اقلیت های قومی چین

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۶ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۱:۰۸ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی « = بخش 3- اقلیت های قومی چین = == ''درآمد:'' == با توجه به وجود بیش از 5000 گروه قومي در190 كشور جهان( ج.ام. ورستر، ص 24، 1384)[1]، ايجاد همزيستي مسالمت آميز ميان دو مفهوم تعلقات قومي و تعلقات ملي و تعريف ارتباط منطقي بين هويت قومي و هويت ملي و اتخاذ سياست­هاي ك...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

بخش 3- اقلیت های قومی چین

درآمد:

با توجه به وجود بیش از 5000 گروه قومي در190 كشور جهان( ج.ام. ورستر، ص 24، 1384)[1]، ايجاد همزيستي مسالمت آميز ميان دو مفهوم تعلقات قومي و تعلقات ملي و تعريف ارتباط منطقي بين هويت قومي و هويت ملي و اتخاذ سياست­هاي كارشناسانه و مدبرانه، مي­تواند زمينه ساز رشد و توسعه­ی متوازن و  پايدار هر جامعه­اي را به دنبال داشته باشد. و اگر هويت ملّي يك جامعه در برگيرنده­ی تعامل و تشريك هويت فردي، قومي و ملّي آن جامعه نباشد و تمايلات قوم گرايانه در طول گرايشات و تعلقات ملّي تعريف وپذيرفته نباشد؛ برآيند كنش­هاي حاصل از هر يك نه تنها به توسعه و پايداري امنيّت ملّي و وحدت و همگرايي نخواهد انجاميد، بلكه تنش، تضاد و تقابل اين نيروها را درعرصه­هاي گوناگون به دنبال خواهد داشت.

تعریف مصطلح گروه قومی

برپايه­ی تعاريف موجود در علوم اجتماعي معاصر، يك گروه قومي داراي ويژگي­هاي خاص خود است كه ممكن است با اكثريت جامعه­اي كه در آن زيست مي­كند متفاوت باشد. اين تفاوت­ها شامل دين، هويت قومي، كاست اجتماعي، منطقه­ي زيستي، زبان، مليت، تبار، نژاد، رنگ و فرهنگ می­باشد. اين ويژگي­ها - هر كدام به تنهايي یا تركيبي از آن­ها - براي تعريف قوميت يا گروه قومي استفاده مي­شود، اما به سختي مي­توان مهم ترين و ضروري ترين آن­ها را مشخص كرد( Antoni Smith, P. 24, 1986)[2].

ساختار قومیتی در چین

چين كشوري است با تمدن باستاني، پيشينه­ای كهن، آداب و سنن فرهنگي متنوع، با 6/9 ميليون كيلومتر مربع مساحت، با جمعيتي بالغ بر يك ميليارد و سيصد ميليون نفر که از 56 قوم و نژاد متنوع و رنگارنگ تشكيل شده است. این سرزمين پهناور، از گذشته‌هاي دور يكي از گاهواره‌ها و كانون‌هاي مهم فرهنگ و تمدن وهنر بشري بوده است. كشور چین، از هفت هزار سال پيشينه­ی تاريخي برخوردار است كه پنج هزار سال آن مدون و مستند موجود است. کشوری با نژاد­های مختلف که تغییر و تحولات و آداب و عادت­های گذشته، به توسعه­ی تبادل فرهنگی بین آنان کمک کرده و زمینه را برای فراگیری نقاط قوت یکدیگر به منظور جبران ضعف­ها، و پیشرفت تمدن همه­ی اقوام ساکن در این سرزمین فراهم ساخته است. فرهنگ غنی و تمدن كهن‌ و درخشان‌ این ملت که آمیزه­ای از فرهنگ­های مختلف و متنوع است، بر سایر فرهنگ­هاي بشري، به ویژه بر فرهنگ و هنر و تمدن وزبان كشورهاي همسايه خود از جمله شبه جزيره­ی كره، ژاپن و ويتنام تأثير عميقي برجاي نهاده است. از این رو، آشنايي با اقليت­هاي موجود در سرزمين چين، رهيافت­ها، سياست­ها و اقدامات دولت چين معاصر در برخورد با قوميت­ها، می­تواند خواننده را با واقعیت­های تاریخی و اجتماعی مردم این سرزمین بیشتر آشنا سازد.

اقلیت­های به رسمیت شناخته شده­ی چین از نگاه آمار

دولت چین، از ابتدا برای تعین هویت قومی و به رسمیت شناختن اقلیت­های نژادی موجود در این کشور، با تدوین سیاستی که تلفیقی از سه نوع سیاست:1- ویژگی­های چهارگانه­ی قومی تعیین شده از سوی استالین جهت رسمیت بخشیدن به اقوام، یعنی زبان مشترک؛ نحوه­ی زندگی مشترک، سرزمین مشترک؛ و روحیات مشترکی که در ویژگی­های مشترک خاص فرهنگ ملی آنان ظهور می­یابد.2- تجربیات امپراتوران این کشور در برخورد با اقلیت­های قومی این کشور در گذشته. 3-رقابت حزب کمونیست با حزب ملی کونمینگ تانگ در دهه­های 1930 و 1940 برای جذب و جلب حمایت اقلیت­های قومی بود، استفاده کرد( Lia Hongyi, East Asia policy, vol. 1 No.3)[3]. بر این اساس، از 56 نژاد به رسمیت شناخته شده­ی موجود در کشور چین، جمعیت نژاد«خَن»-نژاد حاکم اکثریت- تقریبا 92درصد کل جمعیت این کشور را به خود اختصاص داده و جمعیت 55 نژاد دیگر، تنها کمی بیش از 8 درصد از جمعیت را تشکیل می­دهند. اين گروه­هاي قومي عمدتا در شمال غرب، جنوب غرب و شمال شرق چین پراکنده هستند. از میان اقلیت­های قومی، به­جز اقوام«مَن» و «خویي» که از نظر زبانی با اکثریت «قوم خَن» زبان مشترکی دارند، 53 اقلیت ملی دیگر همگی زبان خاص خود را دارند.

هنگامی که دولت چین در اوایل دهه­ی 1950، تصمیم گرفت تا براساس شرایطی، اقلیت­های قومی این کشور را تعیین و آن­ها را به رسمیت بشناسد، بیش از 400 قوم و نژاد از سرتاسر این کشور در خواست تعیین هویت و به رسمیت شناخته شدن آنان به­عنوان اقلیت قومی ثبت نام کردند. ولی پس از تحقیقات مفصل و مبسوطی که در مناطق مختلف این کشور صورت گرفت، در نخستین سرشماری عمومی که پس از روی کار آمدن جمهوری خلق چین و در سال 1953 صورت گرفت، تنها 41 اقلیت قومی به رسمیت شناخه شد. در سرشماری عمومی سال 1964 تعداد اقلیت­های قومی به 53 مورد رسید و در سرشماری عمومی سال 1982 این تعداد به 56 مورد افزایش یافت( Dru C. Gladney, Harvard Univerciti press, US. 1996)[4] . بنابراین، هنوز بیش از 344اقلیت قومی و نژادی در این کشور، همچنان در انتظار به رسمیت شناخته شدن از سوی دولت به سر می برند( idb[5].

اسامی اقلیت­های قومی

نام اقلیت­های کشور چین که از نظر دولت این کشور، ملیت­های چینی نامیده می­شوند، عبارتند از : «خَن»، «مغولی»؛ «خویي»؛ «تبتی»؛ «ایغوری»؛ «میائو»؛ «ای»؛ «جووان»؛ «بو ای»؛ «کره­ای»؛ «مَن»؛ «دونگ»؛ «یائو»؛ «بای»؛ «تو­جیا»؛ «خَنی»؛ «قزاق»؛ «دای»؛ «لی»؛ «لی­شو»؛ «وای» «شیه»؛ «گائو­سان»؛ «لا­کو»؛ «شویی»؛ «دونگ­شیان»؛ «ناشی»؛ «جین­بو»؛ «قرقیز»؛ «تو»؛ «داوور»؛ «مولائو»؛ «چیانگ»؛ «بولانگ»؛ «سالار»؛ «مائو­نان»؛ «مائولائو»؛ «شی­بو»؛ «آچانگ»؛ «پومی»؛ «تاجیک»؛ «نو»؛ «ازبک»؛ «روس»؛ «عونک»؛ «شی­که«؛ «ده­آن»؛ «بائو­آن»؛ «یو­گو»؛ «جین»؛ «تاتار»؛ «دو­لون»؛ «ار لن­چون»؛ «خِه جِه»؛ «مَن­با»؛ «گه­با» و «جی­نئو».

از این 55 اقلیت قومی، 10 اقلیت مسلمان هستند که عبارتند از: خويی، تاجیک، قرقیز، قزاق، تاتار، اویغور، سالار، دونگ­شیان، بائو­آن، و ازبک( ابراهیم فنگ جینگ یوان، هنگ کنگ 2003)[6].

گرایش­های دینی اقلیت­های قومی چین

در کشور چين، اديان مذاهب و باورهاي فكري گوناگوني رواج دارد كه عمده­ی آن­ها عبارتند از: بودايي، دائويي، اسلام، مسيحي و يهودي. نکته­ی قابل ذکر این است­که، بیشتر اقليت­هاي قومي این کشور داراي اعتقادات مذهبي و باورهاي ديني بوده و برخي از آن­ها نيز به آيين­ها، كيش­ها و باورهای کهن سنتی و عامیانه­ی بومی اعتقاد دارند. براي نمونه، اغلب نژاد تبتی به آيين بودايی لامايي اعتقاد دارند. افزون بر تبتی­ها، برخي از سایر اقوام نیز هم­چون مغولي، تو، يوگور، من­با، پريمي، و ناشي، به آيين بوداي لامايي معتقدند. برخي دیگر مانند اقوام داي، بلانگ، ده­آنگ و بخشي از قوم وا؛ پیرو آيين بودايی ماهايانا هستند. و ده اقليت قومي هم­چون هوی، اويغور، قزاق، دونگ­شيانگ، بائوآن، سالار، قرقيز، تاتار، ازبك و تاجيك پیرو دين اسلام بوده و گروهی از اقوام يي، ميائو، لاهو، جينگ­پو، و لي­سو، به مسيحيت اعتقاد دارند. روس­ها و عده­اي از قوم اونكي پیرو آيين ارتودوكس هستند. در ميان برخی از اقليت­هاي قومي مانند دلونگ، نو، وا، جينگ­پو، گائو­شان، اوروچن، و لوبا نيز به ارواح، نياپرستي و طبيعت پرستي و ساير باورهاي پيشينيان رواج دارد( www. Seac. Gov. cn.)[7].

پراکندگی محل سکونت اقلیت­های قومی در چین

هرچند شمار جمعيت اقليت­هاي قومي چین نسبت به جمعیت نژاد خَن(اکثریت) اندك است، اما پراكندگي جغرافياي محل سکونت آنان بسيار گسترده است. اقلیت­ها، تقریبا در تمامی استان­ها، نواحي خودمختار و چهار شهر مستقل زير نظر دولت مركزي چين- پكن، شانگهاي، تيَن­جين، چونگ­چينگ- پراكنده هستند، ولی عمدتا در استان­ها و مناطق مرزی و خودمختار مغولستان داخلي، سين­كيانگ، نينگ­شيا، گوانگ­شي، تبت، يون نن، گويي­جو، چينگ­هاي، سي­چوان، گَنسو، ليائو­نينگ، جي­لين، خونَن، خوبِي، و جزاير خَي­نَن و تايوان سكونت و عمدتا در 12 استان غربی، مستقر هستند.

مناطق محل سكونت این اقليت­ها از نظر مساحت بسيار وسيع و از لحاظ منابع معدني و ذخاير زيرزميني بسيار غني و متنوع است. مساحت كل مناطق خودگردان اقليت­هاي قومي چين تا پايان سال1997 ميلادي، بیش از 6162900 كيلومتر مربع، معادل2/64 درصد كل مساحت كشور چين را تشكيل مي­دهد.

سیاست دولت چین برای اداره­ی مناطق اقلیت نشین

به نظر می­رسد، دولت چين، با رويكردی« ابزارگرايانه» و در راستاي توجه جدي به توسعه­ی هماهنگ و متوازن اقتصادي، سياسي، فرهنگي و اجتماعي خويش؛ براي رشد و توسعه­ی متوازن فعاليت­هاي فرهنگي در داخل و خارج از کشور اهميت زيادي قائل است. برای رسیدن به اين هدف، پكن تلاش كرده است تا سياست تنوع گرايي قومی و فرهنگي متناسب با نيازهاي امروزین جامعه، توأم با استراتژي و راهبردي كارآمد و مشخص براي داخل كشور و نيز عرصه­ی بين المللي طراحي و تدوين كرده و به پيش مي­برد و در زمینه­های فرهنگی و گسترش تفاهم و دوستي و درك متقابل و همزیستی متقابل میان اقلیت­های قومی داخل کشور و ساير ملل در عرصه­ی جهانی دست يافته است( خانی، عادل، 1385)[8].

قانون مناطق خودمختار چین در نخستین سال­های تأسیس جمهوری خلق چین نيز بر همین مبنا تهیه و تنظیم و ابلاغ گردید. براساس این قانون، دولت چین به مناطقی که 20درصد از جمعیت آن را افراد یک یا چند اقلیت قومی تشکیل دهند، به آن منطقه، منطقه­ی خودمختار اقلیت نشین اطلاق می­شود كه از امتیازات و اختیارات خاص برخوردار است. این سیاست، در دهه­ی1950 بنیانی برای ایجاد تعادل میان وحدت و یکپارچگی ملی و همزیستی مسالمت آمیز بین اقلیت­های قومی و اکثریت نژاد خَن شد. اگرچه این سیاست در دهه­ی1960 و نیمه­ی نخست دهه­ی1970میلادی(دوران انقلاب فرهنگی)، در اثر پافشاری مائو بر یکپارچگی اجباری اقلیت­ها زیر سئوال رفت، ولی در دهه­ی1980 وشروع اجرای اصلاحات و هم­چنين، نیمه­ی نخست دهه­ی1990، دوباره مورد تأکید قرار گرفت، هرچند با گرایش­های اقتصادی و فرهنگی بیشتر.

قانون جدید مناطق خودمختار، نخست در سال1984 ابلاغ و در سال 2001 مورد بازبینی قرار گرفت. طبق ماده­ی12 این قانون، در مناطق(استان­ها)، شهرها، شهرستان­ها، بخش­ها و قصباتی که یک یا چند اقلیت قومی به­صورت متمرکز زندگی می­کنند، قانون خود مختاری اقلیت­های قومی به اجرا گذاشته می­شود. بر این اساس، تا پایان سال 2020میلادی، در چین 154 منطقه­ی خودمختار، شامل 5 استان، 30 حوزه­ی شهری، 119بخش و 1256دهستان و قصبه­ی خودمختار به­وجود آمد که عالی­ترین پست­های اجرایی و مدیریتی این مناطق در اختیار رهبران اقیلت­های موجود در این مناطق بود. در سرتاسر این کشور، 44 اقلیت قومی از 55قوم موجود، دارای منطقه­ی خودمختار متعلق به خود هستند(Lia Hongyi, idb.)[9].

اطلاعات مربوط به پنج منطقه(استان) خودمختار چین

نام منطقه تاریخ تأسیس نام مرکز مساحت(1000ک) جمعیت(میلیون) جمعیت اقلیت درصد اقلیت
مغولستان داخلی اول می1947 هوهوت 183/1 9/23 2/5 6/21
منطقه سین کیانگ اکتبر 1955 ارومچی 650/1 1/20 1/12 4/60
جووانگ گوانگشی مارس 1958 نانینگ 236 25/49 0/19 54/38
نینگ شیا اکتبر 1958 اینچوان 4/66 96/5 1/2 98/35
منطقه تبت سپتامبر1965 لهاسا 228/1 76/2 6/2 48/93

منبع: Chinese Statistical Year Book. 2006.

دولت چين، با نگاه به عملكرد و تجربيات حكومت­هاي پیشین این کشور در قبال اقليت­ها؛ با برنامه­ريزي در جهت تحول، رشد و توسعه­ی پايدار و متوازن همه­ی اقوام و براي پاسخگويي صحيح و منطبق با نيازهاي فرهنگي و سياسي اقليت­هاي قومي، به تدریج اقدام به تدوين و ابلاغ منشور و سياست­هاي دهگانه در مورد اقليت­هاي قومي به شرح زیر نموده است:

1- برابري و همبستگي قومي؛

2- خودمختاري و خودگردانی مناطق اقليت نشين؛ 

3- تربيت نيروي انساني متخصص بومي براي استفاده در مناطق محل سکونت اقليت­هاي قومي؛

4- افزايش، رشد و توسعه­ی ساختار و بنیان­های اقتصادي مناطق اقليت نشین؛

5- رشد و توسعه­ی آموزشي و فرهنگي سکونتگاه­های اقليت­هاي قومي؛

6- تضمين به­كارگيري و رشد زبان و خطوط اقليت­هاي قومي؛

7- احترام به آداب و رسوم و سنن اقليت­هاي قومي؛

8- احترام به آزادي اعتقادات و باورهاي ديني اقليت­هاي قومي؛

9- اجرای سياست ارتباط با شخصيت­ها و بزرگان اقليت­هاي قومي براساس منافع ملي و حزبي دولت چين؛

10- و اجراي سياست نوسازي سوسياليستي و اصلاحات مردم سالارانه( www.mcprc.gov.cn)[10].

افزون بر سیاست­های اعلام شده­ی فوق، دولت چين براي جلب اعتماد اقليت­هاي قومي و ترويج حس برابري قومي و حفظ يكپارچگي و حاكميت ملي در ميان اقوام گوناگون این سرزمين؛ در فرايندي تدريجي و كنترل شده، به نيازهاي فرهنگي و سياسي اقليت­هاي قومي درچارچوب منافع ملي چين پاسخ گفته و اقدامات قابل توجه و پرمعنايي را طراحي و اجرا كرده است. يكي از اين اقدامات ارزنده را مي­توان در شكل طراحي و چاپ و انتشار اسكناس رايج در چين مشاهده كرد. دولت چين در راستاي وصول به اهداف پيش گفته، عبارت چيني« بانك خلق چين[11]» و واحد هر اسكناس رايج در این کشور را، افزون بر زبان چینی، به زبان سه اقليت مهم قومي این کشور، يعني زبان قوم 17ميليوني«جوانگ» ساكن استان گوانگ­شي در جنوب چين، زبان تركي اويغوري با جمعيت قريب به10ميليون نفر ساكن منطقه­ی سين­كيانگ، زبان تبتي با جمعيت 5/4 ميليون نفري ساكن ايالت تبت، و زبان مغولي با جمعيت 8/4 ميليون نفري ساكن منطقه­ی مغولستان داخلي، در صفحه پشت هر اسكناس درج كرده و تصاويري از اقليت­هاي قومي را بر روي اسكناس-های رايج کشور به چاپ رسانده است( کارل یاسپرس، خوارزمی، 1363)[12].

میزان رشد جمعیت اقلیت­های قومی

براساس نخستین سرشماری که از اقلیت­های چین در سال 1953میلادی صورت گرفت، میزان جمعیت اقلیت­های پنجاه و پنج گانه­ی این کشور 34 میلیون و 138هزار نفر بود. براساس سرشماری سال 2000میلادی صورت گرفته از اقلیت­ها طی پنجاه سال گذشته، میزان جمعیت اقليت­هاي اين كشور به دوبرابر یعنی 104میلیون و 500هزار نفر افزایش یافته است، این درحالی است که میزان جمعیت نژاد خَن(اکثریت)، 10/1 برابر شده است.

براساس سرشماری سال 1953، تنها 10 اقلیت،­ جمعیتی بیش از یک میلیون نفر داشتند، در حالی که این تعداد در سرشماری سال 2000به 18 مورد رسیده است. در نخستین سرشماری اقلیت با جمعیت بیش از 10 میلیون تنها یک مورد آن­هم اقلیت جووانگ بود، ولی پس از پنجاه سال جمعیت اقلیت مَن هم از مرز 10 میلیون گذشته و اقلیت­های خوی، میائو و اویغور نیز به این مرز نزدیک شده­اند. طبق سرشماری سال2005میلادی، 18 قوم دارای جمعیتی بالای یک میلیون تا 10 میلیون نفر، 17 اقلیت دارای جمعیتی بین 100هزار تا یک میلیون نفر، و 20 اقلیت نژادی دارای جمعیتی بین 10هزار تا 100هزار نفر هستند. کوچک­ترین اقلیت از نظر جمعیت، قوم لهوبا با 2965نفر جمعیت به شمار می­رود( China Nationalities Magazine, year1,No. 1, 2003)[13].

از میان 55 اقلیت قومی این کشور، 22 اقلیت وجود دارد که جمعیت هرکدام از آن­ها کم­تر از 100هزار نفر است و 2 اقلیت دیگر هستند که جمعیت مجموع آن­ها حدود 650هزار نفر است که اصطلاحا از آن­ها به گروه­های نژادی زیر جمعیت[14] نام برده می­شود( idb.)[15].

    اقلیت­های نژادی چين،(به فارسي و لاتين)،میزان جمعيت و علایم اختصاري آن­­ها[16]
تعداد جمعيت تلفظ فارسي و لاتين علایم

اختصاري

تعداد جمعيت تلفظ فارسي و لاتين علایم

اختصاري

000/400/159/1 نفر = هانHan HA 823/160 نفر = قرقيزKirgiz KG
947/813/5 نفر = مغوليMongol MG 198/241 نفر = توTu TU
802/816/9/ نفر = هوييHui HU 394/132 نفر = داورDaur DU
021/416/5 نفر = تبتيZang ZA 352/207 نفر = مولامMulam ML
393/399/9 نفر = اويغوريUygur UG 072/306 نفر = چيانگQiang QI
116/940/8 نفر = ميائوMiao MI 882/91 نفر = بلانگBlang BL
286/762/7 نفر = ييYi YI 503/104 نفر = سالارSalar SL
811/178/16 نفر = جوانگZhuang ZH 166/107 نفر = مائونانMaonan MN
460/971/2 نفر = بوييBouyei BY 357/579 نفر = گه لائوGelo GL
842/923/1 نفر = كره ايChaoxian CX 824/188 نفر = شي بهXibe XB
263/682/10 نفر = من (منچو)Man MA 936/33 نفر = آچانگAchang AC
293/960/2 نفر = دونگDong DO 600/33 نفر = پريميPumi PR
421/637/2 نفر = يائوYao YA 028/41 نفر = تاجيكTagik TJ
063/858/1 نفر = بايBai BA 759/28 نفر = نوNu NU
133/028/8 نفر = توجياTujia TJ 370/12 نفر = ازبكUzbek UZ
673/439/1 نفر = هانيHani HN 609/15 نفر = روسRuss RS
458/250/1 نفر = قزاقKazak HZ 505/30 نفر = اونكيEwenki EW
989/158/1 نفر = دايDai DA 935/17 نفر = ده آنگDeang 暂缺
814/247/1 نفر = ليLi LI 505/16 نفر = بائوانBaoan BN
912/634 نفر = لي سوLisu LS 719/13 نفر = يوگورYugur YG
610/396 نفر = واWa WA 517/22 نفر = جينJing GI
592/709 نفر = شهShe SH 890/4 نفر = تاتارTatar TT
000/400 نفر = گائوشانGaoshan GS 426/7 نفر = ده رونگDerung DR
705/453 نفر = لاهوLahu LH 196/8 نفر = اوروچنOroqen OR
902/406 نفر = شوييShui SU 640/4 نفر = خه جنHezhen HZ
805/513 نفر = دونگ شيانگDongxiang DX 923/8 نفر = من باMoinba MB
839/308 نفر = ناشيNaxi NX 965/2 نفر = لهوباLhoba LB
143/132 نفر = جينگ پوJingpo JP 899/20 نفر = جينوJino JN

( براساس سرشماري عمومي سال 2000 ميلادي چین.استخراج شده از دایره المعارف چین. )

سیاست اعطای خود مختاری به مناطق اقلیت نشین

« نظام خودگرداني ويژه­ی مناطق اقليت­هاي قومي» يكي از ساختارهاي مهم سياسي و از سياست­هاي اساسي دولت چين است كه برپايه­ی شرايط واقعي این کشور اتخاذ شده است. براساس این سیاست، هر منطقه از کشور(استان، شهر، شهرستان، بخش، دهستان و روستا) که جمعیت یکی از اقلیت­های به رسمیت شناخته شده دارای بیشترین میزان جمعیت باشد، آن منطقه منطقه­ی خودمختار آن اقلیت خاص شمرده شده و مدیریت عالی منطقه به آن سپرده شده و اغلب مدیران دولتی منطقه از اعضای آن قوم و نژاد انتخاب می­شوند( www,seac.gov.cn.)[17].

از ميان 55 اقليت قومي در سراسر چين،44 اقليت داراي منطقه­ی خودمختار مربوط به خود هستند. بر این اساس، 75 درصد از كل جمعيت اقليت­هاي قومي چين از ساختار مدیریت خودگردان در مناطق اقليت نشین برخوردارند و مساحت مناطق دارای مدیریت خودمختار اقليت­هاي قومي، 64 درصد از كل مساحت این كشور را تشكيل مي­دهد.

امتیازهای در نظر گرفته شده برای اقلیت­های قومی

دولت چین، با اجرای سیاست خودمختاری مناطق اقلیت نشین و به منظور جلب اعتماد اقلیت­های مختلف، برای ساکنان این مناطق تسهیلات و امتیازات مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و آموزشی در نظر گرفته است که به برخی از آن­ها اشاره می­شود.

1-براساس ماده­ی 17 از قانون مناطق خودمختار اقلیت نشین، بالاترین مقام اجرایی(منطقه-استان، شهر، شهرستان، بخش و دهستان) منطقه­ی خودمختار، هم­چنین، رییس یا معاون مجلس و شورای محلی می­بایست از همان اقلیت نژادی انتخاب شود.

2-تعداد نمایندگان مناطق خودمختار اقلیت نشین در مجالس محلی و کنگره­ی ملی خلق چین، در مقایسه با نژاد خَن(اکثریت) و نسبت به جمعیت اقلیت مذکور، بیشتر خواهد بود. بر همین اساس است که سهم اقلیت­های قومی در مجالس محلی و کنگره­ی خلق چین از حداقل4/9درصد در سال 1975 به حدود 14درصد در سال 1988 و 1993افزایش یافت و این میزان در سال­های 2003و 2008 به 8/13درصد رسید که نسبت به4/8درصد جمعیت اقلیت­ها خیلی بالاتر است.

تعداد نمایندگان اقلیت­های قومی در ادوار مختلف کنگره­ی ملی خلق چین

دوره کنگره خلق سال تعدادکل نمایندگان تعداد نمایندگان اقلیت­ها درصد نمایندگان اقلیت تعداد اقلیت های حاضر
نخستین 1954 1266 178 5/14 30
سومین 1964 3040 372 2/12 53
چهارمین 1975 2885 270 4/9 54
پنجمین 1978 3497 381 9/10 54
ششمین 1983 2978 493 6/13 55
هشتمین 1993 2977 493 8/14 55
دهمین 2003 2985 415 9/13 55
یازدهمین 2008 2987 411 8/13 55

منبع: The name list of Deputies of The Eleventh National People’s Congress. http://news.sina.com.cn

3-براساس ماده­ی 20این قانون، هرگونه تصمیم­گیری در مورد نحوه­ی اجرای سیاست­ها و مقررات ابلاغی از سوی دولت مرکزی، برعهده­ی مقامات محلی گذاشته شده و آن­ها موظفند طی 60 روز پس از ابلاغ قانون مذکور نظر خود را در مورد چگونگی اجرای آن اعلام نمایند.

4-طبق ماده­ی 22این قانون، مجالس محلی مناطق خودمختار می­توانند مقررات خاصی برای اداره­ی منطقه، طبق نیازها و شرایط و فرهنگ منطقه، از جمله مقررات امنیت اجتماعی خاص خود را تصویب و پس از تدیید آن از سوی مقامات مرکز، به مورد اجرا بگذارند.

5-ساکنان مناطق خودمختار از امتیازات ویژه­ی اقتصادی هم­چون بن کالاهای مصرفی، یارانه­ی نقدی سالانه، پرداخت مالیات کم­تر، دریافت تسهیلات وام بانکی و سرمایه گذاری، و استفاده از فرصت­های شغلی در ادارت دولتی و... برخوردار می­شوند.

6-برخورداری از سهمیه­ی ویژه­ی آموزشی برای دانش آموزان مقاطع مختلف، دانشجویان دانشگاه­ها، و مراکز فنی و حرفه­ای، و رشته­های ورزشی، از جمله امتیازات آموزشی این مناطق است.

7-ساکنان این مناطق از اجرای سیاست تک فرزندی معاف بوده و می توانند دو فرزند داشته باشند. هم­چنین سن قانونی ازدواج برای آن­ها دو سال کم­تر از سن قانونی رسمی کشور است.

8-افراد ساکن در این مناطق حق دارند زبان گفتگو و آموزش خود را همان زبان اقلیت خود انتخاب کنند. و دولت موظف است از زبان و فرهنگ آن­ها حفظ و حراست نماید

9-اقلیت­های ساکن در مناطق خودمختار، می­توانند مراسم مذهبی، آداب و رسوم اجتماعی و ازدواج، آیین­ها و سنت­های فرهنگی و جشن­ها و فستیوال­های هنری خود را طبق فرهنگ خود اجرا کنند.

10-برای انجام پژوهش و تحقیق پیرامون تاریخ، فرهنگ، زبان، ادبیات، هنر و هم­چنین، حفظ و حراست از میراث­های تاریخی و فرهنگی اقلیت­های قومی دولت بودجه­های ویژه­ای در اختیار آن­ها قرار می­دهد.

11-حزب کمونیست چین برای آموزش، تربیت و آماده سازی کادر حزبی از میان اقلیت­ها بودجه­ی کلانی هزینه می­کند. طبق آمار رسمی، در سال 1988میلادی، حدود7/2میلیون نفر از کادرهای رسمی حزب از اقلیت­ها بودند که 9/6درصد از کل کادرهای سراسر کشور را تشکیل می­داد و نسبت به سال­های نخست تأسیس جمهوری خلق چین 54برابر شده بود.

12-دولت چین همه ساله برای بهبود زندگی مردم مناطق خودمختار اقلیت نشین و رشد و توسعه­ی اقتصادی و گسترش آموزش و توسعه­ی زیر ساخت­های اقتصادی این مناطق بودجه­های ویژه­ای اختصاص می­دهد. دولت مرکزی، افزون بر بودجه­های دولتی استان­های توسعه یافته­ی مناطق ساحلی شرق کشور را موظف کرده تا هر استان پیشرفته به عنوان استان معین یک استان در حال توسعه، امکانات و تسهیلات طرح­ها و بودجه­ی مورد نیاز آن­ها را به عنوان بخشی از بدهی مالیاتی خود تأمین کند.

چالش­های پیش روی سیاست اقلیت­های قومی چین

اگرچه حزب کمونیست و دولت چین با اجرای سیاست­های فوق در 6 دهه­ی گذشته توانسته تا حدودي از چالش­هاي مربوط به تنوع قومی به­كاهد و بحران­های قومیتی زیادی را پشت سر بگذارد، ولی ادامه­ی روند برخورد تحقیر و تبعیض آمیزی که از دوران امپراتوری[18] تا دوران جمهوری و حاکمیت کمونیست­ها با اقلیت­ها صورت گرفته است از یک سو، و افزایش خود آگاهی اقلیت­ها نسبت به حقوقشان و مداخله­ی عوامل و سازمان­های بین المللی حقوق بشری و افزایش دسترسی آن­ها به اطلاعات از سوی دیگر، زمینه را برای ایجاد چالش و بحران در میان اقلیت­های این کشور، به ویژه اویغورها و تبتی­ها فراهم ساخته است. عواملی هم­چون فقر اقتصادی؛ فقر آموزشی؛ عقب افتادگی و محرومیت تاریخی؛ احساس اشغال سرزمینی؛ فاصله­ی شدید رشد اقتصادی میان مناطق محروم اقلیت نشین غرب و مناطق توسعه یافته­ی ساحلی و شرق کشور؛ مهاجرت­های اجباری اقلیت­ها؛ کوچ و اسکان گسترده­ی هدفمند نژاد هان به مناطق اقلیت نشین با هدف برهم زدن جغرافیای جمعیتی؛ سرکوب شدید آزادی­های فردی و اجتماعی و مذهبی؛ تحقیر سازمان یافته­ی بومیان از سوی مهاجران و میهمانان نا خوانده­ی خَن؛ عدم مشارکت واقعی اقلیت­ها در تعیین سرنوشت خود؛ تبدیل شدن اقلیت­هایی که در گذشته در مناطق خود اکثریت بودند، به اقلیت در اثر اسکان دادن سازمان یافته­ی مهاجران خَن در این مناطق- براي نمونه مي­توان به استان مسلمان نشين سین­کیانگ اشاره كرد- عدم بهره­مندی اقلیت­ها از رشد سریع اقتصادی چین؛ اعمال محدودیت­های اعلام نشده­ی فرصت­های شغلی و آموزشی؛ و ده­ها نمونه­ی دیگر از تبعیض­ها و محرومیت­های اعمال شده علیه اقلیت­های قومی در این کشور، سیاست­های بعضا ظاهر سازانه­ی دولت و تلاش­های واقعی برای رفع اشکال­ها و نواقص موجود در مورد اقلیت­ها را زیر سئوال برده و در صورت عدم رسیدگی جدی به این معضلات، کشور چین و سیاست­هایش را با چالش جدی مواجه خواهد ساخت که به نظر می­رسد دولت این کشور به این مسایل آگاهی داشته و تلاش می­کند راه حل­های مناسب و منطقی برای آن­ها بیابد.  



[1] - ج.ام.ورستر و دیگران. ترجمه­ی محمود روغنی. اقلیت­­ها و تبعیض. انتشارات قصیه سرا. تهران.، چاپ اول-1384.ص 24.

[2] - Antony Smith. The Ethnic Origins of Nations. (Oxford, Basil Blackwell, 1986.) P. 24.

[3] - Lai Hongyi. China’s Ethnic Policies and Challenges. East Asia Policy. Vol. 1. No. 3.

[4] - Dru C. Gladney. Muslim Chinese, Ethnic Nationalism in The People’s Republic. Harvard University Press.US.1996.

[5] - idb.

[6] - ابراهیم، فِنگ جینگ یوان. الاسلام فی الصین. دار الهلال الازرق للنشر. هونغ کونغ. 2003.

[7] - سایت اینترنتی امور اقلیت­های دولت چین. WWW.seac.gov.cn

[8] - خانی، عادل. جایگاه اقلیت­های قومی در سیاست فرهنگی چین. ارایه شده در سمینار بررسی روابط فرهنگی ایران و شرق آسیا. برگزار شده توسط دانشگاه شهید بهشتی و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در سال 1385.

[9] - Lai Hongyi. Idb.

[10] - سایت رسمی وزارت فرهنگ چین.  WWW.mcprc.gov.cn

[11] - Zhongguo Renmin Yinhang.

[12] - کارل یاسپرس. ترجمه­ی احمد سمیعی. کنفوسیوس. انتشارات خوارزمی. 1363.

[13] - مجله­ی اقلیت­های قومی چین(China Nationalities Magazine) سال اول، شماره اول،-2003. به نقل از آمار کامپیوتری سرشماری سال 2000میلادی چین.

[14] - Under Populated Ethnic Gorupe.

[15] - مجله­ی اقلیت­های قومی چین. سال اول سال 2003.

[16] - آمار فوق مربوط به سرشماری سال 2000 چین بوده و از دایره المعارف چین استخراج شده است. China Encyclopedia. China Intercontinental Press. 2008

[17] - سایت اینترنتی امور اقلیت­های دولت چین. WWW.seac.gov.cn

[18] - در گذشته، چینی­ها به اقلیت­های نژادی ساکن در مناطق مرزی این کشور، اقوام بی تمدن وحشی و بربر می گقتند.