشويق سطوح مختلف جامعه به مشاركت فرهنگي، توسعه فعاليتهاي بشردوستانه و داوطلبانه، آموزش و ترويج حرفهاي هنرهاي زيبا و برقراري همكاري بيشتر ميان آژانسها و دولتهاي فدرال و ايالتي اشاره نمود]4 و 5[.
نهادهاي دولتي و نيمه دولتي مسئوول در حوزه فرهنگي در سطوح مختلف به شرح زيرند:
1. در سطح ملي
1.1. سازمان میراث فرهنگی: تا اوايل دهه 1990م، سازمان فدرال در امر ارتباطات، مسؤوليت اداره و توسعه سياستهاي فرهنگي، قانونگذاري و تنظيم قوانين در سطح ملي را برعهده داشت. در ژوئن سال 1993م، چندين سازمان دولتي جهت ايجاد سازمان جديد ميراث فرهنگي با يكديگر ادغام شدند. سرانجام سازمان ميراث فرهنگي اين كشور مسؤوليت اداره و نظارت بر امور هنری، صنايع فرهنگي، راديو- تلويزيون، ميراث فرهنگي، ورزشهاي غيرحرفهاي، امور چندفرهنگي، پاركهاي ملي و بناهاي تاريخي ـ ملي، حقوق بشر، فعاليتهاي داوطلبانه، زبانها و فرهنگهاي بومي، زبانهاي رسمي، فعاليتهاي تشريفاتي - دولتي و ارتقاء هويت كانادايي را برعهده گرفت.
از ديگر مسئووليتهاي سازمان ميراث فرهنگي، كه با مشاركت وزارت كشور اجرا ميشود، ميتوان به مواردي چون: مسؤوليت اداره و نظارت بر شوراي هنر، هيأت فيلم كشور، شركت سهامي خبرگزاري،[2] مركز هنرهاي ملي، فيلم كانادا، كميسيون مخابرات و راديو و تلويزيون، كتابخانه ملي، كميسيون بزرگ كشور، كميسيون ميادين جنگي كشور، موزههاي ملي، موزه ملي علوم و فناوري، موزه هوا- فضا، موزه طبيعت، موزه تمدن، موزه جنگ، گالري ملي، موزه ملي عكاسي معاصر، و آرشيوهاي ملي اشاره كرد. انجام دادن اين فعاليتها نيازمند اختصاص بالاترين ميزان بودجه است كه در سال (92-1991م) 9/2 میلیارد دلار بود]6[.
1.2. شوراي هنر: اين شورا به موجب قانون مصوب سال 1997م تأسيس گرديد. شوراي مذكور در جهت توسعه و ترويج مطالعه و بهرهمندي از آثار هنرهاي زيباي كشور فعاليت مينمايد. اين شورا وظيفه تهيه و ارائه خدمات و كمكهاي مالي به هنرمندان حرفهاي، توليدكنندگان و سازمانهاي هنري اين کشور را برعهده دارد. همچنين دبيرخانه كميسيون كانادا را ترغيب به همكاري با سازمان علمي، فرهنگي و تربيتي سازمان ملل[3] مي كند و بسياري از طرحها (نظير طرح كيلام[4] در امر اهدای جوايز و هداياي ادبي به هنرمندان كشور) را به اجرا در ميآورد]7[.
1.3. كميسيون كانادايي يونسكو: اين كميسيون فعاليتهاي سازمان يونسكو در كشور كانادا را سازماندهي ميكند و حضور كشور در فعاليتهاي يونسكو را افزايش ميدهد. كميسيون فوق به عنوان مشاور وزارت امور خارجه در سازمان يونسكو فعاليت و با وزارت كشور در اجراي برنامههاي بينالمللي فرهنگي مشاركت مينمايد.
1.4. شوراي تحقيقاتي علوم اجتماعي و انساني: شوراي مذكور در راستاي توسعه علوم انساني و اجتماعي كشور به اشخاص پيشنهاد مشاركت ميدهد. این شورا ارگاني سلطنتي است كه از طريق وزارت صنايع به پارلمان كشور گزارش كار ارائه ميدهد]8 و 9[.
2. در سطح ايالتي
فرهنگ در كانادا مسؤوليت مشاركتي است كه ميان دولتهاي ايالتي و فدرال توزيع شده است. در سال 1970م، از محل فروش بليطهاي بختآزمايي، شماري از ايالتهاي كشور مبادرت به تأسيس وزارتخانههاي فرهنگي نمودند. دولتهاي ايالتي به طور غيررسمي در بخش ميراث فرهنگي، توسعه و ترويج قوانين، سياستها و برنامههاي فرهنگي بسيار فعال بودهاند. در سالهاي دهه 1990 ميلادي، هزينههاي فرهنگي ايالتي بالغ بر 9/1 ميليون دلار بوده است كه بيشتر اين هزينهها در بخش كتابخانهها و ميراث فرهنگي كشور صرف شد. پيشنياز و ضروريات فرهنگي هر ايالت با ايالات ديگر تفاوت دارد. به عنوان مثال، ايالات انتاريو، كبك و بريتيش كلمبيا مراكز اصلي صنايع فرهنگي و هنرهاي زيباي اين كشور محسوب ميگردند. ايالت كبِك تنها ايالت كشور است كه بهرغم ركود اقتصادي اخير مبادرت به تأسيس شوراي هنر و ادبيات و اختصاص بودجه برای اين امر نموده است. لازم به ذكر است كه راهکارهای زيادي جهت تسهيل در توسعه پروژههاي مشاركتي، تأمين بودجه بخش فرهنگ و مبادله اطلاعات ميان دولتهاي فدرال و ايالتي به كار گرفته شده است]3 و 10[.
[1] . Canada's Cultural Policies
[2]. CBC
[3]. UNESCO
[4]. killam program