مهاجرت مسلمانان به کانادا
انگیزههای مهاجران مسلمان
بسیاری از مسلمانان مهاجر به منظور در امان ماندن از عدم تحمل نژادی، تعقیب ایدئولوژیک یا مذهبی و سیاسی و یا به دلیل اشغال سرزمین مادری توسط بیگانگان به کانادا آمدهاند. با وجود اين، اکثریت قاطع مسلمانان به منظور برخورداری از زندگی بهتر به کشوری مهاجرت کردهاند که براساس اعلام سازمان ملل بهترین کشور دنیا ارزیابی شده است. این دسته از مهاجران صاحب مهارت و دارای مدارج بالای علمی در زمینههای مختلف هستند و کشور مبزبان نیز شدیداً نیازمند دانش و مهارت آنها است.
اولین مهاجران مسلمان - که در حقیقت ماجراجویان و مردان خط مقدم توسعه کانادا بودهاند - به انگیزه کشف سرزمین جدید و داشتن سهم در ثروتهای سرزمین جدید رنج مهاجرت را به جان خریدند. داستان نوجوان مسلمان «علی ابوشادی[1]»، که بیشتر به «الکساندر همیلتون[2]» معروف است، هنوز بر سر زبانهاست. او پنجاه کیلومتر به همراه عموی خود از «لالا[3]» تا بیروت در لبنان پیاده طی کرد تا سوار کشتی مونترال شود و خود را در طلای «کلوندیک[4]» سهیم گرداند. آن زمان برای موفقیت در معادن طلا بسیار دیر بود، اما اراده او برای موفقیت موجب شد که او در امور تجاری دیگر موفق شود.
یکی دیگر از انگیزههای مهاجرت مسلمانان دستیابی به امکانات تحصیلی بهتر است. از همینروست که با تأسیس بخش مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل[5] در سال 1952م و در دانشگاه تورنتو[6] در سال 1962م، دانشمندان و دانشجویان مسلمان بسیاری از سراسر دنیا برای تدریس یا تحصیل به اين كشور مهاجرت کردهاند[7]]12[.
2. سطح علمی مهاجران مسلمان
سیاست دولت در جذب مهاجران بر انتخاب افراد تحصیل کرده و داراي مهارت استوار بوده است. مهاجران برای حصول موفقیت در جامعه ميزبان نیازمند کسب مدارج علمی بالاتر هستند. به همین دلیل مسلمانان از جمله مهاجرانی هستند که از بالاترین سطح تحصیلات عالی برخوردارند. براساس آمارها بیست و هفت درصد از مسلمانانی که در كانادا در گروه اول نیروی کار مشغول به فعالیتاند، دارای تحصیلات دانشگاهی هستند. این در حالی است که تنها هفده درصد از کل جمعیت اين كشور دارای تحصیلات دانشگاهی ميباشند]13 و 14[.
[1]. Ali Abou Shady
[2]. Alexander Hamilton
[3]. Lala
[4]. Klondike
[5]. McGill University
[6]. University of Toronto
[7] . بر اساس مطالعات مجملي كه انجام شده است، بهرهمندي از فرصتهاي اقتصادي و تحصيلي از عوامل اصلي مهاجرت به اين كشور بوده است. عوامل ديگر عبارتاند از: فشارهاي سياسي در كشور خودي، گشت و گذار و سفر، تحصيل فرزندان و دلايل خانوادگي. البته مهاجران مسلمان عرب در آلبرتا دلايل متفاوتي داشتهاند: 57% از پرسش شوندگان گفتهاند كه قوم و خويشي در كانادا داشتهاند و به واسطه آنها براي مهاجرت ترغيب شدهاند. بقيه پرسش شوندگان از وضعيت نابسامان سياسي در كشور خود گلهمند بودهاند و آن را دليل مهاجرت خود دانستهاند. عدهاي نيز جوياي فرصتهاي اقتصادي و تحصيلي بودهاند. در اين ميان، آنچه معنادار است اين است كه هيچ كدام از آنها انگيزه مذهبي را براي مهاجرت خود عنوان نكردهاند. مهاجران مسلمان مانند گروههاي مهاجر ديگر به طور فردي و يا خانوادگي مهاجرت كردهاند و نه به صورت گروههاي مذهبي كه در جستجوي مامني براي ايمان خويش باشند. آنها به دنبال آزادي و رفاه به اين سرزمين وارده شدهاند. اين موضوع كه اين مهاجران به دلايل مذهبي مهاجرت نكردهاند، فرهنگپذيري آنها را در محيط جديد تسهيل ميكند و آنان را به سوي معيارهاي فرهنگي و معنوي كشور ميزبان سوق ميدهد]12، 13 و 14[.