مکاتب ادبی کانادا
سبك ادبي
سبك ادبي رايج دراين كشور رمان نويسي و نگارش رويدادها و افسانههاي قديمي در قالب داستانهاي تاريخي جذاب است. درونمایه اصلي آثار ادبي - به ويژه رمانهاي نويسندگان ملي در چند دهه اخير - بيشتر درباره با فرهنگ و آداب و رسوم مردم بوده است. سبك ادبي اين كشور داراي ويژگيهاي عمومي و مشتركي است كه مهمترين آنها عبارتاند از:
2.1. شكست به عنوان يك موضوع.[1] در آثار ادبي این کشور اغلب موضوعاتي نظير شكست، پوچي و بيهودگي مورد توجه قرار ميگيرند. در این خصوص ميتوان به آثار تيموتي فايندلي[2] و آنا هربرت[3] اشاره كرد.
2.2. طنز.[4] در آثار نویسندگان اغلب موضوعات جدي در قالب طنز بيان ميشوند. در اين كشور طنز يكي از عناصر مهم ادبي به شمار ميآيد.
2.3. احساسات خفیف ضد آمريكايي.[5] در کتابهای منتشر شده نوعي احساسات بارز ضدآمريكايي مشهود است كه اغلب در قالب طنز بيان ميشوند. بعضي اوقات اين نوع آثار مخرب تشخيص داده ميشوند. بنابراين، به طور زيركانه از سوي نويسندگان به عنوان رقابتِ دوستانه ميان مردم دو كشور مطرح ميشوند.
2.4. ویژگی چندفرهنگي. از جنگ جهاني دوم به بعد موضوعات و مسايل مربوط به چندفرهنگي بودن همواره در زمره موضوعات مهم بوده و ازسوي نويسندگان كانادايي به شدت مورد توجه قرار گرفته است.
2.5. طبيعت. توجه به طبيعت و ايدهگرفتن از آن يكي از منابع مهم ادبيات كانادا است. در اين كشور گاهي طبيعت همانند يك دشمن به تصوير كشيده ميشود و گاهي نيز به آن همانند نعمت خداوند و يك نيروي الهي نگريسته ميشود.
2.6. سرزنش خود.[6] يكي ديگر از ويژگيهاي ادبي اين كشور سرزنش خود است. سرزنش خود از مضامين مشترك در ادبيات به شمار ميآيد.
2.8. جستجوي هويت خود.[7] برخي از آثار ادبي این کشور به موضوع جستجوي هويت خودي اختصاص يافته است و در صدد توجيه موجوديت يك فرد ميباشد. از نمونههاي خوب اين ويژگي ميتوان به اثر «رابرت ديويس[8]» اشاره كرد. عنوان اين اثر «كسب و كار پنجم[9]» است و در آن شخصيت اصلي داستان، به نام «دانستان رامسي[10]»، شهر قديمي خود را، «دپفورد[11]»، را جهت جستجوي هويت ترك ميكند.
2.9. سبك گوتگ در اونتاريوی جنوبي. يكي ديگر از ويژگيهاي ادبي كانادا سبكِ فرعي به نام سبك گوتگ در اونتاريوي جنوبي است كه به نقد ذهنيت كليشهاي پروتستانها در اونتاريوي جنوبي ميپردازد. بسياري از نويسندگان مشهور و بينالمللي این کشور اغلب به اين سبك نویسندگي ميپردازند.
2.10. قهرمان فلكزده.[12] در اغلب آثار ادبي قهرمان داستان فردي است كه بايد تمام چالشهاي پيش روي يك شركت بزرگ، يك بانك، يك سرمايهدار مهم، يك دولت، يا يك فاجعه طبيعي را دور كند و بر مشكلات پيش آمده فائق آيد.
2.11. شهري در برابر روستايي.[13] یکی ديگر از درونمایههای آثار ادبي این کشور به تصوير كشيدن تضاد و تعارض بين فرهنگ روستايي و شهري است. در اين سبك معمولاً فرهنگ روستايي به عنوان فرهنگ با اخلاقِ برتر معرفي ميشود]11[.
[1]. Failure as a theme
[2]. Timothy Findley
[3]. Anne Hebert
[4]. Humour
[5]. Mild anti-Americanism
[6]. Self-deprecation
[7]. Search for Self-Identity
[8]. Robertson Davies
[9]. Fifth Business
[10]. Dunstan Ramsay
[11]. Deptford
[12]. The underdog hero
[13]. Urban vs. rural