واژه های فارسی در زبان روسی

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۳۰ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۴۷ توسط Toktam (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
واژگان فارسی با خط روسی

زبان‌های ایرانی و اسلاوی عضوِ خانواده زبان‌های هندواروپایی و دارای وجوه اشتراک و همانندی‌های ساختاری و واژگانی‌اند.[۱] بااین‌همه، درباره ماهیت و خاستگاه مشترک این دو گروهِ زبانی نظریه واحدی وجود ندارد[۲]. واژه‌های فارسی در زبان روسی به آن دسته از واژگان اطلاق می‌شود که ریشه در زبان فارسی دارند و از طریق تعاملات تاریخی، فرهنگی، تجاری، و سیاسی میان ایرانیان و مردمان روسی‌زبان وارد این زبان شده‌اند. این وام‌واژه‌ها نمایانگر نقش مهم زبان فارسی در شکل‌گیری و توسعه زبان روسی و همچنین تأثیر متقابل تمدن‌های این دو حوزه است.[۳]

پیشینه تاریخی و ورود واژگان فارسی به روسی

ورود واژه‌های فارسی به زبان روسی از مسیرهای متنوع تاریخی صورت‌گرفته است.[۴]

  1. مسیر مستقیم: تماس‌های تجاری ایران و روسیه (مانند مسیر جاده ابریشم).
  2. مسیر غیرمستقیم: از طریق زبان‌های واسط مانند ترکی، عربی و مغولی.
  3. مسیر فرهنگی: متون ادبی، علمی و تاریخی که از فارسی به روسی ترجمه شده‌اند.
  4.  مسیر سیاسی: روابط دیپلماتیک و نفوذ فرهنگی ایرانیان در مناطق تحت‌تأثیر روسیه.[۵]

-  تماس‌های اولیه

نخستین تماس‌های زبانی میان فارسی و روسی به دوران باستان بازمی‌گردد، زمانی که اسلاوهای شرقی از طریق جاده ابریشم و شبکه‌های تجاری با ایرانیان در ارتباط بودند. در این دوره، کالاهای ایرانی مانند ابریشم، ادویه، و فلزات گران‌بها به همراه واژگان مرتبط به سرزمین‌های روسی منتقل شدند.[۶]

- دوره‌های میانه

در دوره‌های قرون میانه، به‌ویژه از سده‌های ۱۵ تا ۱۷ میلادی، مناسبات اقتصادی، فرهنگی، و سیاسی میان ایران و امپراتوری روسیه افزایش یافت. این روابط، به‌ویژه در قفقاز و آسیای میانه، باعث تبادل گسترده واژگان شد. ورود کلمات فارسی در این دوره، بیشتر در حوزه‌های تجارت، هنر، معماری، و فناوری بود.[۷]

-  تأثیر دوران معاصر

در قرون اخیر، نفوذ زبان فارسی در روسیه عمدتاً از طریق متون ادبی و تاریخی، تبادل فرهنگی، و پژوهش‌های ایران‌شناسی ادامه یافت. تلاش‌های ایران‌شناسان روسی برای مطالعه فرهنگ و تاریخ ایران، نقش مهمی در ثبت و گسترش این وام‌واژه‌ها ایفا کرده است.[۸]

اهمیت فرهنگی تعاملات ایران و روسیه

ایران و روسیه به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص و قرارگیری در مسیرهای تجاری مهم، همواره تأثیر متقابلی بر یکدیگر داشته‌اند. این تعاملات فرهنگی نه‌تنها در زبان، بلکه در معماری، هنر، و حتی سنت‌های اجتماعی نیز مشاهده می‌شود.[۹]به‌عنوان‌مثال:

  • معماری: برخی ساختمان‌های تاریخی روسیه از طرح‌های گنبدی و نقوش هندسی ایرانی تأثیر گرفته‌اند.[۱۰]
  • هنر: نقاشی‌ها و صنایع‌دستی ایرانی به روسیه راه‌یافته و الهام‌بخش هنرمندان روس بوده‌اند.

گونه‌شناسی واژگان فارسی در زبان روسی

1.    وام‌واژه‌های مستقیم[۱۱]

این دسته شامل واژه‌هایی است که بدون واسطه از فارسی وارد زبان روسی شده‌اند.

نمونه‌ها:

  • базар →(bazar) → (بازار)
  • шах → (shah)   →(شاه)
  • чемода →  (chemodan)   →(جامه‌دان)
  • дервищ → (dervish)    →(درویش)
  • кисет →   (kiset)   →(کیسه )

۲. وام‌واژه‌های غیرمستقیم[۱۲]

این واژگان از طریق زبان‌های واسط مانند ترکی، عربی یا مغولی وارد روسی شده‌اند.

نمونه‌ها:

  • алмаз →(almas) →(الماس، از طریق عربی)
  • карман → (karman) → (کرمان، از طریق ترکی)
  •  дехканин →(dekhkanin) → (دهقان،از طریق ترکی)

۳. وام‌گرفته‌ها[۱۳]

واژه‌هایی که با ترجمه تحت‌اللفظی از فارسی به روسی ساخته شده‌اند.

نمونه‌ها:

  •  چرخ‌فلک → русская карусель → (Russian carousel)
  • فیل سفید → белый слон → (belyy slon)

حوزه‌های معنایی واژگان فارسی در زبان روسی

۱. پوشاک و منسوجات[۱۴]

واژگان مرتبط با پوشاک ایرانی و منسوجات تجملی که از طریق تجارت به روسیه معرفی شدند:

  • кафтан →(kaftan) →(قطفان یا کتان)
  • сарафан →(sarafan) → (سراپا)
  • халат →  (khalat) → (خلعت)
  • Миткаль  → (mitkal) → (متقال)
  • Пижама →(pizhama)  → (پای‌جامه)  

۲. خوراک و نوشیدنی

غذاها و نوشیدنی‌های ایرانی که به فرهنگ روسی راه یافتند:[۱۵]

  • плов → (plov) → (پلو)
  • шербет →(sherbet) →(شربت)
  • Кишмиш →(kišmiš) →(کشمش)
  •  алыча → (alycha) →(آلوچه)
  • хурма →(khormā) →(خرمالو)

۳. تجارت و اقتصاد

اصطلاحات اقتصادی و تجاری که همراه با کاروان‌های تجاری به روسیه رسیدند:

  • казна →(kazna) →(خزانه)
  • караван →(caravan) →(کاروان)

۴. هنر و معماری

واژگان مرتبط با هنر و معماری ایرانی که در روسیه رواج یافتند:

  • минарет → (minrat) →(مناره)
  • фарфо → (farfor) →(فارسی: فر پور، به معنای چینی)
  • сарай →(saraī)  → (سرای)

ویژگی‌های آوایی و ساختاری

فرایند ورود واژه‌های فارسی به روسی معمولاً با تغییرات واجی و ساختاری همراه بوده است. این تغییرات شامل موارد زیر است:[۱۶]

1. تغییرات واجی:

  • /خ/ فارسی → /х/ روسی→ خلعت → халат
  • /ق/ فارسی → /к/ روسی→ قافیه → кафа(kafa)

2. افزودن پسوندهای روسی:

بسیاری از واژگان فارسی با پسوندهای روسی تطبیق داده شده‌اند:

  •  بازار → базарчик → (bazarchik) → (بازارچه)

3.  تغییرات معنایی:

برخی واژه‌ها در زبان روسی معنای جدیدی پیدا کرده‌اند که متفاوت از معنای اصلی فارسی آن‌هاست.[۱۷]

  • یاقوت,سنگ قیمتی قرمزرنگ، ягода,در روسی به معنای “توت” است. به طور جالب، در زبان روسی، این واژه به معنای “توت” (یک نوع میوه) تغییریافته است.
  • سرو، درخت همیشه‌سبز، серв,در روسی، این واژه به معنای “سرو” به کار می‌رود، اما گاهی اوقات در متون ادبی به معنای “درخت سرو” نیز برای توصیف فضای شاعرانه استفاده می‌شود.
  •  پلاک، برچسب، علامت، плак,در روسی، “پلاک” به معنای “پلاک یادبود” یا “پلاک شناسایی” است که معنای مشابهی با واژه فارسی دارد، اما در موارد خاص به شواهد تاریخی یا یادبودهای مکان‌ها اشاره می‌کند.
  • گلاب، گل معطر و یا عصاره آن، глава,در زبان روسی، واژه глава به معنای “رهبر” یا “سر” (رئیس) است، اما واژه فارسی “گلاب” به معنای گل معطر در روسی معنای متفاوتی پیدا کرده است.
  • دود، بخار، گاز حاصل از سوختن، дым,واژه روسی дым به معنای دود، مشابه واژه فارسی است، اما در زبان روسی این واژه ممکن است در زمینه‌های متفاوتی مانند “دود در آتش” یا “دود سیگار” بیشتر استفاده شود.
  •  فرش، قالی، قالیچه، ковер,در زبان روسی، واژه ковер برای قالی و فرش به کار می‌رود، درحالی‌که واژه فارسی “فرش” به طور خاص به قالی‌های ایرانی اشاره دارد.
  • برن، جوانه، شاخه جوان، баран,در زبان روسی به معنای “گوسفند” است. در فارسی، «برن» به معنای جوانه یا شاخه جوان است، اما در روسی به “گوسفند” تبدیل شده است.
  • شاه، پادشاه، шах,در روسی، همچنان معنای “پادشاه” را دارد، اما در برخی موارد در روسی برای اشاره به شخصی باقدرت نیز استفاده می‌شود.
  •  بازار، محل خرید و فروش، базар,در زبان روسی تغییر معنایی نداشته و همچنان به معنای محل خریدوفروش است، اما ممکن است به معنای “بازارچه” یا مکان‌های کوچک تجاری نیز استفاده شود.
  • چمدان، جعبه برای حمل لباس و اشیا، чемодан,واژه روسی به معنای “چمدان” در فارسی نیز استفاده می‌شود، اما گاهی در روسیه به معنای “کوله‌پشتی یا کیف سفر” به طور گسترده‌تری به کار می‌رود.

اهمیت مطالعاتی

مطالعه واژه‌های فارسی در زبان روسی دارای جنبه‌های متعددی است: [۱۸]

- زبان‌شناسی تاریخی: تحلیل ریشه‌های زبانی و مسیرهای انتقال واژگان.[۱۹]

 - تاریخ فرهنگی: بررسی تعاملات تمدنی و نقش ایران در شکل‌گیری فرهنگ روسیه.

  - ایران‌شناسی: شناسایی نقش زبان فارسی در حوزه‌های فراتر از مرزهای ایران.

پژوهشگران شاخص

چندین پژوهشگر برجسته در زمینه مطالعه واژه‌های فارسی در روسی فعالیت داشته‌اند:[۲۰]

1.    میخائیل فاسمر: نویسنده فرهنگ ریشه‌شناختی زبان روسی. [۲۱]

2.    والنتین داریانکو: متخصص وام‌واژه‌های شرقی در روسی.

3.    لودمیلا پیساراسکایا: پژوهشگر روابط زبانی ایران و روسیه.

4.    آلکساندر کراسنوف: محقق معاصر در حوزه تأثیرات فارسی بر زبان‌های اسلاوی.[۲۲]

    کتابشناسی   

  1. عسگری، لیلا. (1385). واژه های دخیل فارسی در روسی. نامه فرهنگستان، 8(1 (پیاپی 29))، 150-174.
  2. . Cowgill, W., & Jasanoff, J. H. (2024, November 18). Indo-European languages | Definition, Map, Characteristics, & Facts. Encyclopedia Britannica
  3. Russian & Persian similarities. (2017, September 5). WordReference Forums. [۱]
  4. Hayrapetyants, A. (2024, February 7). 20 surprising words in Russian that have Persian origins. ASPIRANTUM.[۲]
  5. Harmatta, J. (n.d.). 5 THE EMERGENCE OF THE INDO-IRANIANS: THE INDO-IRANIAN LANGUAGES. [۳]
  6. Encyclopaedia Iranica Foundation. (n.d.). Welcome to Encyclopaedia Iranica. [۴]
  7. Rudeness and Revilement: Russian–Iranian Relations in the Mid-Seventeenth Century on JSTOR. (n.d.). www.jstor.org.[۵]
  8. کریمی مطهر, ج. ا. (1395). جایگاه ادبیات فارسی در ایرانشناسی روسیه
  9. Genç, V. (2023). The Cultural Impact of the Persian Language in and around Bidlis. Iranian Studies, 1–19. [۶]
  10. سلطانی, ن. (2019, June 29). بررسی و تحلیل تاثیر هنر های تزئینی ایران بر هنر های تزئینی روسیه. [۷]
  11. [۸] Istoriko-Etimologicheski slovar’ osetinskogo yazyka : Vasily Ivanovich Abaev : Free download, borrow, and streaming : Internet Archive. (1958b). Internet Archive.
  12. صادقی، علی‌اشرف. «کلمات روسی در زبان فارسی و تاریخچهٔ ورود آنها». مجلهٔ زبانشناسی. سال بیستم، شمارهٔ دوم، پاییز و زمستان ۱۳۸۴
  13. [1] انسان‌شناسی و فرهنگ. (n.d.). Archives. [۹]
  14. [۱۰] Yastrebova, O. M. (2023). Persian and Russian Names of Textiles Imported to Russia from Iran in the First Half of the 17th Century, as Listed in the Inventories of Goods and Diplomatic Gifts. Vestnik of Saint Petersburg University Asian and African Studies, 15(1), 22–42.
  15. [۱۱] Oktay, S., & Sadıkoğlu, S. (2018). Gastronomic cultural impacts of Russian, Azerbaijani and Iranian cuisines. International Journal of Gastronomy and Food Science, 12, 6–13.
  16. [۱۲] Kambuziya, A., & Hashemi, E. S. (2011). Russian Loanword adaptation in Persian; optimal approach.
  17. عسگری، لیلا. (1385). واژه های دخیل فارسی در روسی. نامه فرهنگستان، 8(1 (پیاپی 29))، 150-174. [۱۳]
  18. [۱۴] Вы точно человек? (n.d.-b). КиберЛенинка
  19. [۱۵] غلامی، حسین، و دادو، حمیدرضا. (1387). زبان روسی و فارسی, تاثیر متقابل فرهنگی و زبانی . پژوهش زبان های خارجی، -(47 (ویژه نامه روسی))، 79-92.
  20. Тест Тьюринга. (n.d.). [۱۶]
  21. Этимологический словарь русского языка - Макс Фасмер - читать, скачать. (n.d.). [۱۷]
  22. Ремнёва, М. Л., Никифоров, К. В., Ананьева, Н. Е., Ржанникова, О. А., Кедрова, Г. Е., Тимонина, Е. В., Александрова, О. В., Лифанов, К. В., Ковтун, Е. Н., Шешкен, А. Г., Васильева, В. Ф., & Изотов, А. И. (Eds.). (2013). Славянские языки и литературы в синхронии и диахронии: Материалы международной научной конференции (p. 440) [Conference-proceeding]. МАКС Пресс. [۱۸]

نویسنده مقاله

نرگس شکوری