ین لى، شاعر نگارگر و پیشتاز چین معاصر
ین لى: شاعر نگارگر و پیشتاز چین معاصر
ینلى، در اوت سال1954 در پکن چشم به جهان گشود، در شانگهاى پرورش یافت و در نوجوانى به پکن بازگشت و تا سال1985 در آنجا زیست. او که فقط پنج سال در مدرسه درس خوانده بود، در اتحادیهی کارگران با برخى از نویسندگان و هنرمندان آوانگارد آشنا شد و تحول یافت. آشنایى او با شعر و هنر و ادبیات تنها از راه تجربى بود. حتى نقاشى را پیش خود فرا گرفت و هیچ مربى نداشت. او به هنگام کار در کارخانهها و کارگاهها، آثار مدرن غربى را که در آن زمان به طور زیرزمینى دست به دست مىشد، میخواند. وی نخستین نمایشگاه آوانگارد را حتى پیش از نمایشگاه گروه ستارگان، در شهر شانگهاى برگزار کرد که با مخالفت کارکنان دولتى همراه شد. او در سال1985 ناگزیر به نیویورک مهاجرت کرد و به قول خودش«در کاپیتالیسم درندهخو تبعید یافت» چون اجازهی چاپ آثارش را در وطن خود نداشت. او قبل از رفتن به نیویورک، دو سال در تایوان و هنگکنگ زیست و به کار ویرایش در یک نشریهی ادبى پرداخت. آثار او تا سال1995 در چین اجازهی چاپ نداشت. تا سال 1998 او در نیویورک زیست، اما از سال1998 تاکنون نیمى ازسال را در شانگهاى و نیم دیگر را در نیویورک زندگى مىکند.
ینلى، در آثار خود همیشه عبارت«شاعر-نقاش»را به کار مىبرد و نه«نقاش-شاعر».به نظر او، شعر مقدم بر نقاشى است و مىگوید بیشتر نقاشان چین از اعصار باستان در اصل شاعر بودهاند و سنت«شعر-نقاشى»در چین بس ریشهدار است و خود را احیاکنندهی این سنت باستانى مىشمارد.شعر ینلى از نظر تصویرپردازى نمادین است و در عین حال نگرش و چشماندازى خردگرا و انتقادى نسبت به مسائل اجتماعى دارد. وی نام یکى از مجموعه نگارههاى خود را «پینهدوزى در هزاره جدید در من آغاز مىگردد»گذاشته است.
ینلى از سال1979 تاکنون بیش از سى نمایشگاه انفرادى و گروهى برگزار کرده است که مهمترین آنها عبارتند از: نخستین و دومین نمایشگاه گروه ستارگان در پکن، (1979-1980)؛ نمایشگاه انفرادى در یک گالرى واقع در پارک خلق شانگهاى(1984)، که نخستین نمایشگاه انفرادى هنر آوانگارد در چین بوده است؛ نمایشگاه انفرادى در گالرى فونگ[1] در نیویورک(1985)؛ چهار نمایشگاه گروهى هنر پیشتار چین در نیویورک در هاروارد، (87-1986)؛ نمایشگاه ده سال نقاشى ستارگان در گالرى هانارت، هنگکنگ(1989)؛ و از سال1990 تاکنون، چندین نمایشگاه انفرادى و گروهى در شهرهاى بوستن، تایوان، پاریس، نیویورک، پکن، توکیو، شانگهاى، تهران و هانگجو داشته است. در سال 2000 میلادی، یکى از آثار او جزو گنجینیهی هنرى مدرن آسیا در فوکوئوکاى ژاپن گردید.( کتاب ماه ادبیات و فلسفه، 1384)
نمونه ای از اشعار یَنلی
آن را به من بازگران
در بىقفل را به من بازگردان،
حتى اگر اتاقى در کار نباشد
باز هم آن را به من بازگردان.
خروس را به من بازگردان
که هر روز صبح بیدارم مىکرد،
حتى اگر آن را خورده باشى.
هنوز مىخواهم استخوانهایش را به من بازگردانى.
آواز چوپان را به من بازگردان
که از فراز تپهها به گوش مىرسید،
حتى اگر آن را به صورت نوار ضبط کرده باشى.
آواز نى را به من بازگردان
حلقهی پیوند برادران و خواهرانم را به من بازگردان،
حتى اگر براى نیمى از سال باشد.
فضاى عشق را به من بازگردان
حتى اگر تباهش کرده باشى.
رؤیاهایم را به من بازگردان،
کل جهان را به من بازگردان،
حتى اگر به هزار ملتش بخش کرده باشى،
حتى اگر در صدها هزار ناحیه محاصره شده باشد؛
هنوز مىخواهمش!
[1] - Fung.