اسلام و مسلمانان کانادا
چنان كه ذكر شد، جامعه مسلمانان در جدول گروههاي مذهبي اين كشور حضوری متأخرتر دارد. اوايل قرن بيستم ميلادي مهاجرت مسلمانان به كانادا آغاز شد، اما تا پايان جنگ جهاني دوم جريان آن محدود بود. از اين زمان به بعد مهاجرت مسلمانان سيري روزافزون يافت. در سه دهه گذشته اين افزايش شدت گرفت. نوع و خاستگاه ملي مهاجران در 30 سال گذشته نيز دگرگون گشته است. در نخستين سالهاي بعد از جنگ جهاني دوم مهاجران مسلمان بيشتر عربزبان بودند، اما اكنون طيف زباني وسيعي از مهاجران در كانادا درهم تنيدهاند. مهاجران مسلمان اوليه بيشتر جوان بودند و وضع مالي خوبي نداشتند. آنها براي امرار معاش دستفروشي ميكردند و يا اينكه به مشاغل سطح پايين تن ميدادند. اين مهاجران اغلب راهی شهرهاي تورنتو و مونترال شدند. از آن دو شهر بود كه آنان اندك اندك به دنبال شغل و امكانات بهتر راهي مناطق ديگر شدند. آنگاه به واسطه پشتكار، سختكوشي و صرفهجويي سامان گرفتند و به موقعيت اقتصادي بهتر دست يافتند. البته فرزندان اين مهاجران كمتر با مضيقههاي پدران و مادرانشان روبهرو شدند.
ويژگي بارز مهاجران مسلمان، كه بعد از جنگ جهاني دوم وارد كانادا شدند، تنوع فرهنگي آنهاست. همه آنها ديني واحد دارند، اما از كشورهاي اسلامي گوناگون، به ويژه لبنان، سوريه، اردن، فلسطين، مصر، پاكستان، بنگلاش، تركيه، ايران، اروپاي شرقي، شرق آفريقا و غيره، به اين كشور عزيمت كردهاند. شيعيان مهاجر نيز از فرقههاي گوناگون نظير اثني عشري، اسماعيلي و دروزي هستند. تعدد خاستگاه ملي و فرهنگي اين مسلمانان خود مانعي براي ارتباط بیشتر بين آنها است. اين امر به نوبه خود از همبستگي جامعه مسلمانان كانادا ميكاهد و زمينه جذب آنان را در فرهنگ كانادايي فراهم ميآورد. در مقايسه با مهاجران سابق، آنهايي كه پس از جنگ به اين كشور مهاجرت كردهاند، به لحاظ شغلي و سطح معلومات بسيار ناهمگوناند. در حال حاضر، مسلمانان در مشاغل و موقعيتهاي متنوعي مشغول به كار هستند، عدهاي كار خصوصي دارند و عدهاي نيز به كارهاي دولتي مشغولند.
استانهاي انتاريو، كبك و آلبرتا پرجاذبهترين مناطق براي مهاجران مسلمان بوده است. انتاريو به لحاظ تعداد جمعيت مسلمانان مقام اول را دارد. شهر تورنتو در اين استان مسلمانان بيشتري را در خود جاي داده است. در استان كبك شهر مونترال و در استان آلبرتا شهرهاي ادمونتون، كلگري و لاك لابيچ چنين وضعيتي دارند. مسلمانان عمدتاً در شهرهاي بزرگ متمركز شدهاند. به لحاظ جغرافيايي تمركز مسلمانان در بخش انگليسي زبان بيشتر از بخش فرانسه زبان است. البته مسلمانان در شهرهاي بزرگ در منطقه خاصی گرد نيامدهاند و در سراسر شهر پراكندهاند. همين جدايي از يكديگر در شهرها زمينه مساعدتري را فراهم ميآورد تا مسلمانان به سرعت جذب فرهنگ كشور ميزبان شوند و خلق و خوي آنان را بگيرند]12[.