لباس سنتی در افغانستان
لباس، طریقه لباسپوشیدن هر قوم با قوم دیگر متفاوت است. هر قوم لباس مخصوص به خود را میپوشد و در پوشیدن آن اصرار دارند؛ بهویژه پشتونها اصرار زیادی در پوشیدن لباس سنتی خود دارند. تفاوتهای جزئی زیادی در لباس هر قوم و منطقه وجود دارد. از شهر به روستا و از روستا به مناطق عشایری و کوچی متفاوت است، منهای تفاوتهاییکه لباس اقوام با یکدیگر دارد، درمجموع لباس مردم افغانستان از بخشهای زیر تشکیل شده است:
پیراهن، معمولا پیراهن گشاد، بلند و آستینبلند است و غالبا از پارچههای پنبهای تهیه میشود. پیراهن مردان کورتی نامیده میشود. پیراهن معمولا بدون یقه است؛ ولی اخیرا یقهدار هم تولید و استفاده میشود. طول پیراهن از منطقهای به منطقه دیگر فرق دارد و از زانو تا ساق پا یا پایینتر هم ممکن است برسد.
شلوار گشاد. در زیر پیراهن،شلوار گشادی بر تن میشود و تا روی مچ پا میرسد. بهجایکش شلوار، از نوعی نخکلفت استفاده شده و شلوار محکم میشود.
جلیقه روی پیراهن جلیقه یا واسکت (به انگلیسی (Waist Coat) پوشیده میشود و در همهجا متداول است،
هرچند تفاوتهای جزئی با یکدیگر دارند. در هوای گرم فقط پیراهن و شلوار پوشیده میشود، اما در هوای متوسط و خنک از جلیقه استفاده میشود.
کت، در هوای سرد معمولا کت هم بر تن میگردد.
پتو، در اکثر مناطق افغانستان، مردان ردایی که حدود یک متر در دو متر است بر دوش میاندازند. اگر سرد باشد بر سر و در غیر آن صورت بر روی دوش انداخته میشود. از این پتو برای زیرانداز برای مثال، هنگام نمازخواندن هم استفاده میشود. رنگ، اندازه و قطر این پتو در مناطق مختلف متفاوت است مثلا در مناطق سرد مرکزی، ضخامت این پتو بیشتر است و از پشم بافته میشود و در گرم نگهداشتن بدن تأثیر زیادی دارد.
لباس زنانه مانند مردانه از پیراهن بلند (تا زانو)، تنبان گشاد، و برقع یا چادر تشکیل شده است چند نوع کلاه زنانه نیز وجود دارد و بر سر گذاشته میشود.
- سرپوش، سرپوش شاخصترین پوشاک است. سرپوش در بین هر قوم متفاوت است و هر قوم کلاه، سرپوش، دستار یا لنگی مخصوص به خود دارد.گاهی کلاه بهتنهایی بر سر نهاده میشود و گاهی زیر دستار یا سرپوش نهاده میشود.کلاهها شکلها و طرحهای تزیینی متفاوت دارند. دور سر نوعی دستار یا لنگ پیچیده میشود که در بین فارسزبانها لنگوته (واژه هندی) و در بین پشتونها پتکی (Patkay) یا (Pagri) نامیده میشود، طول آن بسته به شیوه پیچیدن به ۳ تا ۶ متر میرسد و شکل پیچیدن آن هم در بین طوایف مختلف متفاوت است. در
۲۹۵
۲۹۶
بین مردم مناطق شمال شرق کلاههای نمدیگرد مرسوم است و پکول نامیده میشود.کلاه قره گلی که از پوست بره قرهگل ساخته میشود نیز کموبیش مرسوم است.
درکابل و شهرهای بزرگ استفاده از کتوشلوار و مدل لباسهای غربی مرسوم بوده و اخیرا رو به افزایش است و لباسهای سنتی با حرکتی خیلی آرام در حال عقبنشینی است.کارمندان دولتی، دانشجویان و اقشار تحصیلکرده از کتوشلوار بیشتر استفاده میکنند؛ ولی اکثریت جامعه هنوز لباسهای سنتی میپوشند. درگذشته کفش بهصورت چرمی و پارچهای در طرحها و رنگهای مختلف متداول بود؛ ولی امروز از کفشهای لاستیکی، پلاستیکی و چرمی وارداتی استفاده میشود.کفشهای پارچهای محدود شده است، دمپایی چرمی (چپلی) نیز موسوم است. اخیرا، از نوع پلاستیکی آن، به دلیل ارزانی بیشتر استفاده میشود.
حجاب و پوشش مرد و بهویژه زن کامل بوده و ریشه در اعتقادات دینی و باورهای عمیق اجتماعی دارد. زنان در مناطق دورافتاده و روستایی، کاملا زیر پوشش قرار نمیگیرند و گشادهرو هستند و بخشی از بدن، مانند صورت و دست و حتی بخشی کمی از مو مشاهده میشود و قیدی بر آنان نیست؛ ولی در شهرها و مکانهای پرجمعیت پوشش کامل است و روی خود را از مردان نامحرم نهان میکنند. در سالهای اخیر، مظاهر بیحجابی و بدحجابی و مظاهر غربی رو به افزایش نهاده و از شهرهای بزرگ، بهویژه کابل شروع شده و در حال گسترش است. مردم در مناطق روستایی، بر طبق آدابورسوم سنتیاند.
ریش، معمولا ریش مردان بلند و موی سر آنها کوتاه است. افراد مذهبی سبیل را نیز میتراشند و فقط ریش دارند. بلندکردن ریش در
زمان طالبان اجباری شد؛ ولی این اجبار بعد از برکناری طالبان، از بین رفت. در سالهای اخیر ریشهای کوتاه و موهای بلند، بهویژه در جوانان رو به افزایش است.