حماسه ی جیانگر
حماسهی«جیانگر[i]»
حماسهی«جیانگر» در حدود قرن 15تا اوایل قرن 17، درمنطقهی قبیله نشین«ویلات» شکل گرفت. قبیلهی «ویلات» یکی از قبایل باستانی مغولهاست به معنای قبیلهی جنگلی است. افراد این قبیله عمدتا در سلسله جبال«آرتای» در منطقهی سینکیانگ زندگی میکردند. «جیانگر» قهرمان اصلی این حماسه، در دو سالگی به دلیل تصرف زادگاهش توسط«مِنگوس»، پدر و مادر خود را از دست داد.
او، برای گرفتن انتقام خون پدر و مادرش، در سه سالگی سوار بر اسب سحرآمیز خود شده و برای مبارزه به هرجا شتافت. جیانگر، از 7سالگی پیروز تمام نبردها بود و به همین خاطر از طرف اهالی منطقهی«بائو موبا» بهعنوان «خان» برگزیده شد؛ اما، « منگوس» همچنان به تجاوز خود به منطقهی«بائو موبا» ادامه میداد.
«جیانگر» با همراهی 35تن از فرماندهان تنومند و 8000سرباز سلحشور از زادگاه خود دفاع کرده و با درایت و شجاعت بی نظیرش، کشور ایده آلی ساخت که درآن مردم همیشه جوان باقی مانده و بیش از 25سال نداشتند. در این کشور همه جا صدای خنده به گوش میرسید و شادمانی مردم مشاهده میشد و فقر و تهیدستی از میان رفت. هیچ اثری از زمستان نبود و همیشه و همه جا سرسبزو خرم و همواره بوی بهار به مشام میرسید.
در این حماسه، «جیانگر» بهعنوان قهرمانی بلند قامت، غول پیکر، زیرک و هوشمند و پرتوان و رام نشدنی جلوه داده شده است که درمیان اهالی قبیله ازمحبوبیت و احترام فراوانی برخوردار بوده و برای زادگاه و کشور خود ازهیچ تلاشی دریغ نمی ورزید. در وجود او، 99 خصوصیت برتر مغولها متمرکز بوده و نسبت به مردم بی نهایت وفادار و نسبت به دشمنان کین و نفرت بی پایان داشت.
درحماسهی«جیانگر» زبان عامیانهی زیبای قبیلهی«ویلات» بسیار بهکار رفته و توأم بافولکلور، مطالبی ستایش آمیز، پندهای آموزنده و ضرب المثلها و مبالغه گوییها و تشبیهات و تعریفات بیشماری مورد استفاده قرار گرفته است.
حماسهی«جیانگر» اوج ادبیات کلاسیک ملیت مغول است و تأثیر زیادی در آفرینشهای ادبی نسلهای بعدی مغولها داشته است. درحال حاضر، این حماسه یکی از میراثهای فرهنگی ماندگار مغولها، مورد حمایت و حفاظت دولت چین قرار گرفته است.
[i] - احتمال دارد که نام اصلی این حماسه و قهرمان آن « جهانگیر» باشد.