خط چینی
خط رسمی چینی تا قرن بیستم«چینی کلاسیک» نام داشت که با انواع زبانهای گفتاری رایج بسیار متفاوت بود(همانگونه که زبان لاتین از زبانهای کنونی اروپا متفاوت است). از زمان نهضت چهارم ماه می در سال1919میلادی، استاندارد رسمی کتابت در چین به بَیخوا[1]، یا«چینی کشوری» تغییر کرد و ماندارین شد. هر چند به لحاظ صرفی و نحوی، کاملا منطبق با ماندارین نیست. لذا، امروزه«چینی استاندارد نوشتاری» به آنچه که در سال 1919در نتیجهی جنبش چهارم ماه می تصویب شد اطلاق میشود و اگرچه فرهنگ لغت مکتوب برای همهی گویشها مشترک است، اما فرهنگ لغت شفاهی هر زبان، اختصاصی است.
خط چيني در واقع، نمايندهي معناهاست نه آواها و به اصطلاح انديشه نگاري است(ايدئوگرافي) نه خط الفبايي. در نتیجه، با شناخت معنای نویسهها میتوان از موضوع نوشته آگاه شد بی آنکه نیازی به دانستن زبان باشد. چینیها برای نگارش افکار و اندیشهی خود ابتدا با رسم اشکال اشیاء منظور خود را به دیگران تفهیم می کردند، ولی بعدها به دلیل نا رسا بودن این روش ترکیباتی ساختند تا بهتر بتوانند اندیشههای خود را بیان کنند. خط چینی همراه با هنر خوشنویسی یکی از جلوههای عالی هنر چینی و ظرافت آن به شمار میرود و با نگارگری پیوندی بسیار نزدیک دارد. در این زبان، با شناخت معناي كاراكترهاست كه معناي واژه نیز درك ميشود. به همين سبب است كه مردماني با گويشهاي كاملا متفاوت، از طريق نگارش همانند، با هم پيوند يافته و هركس به زبان خود متن واحد را ميخواند و ميفهمد. براي نمونه، در زبان ماندارين(پكني) به واژهي رود«چيانگ»، و در زبان كانتوني آن را«كونگ»، و به زبان وِنچو«كوا» گفته ميشود، ولي هنگام نوشتن هر سه زبان اين واژه را به يك نوع مينويسند. ولذا، در طول تاريخ، اين خط بيالفبا که بیشتر از راه چشم فهمیده میشود تا گوش، برای کشور پهناوری با مانعهای طبیعی بسیار و گروههای زبانی گوناگون، موهبتی با ارزش بهشمار میرود و هميشه به عاملي براي وحدت سرزميني و ملي مردمان اين سرزمين پهناور تبديل شده و فرمان امپراتور در همه جا بيكم و كاست فهميده ميشد. در نتيجه، هر چيني با سواد در هر نقطه از خاك اين كشور ميتواند آثار ادبي كشور خويش، از جمله، نوشتههاي سدهها و هزارههاي پيشين را بخواند و بهفهمد. بدين ترتيب، زبان نگارشي چيني در كوتاه گويي و توان بيان و رساندن مفهوم به جايي رسيده است كه زبان گفتاري در برابر آن كم ميآورد. (آشوری، داریوش ، 1358)
بعضی معتقدند زبان چینی بسیار زیبا و عمیق است و برای راهیابی به اعماق فرهنگ شرقی باید با این کاراکترهای ناآشنا مانوس شد و راز درون آن کاراکتر را کشف کرد. برخی هم معتقدند این طور نیست.
[1] - Baihua.