علامه محمد اقبال

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۳۰ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۴۸ توسط Toktam (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
زندگینامه اقبال لاهوری (1400)، برگرفته از خبرگزاری ایمنا، قابل بازیابی از:https://www.imna.ir/news/488227/

تاریخ ولادت علامه محمد اقبال از روی‌ قرائن‌ به‌ اختلاف‌ سال‌های‌ ۱۸۷۰-۱۸۷۲م و ۱۸۷۵-۱۸۷۷م‌ دانسته شده است. وی ولادت خود را رساله دکتریش 3 ذیقعده 1294 ق در شهر سیالکوت پنجاب ذکر کرده است. وی فرزند شیخ نورمحمد بود که در سیالکوت دوزندگی داشت. اقبال در سیالکوت زبان­ های فارسی و عربی را آموخت و با مقدمات علوم اسلامی و معارف قرآنی آشنا شد و در مدرسه مبلغان مسیحی اصول و مبادی علوم جدید آموخت و نزد پدرش‌ شیخ‌ نورمحمد، با آنکه‌ پیشه دوزندگی داشت، اوقات‌ خود را در مصاحبت‌ اهل‌ سلوک‌ می‌گذراند و با شعر و ادب عرفانی و خصوصاً به‌ شیخ‌ِ اکبر، محیی‌الدین‌ ابن‌ عربی‌ ارادت‌ تمام‌ داشت‌ و در خانه‌ کتاب‌های‌ فصوص‌ الحکم‌ و فتوحات‌ مکیه‌ را مطالعه‌ می‌کرد.

راهنمای او در مدرسه مبلغان مسیحی سید میر حسین بود که هم در علوم قدیمه و هم در شعر و ادب فارسی و اردو و عربی استاد بود و علامه اقبال تحت نظر او بالید و با جریان‌های‌ فکری‌ و سیاسی مسلمانان آن‌ روزگار شبه‌ قاره‌ بویژه نظریات سرسید احمدخان، بنیان‌ گذار نهضت‌ علیگره‌ پیروی‌ آشنا شد. اقبال از آغار جوانی به شعر عشق می­ورزید و در مجالس شعرخوانی شرکت می­ کرد و با داغ دهلوی استاد شعر اردو در آن روزگار، مکاتبه داشت و راهنمایی­های او بهره می­ گرفت. وی در 1895م به لاهور رفت و در دانشکده دولتی به تحصیل پرداخت و علاوه بر زبانهای فارسی و عربی، با ادبیات انگلیسی و ادبیات جدید اروپایی آشنای کامل کسب کرد و مقدمات فلسفه غرب را فرا گرفت و پس‌ از پایان‌ این‌ دوره‌ از تحصیلات‌ دانشگاهی‌، در بخش‌ زبان‌های‌ شرقی‌ همان‌ دانشکده دولتی‌ به‌ تدریس‌ پرداخت‌ و دروس عربی، ادبیات‌ انگلیسی، اقتصاد، تاریخ‌ و فلسفه‌ تدریس کرد.

از کارهای‌ علمی‌ او در این‌ دوران‌ تألیف‌ کتابی‌ در تاریخ‌ سده‌های‌ ۱۱ تا ۱۵م‌ انگلستان‌، و کتابی‌ در تاریخ هند رای‌ مطالعه دانشجویان‌ بود. در نخستین‌ سال‌های‌ سده ۲۰م‌ در شبه‌ قاره‌، جریان‌های‌ فکری‌ و حرکت‌های‌ سیاسی‌ و آزادی‌خواهی‌ و استقلال‌طلبی‌ شدت‌ تمام‌ داشت‌ و طبعاً طبقه جوان‌ روشنفکر را به‌ سوی‌ خود می‌کشید. شعر اقبال‌ در این‌ دوران‌، نخست‌ رنگ‌ صوفیانه‌ و عشق‌ عرفانی‌ داشت‌ و از سبک‌ و مضامین‌ شعر سنتی‌ اردو پیروی‌ می‌کرد، لیکن‌ با درگیر شدن‌ در جریانات‌ سیاسی‌ زمان‌ و کوشش‌های مسلمانان برای‌ تجدید حیات‌ ملی‌ و حفظ حقوق‌ خود در مقابل‌ اکثریت‌ هندو مذهب‌، سروده‌هایش‌ به‌ تدریج‌ رنگ سیاسی‌ و اجتماعی‌ می‌گرفت. تأسیس‌ دانشگاه‌ علیگر، توسط سید احمدخان، ترغیب‌ مسلمانان‌ به‌ تفکر علمی‌ و عقلانی‌ و آموختن‌ روش‌های‌ جدید زندگی‌، اقداماتی‌ در جهت‌ رشد فکری اقبال و مسلمانان شبه قاره بود. یکی‌ دیگر از کسانی‌ که‌ در این‌ دوره‌ در تکوین‌ شخصیت‌ اقبال‌ تأثیر تمام‌ داشت‌، مولوی‌ نذیر احمد دهلوی‌ بود که‌ طی‌ اقامت‌ ۱۰ ساله اقبال‌ در لاهور غالباً به‌ آنجا می‌رفت‌ و در مجالسی‌ که‌ از طرف‌ «انجمن‌ حمایت‌ اسلام‌» برپا می‌شد، سخنرانی‌ می‌کرد. بسیاری‌ از اندیشه‌های‌ اقبال‌، مخصوصاً نظریه «خودی‌» و «تسخیر فطرت‌» که‌ از مبانی‌ فلسفه اوست‌، و نیز مخالفت‌های‌ او با برخی‌ از جنبه‌های تصوف، انتقاد از تقلید غرب‌ و اتکاء کلی‌ به‌ ارزش‌ و اعتبار عقل‌، در حقیقت‌ بسط و گسترش‌ افکار نذیر احمد است‌ که‌ با بیانی‌ فلسفی‌ و نگرشی‌ ژرف‌تر و جامع‌تر آشکار می‌شود. اقبال‌ در ۱۹۰۵م‌ به‌ اروپا سفر کرد و ۳ سال‌ در انگلستان‌ و آلمان‌ به‌ تحصیل‌ حقوق‌ و فلسفه جدید و تحقیق‌ در حکمت‌ ایرانی‌ و  اسلامی‌ و تفحص‌ در تاریخ‌ فکر و تمدن‌ غرب‌ مشغول‌ بود[۱].

وی‌ در این‌ مدت‌ با استادانی‌ چون‌ مک‌ تگارت‌ فیلسوف‌ و هگل‌ شناس‌ انگلیسی‌، وایتهد، ادوارد براون‌ و نیکلسن‌ ارتباط نزدیک‌ داشت‌ و با افکار کسانی‌ چون‌ کانت‌، هگل‌، نیچه‌ و برگسن‌ آشنا شد. تأثیر نیچه‌ و برگسن‌ در فکر اقبال‌ بسیار عمیق‌ و سازنده‌ بود. رساله‌ای‌ که‌ اقبال‌ تحت‌ عنوان‌ «رشد مابعدالطبیعه‌ در ایران» در سال‌ ۱۹۰۷م‌ برای‌ اخذ درجه دکتری‌ در دانشگاه‌ مونیخ‌ تألیف‌ کرد، نمایانگر رشد فکری‌، ذهن‌ منطقی‌ و روشمند، دامنه اطلاعات‌، و ادراک‌ نقادانه او از مسائل‌ علمی‌ و فلسفی‌ و تاریخی‌ است.‌ آشنایی‌ عمیق‌تر و دامنه‌ دارتر او با افکار مولانا جلال­الدین بلخی در این‌ سال‌ها آغاز شد و این‌ شناخت‌ نه‌ تنها در شاعری‌ و قدرت‌ بیان‌ او به فارسی تأثیر عظیم‌ داشت‌، بلکه‌ به‌ جوهر اندیشه او نیز رنگ‌ و نیروی‌ تازه‌ بخشید و ترکیب‌ و نظام‌ فلسفه‌اش‌ را کامل‌تر و منسجم‌تر ساخت.

وی معنقد بود مسلمانان‌ هند باید در درون‌ زادگاه‌ خود - هند بزرگ‌ - به‌ استقلال‌ و آزادی‌ فکر و عمل‌ برسند و در این‌ موقع‌ نباید نیروهای‌ فعال‌ جامعه‌ را از مسائل‌ و مشکلات‌ اصلی‌ و محسوس‌ خود منحرف‌، و به‌ سوی‌ آرمانی‌ خیالی‌ و غیر عملی‌ معطوف‌ سازند و سرانجام‌ رواج‌ و غلبه همین‌ نظرگاه‌ در جامعه مسلمانان‌ هند بود که‌ به‌ تشکیل‌ کشور پاکستان‌ و تأسیس‌ حکومت‌ اسلامی‌ در مناطقی‌ که‌ اکثریت‌ آن‌ها مسلمان‌ بود، منجرشد. وی در سال‌های‌ آخر عمر گرفتار ضعف‌ و بیماری‌ شد و سرانجام‌ در ۲۱ آوریل‌ ۱۹۳۸ درگذشت‌ و در مسجد بزرگ شهر لاهور به خاک سپرده‌ شد. از وی آثار بسیاری مانند دیوان اشعار به فارسی، ارمغان حجاز، ضرب کلیم؛ رومز بیخودی؛ اسرار خودی؛ بانگ جبرئیل؛ بانگ درا؛ و... به یادگار مانده است[۲][۳].

نیز نگاه کنید به

مطالعات ایرانی و ایران شناسی در پاکستان؛ اقبال آکادمی ‌پاکستان (لاهور)

کتابشناسی

  1. زندگینامه اقبال لاهوری (1400)، برگرفته از خبرگزاری ایمنا، قابل بازیابی از: https://www.imna.ir/news/488227/
  2. توسلی، محمد مهدی (1403). یادداشت های شخصی.
  3. محمد اقبال لاهوری، ویکی فقه، قابل بازیابی از https://fa.wikifeqh.ir

نویسنده مقاله

محمد مهدی توسلی

پیوند به بیرون

اقبال لاهوری، ویکی شیعه، قابل بازیابی از https://fa.wikishia.net/view/

محمد اقبال لاهوری، ویکی فقه، قابل بازیابی از https://fa.wikifeqh.ir/

اقبال لاهوری، محمد، ویکی نور، قابل بازیابی از https://fa.wikinoor.ir/wiki/

اقبال لاهوری، ویکی گفتآورد، قابل بازیابی از https://fa.wikiquote.org/wiki/