اقلیت های قومی چین
بخش 3- اقلیت های قومی چین
درآمد:
با توجه به وجود بیش از 5000 گروه قومي در190 كشور جهان( ج.ام. ورستر، ص 24، 1384)[1]، ايجاد همزيستي مسالمت آميز ميان دو مفهوم تعلقات قومي و تعلقات ملي و تعريف ارتباط منطقي بين هويت قومي و هويت ملي و اتخاذ سياستهاي كارشناسانه و مدبرانه، ميتواند زمينه ساز رشد و توسعهی متوازن و پايدار هر جامعهاي را به دنبال داشته باشد. و اگر هويت ملّي يك جامعه در برگيرندهی تعامل و تشريك هويت فردي، قومي و ملّي آن جامعه نباشد و تمايلات قوم گرايانه در طول گرايشات و تعلقات ملّي تعريف وپذيرفته نباشد؛ برآيند كنشهاي حاصل از هر يك نه تنها به توسعه و پايداري امنيّت ملّي و وحدت و همگرايي نخواهد انجاميد، بلكه تنش، تضاد و تقابل اين نيروها را درعرصههاي گوناگون به دنبال خواهد داشت.
تعریف مصطلح گروه قومی
برپايهی تعاريف موجود در علوم اجتماعي معاصر، يك گروه قومي داراي ويژگيهاي خاص خود است كه ممكن است با اكثريت جامعهاي كه در آن زيست ميكند متفاوت باشد. اين تفاوتها شامل دين، هويت قومي، كاست اجتماعي، منطقهي زيستي، زبان، مليت، تبار، نژاد، رنگ و فرهنگ میباشد. اين ويژگيها - هر كدام به تنهايي یا تركيبي از آنها - براي تعريف قوميت يا گروه قومي استفاده ميشود، اما به سختي ميتوان مهم ترين و ضروري ترين آنها را مشخص كرد( Antoni Smith, P. 24, 1986)[2].
ساختار قومیتی در چین
چين كشوري است با تمدن باستاني، پيشينهای كهن، آداب و سنن فرهنگي متنوع، با 6/9 ميليون كيلومتر مربع مساحت، با جمعيتي بالغ بر يك ميليارد و سيصد ميليون نفر که از 56 قوم و نژاد متنوع و رنگارنگ تشكيل شده است. این سرزمين پهناور، از گذشتههاي دور يكي از گاهوارهها و كانونهاي مهم فرهنگ و تمدن وهنر بشري بوده است. كشور چین، از هفت هزار سال پيشينهی تاريخي برخوردار است كه پنج هزار سال آن مدون و مستند موجود است. کشوری با نژادهای مختلف که تغییر و تحولات و آداب و عادتهای گذشته، به توسعهی تبادل فرهنگی بین آنان کمک کرده و زمینه را برای فراگیری نقاط قوت یکدیگر به منظور جبران ضعفها، و پیشرفت تمدن همهی اقوام ساکن در این سرزمین فراهم ساخته است. فرهنگ غنی و تمدن كهن و درخشان این ملت که آمیزهای از فرهنگهای مختلف و متنوع است، بر سایر فرهنگهاي بشري، به ویژه بر فرهنگ و هنر و تمدن وزبان كشورهاي همسايه خود از جمله شبه جزيرهی كره، ژاپن و ويتنام تأثير عميقي برجاي نهاده است. از این رو، آشنايي با اقليتهاي موجود در سرزمين چين، رهيافتها، سياستها و اقدامات دولت چين معاصر در برخورد با قوميتها، میتواند خواننده را با واقعیتهای تاریخی و اجتماعی مردم این سرزمین بیشتر آشنا سازد.
اقلیتهای به رسمیت شناخته شدهی چین از نگاه آمار
دولت چین، از ابتدا برای تعین هویت قومی و به رسمیت شناختن اقلیتهای نژادی موجود در این کشور، با تدوین سیاستی که تلفیقی از سه نوع سیاست:1- ویژگیهای چهارگانهی قومی تعیین شده از سوی استالین جهت رسمیت بخشیدن به اقوام، یعنی زبان مشترک؛ نحوهی زندگی مشترک، سرزمین مشترک؛ و روحیات مشترکی که در ویژگیهای مشترک خاص فرهنگ ملی آنان ظهور مییابد.2- تجربیات امپراتوران این کشور در برخورد با اقلیتهای قومی این کشور در گذشته. 3-رقابت حزب کمونیست با حزب ملی کونمینگ تانگ در دهههای 1930 و 1940 برای جذب و جلب حمایت اقلیتهای قومی بود، استفاده کرد( Lia Hongyi, East Asia policy, vol. 1 No.3)[3]. بر این اساس، از 56 نژاد به رسمیت شناخته شدهی موجود در کشور چین، جمعیت نژاد«خَن»-نژاد حاکم اکثریت- تقریبا 92درصد کل جمعیت این کشور را به خود اختصاص داده و جمعیت 55 نژاد دیگر، تنها کمی بیش از 8 درصد از جمعیت را تشکیل میدهند. اين گروههاي قومي عمدتا در شمال غرب، جنوب غرب و شمال شرق چین پراکنده هستند. از میان اقلیتهای قومی، بهجز اقوام«مَن» و «خویي» که از نظر زبانی با اکثریت «قوم خَن» زبان مشترکی دارند، 53 اقلیت ملی دیگر همگی زبان خاص خود را دارند.
هنگامی که دولت چین در اوایل دههی 1950، تصمیم گرفت تا براساس شرایطی، اقلیتهای قومی این کشور را تعیین و آنها را به رسمیت بشناسد، بیش از 400 قوم و نژاد از سرتاسر این کشور در خواست تعیین هویت و به رسمیت شناخته شدن آنان بهعنوان اقلیت قومی ثبت نام کردند. ولی پس از تحقیقات مفصل و مبسوطی که در مناطق مختلف این کشور صورت گرفت، در نخستین سرشماری عمومی که پس از روی کار آمدن جمهوری خلق چین و در سال 1953 صورت گرفت، تنها 41 اقلیت قومی به رسمیت شناخه شد. در سرشماری عمومی سال 1964 تعداد اقلیتهای قومی به 53 مورد رسید و در سرشماری عمومی سال 1982 این تعداد به 56 مورد افزایش یافت( Dru C. Gladney, Harvard Univerciti press, US. 1996)[4] . بنابراین، هنوز بیش از 344اقلیت قومی و نژادی در این کشور، همچنان در انتظار به رسمیت شناخته شدن از سوی دولت به سر می برند( idb[5].
اسامی اقلیتهای قومی
نام اقلیتهای کشور چین که از نظر دولت این کشور، ملیتهای چینی نامیده میشوند، عبارتند از : «خَن»، «مغولی»؛ «خویي»؛ «تبتی»؛ «ایغوری»؛ «میائو»؛ «ای»؛ «جووان»؛ «بو ای»؛ «کرهای»؛ «مَن»؛ «دونگ»؛ «یائو»؛ «بای»؛ «توجیا»؛ «خَنی»؛ «قزاق»؛ «دای»؛ «لی»؛ «لیشو»؛ «وای» «شیه»؛ «گائوسان»؛ «لاکو»؛ «شویی»؛ «دونگشیان»؛ «ناشی»؛ «جینبو»؛ «قرقیز»؛ «تو»؛ «داوور»؛ «مولائو»؛ «چیانگ»؛ «بولانگ»؛ «سالار»؛ «مائونان»؛ «مائولائو»؛ «شیبو»؛ «آچانگ»؛ «پومی»؛ «تاجیک»؛ «نو»؛ «ازبک»؛ «روس»؛ «عونک»؛ «شیکه«؛ «دهآن»؛ «بائوآن»؛ «یوگو»؛ «جین»؛ «تاتار»؛ «دولون»؛ «ار لنچون»؛ «خِه جِه»؛ «مَنبا»؛ «گهبا» و «جینئو».
از این 55 اقلیت قومی، 10 اقلیت مسلمان هستند که عبارتند از: خويی، تاجیک، قرقیز، قزاق، تاتار، اویغور، سالار، دونگشیان، بائوآن، و ازبک( ابراهیم فنگ جینگ یوان، هنگ کنگ 2003)[6].
گرایشهای دینی اقلیتهای قومی چین
در کشور چين، اديان مذاهب و باورهاي فكري گوناگوني رواج دارد كه عمدهی آنها عبارتند از: بودايي، دائويي، اسلام، مسيحي و يهودي. نکتهی قابل ذکر این استکه، بیشتر اقليتهاي قومي این کشور داراي اعتقادات مذهبي و باورهاي ديني بوده و برخي از آنها نيز به آيينها، كيشها و باورهای کهن سنتی و عامیانهی بومی اعتقاد دارند. براي نمونه، اغلب نژاد تبتی به آيين بودايی لامايي اعتقاد دارند. افزون بر تبتیها، برخي از سایر اقوام نیز همچون مغولي، تو، يوگور، منبا، پريمي، و ناشي، به آيين بوداي لامايي معتقدند. برخي دیگر مانند اقوام داي، بلانگ، دهآنگ و بخشي از قوم وا؛ پیرو آيين بودايی ماهايانا هستند. و ده اقليت قومي همچون هوی، اويغور، قزاق، دونگشيانگ، بائوآن، سالار، قرقيز، تاتار، ازبك و تاجيك پیرو دين اسلام بوده و گروهی از اقوام يي، ميائو، لاهو، جينگپو، و ليسو، به مسيحيت اعتقاد دارند. روسها و عدهاي از قوم اونكي پیرو آيين ارتودوكس هستند. در ميان برخی از اقليتهاي قومي مانند دلونگ، نو، وا، جينگپو، گائوشان، اوروچن، و لوبا نيز به ارواح، نياپرستي و طبيعت پرستي و ساير باورهاي پيشينيان رواج دارد( www. Seac. Gov. cn.)[7].
پراکندگی محل سکونت اقلیتهای قومی در چین
هرچند شمار جمعيت اقليتهاي قومي چین نسبت به جمعیت نژاد خَن(اکثریت) اندك است، اما پراكندگي جغرافياي محل سکونت آنان بسيار گسترده است. اقلیتها، تقریبا در تمامی استانها، نواحي خودمختار و چهار شهر مستقل زير نظر دولت مركزي چين- پكن، شانگهاي، تيَنجين، چونگچينگ- پراكنده هستند، ولی عمدتا در استانها و مناطق مرزی و خودمختار مغولستان داخلي، سينكيانگ، نينگشيا، گوانگشي، تبت، يون نن، گوييجو، چينگهاي، سيچوان، گَنسو، ليائونينگ، جيلين، خونَن، خوبِي، و جزاير خَينَن و تايوان سكونت و عمدتا در 12 استان غربی، مستقر هستند.
مناطق محل سكونت این اقليتها از نظر مساحت بسيار وسيع و از لحاظ منابع معدني و ذخاير زيرزميني بسيار غني و متنوع است. مساحت كل مناطق خودگردان اقليتهاي قومي چين تا پايان سال1997 ميلادي، بیش از 6162900 كيلومتر مربع، معادل2/64 درصد كل مساحت كشور چين را تشكيل ميدهد.
سیاست دولت چین برای ادارهی مناطق اقلیت نشین
به نظر میرسد، دولت چين، با رويكردی« ابزارگرايانه» و در راستاي توجه جدي به توسعهی هماهنگ و متوازن اقتصادي، سياسي، فرهنگي و اجتماعي خويش؛ براي رشد و توسعهی متوازن فعاليتهاي فرهنگي در داخل و خارج از کشور اهميت زيادي قائل است. برای رسیدن به اين هدف، پكن تلاش كرده است تا سياست تنوع گرايي قومی و فرهنگي متناسب با نيازهاي امروزین جامعه، توأم با استراتژي و راهبردي كارآمد و مشخص براي داخل كشور و نيز عرصهی بين المللي طراحي و تدوين كرده و به پيش ميبرد و در زمینههای فرهنگی و گسترش تفاهم و دوستي و درك متقابل و همزیستی متقابل میان اقلیتهای قومی داخل کشور و ساير ملل در عرصهی جهانی دست يافته است( خانی، عادل، 1385)[8].
قانون مناطق خودمختار چین در نخستین سالهای تأسیس جمهوری خلق چین نيز بر همین مبنا تهیه و تنظیم و ابلاغ گردید. براساس این قانون، دولت چین به مناطقی که 20درصد از جمعیت آن را افراد یک یا چند اقلیت قومی تشکیل دهند، به آن منطقه، منطقهی خودمختار اقلیت نشین اطلاق میشود كه از امتیازات و اختیارات خاص برخوردار است. این سیاست، در دههی1950 بنیانی برای ایجاد تعادل میان وحدت و یکپارچگی ملی و همزیستی مسالمت آمیز بین اقلیتهای قومی و اکثریت نژاد خَن شد. اگرچه این سیاست در دههی1960 و نیمهی نخست دههی1970میلادی(دوران انقلاب فرهنگی)، در اثر پافشاری مائو بر یکپارچگی اجباری اقلیتها زیر سئوال رفت، ولی در دههی1980 وشروع اجرای اصلاحات و همچنين، نیمهی نخست دههی1990، دوباره مورد تأکید قرار گرفت، هرچند با گرایشهای اقتصادی و فرهنگی بیشتر.
قانون جدید مناطق خودمختار، نخست در سال1984 ابلاغ و در سال 2001 مورد بازبینی قرار گرفت. طبق مادهی12 این قانون، در مناطق(استانها)، شهرها، شهرستانها، بخشها و قصباتی که یک یا چند اقلیت قومی بهصورت متمرکز زندگی میکنند، قانون خود مختاری اقلیتهای قومی به اجرا گذاشته میشود. بر این اساس، تا پایان سال 2020میلادی، در چین 154 منطقهی خودمختار، شامل 5 استان، 30 حوزهی شهری، 119بخش و 1256دهستان و قصبهی خودمختار بهوجود آمد که عالیترین پستهای اجرایی و مدیریتی این مناطق در اختیار رهبران اقیلتهای موجود در این مناطق بود. در سرتاسر این کشور، 44 اقلیت قومی از 55قوم موجود، دارای منطقهی خودمختار متعلق به خود هستند(Lia Hongyi, idb.)[9].
اطلاعات مربوط به پنج منطقه(استان) خودمختار چین
نام منطقه | تاریخ تأسیس | نام مرکز | مساحت(1000ک) | جمعیت(میلیون) | جمعیت اقلیت | درصد اقلیت |
مغولستان داخلی | اول می1947 | هوهوت | 183/1 | 9/23 | 2/5 | 6/21 |
منطقه سین کیانگ | اکتبر 1955 | ارومچی | 650/1 | 1/20 | 1/12 | 4/60 |
جووانگ گوانگشی | مارس 1958 | نانینگ | 236 | 25/49 | 0/19 | 54/38 |
نینگ شیا | اکتبر 1958 | اینچوان | 4/66 | 96/5 | 1/2 | 98/35 |
منطقه تبت | سپتامبر1965 | لهاسا | 228/1 | 76/2 | 6/2 | 48/93 |
منبع: Chinese Statistical Year Book. 2006.
دولت چين، با نگاه به عملكرد و تجربيات حكومتهاي پیشین این کشور در قبال اقليتها؛ با برنامهريزي در جهت تحول، رشد و توسعهی پايدار و متوازن همهی اقوام و براي پاسخگويي صحيح و منطبق با نيازهاي فرهنگي و سياسي اقليتهاي قومي، به تدریج اقدام به تدوين و ابلاغ منشور و سياستهاي دهگانه در مورد اقليتهاي قومي به شرح زیر نموده است:
1- برابري و همبستگي قومي؛
2- خودمختاري و خودگردانی مناطق اقليت نشين؛
3- تربيت نيروي انساني متخصص بومي براي استفاده در مناطق محل سکونت اقليتهاي قومي؛
4- افزايش، رشد و توسعهی ساختار و بنیانهای اقتصادي مناطق اقليت نشین؛
5- رشد و توسعهی آموزشي و فرهنگي سکونتگاههای اقليتهاي قومي؛
6- تضمين بهكارگيري و رشد زبان و خطوط اقليتهاي قومي؛
7- احترام به آداب و رسوم و سنن اقليتهاي قومي؛
8- احترام به آزادي اعتقادات و باورهاي ديني اقليتهاي قومي؛
9- اجرای سياست ارتباط با شخصيتها و بزرگان اقليتهاي قومي براساس منافع ملي و حزبي دولت چين؛
10- و اجراي سياست نوسازي سوسياليستي و اصلاحات مردم سالارانه( www.mcprc.gov.cn)[10].
افزون بر سیاستهای اعلام شدهی فوق، دولت چين براي جلب اعتماد اقليتهاي قومي و ترويج حس برابري قومي و حفظ يكپارچگي و حاكميت ملي در ميان اقوام گوناگون این سرزمين؛ در فرايندي تدريجي و كنترل شده، به نيازهاي فرهنگي و سياسي اقليتهاي قومي درچارچوب منافع ملي چين پاسخ گفته و اقدامات قابل توجه و پرمعنايي را طراحي و اجرا كرده است. يكي از اين اقدامات ارزنده را ميتوان در شكل طراحي و چاپ و انتشار اسكناس رايج در چين مشاهده كرد. دولت چين در راستاي وصول به اهداف پيش گفته، عبارت چيني« بانك خلق چين[11]» و واحد هر اسكناس رايج در این کشور را، افزون بر زبان چینی، به زبان سه اقليت مهم قومي این کشور، يعني زبان قوم 17ميليوني«جوانگ» ساكن استان گوانگشي در جنوب چين، زبان تركي اويغوري با جمعيت قريب به10ميليون نفر ساكن منطقهی سينكيانگ، زبان تبتي با جمعيت 5/4 ميليون نفري ساكن ايالت تبت، و زبان مغولي با جمعيت 8/4 ميليون نفري ساكن منطقهی مغولستان داخلي، در صفحه پشت هر اسكناس درج كرده و تصاويري از اقليتهاي قومي را بر روي اسكناس-های رايج کشور به چاپ رسانده است( کارل یاسپرس، خوارزمی، 1363)[12].
میزان رشد جمعیت اقلیتهای قومی
براساس نخستین سرشماری که از اقلیتهای چین در سال 1953میلادی صورت گرفت، میزان جمعیت اقلیتهای پنجاه و پنج گانهی این کشور 34 میلیون و 138هزار نفر بود. براساس سرشماری سال 2000میلادی صورت گرفته از اقلیتها طی پنجاه سال گذشته، میزان جمعیت اقليتهاي اين كشور به دوبرابر یعنی 104میلیون و 500هزار نفر افزایش یافته است، این درحالی است که میزان جمعیت نژاد خَن(اکثریت)، 10/1 برابر شده است.
براساس سرشماری سال 1953، تنها 10 اقلیت، جمعیتی بیش از یک میلیون نفر داشتند، در حالی که این تعداد در سرشماری سال 2000به 18 مورد رسیده است. در نخستین سرشماری اقلیت با جمعیت بیش از 10 میلیون تنها یک مورد آنهم اقلیت جووانگ بود، ولی پس از پنجاه سال جمعیت اقلیت مَن هم از مرز 10 میلیون گذشته و اقلیتهای خوی، میائو و اویغور نیز به این مرز نزدیک شدهاند. طبق سرشماری سال2005میلادی، 18 قوم دارای جمعیتی بالای یک میلیون تا 10 میلیون نفر، 17 اقلیت دارای جمعیتی بین 100هزار تا یک میلیون نفر، و 20 اقلیت نژادی دارای جمعیتی بین 10هزار تا 100هزار نفر هستند. کوچکترین اقلیت از نظر جمعیت، قوم لهوبا با 2965نفر جمعیت به شمار میرود( China Nationalities Magazine, year1,No. 1, 2003)[13].
از میان 55 اقلیت قومی این کشور، 22 اقلیت وجود دارد که جمعیت هرکدام از آنها کمتر از 100هزار نفر است و 2 اقلیت دیگر هستند که جمعیت مجموع آنها حدود 650هزار نفر است که اصطلاحا از آنها به گروههای نژادی زیر جمعیت[14] نام برده میشود( idb.)[15].
اقلیتهای نژادی چين،(به فارسي و لاتين)،میزان جمعيت و علایم اختصاري آنها[16] | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
( براساس سرشماري عمومي سال 2000 ميلادي چین.استخراج شده از دایره المعارف چین. )
سیاست اعطای خود مختاری به مناطق اقلیت نشین
« نظام خودگرداني ويژهی مناطق اقليتهاي قومي» يكي از ساختارهاي مهم سياسي و از سياستهاي اساسي دولت چين است كه برپايهی شرايط واقعي این کشور اتخاذ شده است. براساس این سیاست، هر منطقه از کشور(استان، شهر، شهرستان، بخش، دهستان و روستا) که جمعیت یکی از اقلیتهای به رسمیت شناخته شده دارای بیشترین میزان جمعیت باشد، آن منطقه منطقهی خودمختار آن اقلیت خاص شمرده شده و مدیریت عالی منطقه به آن سپرده شده و اغلب مدیران دولتی منطقه از اعضای آن قوم و نژاد انتخاب میشوند( www,seac.gov.cn.)[17].
از ميان 55 اقليت قومي در سراسر چين،44 اقليت داراي منطقهی خودمختار مربوط به خود هستند. بر این اساس، 75 درصد از كل جمعيت اقليتهاي قومي چين از ساختار مدیریت خودگردان در مناطق اقليت نشین برخوردارند و مساحت مناطق دارای مدیریت خودمختار اقليتهاي قومي، 64 درصد از كل مساحت این كشور را تشكيل ميدهد.
امتیازهای در نظر گرفته شده برای اقلیتهای قومی
دولت چین، با اجرای سیاست خودمختاری مناطق اقلیت نشین و به منظور جلب اعتماد اقلیتهای مختلف، برای ساکنان این مناطق تسهیلات و امتیازات مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و آموزشی در نظر گرفته است که به برخی از آنها اشاره میشود.
1-براساس مادهی 17 از قانون مناطق خودمختار اقلیت نشین، بالاترین مقام اجرایی(منطقه-استان، شهر، شهرستان، بخش و دهستان) منطقهی خودمختار، همچنین، رییس یا معاون مجلس و شورای محلی میبایست از همان اقلیت نژادی انتخاب شود.
2-تعداد نمایندگان مناطق خودمختار اقلیت نشین در مجالس محلی و کنگرهی ملی خلق چین، در مقایسه با نژاد خَن(اکثریت) و نسبت به جمعیت اقلیت مذکور، بیشتر خواهد بود. بر همین اساس است که سهم اقلیتهای قومی در مجالس محلی و کنگرهی خلق چین از حداقل4/9درصد در سال 1975 به حدود 14درصد در سال 1988 و 1993افزایش یافت و این میزان در سالهای 2003و 2008 به 8/13درصد رسید که نسبت به4/8درصد جمعیت اقلیتها خیلی بالاتر است.
تعداد نمایندگان اقلیتهای قومی در ادوار مختلف کنگرهی ملی خلق چین
دوره کنگره خلق | سال | تعدادکل نمایندگان | تعداد نمایندگان اقلیتها | درصد نمایندگان اقلیت | تعداد اقلیت های حاضر |
نخستین | 1954 | 1266 | 178 | 5/14 | 30 |
سومین | 1964 | 3040 | 372 | 2/12 | 53 |
چهارمین | 1975 | 2885 | 270 | 4/9 | 54 |
پنجمین | 1978 | 3497 | 381 | 9/10 | 54 |
ششمین | 1983 | 2978 | 493 | 6/13 | 55 |
هشتمین | 1993 | 2977 | 493 | 8/14 | 55 |
دهمین | 2003 | 2985 | 415 | 9/13 | 55 |
یازدهمین | 2008 | 2987 | 411 | 8/13 | 55 |
منبع: The name list of Deputies of The Eleventh National People’s Congress. http://news.sina.com.cn
3-براساس مادهی 20این قانون، هرگونه تصمیمگیری در مورد نحوهی اجرای سیاستها و مقررات ابلاغی از سوی دولت مرکزی، برعهدهی مقامات محلی گذاشته شده و آنها موظفند طی 60 روز پس از ابلاغ قانون مذکور نظر خود را در مورد چگونگی اجرای آن اعلام نمایند.
4-طبق مادهی 22این قانون، مجالس محلی مناطق خودمختار میتوانند مقررات خاصی برای ادارهی منطقه، طبق نیازها و شرایط و فرهنگ منطقه، از جمله مقررات امنیت اجتماعی خاص خود را تصویب و پس از تدیید آن از سوی مقامات مرکز، به مورد اجرا بگذارند.
5-ساکنان مناطق خودمختار از امتیازات ویژهی اقتصادی همچون بن کالاهای مصرفی، یارانهی نقدی سالانه، پرداخت مالیات کمتر، دریافت تسهیلات وام بانکی و سرمایه گذاری، و استفاده از فرصتهای شغلی در ادارت دولتی و... برخوردار میشوند.
6-برخورداری از سهمیهی ویژهی آموزشی برای دانش آموزان مقاطع مختلف، دانشجویان دانشگاهها، و مراکز فنی و حرفهای، و رشتههای ورزشی، از جمله امتیازات آموزشی این مناطق است.
7-ساکنان این مناطق از اجرای سیاست تک فرزندی معاف بوده و می توانند دو فرزند داشته باشند. همچنین سن قانونی ازدواج برای آنها دو سال کمتر از سن قانونی رسمی کشور است.
8-افراد ساکن در این مناطق حق دارند زبان گفتگو و آموزش خود را همان زبان اقلیت خود انتخاب کنند. و دولت موظف است از زبان و فرهنگ آنها حفظ و حراست نماید
9-اقلیتهای ساکن در مناطق خودمختار، میتوانند مراسم مذهبی، آداب و رسوم اجتماعی و ازدواج، آیینها و سنتهای فرهنگی و جشنها و فستیوالهای هنری خود را طبق فرهنگ خود اجرا کنند.
10-برای انجام پژوهش و تحقیق پیرامون تاریخ، فرهنگ، زبان، ادبیات، هنر و همچنین، حفظ و حراست از میراثهای تاریخی و فرهنگی اقلیتهای قومی دولت بودجههای ویژهای در اختیار آنها قرار میدهد.
11-حزب کمونیست چین برای آموزش، تربیت و آماده سازی کادر حزبی از میان اقلیتها بودجهی کلانی هزینه میکند. طبق آمار رسمی، در سال 1988میلادی، حدود7/2میلیون نفر از کادرهای رسمی حزب از اقلیتها بودند که 9/6درصد از کل کادرهای سراسر کشور را تشکیل میداد و نسبت به سالهای نخست تأسیس جمهوری خلق چین 54برابر شده بود.
12-دولت چین همه ساله برای بهبود زندگی مردم مناطق خودمختار اقلیت نشین و رشد و توسعهی اقتصادی و گسترش آموزش و توسعهی زیر ساختهای اقتصادی این مناطق بودجههای ویژهای اختصاص میدهد. دولت مرکزی، افزون بر بودجههای دولتی استانهای توسعه یافتهی مناطق ساحلی شرق کشور را موظف کرده تا هر استان پیشرفته به عنوان استان معین یک استان در حال توسعه، امکانات و تسهیلات طرحها و بودجهی مورد نیاز آنها را به عنوان بخشی از بدهی مالیاتی خود تأمین کند.
چالشهای پیش روی سیاست اقلیتهای قومی چین
اگرچه حزب کمونیست و دولت چین با اجرای سیاستهای فوق در 6 دههی گذشته توانسته تا حدودي از چالشهاي مربوط به تنوع قومی بهكاهد و بحرانهای قومیتی زیادی را پشت سر بگذارد، ولی ادامهی روند برخورد تحقیر و تبعیض آمیزی که از دوران امپراتوری[18] تا دوران جمهوری و حاکمیت کمونیستها با اقلیتها صورت گرفته است از یک سو، و افزایش خود آگاهی اقلیتها نسبت به حقوقشان و مداخلهی عوامل و سازمانهای بین المللی حقوق بشری و افزایش دسترسی آنها به اطلاعات از سوی دیگر، زمینه را برای ایجاد چالش و بحران در میان اقلیتهای این کشور، به ویژه اویغورها و تبتیها فراهم ساخته است. عواملی همچون فقر اقتصادی؛ فقر آموزشی؛ عقب افتادگی و محرومیت تاریخی؛ احساس اشغال سرزمینی؛ فاصلهی شدید رشد اقتصادی میان مناطق محروم اقلیت نشین غرب و مناطق توسعه یافتهی ساحلی و شرق کشور؛ مهاجرتهای اجباری اقلیتها؛ کوچ و اسکان گستردهی هدفمند نژاد هان به مناطق اقلیت نشین با هدف برهم زدن جغرافیای جمعیتی؛ سرکوب شدید آزادیهای فردی و اجتماعی و مذهبی؛ تحقیر سازمان یافتهی بومیان از سوی مهاجران و میهمانان نا خواندهی خَن؛ عدم مشارکت واقعی اقلیتها در تعیین سرنوشت خود؛ تبدیل شدن اقلیتهایی که در گذشته در مناطق خود اکثریت بودند، به اقلیت در اثر اسکان دادن سازمان یافتهی مهاجران خَن در این مناطق- براي نمونه ميتوان به استان مسلمان نشين سینکیانگ اشاره كرد- عدم بهرهمندی اقلیتها از رشد سریع اقتصادی چین؛ اعمال محدودیتهای اعلام نشدهی فرصتهای شغلی و آموزشی؛ و دهها نمونهی دیگر از تبعیضها و محرومیتهای اعمال شده علیه اقلیتهای قومی در این کشور، سیاستهای بعضا ظاهر سازانهی دولت و تلاشهای واقعی برای رفع اشکالها و نواقص موجود در مورد اقلیتها را زیر سئوال برده و در صورت عدم رسیدگی جدی به این معضلات، کشور چین و سیاستهایش را با چالش جدی مواجه خواهد ساخت که به نظر میرسد دولت این کشور به این مسایل آگاهی داشته و تلاش میکند راه حلهای مناسب و منطقی برای آنها بیابد.
[1] - ج.ام.ورستر و دیگران. ترجمهی محمود روغنی. اقلیتها و تبعیض. انتشارات قصیه سرا. تهران.، چاپ اول-1384.ص 24.
[2] - Antony Smith. The Ethnic Origins of Nations. (Oxford, Basil Blackwell, 1986.) P. 24.
[3] - Lai Hongyi. China’s Ethnic Policies and Challenges. East Asia Policy. Vol. 1. No. 3.
[4] - Dru C. Gladney. Muslim Chinese, Ethnic Nationalism in The People’s Republic. Harvard University Press.US.1996.
[5] - idb.
[6] - ابراهیم، فِنگ جینگ یوان. الاسلام فی الصین. دار الهلال الازرق للنشر. هونغ کونغ. 2003.
[7] - سایت اینترنتی امور اقلیتهای دولت چین. WWW.seac.gov.cn
[8] - خانی، عادل. جایگاه اقلیتهای قومی در سیاست فرهنگی چین. ارایه شده در سمینار بررسی روابط فرهنگی ایران و شرق آسیا. برگزار شده توسط دانشگاه شهید بهشتی و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در سال 1385.
[9] - Lai Hongyi. Idb.
[10] - سایت رسمی وزارت فرهنگ چین. WWW.mcprc.gov.cn
[11] - Zhongguo Renmin Yinhang.
[12] - کارل یاسپرس. ترجمهی احمد سمیعی. کنفوسیوس. انتشارات خوارزمی. 1363.
[13] - مجلهی اقلیتهای قومی چین(China Nationalities Magazine) سال اول، شماره اول،-2003. به نقل از آمار کامپیوتری سرشماری سال 2000میلادی چین.
[14] - Under Populated Ethnic Gorupe.
[15] - مجلهی اقلیتهای قومی چین. سال اول سال 2003.
[16] - آمار فوق مربوط به سرشماری سال 2000 چین بوده و از دایره المعارف چین استخراج شده است. China Encyclopedia. China Intercontinental Press. 2008
[17] - سایت اینترنتی امور اقلیتهای دولت چین. WWW.seac.gov.cn
[18] - در گذشته، چینیها به اقلیتهای نژادی ساکن در مناطق مرزی این کشور، اقوام بی تمدن وحشی و بربر می گقتند.