آسیب شناسی اجتماعی در افغانستان
تعصب به زنان خیلی شدید است. خشونت علیه زنان نیز یکی از شایعترین آسیبهای اجتماعی زنان در افغانستان است. طبق تحقیقات انجامشده، افغانستان رتبه نخست را در خشونت علیه زنان دارد. خشونت علیه زنان در افغانستان پیشینه تاریخی طولانی دارد.۱ نماینده سازمان ملل در امور حقوق بشر افغانستان ضمن تشریح یک تحقیق دوساله گفت: «در تمامی مناطق این کشور و در میان همه اقوام، زنان مورد اعمال خشونت قرار میگیرند، بدون آنکه صدای اعتراضشان به گوش کسی برسد». ۱.همان، ص ۳۳۳ و ۳۳۴. ۲.همان، ص ۳۴۷.
۳۱۱
۳۱۲
نابرابری بین زن و مرد خیلی زیاد است. در مناطق روستایی زن علاوه بر بچهداری و کار در خانه، در صحرا و امور کشاورزی و دامداری نیز پا به پای مردان کار میکند و مشاغل جانبی، مانند قالیبافی، گلیمبافی را هم دارند؛ بااینحال، در انزوا قرار داشته و تصمیمگیری در همه امور به عهده مرد است؛ مرد فرمانده و زن فرمانبردار است، زنان با خشونتهای زیادی مواجهاند، مانند خشونتهای موجود در خانواده، تجاوز جنسی، ازدواج اجباری، ضرب و شتم، ازدواج در سنین پایین، نوعی از خریدوفروش هنگام ازدواج، بدل قرارگرفتن، ازدواج اجباری با مردان متأهل، تعدد زوجاتگسترده، بدرفتاری، اختطاف، قتل، رفتار طبق میل مردان نگرش منفی به زن در جامعه.
جان.سیگریفیتز مینویسد: «بعضی از مردمان کوچی همانطوری که گوسفندانشان را با رنگ نشان میکنند، زنانشان را نیز خالکوبی میکنند. اینهاست موانعی که رویاروی آزادی زن افغان صف بسته است».۱ فرزندان نیز با الگو قراردادن رفتار والدین، شیوههای رفتاری خود را نتخاب میکنند و عملا با رفتار خشونتآمیز آشنا میشوند و در بزرگسالی مرتکب خشونت علیه زنان میشوند.
زنان از گذشتههای دور، در گستره تاریخی و جغرافیایی مورد ستم و اجحاف قرار گرفتهاند. افرادی با برداشت غلط از شخصیت زن، مقام او را کم تلقی کرده و در عرصه عمل منزلتش را حقیر داشتهاند.۲ عوامل دیگری نیز زمینههای ظلم بر زنان را فراهم کرده است؛ از جمله ضعف آگاهی عمومی بهویژه در میان زنان، حاکمیت ۱. جان. سیگریفیتز؛ افغانستان کلید یک قاره؛ ص ۱۱۰.
۲ مرکز بینالمللی ترجمه و نشر المصطفی (ص)؛ مجموعه مقالات همایش زنان در افغانستان؛ ص ۴۳۰.
نظام بسته قومی و قبایلی، پذیرش باور غلط «حقارت زن در برابر جنس مرد» از سوی زنان که عامل اصلی ظلم بر آنان و تضعیف حقوقشان است، پایینبودن آموزش در جامعه بهویژه در میان زنان، ضعف رسانههای ارتباطی و ناآگاهماندن زنان از حقوق خویش، نداشتن تجربه و تخصصهای مفید، محدودماندن در خانه و دورماندن از تحولات و پیشرفتها، حاکمیت نظام و آدابورسوم سنتی و عدم پیشرفت و تحول آن، شرکتندادن زنان در آدابورسوم اجتماعی حتی در نمازهای جماعت (توسط اهل سنت)، ازبینرفتن حس برابری با مردان در بین زنان.