نهاد خانواده در مصر
تا دهههای اولیه قرن گذشته، خانواده جایگاه مهمی نزد عموم مصری ها داشت و برای انسان مصری چارچوبی اساسی تلقی میشد که حیات اجتماعی و اقتصادی او در آن شکل میگرفت. حیات اجتماعی در جامعه مصر به عنوان یک جامعه کشاورزی، مبتنی بر روابط خویشاوندی بود که پایههای همکاری و روابط عاطفی را شکل میداد. فرد مصری در هر جایگاه اجتماعی یا اقتصادی که قرار داشت، نمیتوانست خود را منفک از روابط خانوادگی بداند و یا سنتها و آداب و رسوم خانوادگی را نفی کند. خانوادههای مصری بر حفظ احترام به سنتها و ارزشهای خانوادگی به عنوان عامل تحکیم و استمرار ارتباط اعضای خانواده تأکید داشتند. خانواده مصری پدرسالار و برای مصریان به مثابه جامعهای کوچک در دل جامعه بزرگتر بود.
در پی تغییر و تحولات سیاسی اجتماعی در قرن نوزدهم و پیآمدهای آن در قرن بیستم که از جمله در شکل مهاجرتهای گسترده روستاییان به شهرهای بزرگ و صنعتی ظهور کرد، به تدریج سنتهای خانوادگی نسبت به گذشته ضعیف ، وابستگیهای خانوادگی کاهش و خانوادههای بزرگ، جایگاه خود را به عنوان یک واحد حیات جمعی، اقتصادی و اجتماعی از دست دادند. علیرغم تحولات مزبور و تغییراتی که در ساختار اجتماعی جامعه مصر پدید آمد، برخی از سنتهای خانوادگی به ویژه در روستاها و شهرهای کوچک همچنان ادامه دارد. روابط احترامآمیز میان فرزندان و بزرگان خانواده کم و بیش وجود دارد و فرزندان خو را موظف به تبعیت از پدران میدانند. پدر خانواده نیز چون گذشته خود را مسئول تربیت و تأمین هزینههای زندگی اعضای خانواده میداند. زنان نیز نسبت به همسران رفتاری محترمانه داشته و تبعیت از آنان را رعایت می کنند (موسوعة مصرالحدیثة،1996، 9 : 19). قانون اساسی مصر هم خانواده را اساس جامعه دانسته است که قوام آن دین، اخلاق و وطنپرستی است و دولت نیز در خصوص همبستگی، استقرار و تثبیت و تحکیم ارزشهای خانوادگی اهتمام لازم را مبذول خواهد داشت.