چالش های پیش روی سیاست اقلیت های قومی چین
چالشهای پیش روی سیاست اقلیتهای قومی چین
اگرچه حزب کمونیست و دولت چین با اجرای سیاستهای فوق در 6 دههی گذشته توانسته تا حدودي از چالشهاي مربوط به تنوع قومی بهكاهد و بحرانهای قومیتی زیادی را پشت سر بگذارد، ولی ادامهی روند برخورد تحقیر و تبعیض آمیزی که از دوران امپراتوری[1] تا دوران جمهوری و حاکمیت کمونیستها با اقلیتها صورت گرفته است از یک سو، و افزایش خود آگاهی اقلیتها نسبت به حقوقشان و مداخلهی عوامل و سازمانهای بین المللی حقوق بشری و افزایش دسترسی آنها به اطلاعات از سوی دیگر، زمینه را برای ایجاد چالش و بحران در میان اقلیتهای این کشور، به ویژه اویغورها و تبتیها فراهم ساخته است. عواملی همچون فقر اقتصادی؛ فقر آموزشی؛ عقب افتادگی و محرومیت تاریخی؛ احساس اشغال سرزمینی؛ فاصلهی شدید رشد اقتصادی میان مناطق محروم اقلیت نشین غرب و مناطق توسعه یافتهی ساحلی و شرق کشور؛ مهاجرتهای اجباری اقلیتها؛ کوچ و اسکان گستردهی هدفمند نژاد هان به مناطق اقلیت نشین با هدف برهم زدن جغرافیای جمعیتی؛ سرکوب شدید آزادیهای فردی و اجتماعی و مذهبی؛ تحقیر سازمان یافتهی بومیان از سوی مهاجران و میهمانان نا خواندهی خَن؛ عدم مشارکت واقعی اقلیتها در تعیین سرنوشت خود؛ تبدیل شدن اقلیتهایی که در گذشته در مناطق خود اکثریت بودند، به اقلیت در اثر اسکان دادن سازمان یافتهی مهاجران خَن در این مناطق- براي نمونه ميتوان به استان مسلمان نشين سینکیانگ اشاره كرد- عدم بهرهمندی اقلیتها از رشد سریع اقتصادی چین؛ اعمال محدودیتهای اعلام نشدهی فرصتهای شغلی و آموزشی؛ و دهها نمونهی دیگر از تبعیضها و محرومیتهای اعمال شده علیه اقلیتهای قومی در این کشور، سیاستهای بعضا ظاهر سازانهی دولت و تلاشهای واقعی برای رفع اشکالها و نواقص موجود در مورد اقلیتها را زیر سئوال برده و در صورت عدم رسیدگی جدی به این معضلات، کشور چین و سیاستهایش را با چالش جدی مواجه خواهد ساخت که به نظر میرسد دولت این کشور به این مسایل آگاهی داشته و تلاش میکند راه حلهای مناسب و منطقی برای آنها بیابد.
[1] - در گذشته، چینیها به اقلیتهای نژادی ساکن در مناطق مرزی این کشور، اقوام بی تمدن وحشی و بربر می گقتند.