هنر معماری در چین

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۶ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۲۳ توسط Shekvati (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی « = هنر معماری در چین =     معماری منحصر به فرد چین، بخش مهمی از فرهنگ و تمدن درخشان مردم این سرزمین است که همراه با معماری غربی و اسلامی، سه سبک بزرگ معماری دنیا را تشکیل می­دهد. معماری چین تنها سبک معماری در جهان است که ترکیب بندی و ساختار اصلی آ...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

هنر معماری در چین

   

معماری منحصر به فرد چین، بخش مهمی از فرهنگ و تمدن درخشان مردم این سرزمین است که همراه با معماری غربی و اسلامی، سه سبک بزرگ معماری دنیا را تشکیل می­دهد. معماری چین تنها سبک معماری در جهان است که ترکیب بندی و ساختار اصلی آن چوبی است و بیانگر باور عمیق و پایبندی به ارزش­های اخلاقی و دیدگاه­های زیبائی شناسانه چینی­ها نسبت طبیعت است. از خصوصیات عمده­ی هنر معماری چین پایبندی به سنت­های عمیق فرهنگی است که در سه مورد زیر خلاصه می­شود:

اول؛ به دلیل حاکمیت ایده­ی طبقاتی و تقدم قدرت و جایگاه امپراتوری بر هر چیز و هر شخص در جامعه، دستاوردها و موفقیت­های حاصله نیز در معماری و طراحی و ساخت قصرها و شهرها بیشتر مشاهده می­شود.

دوم؛ به زیبایی قرینه سازی در معماری بنا توجه خاصی شده است. لذا ترکیب­بندی اغلب معماری­ها به شکلی است که خانه­ها وحیاط­ها در دو طرف قرینه­ی یکدیگر ساخته شده­اند.

سوم؛ هماهنگ بودن بنا با طبیعت بی نهایت مورد توجه قرار گرفته است.

در طول تاریخ، به خصوصیات هنری و سبک و شیوه­ی ساخت و طراحی و معماری به مبادلات با خارج اهمیت زیادی داده شده است، و این مساله بر معماری ژاپن، کره، ویتنام و مغولستان نیز تأثیر زیادی گذاشته است.

به طور کلی،  سبک و هنر معماری چینی را می­توان به چند بخش از جمله معماری باشکوه و عظیم قصرها و کاخ­ها؛ معماری معابد و بناهای مذهبی؛ طراحی و معماری زیبای باغ ها؛ معماری مقبره­های عظیم امپراتوران؛ و معماری خانه­های مسکونی افراد تقسیم کرد که هر کدام دارای ویژگی­های خاص خود می­باشند. معرفی هر یک از این معماری­ها به­صورت مختصر در پی می­آید.

معماری بنای قصرها و کاخ­ها

ساختمان قصرها و کاخ ها یا به عبارت دیگر ساختمان­های دربار، بناهای عطیم و پرابهت وشکوهمندی هستند که امپراتوران به­منظور استحکام سلطه­ی خود، کسب افتخار و اعتبار و قدرت سلطنتی، و برآورده ساختن نیازهای زندگی مادی و معنوی خود بنا کرده­اند. این گونه ساختمان­های درباری، معمولا باشکوه، پرابهت، مجلل و توسط برجسته­ترین معماران هر عصر و با استفاده از بهترین مواد ساختمانی در بهترین مکان­ها و با در نظر گرفتن مسایل امنیتی، دفاعی، آب و هوایی و دسترسی به مناطق مختلف کشوری ساخته شده­اند.

از دوران حاکمیت نخستین امپراتوران چین، قصرها محل اقامت و زندگی امپراتور و خاندان و وابستگان درباری بوده و محل رتق و فتق امور دولتی بوده که با گسترش مناطق تحت حاکمیت هر امپراتور، بر وسعت و تعدد ساختمان­های قصرها و کاخ­ها افزوده می­شد.

خصوصیات مشخص این گونه بناها، داشتن سقف­های بسیار بلند با بام­های شیروانی پوشیده از آجرها، و سفال­ها و کاشی­های زرد رنگ، وهم­چنین نقاشی­های وسیع و زیبا، حکاکی­های آجری، سنگی و چوبی ظریف و زیبا، زیرسازی مستحکم، پارتیشن­ها، و ستون­های بلند از سنگ مرمر و بناهای متنوع و رنگارنگ در حاشیه­ی آن، دروازه­های متعدد و استحکامات دفاعی قوی است.

کاخ«تای­خِه» در شهر ممنوعه­ی پکن،و سایر قصرهای موجود در این شهر مانند قصر تابستانی، نمونه­ی بارزی از معماری قصرهای چینی به­شمار می­روند. این قصرها معمولا به دو بخش: بخش محل برگزاری آیین­ها و مراسم تشریفاتی سیاسی و اداری و بخش اندرونی، برای سکونت امپراتور و همسران وندیمه­های دربار تقسیم می شوند. در پشت این قصرها منطقه­ای نیز به باغ­ها و تفرج­گاه­های امپراتور و ملکه­ها اختصاص می­یابد.

اغلب این گونه کاخ­های باستانی، به دلیل تغییر سلسله­ها و وقوع جنگ­ها و شورش­ها، و آتش سوزی­ها نابود شده و از بین رفته­اند. در حال حاضر تنها شهر ممنوعه در پکن، و قصرهای باستانی«شِن یانگ» و خرابه­های قصرهای سلسله­های «خَن» و «تانگ» در شهر«شی­آن» از این معماری­های پرشکوه باقی مانده­اند.

معماری معابد و اماکن مذهبی

معماری ساختمان معابد باستانی بودایی در چین، یکی از سبک­های معماری­ برجسته­ در این کشور است که از سبک معماری معابد هندی ریشه گرفته است. این نوع از معماری، در عصر سلسله­ی امپراتوری«وِی­شمالی» به اوج شکوفایی و پیشرفت خود در فرهنگ جامعه­ی فئودالی چین دست یافته و دارای ارزش تاریخی و هنری به­سزایی است. معماران دوران باستان چین، در معماری خود از اندیشه­ی عمیق کیهان شناسی توأم با فلسفه­ی یین و یانگ پیروی می­کردند. لذا، بنای معابد معمولا دارای ساختمان­های چهارگوش مسطح با در نظر گرفتن خط فرضی محوری از جنوب به شمال و با رعایت جدی تقارن و هماهنگی جزء و کل و ترکیبی از بنا و باغ است.

تلفیق این دو هنر معماری در معابد باعث شده است که معابد چین دارای محیطی با شکوه و آرام و سرشار از سلیقه و علاقه به طبیعت و محیطی روحانی باشند.

در ترکیب معماری معابد باستانی، معمولا دروازه­ی اصلی در مرکز ورودی ساختمان قرار دارد و برج­های زنگوله و طبل در دو طرف چپ و راست راهرو اصلی واقع است و کاخی که روبروی و در وسط واقع شده، کاخ«تیَن­ وان­دیَن» یعنی کاخ پادشاه آسمانی است. در دو طرف چپ و راست ساختمان و در کنار دیوار 4مجسمه­ی عظیم الجثه به­شکل پهلوانان تنومند محافظ دیده می­شوند که نام چینی آن­ها«جین­گان»است. پشت این کاخ، به ترتیب کاخ«ساکیامونی» و بنای محل نگهداری کتاب­ها  و آثار و اشیای مقدس به چشم می­خورد و اتاق آموزشی و استراحی راهبان در دوطرف راهروی اصلی قرار دارد.

معبد«بِی ما»(اسب سفید) در شهر لو­یانگ، که نخستین معبد ساخته شده در عصر سلسله­ی«خَن» است، و کاخ معبد«پوتالا» در شهر لهاسا در مرکز تبت، از نمونه­های بارز معماری­ معابد در چین به­شمار می­روند.

طراحی و معماری باغ­ها

معماری باغ سازی در چین، از تاریخ دیرینه­ای برخوردار بوده و قدیمی­ترین باغ درباری 3000سال پیش و در عصر سلسله­ی«جو» احداث شده است. باغ سازی شهری در چین، که در تاریخ معماری باغ از شهرت و تنوع فراوانی برخوردار است را می­توان در سه طبقه دسته بندی کرد: باغ­های متعلق به دربار، باغستان­های عظیم خانوادگی و باغ­های ظریف خصوصی. در معماری این بناهای باغی، زیبایی­های مصنوعی با زیبایی­های طبیعی تلفیق شده و در ترکیب آن­ها از کوه­ها، برکه­ها و دریاچه­ها، صخره­ها، آب نماها، گل­ها و سبزه­ها، حیاط­ها و میدان­ها دالان­ها و پل­ها و تابلوها و نقاشی­ها، به گونه­ای دقیق و ماهرانه استفاده شده است که به هر بیننده احساس تخیلی عمیق و گوناگون و فراوان می­بخشد. در این محیط­ها، اندیشه­­های اجتماعی کنفوسیوس در مورد عملگرایی، مسئولیت­شناسی، و بها دادن به ارزش­های اخلاقی و مرام سیاسی؛ نظریه­ی دائوئیسم در خصوص ایجاد محیطی بهشت گونه که انسان نسبت به شهرت و ثروت بی تفاوت و به تحمل رنج برا ی تهذیب نفس وکسب معنویت و اخلاق مبادرت می­ورزد؛ با ایجاد محیطی مینیاتوری از طبیعت و تمایل صاحب باغ، در کنار هم قرار می­گیرد. تفاوت میان باغ­های چینی و غربی در این­ است­که، باغ­های غربی عمدتا از ساختمان­ها تشکیل شده و در ساخت آن از اصول هندسی و ریاضی استفاده شده است، اما در باغ های چینی مناظر طبیعی و احساسات بینندگان محور کار قرار گرفته و بیشتر به یگانگی انسان و طبیعت توجه شده است.

پارک­ها و باغ­های«سو­جو» با قدمتی بیش از 2000سال، که در سال 1997در«فهرست میراث فرهنگی جهان» به ثبت رسید، نماد کاملی از ویژگی­های هنری معماری باغ­های چین به­شمار می­رود.

معماری آرامگاه­های سلطنتی

ساختمان آرامگاه­های سلطنتی چین یکی از عظیم­ترین، باشکوه­ترین و عالی­ترین نمونه از معماری مجموعه­های ساختمانی است که با استفاده از شرایط طبیعی و جغرافیائی و در دامنه و یا روی کوه­ها و یا دشت­ها احداث شده است. ترکیب عمومی این مقبره­ها احاطه شدن قبرستان توسط دیوار، داشتن چهار دروازه در چهار جهت، و قرار داشتن برج­های دیده­بانی در چهار گوشه­ی مجموعه ساختمان، وجود راهرویی در جلو قبرستان، و کاشتن درختان کاج و سرو سرسبز و سر به فلک کشیده در سرتاسر محوطه­ی آرامگاه است که محیطی آکنده از سکوت و آرا مش را ایجاد کرده است.

نمونه­ی بارز این گونه معماری مجموعه­ی ساختمانی، آرامگاه مشهور«چین شی­خوانگ»، نخستین امپراتور چین واقع در دامنه­ی شمالی کوه«لی­شان» در شهر«شی­آن» در استان«شن­سی» با بیش از2000سال قدمت است که پیکره­ها و مجسمه­های سفالی جنگ­جویان و اسب­ها و ارابه­های دفن شده همراه امپراتور، نهایت ابهت و عظمت و شکوه و جلال هنری را با استادی و مهارت کامل نشان می­دهد. این مجموعه­ی آرامگاهی هشتمین عجایب دنیا لقب گرفته است. هم­چنین، مجموعه آرامگاه­های امپراتوران سلسله­های­«مینگ» و «چینگ» در حومه­ی پکن، معروف به 13 مقبره­ی امپراتوری، با معماری دقیق و ظریف و خاص خود نیز متمرکز­ترین و کامل­ترین مجتمع آرامگاهی موجود در چین به شمار می­آیند.

معماری خانه­های مسکونی

بناهای مسکونی که اساسی ترین نوع ساختمانی محسوب می­شوند، به لحاظ زمان پیدایش زودتر از سایر ساختمان­ها و از نظر پراکندگی گسترده ترین و از لحاظ تعداد بیشترین ساختمان­ها را شامل­می شوند. با در نظر گرفتن تفاوت و تنوع شرایط طبیعی و انسانی در نواحی مختلف چین، معماری خانه­های مسکونی از تنوع و گوناگونی بیشتری برخوردارند که برخی از آن­ها اشاره می­شود.

خانه­های سبک سی­خِه یوان

معماری سکونتگاه­های سنتی در بیشتر نواحی محل سکونت نژاد«خَن» را خانه­های منظمی تشکیل می­دهد که با سبک«سی­خِه یوان» یعنی ساختمانی­که چهار طرف آن با اتاق­های مختلف احاطه شده و حیاط در وسط قرار دارد. «سی­خِه یوان» معمولا به دو بخش تقسیم می­شود، قسمت جلو و بخش عقب ساختمان. اتاق میانی محل انجام تشریفات خانوادگی و پذیرائی از میهمانان است و اتاق­های اطراف رو به حیاط بوده و به وسیله­ی راهرو به یکدیگر متصل می­شوند. این سبک از معماری، ترجمانی از ایده­ی پدر سالاری با ستانی در نظام خانوادگی چین است، با حیاطی پهن و وسیع و چهار گوش، و محیطی آرام و صمیمی با گل­ها و درختان زیبا و منظم، که فضای زندگی بسیار ایده­آلی را به­وجود می­آورد.

معماری سبک«تولو»

در قسمتی از جنوب چین، خانه­های مسکونی بیشتر از ساختمان­های چند طبقه تشکیل می­شود که به آن­ها «تولو[1]» گفته می­شود. سبک معماری تولو، از مجموعه ساختمانی چند طبقه­ی دایره­ای تشکیل می­شود که محور آن حیاط کوچک بیضی و یا دایره شکل است. این مجموعه دارای اتاق­های متعددی است که برحسب نیاز و تعداد خانواده­ها در اختیار آن­ها قرار می­گیرد. معمولا طبقه­ی اول برای نگهداری حیوانات و انباری مورد استفاده قرار می­گیرد و طبقات بالتر مسکونی هستند. این شکل از معماری اصولا برا یدفاع آسان از ساکنان در برابر حملات خارجی ساخته شده و دارای دیواری ضخیم و محکم و یک یا درب ورودی است. این نوع از ساختمان­ها عمدتا متعلق به نژاد­«حَکا[2]» است که در جنوب استان فوجیان، شمال استان گواندونگ و شمال استان گوانگشی زندگی می­کنند. در هر مجموعه«تولو» حدود 300خانوار سکونت دارد.

معماری سکونتگاه­های اقلیت های قومی

سبک بناهای مسکونی نواحی اقلیت نشین چین هم چون فرهنگ آن­ها متنوع و گوناگون است. برای نمونه، خانه های مسکونی در منطقه­ی خود مختار اویغور سین­کیانگ، معمولا یک تا سه طبقه با بامی مسطح و دارای حیاط است و منازل تبتی­ها به نام«دیوفان» بیشتر از ترکیبی از چوب و سنگ و آجر ساخته می­شود. مغول­ها عموما در چادرهای قابل انتقال زندگی می­کنند و اقلیت­های قومی ساکن جنوب باختری خانه­های خود را با ترکیبی از چوب و سفال ساخته و از نرده­های چوبی به­جای دیوار استفاده می­کنند. این خانه­ها را در مکان­های خوش منظره و در دامنه­ی کوه­ها و کنار جویبارها می­سازند. خانه­های ساخته شده از بامبو متعلق به قوم«دای» در استان یونان و خانه­های«دیو جیا­ئو­لو» متعلق به اقوام«میائو» و «تو­جیا» از خانه­های مسکونی سایر اقلیت­ها کاملا متمایز است.این خانه­ها اغلب در زمین­های شیب­دار و بدون شالوده و بر روی ستون­های چوبی ساخته می­شوند. این بناها اغلب دو یا سه طبقه بوده و طبقات پایین برای نگهداری حیوانات و غلات و از طبقات بالا برای سکونت اعضای خانواده استفاده می­شود.

 غار خانه­هاي شمالی و سکونتگاه­های شهرهای باستانی

در نواحی میانه و سفلای رود زرد در شمال چین، از قبیل استان­های«شن  سی»، «گانسو»، «خِه­نَن» و «شانسی» افراد بومی در داخل غارهایی که در درون تپه­های خاکی ساخته شده­اند زندگی می­کنند. داخل این غارها از آجر و سنگ و شبیه غار ساخته شده و این غارها را از درون به­هم وصل می­کنند. این غارها ضد حریق و آلودگی صوتی بوده و در چهار فصل سال هوای داخل آن خنک و ملایم و در زمستان گرم است. این نوع از ساختمان سازی سبکی از معماری کامل با استفاده از شرایط آب و هوایی و طبیعی محل به­شمار می­رود.

افزون بر این، در مناطق مختلف چین شهرهای باستانی زیادی وجود دارد که هنوز بسیاری از خانه­های مسکونی قدیمی آن­ها سالم و قابل استفاده هستند. شهرهای باستانی«پین یائو» در استان شانسی و «لی جیانگ» در استان یونن که در سال1998در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید، از جمله­ی این شهرها به­شمار می­روند. شهر باستانی«پین یائو» متعلق به دوران سلسله­های«مینگ» و «چینگ» است که کاملا سالم باقی مانده و هنوز هم مردم در این شهر سکونت دارند. شهر باستانی«لی جیانگ» نیز که ساخت آن در دوران حاکمیت سلسله­ی «سونگ جنوبی» آغاز شده، یگانه شهر باستانی است که با ویژگی معماری سنتی قوم«ناشی» ساخته شده و در ساخت آن از نظام معماری شهرهای اصیل چین تقلید نشده است.

وضعیت عمومی معماری باستانی چین      

روند توسعه و پیشرفت معماری باستانی چین سه دوره را پشت سر گذاشته است: دوران سلسله­ها­ی«چین» و «خَن»؛ دوران سلسله­های«سویی» و «تانگ»؛ و سلسله­های«مینگ» و «چینگ». از معماری هر سه دوره­ی فوق،  نمونه­هایی از جمله قصرها، کاخ ها، مقبره­ها و شهرها و هم­چنین استحکامات جنگی و تأسیسات آبیاری باقی مانده است که از لحاظ شکل معماری و مواد ساختمانی و دیگر موارد، در معماری نسل­های بعدی بسیار تأثیر گذار بوده است. به هرحال، بیشتر بناهای کهن و تاریخی متعلق به دوران باستان، در طول تاریخ و سالیان دراز، بر اثر جنگ و آتش سوزی و حوادث طبیعی نابود شده و از بین رفته­اند. لذا، اغلب ساختمان­های باستانی که تاکنون باقی مانده­اند، مربوط به دوران بعد از سلسله­ی«تانگ» (قرن 7میلادی)هستند.

معماری دوران سلسله­ی«تانگ»

دوران حکومت سلسله­ی«تانگ»(618 تا 907میلادی) دوران اوج پیشرفت اقتصادی و فرهنگی جامعه­ی فئودالیستی چین به­شمار می­رود. از ویژگی­های سبک معماری این عصر عظمت، شکوه، نظم، سادگی و وضوح رنگها است. در این دوران در شهر«چانگ آن» پایتخت سلسله­ی«تانگ»(شی­آن امروز) و پایتخت شرقی آن «لویانگ» قصرها، باغستان­ها و ساختمان­های ادارای زیادی با ترکیب بندی منظم و استانداردهای معقول معماری روز ساخته شده بود و شهر«چانگ اَن» در زمان خود بزرگ­ترین شهر جهان به­شمار می­رفت. قصر های امپراتوری در این شهر از عظمت و شکوه فو ق العاده­ای برخوردار بود و مساحت آن بیش از 3 برابر شهر ممتوعه­ی پکن بود.

ساختمان­های چوبی این دوران هنر معماری را به اوج خود رسانده و تمامی بخش­های از جمله ستون­ها و سقف از چوب ساخته شده است. هم­چنین، در معماری سنگی و آجری این سلسله نیز پیشرفت­هایی حاصل شد و بیشتر برج­ها و معابد بودایی با سنگ و آجر ساخته می­شد.

معماری دوران سلسله­ی«سونگ»

دوران سلسله­ی سونگ(960تا 1279میلادی) عصر زوال سیاسی و نظامی چین بود، ولی در این دوران، اقتصاد، صنایع دستی و تجارت به پیشرفت بسیاری نائل آمده و علوم و فنون شاهد توسعه بود که ظرافت و خوش ترکیبی و توجه به تزئینات ظاهری بنا از خصوصیات معماری این دوران است. درشهرهای این عصر ترکیب خیابان­ها منظم و معمولا مغازه­ها رو به خیابان دایر می­شد و در تأسیسات آتش نشانی، حمل و نقل، راه­ها و ترافیک، مغازه­ها و پل­ها پیشرفت نوینی حاصل شد و سطح معماری بناهای سنگی و آجری در عصر این سلسله پیوسته ارتقا یافت.

در عصر سلسله­ی«سونگ» و به­دنبال پیشرفت جامعه در زمینه­ی اقتصاد، معماری باغ­سازی نیز با مفهوم هنری آن، آغاز شد. در باغ­سازی کلاسیک این عصر چین، زیبائی طبیعی با ایجاد صخره­ها و جویبارها و گل­ها و درختان مصنوعی تلفیق و نوعی محیط سرشار از هنر و طبیعت به وجود آمد.

معماری دوران سلسله­ی«یوان»      

چین در عصر سلسله­ی«یوان»(1206 تا1368میلادی) یک امپراتوری نظامی با سرزمینی پهناور بود که توسط حکمرانان مغول ایجاد شده بود. در این دوران اقتصاد و فرهنگ چین به­تدریج و آهسته پیشرفت نموده و معماری نیز در حالت رکود بود و اکثر بناهای ساخته شده در این دوران ساده و غیر هندمندانه بود. شهر«دا دو» پایتخت این سلسله واقع در شمال شهر پکن امروز مساحت عظیمی داشت که معادل مساحت پکن در دوران سلسله­های«مینگ» و «چینیگ» بود. از آنجا که حکمرانان این سلسله دین­دار بوده و پیرو آیین بودای تبتی بودند، لذا معماری بنا­های مذهبی در این دوران بسیار شکوفا شد. برای نمونه، برج سفید معبد«میائو این­سی» در پکن، یک برج لامائی است که در این عصر و به دست استاد معماران نپالی طراحی و ساخته شد.

معماری دوران سلسله­ی«مینگ»      

در عصر سلسله­ی«مینگ»(1368 تا 1644میلادی)، چین وارد دوران پایانی جامعه­ی فودالیستی شد. سبک معماری در این دوران عمدتا سبک سلسله«سونگ» را به ارث برده و تغییرات زیادی نداشت، اما در زمینه­ی طراحی و نقشه­کشی این بناها کاملا از سبک سایر دوران­ها متمایز هستند.

طراحی شهر و سبک معماری کاخ­های این دوران، توسط نسل­های بعدی نیز مورد استفاده قرار گرفت. شهرهای پکن و نان کن، بزرگ­ترین شهرهای باستانی موجود در چین، مدیون طراحی و سبک معماری این سلسله به­شمار می­روند. در این دوران، پکن پایتخت چین تجدید بنا شد و به سه بخش بیرونی، داخلی و امپراتوری تقسیم گردید. در این دوران، هم­چنین ساخت«دیوار دفاعی بزرگ چین» صورت گرفت که دیوارها، قلاع وگذرگاه­ها و بسیاری از قسمت­های مهم این دیوار، با آجر و مهارت و استادی از کرانه­ی رود«یا لو­زیانگ» در شرق تا گذرگاه«زیا یو­گوانگ» در استان«گَن­سو» در غرب چین به طول 5660کیلومتر امتداد دارد، آغاز و به پایان رسید. در این دوران، شیوه و سبک تعمیر و تزئین بنا، با مصالح گوناگون مانند سنگ، آجر، شیشه و الوارهای چوبی متداول و ترکیب بندی ساختمان­ها پخته تر شد.

معماری دوران سلسله­ی«چینگ»    

سلسله­ی«چینگ»(1616 تا 1911میلادی)، آخرین دودمان سلطنت فئودالی در چین است. معماری در این دوران، عموما ضمن ادامه­ی سبک معماری سلسله­های پیشین، به ظرافت و جلال و شکوه ساختمان­ها بیشتر توجه می­شد. شهر پکن پایتخت این سلسله، اساسا چهره­ی گذشته­ی خود را حفظ کرده و  باغستان­های بزرگ از جمله پارک­های«یوان مینگ­ یوان» و «اَی خه­یوان» یعنی پارک تابستانی خوش منظره در داخل شهر ممنوعه، در این عصر ساخته شدند. استفاده از شیشه در معماری این دوران و ساخت خانه­های متنوع وبه­شکل آزاد، افزایش یافت. معماری بناهای مذهبی بودای تبتی با سبک خاص خود، در این دوران شکوفا شد. استفاده از مدل­های گوناگون در بنای معابد و ساختمان­های سنتی، یکنواختی موجود را تغییر داد و اشکال جالب و متنوعی ایجاد گردید. . دراواخر دوران این سلسله، در چین بناهایی باسبک چینی توام با سبک معماری فرنگی نیز پدید آمد.

معماری دوران معاصر چین

منظور از معماری معاصر چین، سبک معماری از اواسط قرن 19 به­این طرف است. از زمان وقوع جنگ تریاک در سال1840تا تأسیس جمهوری خلق چین در سال1949، معماری چین خصوصیتی حاکی از تلفیق سبک­های چینی و غربی و تنوع زیاد به خود گرفت. در این دوران، با آن­که سیستم معماری سنتی و قدیمی چین از لحاظ کمی برتری داشت، ولی ساختمان­های تجاری جدید از قبیل تئاتر، رستوران، مهمانخانه و فروشگاه­ها، عموما ترکیب معماری سنتی را شکسته و فضای هنر معماری را توسعه دادند. در شهرهای بزرگی مانند شانگهای و تیَن­جین، ساختمان­های خارجی مانند کنسولگری­های خارجی، تجارتخانه­های خارجی، بانک­ها و هتل­ها و باشگاه­ها به سبک معماری غربی به­وجود آمد­ند.

پس از ایجاد جمهوری خلق چین در سال1949، معماری این کشور وارد مرحله­ی نوین و تاریخی شد. در این دوران، معماری معاصر چین از لحاظ کمی، مقیاس، انواع، پراکندگی و سطح مدرن بودن، محدودیت­های معماری دوران گذشته و معاصر را از میان برد و چهره­ی کاملا جدیدی به خود گرفت. با آغاز دهه­ی1980و اجرای اصلاحات، درهای معماری چین به­تدریج بازتر شده و از سبک­های برتر کشورهای دیگر استفاده و به سوی چندجانبه بودن گام برداشته است. ساختمان های هتل صلح شانگهای(1929) با 77مترارتفاع و 12طبقه و به سبک معماری گوتیگ از مکتب معماری شیکاکو؛  ساختمان مقبره و بنای یادبود«سون یات­سِن» که آمیزه­ای از سبک­های معماری چینی و غربی است؛ ساختمان باشکوه کنگره­ی ملی خلق چین در غرب میدان«تیَن آن­مِن» در پکن، با مساحتی بالغ بر170هزار متر مربع که در سال1959احداث شد؛ ساختمان هتل«شیَن شَن» در حومه­ی غربی پکن، که در سال 1982میلادی ساخته شد؛ ساختمان کتابخانه­ی جدیدالتاسیس دانشگاه چینگ­­خوا؛ ساختمان بزرگ تجاری 88طبقه­ای«جین مائو» در شانگهای به ارتفاع 420متر؛ ساختمان حبابی شکل تئاتر ملی در پکن؛ و ساختمان جدید تلویزیون مرکزی چین؛ از جمله شاهکارهای معماری معاصر چین هستند که توسط معماران چینی و خارجی طراحی و به مورد اجرا گذاشته شده­ و جزو آثار معماری و مهندسی برجسته­ی جهانی به­شمار می­روند.

برخی از طراحان معماری نامدار معاصر چین عبارتند از: لیان سی­چن(1901)،او لیان­یون(1922)، جان کَی­جی (1912) و یان ایان­بائو(1901).



[1] - Toluo.

[2] - Hakka.