پرش به محتوا

دیپلماسی عمومی آذربایجان

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۷:۲۸ توسط Hamidian (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «دیپلماسی عمومی آذربایجان '''مقدمه­ای بر دیپلماسی عمومی''' دیپلماسی عمومی با تمرکز بر تعامل با نهادهای غیردولتی به جای صرفا با دولت های خارجی، یک انحراف قابل توجه از شیوه های دیپلماتیک سنتی است. این رویکرد شامل ارتباط و ایجاد ارتباط با سازمان...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

دیپلماسی عمومی آذربایجان


مقدمه­ای بر دیپلماسی عمومی

دیپلماسی عمومی با تمرکز بر تعامل با نهادهای غیردولتی به جای صرفا با دولت های خارجی، یک انحراف قابل توجه از شیوه های دیپلماتیک سنتی است. این رویکرد شامل ارتباط و ایجاد ارتباط با سازمان ها، نهادها و افراد در کشورهای خارجی است (برووینا ، 2018) هدف اصلی دیپلماسی عمومی، ارتقای منافع سیاست خارجی یک کشور از طریق اطلاع رسانی و تأثیرگذاری بر مخاطبان خارجی است و از این طریق پایه ای برای برداشت های مثبت از سیاست و تصویر کلی کشور ایجاد می کند. مکانیسم هایی که دیپلماسی عمومی از طریق آنها عمل می کند متنوع است و شامل رسانه ها، رهبران فکری، موسسات تحقیقاتی (اتاق های فکر)، سازمان های غیردولتی، جوامع تجاری، موسسات دانشگاهی و جنبش های اجتماعی می شود (برووینا ، 2018). این کانال ها گفتگو بین شهروندان و نهادهای یک کشور و سایر کشورها را تسهیل می کند (اوزکان، 2015) اثربخشی دیپلماسی عمومی را می توان با درک کارکردهای آن و تعیین اینکه آیا به اهداف مورد نظر خود دست می یابد یا خیر، ارزیابی کرد (وی، 2020)

اهداف کلیدی دیپلماسی عمومی شامل اطلاع رسانی و تأثیرگذاری بر افکار عمومی خارجی، افزایش نفوذ یک کشور در خارج از کشور و رسیدگی به تصورات غلط ناشی از تعصب از طریق ارتباطات فرامرزی است  (اوزکان، 2015). کشورها با ایجاد همدردی در میان مردم خارجی نسبت به دیدگاه ها، آرمان ها و منافع یک ملت، در نهایت به دنبال تأثیرگذاری غیرمستقیم بر رفتار دولت های خارجی هستند. در وزارتخانه های امور خارجه، دیپلماسی عمومی برای پیشبرد منافع ملی از طریق درک، اطلاع رسانی و ارائه به مخاطبان خارجی عمل می کند و روابط عمومی به عنوان یک عنصر حیاتی در این فرآیند عمل می کند (برووینا ، 2018).


تحولات تاریخی دیپلماسی عمومی آذربایجان

دیپلماسی عمومی آذربایجان ریشه در اوایل دوره استقلال آن پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی دارد. در این مرحله شکل گیری، دیپلمات های آذربایجان، اگرچه با دیپلماسی حرفه ای آشنایی ندارند، اما برای غلبه بر ضعف های سیاسی خود بر دیپلماسی عمومی تأکید استراتژیک داشتند. آنها منابع اقتصادی و سیاسی خود را به انتشار و توزیع کتاب ها، جزوات، مجلات و مقالات برای مطبوعات فرانسوی و بین المللی اختصاص دادند و به دنبال تأثیرگذاری بر افکار عمومی در زمانی بودند که به رسمیت شناختن رسمی دیپلماتیک چالش برانگیز بود. این رویکرد به ویژه از آن اهمیت داشت که نمایندگان آذربایجان به دلیل نفوذ روس های «سفید»، سوء ظن در مورد اتحاد آذربایجان با ترکان عثمانی در سال ۱۹۱۸ و احساسات طرفداری از ارمنی رایج در افکار عمومی فرانسه، با مقاومت در محافل رسمی دیپلماتیک مواجه شدند. (پومیر، 2020). آذربایجان پس از به دست آوردن استقلال، تلاش های دیپلماتیک خود را با پیوستن به سازمان های متعدد بین المللی و منطقه ای به طور قابل توجهی گسترش داد. این دولت به عضویت سازمان ملل متحد، سازمان امنیت و همکاری اروپا، سازمان همکاری اسلامی، انجمن دولت های ترکیه، کشورهای مستقل مشترک المنافع، صندوق بین المللی پول، سازمان همکاری های اقتصادی دریای سیاه، بانک بین المللی بازسازی و توسعه و بانک توسعه اسلامی درآمد. علاوه بر این، آذربایجان با نهادهای مختلف بین المللی و منطقه ای از جمله اتحادیه بین المجالس، اتحادیه اروپا، شورای اروپا، پارلمان اروپا و ناتو روابط دوجانبه برقرار کرد. این عضویت ها اهداف استراتژیک متعددی را دنبال می کردند: حفظ و تقویت استقلال، جستجوی راه حل مسالمت آمیز برای مناقشه قره باغ کوهستان، اجرای اصلاحات اقتصاد بازار و ادغام در فرآیندهای جهانی. (ممدوف، 2016)

در سال های اخیر، دیپلماسی عمومی آذربایجان به طور فزاینده ای پیچیده شده است و رویکردهای روابط عمومی بین المللی را در خود جای داده و از ابزارهای جدید استفاده می کند. یک تحول قابل توجه تأسیس بنیاد حیدر علی اف است که به عنوان ابزاری کلیدی در دیپلماسی عمومی آذربایجان عمل می کند. این بنیاد پروژه های متعددی را اجرا کرده است که هم در داخل و هم در سطح بین المللی به رسمیت شناخته شده است و نقش مهمی در ارتقای آذربایجان در خارج از کشور ایفا کرده است. فعالیت های آن نشان می دهد که چگونه دیپلماسی عمومی مدرن در آذربایجان برای دستیابی به میلیون ها مخاطب، به ویژه از طریق ابتکارات مبتنی بر اینترنت که از مرزهای جغرافیایی فراتر می روند، سازگار شده است. (بایراملی، 2024)


نهادها و بازیگران کلیدی

  • بنیاد حیدر علی اف: به عنوان ابزار اصلی دیپلماسی عمومی آذربایجان عمل می کند و پروژه های متعددی را در سطح بین المللی به رسمیت شناخته می کند که به طور قابل توجهی شهرت آذربایجان را در خارج از کشور افزایش داده است. این بنیاد از طریق ابتکارات مختلف که فراتر از مرزهای جغرافیایی است، به موفقیت های قابل توجهی در محبوبیت آذربایجان در سطح بین المللی دست یافته است. (بایراملی، 2024)
  • دیاسپورای آذربایجان: به یکی از ابزارهای اصلی محبوبیت آذربایجان در سطح بین المللی تبدیل شده است. دولت آذربایجان به عنوان بخشی از استراتژی سیاست خارجی خود، تلاش های متمرکزی را برای تقویت و ارتقای جوامع خارج از کشور انجام داده است. این جوامع نقشی حیاتی در اشاعه فرهنگ آذربایجانی و شکل دادن به تصویر مثبت بین المللی از جمهوری دارند. (بایراملی و همکاران، 2023)
  • شرکای خارجی در دیپلماسی عمومی: آذربایجان از ابتکارات دیپلماسی عمومی کشورهای شریک سود می برد. نمونه های قابل توجه شامل تعامل ترکیه از طریق نهادهایی مانند آژانس همکاری و هماهنگی ترکیه (TIKA) و موسسه یونس امره است که برنامه های آموزشی و فرهنگی را در آذربایجان اجرا می کنند. این مشارکت ها در جریان پیروزی آذربایجان در قره باغ در سال ۲۰۲۰ برجسته شد، زمانی که رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، اشعاری از شاعران ملی آذربایجان، احمد جواد و بختیار وهاب زاده را خواند که همبستگی فرهنگی را نشان می داد. (کارایل، 2024)


ابتکارات دیپلماسی فرهنگی

آذربایجان دیپلماسی فرهنگی را به عنوان یکی از اجزای مهم استراتژی روابط بین الملل خود پذیرفته است و از پلتفرم های فرهنگی مختلف برای ارائه تصویری مثبت در خارج از کشور و تقویت روابط دیپلماتیک استفاده کرده است. یکی از نمونه های قابل توجه، شرکت آذربایجان در مسابقه آواز یوروویژن (ESC) است که چیزی بیش از یک مسابقه موسیقی است، بلکه به عنوان یک رویارویی فرهنگی معنادار با تأثیرات بالقوه بر روند ملت سازی عمل می کند. پیروزی آذربایجان در ESC-2011 بخشی از تلاش های گسترده تر دولت در دیپلماسی فرهنگی بود که سرمایه فرهنگی این کشور را فراتر از مرزهای خود به نمایش گذاشت. این ابتکار همزمان با علاقه فزاینده داخلی به مشارکت غرب بود که با اجرای منظم موغام و جاز آذربایجانی در سالن های غربی، اغلب از طریق تیم های هنری مشترک آذربایجان-غربی مشهود است (اسماعیلوف، 2012)

این کشور همچنین رویکردی متمایز برای ترویج مدارای مذهبی و سکولاریسم از طریق مجامع بین المللی ایجاد کرده است. «مجمع گفتگوی بین فرهنگی» که در سال 2008 تأسیس شد و توسط سازمان های معتبری از جمله یونسکو، اتحاد تمدن های سازمان ملل، سازمان جهانی گردشگری و شورای اروپا حمایت می شود، به عنوان بستری برای آذربایجان عمل می کند تا الگوی همزیستی مذهبی خود را به نمایش بگذارد (ممدزاده و همکاران، 2018). این تعهد به چندفرهنگی فراتر از بحث های نظری به سیاست عملی دولت گسترش می یابد و در سطح بین المللی به عنوان رویکردی مثال زدنی برای توسعه یک جامعه فراگیر که حقوق بشر را بدون در نظر گرفتن پیشینه های ملی، مذهبی یا نژادی در اولویت قرار می دهد، شناخته می شود (داداشوا و همکاران، 2019).

آذربایجان به طور استراتژیک از صنایع دستی سنتی خود، به ویژه فرش، به عنوان ابزار دیپلماسی میراثی استفاده کرده است. آذربایجان با به رسمیت شناختن ارزش بین المللی و به رسمیت شناختن فرش، به عنوان بخشی از تلاش های دیپلماسی میراثی خود، فعالانه ادعاهای مربوط به تولید فرش را به چالش کشیده است. این رویکرد به ویژه به دلیل منابع قابل توجه آذربایجان که به چنین ابتکارات ارتقای فرهنگی اختصاص داده شده است، قوی بوده است (مظفری و همکاران، 2021)

صدور فرهنگ ملی و ترویج میراث تاریخی آذربایجان به خارج از کشور کمک قابل توجهی به ایجاد یک محیط مطلوب سیاست خارجی می کند و به این کشور اجازه می دهد تا هویت خود را حفظ کند و در عین حال با فرهنگ های دیگر در فضای فرهنگی جهانی تعامل داشته باشد (لئونتوا، 2024)

آذربایجان در روابط دوجانبه خود از دیپلماسی فرهنگی از طریق رویدادها و مبادلات فرهنگی سازمان یافته برای تقویت تصاویر مثبت و تقویت پیوندهای بین ملت ها استفاده می کند. به عنوان مثال، در روابط آذربایجان و لیتوانی، هر دو کشور از ابتکارات فرهنگی در کنار پیام های سیاسی استفاده کرده اند که منافع مشترک مانند یکپارچگی اروپا را برجسته می کند. این تلاش ها از طریق رسانه های اجتماعی و کانال های دیپلماسی دیجیتال تقویت شده است، جایی که هر دو دولت فعالانه مشارکت خود را ترویج می کنند و داستان های مثبتی را در مورد همکاری خود برای شکل دادن به افکار عمومی به اشتراک می گذارند (بیناتلی، 2023)

دیپلماسی ورزشی نیز به عنوان یکی از اجزای مهم گسترش فرهنگی آذربایجان ظاهر شده است. در سال 2017، آذربایجان میزبان بازی های همبستگی اسلامی بود و تعهد خود را به ارزش های اسلامی نشان داد و همزمان برای متحد کردن کشورها در سراسر جهان اسلام تلاش کرد (داداشوا و همکاران، 2019).

این ابتکارات مختلف دیپلماسی فرهنگی با هدف توسعه روابط بین فرهنگی در گفتمان بین المللی، افزایش آگاهی از فرهنگ آذربایجان در سطح جهانی و تقویت تعامل فکری و فرهنگی در صحنه جهانی انجام می شود (ولیوا، 2015)


ورزش و رویدادهای بزرگ به مثابه ابزار دیپلماسی عمومی

آذربایجان ورزش و رویدادهای بزرگ را به عنوان اجزای اصلی استراتژی دیپلماسی عمومی خود پذیرفته است و از این مناسبت های مهم برای افزایش دیده شدن و مشروعیت بین المللی خود استفاده کرده است. پیشنهاد این کشور برای میزبانی بازی های المپیک 2020 و راه اندازی کمپین برندسازی ملی "آذربایجان شگفت انگیز" نشان دهنده تعهد آن به مشارکت در برندسازی ملی و دیپلماسی عمومی است (جردن، 2014) . این ابتکارات هدفی دوگانه دارند: آنها به عنوان تمرین هایی در ملت سازی برای نخبگان حاکم آذربایجان عمل می کنند و در عین حال تصویری از عادی سازی روابط را به مخاطبان بین المللی ارائه می دهند (جردن، 2014).

دیپلماسی ورزشی در آذربایجان فراتر از رویدادهای جداگانه برای حمایت از اهداف گسترده تر سیاست خارجی این کشور است. گنجاندن عناصر ورزشی در غرفه اکسپو آذربایجان نمونه ای از نحوه استفاده استراتژیک این کشور از زمینه های ورزشی برای اهداف برندسازی ملی است (کوبیرکی، 2023). این رویکرد با استراتژی کلی آذربایجان برای میزبانی رویدادهای ورزشی بین المللی به عنوان بخشی از تلاش های دیپلماسی عمومی و اهداف کلیدی سیاست خارجی آن همسو است

باکو، پایتخت آذربایجان، به مرکزی برای گردهمایی های بین المللی تبدیل شده است که وجهه جهانی این کشور را ارتقا می دهد. آذربایجان از طریق میزبانی کنفرانس های بین المللی، نشست های رسمی، جشنواره ها و کنگره ها، آرزوی خود را برای بین المللی شدن بیشتر نشان می دهد (جانسیز و همکاران، 2015) به رسمیت شناختن باکو به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام در سال 2009 توسط یونسکو و ایسسکو اهمیت روزافزون آذربایجان در میزبانی مناسبت های مهم بین المللی را بیش از پیش برجسته می کند. در حالی که رویدادهای بزرگ فرصت های قابل توجهی را برای شکل دادن به تصورات بین المللی ارائه می دهند، اما با بررسی بیشتر نیز همراه هستند. هنگامی که آذربایجان میزبان رویدادهای مهم بین المللی است، همزمان خود را در معرض بررسی جهانی قرار می دهد که ممکن است منجر به توجه مثبت و منفی شود (جردن، 2014). این پویایی ماهیت دو لبه استفاده از رویدادهای بزرگ به عنوان ابزارهای دیپلماسی عمومی را نشان می دهد، جایی که مزایای افزایش دیده شدن باید در برابر خطرات انتقادات بین المللی متعادل شود.



استراتژی­های برندسازی و تصویرسازی ملت

آذربایجان یک استراتژی جامع برندسازی ملی را برای انتقال سیاست ها و فرهنگ خود به مخاطبان بین المللی اجرا کرده است و آن را به عنوان یکی از اجزای مهم دیپلماسی بین المللی خود می شناسد (عمران، 2017). این کشور منابع قابل توجهی را به یک رویکرد دیپلماسی عمومی با بودجه خوب اختصاص داده است که به طور برجسته رویدادهای بزرگ و ترویج "روایت دولت جهانوطنی" را برای شکل دادن به تصورات بین المللی نشان می دهد (لودا، 2022).  این تلاش ها منعکس کننده استقرار استراتژیک قدرت نرم آذربایجان در حوزه های مختلف از جمله دیپلماسی اقتصادی و عمومی، ابتکارات آموزشی و رهبری بشردوستانه است (عسگاروف، 2024)

یکی از عناصر اصلی استراتژی برندسازی ملی آذربایجان شامل قرار دادن خود به عنوان یک پل جغرافیایی حیاتی بین اروپا و آسیا است. در گفتمان عمومی آذربایجان، حیدر علی اف، رئیس جمهور سابق، از طریق حمایت از ابتکار اتصال منطقه ای TRACECA (کریدور حمل و نقل اروپا-قفقاز-آسیا) به عنوان رویاپرداز پشت احیای جاده ابریشم تاریخی به تصویر کشیده می شود (گلیف، 2024). این پروژه با بودجه اتحادیه اروپا که در سال 1993 راه اندازی شد، در کنفرانس نقطه عطف "TRACECA - بازسازی مسیر ابریشم تاریخی" که در سپتامبر 1998 در باکو برگزار شد به اوج خود رسید و نه تنها به عنوان یک کریدور حمل و نقل بلکه به عنوان یک "ابتکار منطقه سازی" نیز عمل کرد (ابیلوف و همکاران، 2021)

با وجود سرمایه گذاری قابل توجه آذربایجان در برندسازی ملی و ابتکارات ساخت تصویر، استقبال بین المللی همچنان متفاوت است. برای اکثر سازمان های رسانه ای بین المللی، محبوبیت آذربایجان همچنان محدود است. این شکاف بین آرمان و واقعیت تا حد زیادی ناشی از ناسازگاری بین خودفرافکنی خارجی کشور و اداره واقعی امور دولتی آن است (لودا، 2022).  این چالش یک تنش اساسی در استراتژی برندسازی ملی آذربایجان را برجسته می کند: دشواری حفظ یک تصویر مثبت بین المللی در حین پاسخ به سؤالات مربوط به شیوه های حکمرانی داخلی.


دیپلماسی دیجیتال و رسانه­های اجتماعی

رسانه های اجتماعی به عنوان یکی از اجزای مهم جعبه ابزار دیپلماسی عمومی آذربایجان ظاهر شده اند و این کشور را قادر می سازند تا در شرایط بحرانی در ارتباطات دیپلماتیک آنی شرکت کند. نمونه قابل توجه این امر در طول همه گیری کووید-۱۹ رخ داد، زمانی که ترکیه نه تنها شهروندان خود را از چین، بلکه شهروندان آذربایجان، آلبانی و گرجستان را نیز تخلیه کرد. این اقدام بشردوستانه جرقه روند جدیدی از گفتگو بین کشورها را زد و روابط همکاری آنها را تقویت کرد. تأثیر دیپلماتیک این رویداد بلافاصله در توییتر منعکس شد و نشان داد که چگونه رسانه های اجتماعی می توانند به عنوان یک ابزار دیپلماسی عمومی در شرایط غیرمعمول به طور موثر عمل کنند. در عرض چند دقیقه پس از خروج هواپیمای نظامی ترکیه از چین، یک تبادل "دیپلماسی اینترنتی" چهارگانه بین ترکیه، آذربایجان، گرجستان و آلبانی آشکار شد که ماهیت زمان واقعی تعامل دیپلماتیک دیجیتال را به نمایش گذاشت (کویونجو، 2021). در روابط دوجانبه آذربایجان مانند لیتوانی، دیپلماسی دیجیتال و رسانه های اجتماعی راه های جدیدی را برای به کارگیری رویکردهای ارتباطی استراتژیک فراهم کرده است. دولت های آذربایجان و لیتوانی هر دو به طور فعال از پلتفرم های رسانه های اجتماعی برای ارتقای مشارکت خود و انتشار روایت های مثبت در مورد همکاری خود استفاده می کنند. این تعامل دیجیتالی به آنها اجازه می دهد تا به مخاطبان گسترده تری دسترسی پیدا کنند و افکار عمومی را در مورد روابط دوجانبه خود به طور موثرتری شکل دهند. محتوای به اشتراک گذاشته شده از طریق این کانال ها اغلب بر منافع سیاسی مشترک، مانند تعهد متقابل آنها به یکپارچگی اروپایی، که به چارچوب بندی روابط آنها در زمینه ای کمک می کند که با مخاطبان داخلی و بین المللی طنین انداز شود. این استفاده استراتژیک از پلتفرم های دیجیتال، مکمل ابتکارات دیپلماسی فرهنگی سنتی و پیام های سیاسی آذربایجان است و رویکردی چند کاناله به دیپلماسی عمومی ایجاد می کند (بیناتلی، 2023)


مشارکت­ها و سازمان­های بین المللی

  • سازمان ملل متحد (سازمان ملل): آذربایجان پس از کسب استقلال، به عنوان بخشی از استراتژی خود برای تقویت حاکمیت خود و ادغام در جامعه جهانی به عضویت سازمان ملل متحد درآمد. این عضویت برای آذربایجان برای رسیدگی به مسائل بین المللی، به ویژه در مورد مناقشه قره باغ کوهستانی بسیار مهم بوده است (ممدوف، 2016)
  • سازمان امنیت و همکاری اروپا (OSCE): عضویت آذربایجان در سازمان امنیت و همکاری اروپا در تلاش های این کشور برای حل مسالمت آمیز مناقشه قره باغ کوهستانی و تعامل با ساختارهای امنیتی اروپا نقش مهمی داشته است
  • سازمان همکاری اسلامی: آذربایجان اهمیت ویژه ای برای سازمان همکاری اسلامی به عنوان یک بستر سازنده برای همکاری بین کشورهای اسلامی قائل است. رئیس جمهور الهام علی اف بر جایگاه ویژه آذربایجان در جهان اسلام تاکید کرد و خاطرنشان کرد که این کشور از احترام کشورهای مختلف مسلمان برخوردار است. در سال 2017، آذربایجان میزبان بازی های همبستگی اسلامی بود و تعهد خود را به ارزش های اسلامی و تلاش برای متحد کردن کشورها در سراسر جهان اسلام نشان داد (داداشوا و همکاران، 2019)
  • اتحادیه اروپا: آذربایجان روابط دوجانبه ای با اتحادیه اروپا برقرار کرده و در ابتکارات تحت حمایت اتحادیه اروپا شرکت می کند. یک نمونه قابل توجه پروژه TRACECA (کریدور حمل و نقل اروپا-قفقاز-آسیا) است که توسط اتحادیه اروپا در سال 1993 راه اندازی شد و آذربایجان را به عنوان یک گره کلیدی در کریدور حمل و نقل اروپا-آسیا قرار می دهد. در سال 1998، باکو میزبان کنفرانس برجسته "TRACECA - بازسازی مسیر ابریشم تاریخی" بود که هدف آن نه تنها ایجاد یک کریدور ترانزیت بلکه به عنوان یک "ابتکار عمل منطقه سازی" بود (گلیف، 2024) (ابیلوف و همکاران، 2021)

شورای اروپا و پارلمان اروپا: آذربایجان روابط دوجانبه با این نهادهای اروپایی را به عنوان بخشی از استراتژی گسترده تر خود برای تعامل با ساختارهای اروپایی توسعه داده است (ممدوف، 2016)

  • ناتو: آذربایجان با ناتو روابط برقرار کرده و به همکاری های امنیتی خود با نهادهای غربی کمک کرده است


·      سازمان های اقتصادی: آذربایجان به چندین سازمان بین المللی متمرکز بر اقتصاد، از جمله صندوق بین المللی پول، سازمان همکاری های اقتصادی دریای سیاه، بانک بین المللی بازسازی و توسعه و بانک توسعه اسلامی پیوسته است و از انتقال خود به اقتصاد بازار و ادغام آن در فرآیندهای اقتصادی جهانی حمایت می کند (ممدوف، 2016)

  • یونسکو: آذربایجان با یونسکو در ابتکارات فرهنگی مختلف از جمله "مجمع گفتگوی بین فرهنگی" که در سال 2008 تأسیس شد، همکاری می کند. این مجمع با حمایت یونسکو، اتحاد تمدن های سازمان ملل، سازمان جهانی گردشگری و شورای اروپا، الگوی مدارا مذهبی و سکولاریسم آذربایجان را به نمایش می گذارد (ممدزاده و همکاران، 2018)
  • اتحادیه دولت های ترکیه و کشورهای مستقل مشترک المنافع: عضویت آذربایجان در این سازمان های منطقه ای نشان دهنده استراتژی این کشور برای حفظ روابط متوازن با دولت های ترکیه و جمهوری های شوروی سابق است (ممدوف، 2016)


چالش­ها و انتقادات

استراتژی دیپلماسی عمومی آذربایجان، با وجود بودجه و گستردگی ، با چالش های اساسی در دستیابی به مقبولیت گسترده بین المللی مواجه است. این کشور سرمایه گذاری زیادی در رویدادهای بزرگ و ترویج «روایت دولت جهانی» انجام داده است، اما برای اکثر سازمان ها و نهادهای رسانه ای بین المللی، محبوبیت آذربایجان محدود است. این گسست عمدتا ناشی از تناقضات درک شده بین خودفرافکنی خارجی کشور و اداره واقعی امور دولتی است (لودا، 2022)

انتقاد قابل توجه از رویکرد دیپلماسی عمومی آذربایجان در دوران ریاست جمهوری الهام علی اف شامل چیزی است که منتقدان آن را «ماشین تبلیغاتی عظیم» می نامند که طی بیش از یک دهه توسعه یافته است. گفته می شود که این دستگاه به هدایا و پرداخت مستقیم به سیاستمداران، روزنامه نگاران و شخصیت های فرهنگی غربی متکی است - عملی که گاهی اوقات به عنوان «دیپلماسی خاویار» شناخته می شود. به گفته منتقدان، این رویکرد، همراه با اشباع فضاهای رسانه ای و دیپلماتیک، با هدف خنثی کردن انتقادات بین المللی حقوق بشر بوده است. بنا به گزارش ها، تلاش های تبلیغاتی شامل تجدیدنظرطلبی تاریخی بحث برانگیز، مانند ادعاهایی در مورد سرزمین و میراث ارمنی، و ایجاد چیزی است که منتقدان آن را «واقعیت جایگزین» توصیف می کنند که نسل کاملی از جوانان آذربایجانی را تحت تأثیر قرار داده است (فورجی، 2023).


برخی ناظران معتقدند که سیاست گذاران غربی باید رویکردی ظریف تر در قبال آذربایجان اتخاذ کنند؛ رویکردی که حساسیت های مربوط به درگیری این کشور را به رسمیت بشناسد و از عاملیت آن حمایت کند و در عین حال نگرانی واقعی خود را نسبت به مسائل حقوق بشر حفظ کند. این دیدگاه علیه استفاده ابزاری از نگرانی های حقوق بشری برای برنامه های سیاسی محدود استدلال می کند و در عوض یک تعامل متعادل تر را پیشنهاد می کند که موقعیت ژئوپلیتیکی پیچیده آذربایجان را به رسمیت بشناسد (حسین نوف، 2024). این انتقادات چالش هایی را که آذربایجان در تطبیق تلاش های بلندپروازانه دیپلماسی عمومی خود با انتظارات بین المللی در مورد شفافیت و حکمرانی با آن مواجه است، برجسته می کند.


منابع

Abilov, S., & Hajiyev, B. (2021). The European Union–Azerbaijan high-level transport dialogue: A timely reaction to the structural changes? Journal of Eurasian Studies, *12*(1), 145–162.

Asgarov, S. (2024). Influence and norm entrepreneurship: Azerbaijan’s strategic deployment of soft power. International Journal of Political Studies, *15*(2), 78–95.

Bayramli, N. S. O. (2024). International public relations and the Heydar Aliyev Foundation as a tool of public diplomacy of the Republic of Azerbaijan. Sociopolitical Sciences, *3*(1), 201–218.

Bayramli, N. S. O., & Pogodin, S. N. (2023). Public diplomacy and the role of the Azerbaijani diaspora in its promotion. Sociopolitical Sciences, *2*(4), 112–130.

Binnatli, A. (2023). Exploring the role of propaganda in shaping national identity and international relations: A comparative analysis of Azerbaijan, Lithuania, and Turkey in the 21st century. Historia i Polityka, *45*(1), 56–73.

Brovina, N. (2018). Developments and theoretical approaches on public diplomacy. The International Journal of Applied Language Studies and Culture, *4*(2), 45–63.

Dadashova, K. K., Sodikov, S. J., Tukhvatullin, R. R., & Nesterchuk, O. (2019). Initiative of the Republic of Azerbaijan on the formation of a global-regional partnership: UN – OIC model. In Proceedings of the External Challenges and Risks for Russia in the Context of the World Community’s Transition to Polycentrism: Economics, Finance and Business (ICEFB 2019) (pp. 89–107). Atlantis Press.

Forgey, E. V. J. (2023). Why prevention fails: Chronicling the genocide in Artsakh. International Journal of Armenian Genocide Studies, *8*(2), 301–319.

Guliyev, F. (2024). Presidential discourses on regionalism in Azerbaijan: Turkic solidarity and the Silk Road. Nationalities Papers, *52*(3), 234–251.

Huseynov, T. (2024). Azerbaijan’s quest for strategic autonomy. Ukrainian Policymaker, *14*(1), 45–62.

Imran, S. (2017). Reshaping the national image of Azerbaijan through nation branding endeavours. Place Branding and Public Diplomacy, *13*(4), 412–429.

Ismayilov, M. (2012). State, identity, and the politics of music: Eurovision and nation-building in Azerbaijan. Nationalities Papers, *40*(3), 345–360.

Jansiz, A., & Khojaste, M. (2015). Conflicts in the Caucasus region and its effects on regional security approach. Journal of Eurasian Security Studies, *7*(2), 145–162.

Jordan, P. (2014). The modern fairy tale: Nation branding, national identity and the Eurovision Song Contest in Estonia. Journal of Baltic Studies, *45*(4), 421–435.

Karayel, Z. (2024). Azerbaijan-Türkiye relations in the context of security community: One nation, two states. Güvenlik Stratejileri Dergisi, *20*(1), 56–73.

Kobierecki, M. (2023). Sport at the World Expo: Analysis of sports diplomacy at the non-sporting event. Place Branding and Public Diplomacy, *19*(1), 201–218.

Koyuncu, S. (2021). Olağandışı Süreçlerde Kamu Diplomasisi: Covid-19 Pandemisi ve Türkiye'nin Kamu Diplomasisi Faaliyetleri [Public diplomacy in extraordinary processes: The COVID-19 pandemic and Turkey’s public diplomacy activities]. Selçuk Üniversitesi İletişim Fakültesi Akademik Dergisi, *14*(2), 78–95.

Leonteva, N. (2024). Formation of a model of Azerbaijani memory policy. World of Science: Series Sociology, Philology, Cultural Studies, *5*(1), 112–128.

Loda, C. (2022). Azerbaijan, foreign policy and public diplomacy. Irish Studies in International Affairs, *33*(1), 234–249.

Mammadov, A. (2016). Analysis of the foreign policy of Azerbaijan in the perspective of interdependence theory. Caucasus Survey, *4*(2), 178–195.

Mammadzadeh, I., Samedov, E., Valiyev, I., & Aliyeva, Z. (2018). The multicultural nature of Azerbaijani space as seen by exponents of Azerbaijani culture. Geopolitical, Social Security and Freedom Journal, *1*(1), 45–62.

Mozaffari, A., & Barry, J. (2021). Heritage and territorial disputes in the Armenia–Azerbaijan conflict: A comparative analysis of the carpet museums of Baku and Shusha. International Journal of Heritage Studies, *27*(3), 301–319. 


Özkan, A. (2015). The role of strategic communication management in nation brand building. Journal of Communication Theory, *6*(2), 4–15.

Veliyeva, N. (2015). Synergetics of the language, national consciousness and culture by globalization. Cultural Studies Review, *21*(1), 89–104.

Wei, C. (2020). Public diplomacy: Functions, functional boundaries and measurement methods. The Heritage, *5*(1), 2–15.


.