نظام آموزش و پرورش در چین معاصر

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۶ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۱:۳۰ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی « = بخش2-نظام آموزش و پرورش در چین معاصر = == ''گسترده ترین سیستم آموزش و پرورش جهان'' == تا سال1860میلادی، کشور چین تنها با سیستم آموزشی سنتی این کشور که بیش از دو هزار سال در این سرزمین سابقه داشته و اجرا می شده آشنا بود. در نیمه­ی دوم قرن نوزدهم بود که...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

بخش2-نظام آموزش و پرورش در چین معاصر

گسترده ترین سیستم آموزش و پرورش جهان

تا سال1860میلادی، کشور چین تنها با سیستم آموزشی سنتی این کشور که بیش از دو هزار سال در این سرزمین سابقه داشته و اجرا می شده آشنا بود. در نیمه­ی دوم قرن نوزدهم بود که مردم چین با سیستم آموزشی مدرن غرب آشنا شدند. در این دوران، با ورود نیروهای نظامی و میسیونرهای مسیحی غرب، دولت امپراتوری چینگ تصمیم گرفت تعدادی از دانشجویان چینی را برای تحصیل در غرب، به اروپا اعزام کند. نخستین گروه از دانشجویان چینی برای ادامه­ی تحصیل عازم فرانسه و انگلستان شدند. و همین دانشجویان بودند که پس از فارغ التحصیلی و بازگشت به چین، پایه­های جنبش و انقلابی را نهادند که در سال 1911میلادی، منجر به سقوط سیستم امپراتوری و جایگزین شدن نظام جمهوری گردید.

به هرحال، علی­رغم این اعزام­های دانشجویی به غرب و آشنایی با سیستم مدرن آموزشی، تغییر سیستم آموزشی چین در سال 1905میلادی بود که صورت گرفت و سیستم سنتی آموزشی تقریبا کنار گذاشته شد. ولی در عین حال، برای چندین دهه از قرن بیستم، گروهی از مردم و دست اندرکاران آموزشی کشور هم­چنان، به همان رویه­ی سابق آموزشی ادامه داده و گروهی نیز که عمدتا از سوی میسیونرهای مسیحی حمایت می­شدند و یا در مدارسی که توسط خود میسیونرها مدیریت می­شد، سیستم آموزشی مدرن غربی را به مورد اجرا می­گذاشتند.

پس از روی کار آمدن جمهوری چین در سال 1911، تا استقرار جمهوری کمونیستی خلق چین در سال 1949، به دلیل درگیر بودن دولت­ها و نیمه دولت­های حاکم بر این کشور در جنگ­های داخلی، جنگ ضد ژاپنی و جنگ جهانی اول و دوم، هرگز فرصتی برای اصلاح کامل ساختار آموزشی و مدرن سازی آن پیش نیامد. پس از روی کار آمدن جمهوری خلق چین و فارغ شدن کشور از هرج و مرج و استقرار نسبی ثبات بود که فرصت لازم برای اصلاح ساختار و سیستم آموزشی فراهم گردید. اگرچه این ثبات سیستم آموزشی هم در دوران انقلاب فرهنگی(1966-1976)، بار دیگر دچار آشفتگی شد. اگرچه در دوران مائو برای کاهش بی­سوادی و فراگیر کردن آموزش تلاش فراوانی به عمل آمد و جوانان داوطلب با سازماندهی اعضای گاردسرخ مائو برای سواد آموزی تا اقصی نقاط این کشور گسیل شده و نرخ با سوادان را نسبت به قبل به­صورت معجزه آسایی افزایش دادند، ولی تنها پس از اجرای سیاست اصلاحات و در اواخر دهه­ی1970و اوایل دهه­ی 1980بود که دولت این کشور با اصلاح اساسی سیستم و ساختار آموزشی، مقررات و قوانین و دستورالعمل­های مناسب و مدرن و استاندارد آموزشی را در این کشور به­کار گرفت و این روند در دهه­ی1990نیز ادامه یافت تا این­که نرخ باسوادی از 20 درصد پیش از سال1949، به بیش از 94درصد(نرخ با سوادی میان افراد میان 15تا24 سال به 99درصد رسیده و چین را در ردیف92 از میان 180کشور جهان قرار داده است)

(China’s Quiet Education Revolution, 2010)

در حال­حاضر و نرخ ثبت نام از کودکان در سن مدرسه به 9/99درصد رسیده و بیش از200میلیون دانش آموز و دانشجو درمدارس و دانشگاه­ها و در سطوح مختلف آموزشی و به اشکال گوناگون تحت آموزش و پرورش تمام وقت و یا نیمه وقت و آموزش بزرگسالان قرار دارند. این جمعیت عظیم دانش آموزی و دانشجویی موجب شده تا کشور چین نه تنها پرجمعیت ترین کشورجهان از نظر جمعیت به شمار آید، بلکه عظیم­ترین و گسترده­ترین سیستم و شبکه­ی آموزشی و دانش­آموزی جهان را نیز به خود اختصاص دهد. در عین حال، در این کشور بیش از 70میلیون نفر بی سواد 15سال به بالا وجود دارد که دو سوم آنان را زنان تشکیل می­دهند و اغلب در مناطق محروم و صعب العبور اقلیت نشین روستایی زندگی می­کنند. (همان) طبق آمار، هزینه­های سرانه­ی آموزشی سالانه در شهرهای توسعه یافته مانند پکن و شانگهای 18 برابر مناطق و استان­های محروم و توسعه نیافته است. لذا دولت درصدد است تا سیستم آموزش اجباری 9 ساله را در این مناطق به 12 سال افزایش دهد.

شش دهه توسعه و تحول در آموزش و پرورش چین( 1949 تا 2009میلادی)

پيشبرد و توسعه­ی اصلاحات اقتصادی و تداوم و تكميل سياست درهای باز، توسعه­ی تجارت خارجی، حفظ ثبات و آرامش سياسی و اجتماعی، همراه با دستیابی به وحدت و يكپارچگی ملی، از سال 1978كه سیاست اصلاحات اقتصادی آغاز شد تا به امروز، محور تغييرات ساختاری و جوهری همه جانبه­ی چين بوده‌است. ولی این تغییر و تحولات اقتصادی هرگز چينی‌ها را از توجه به اهداف و مصالح ملی غافل نكرده و هماهنگ با رشد اقتصادی، توسعه­ی بنیادین آموزش به­عنوان زیر بنایی­ترین تغییرات اجتماعی، مورد تأکید فراوان بوده است. در این خصوص، نگاه دولت و حزب به سیاست­های آموزشی و نظارت­ و حمایت­ ویژه از بخش آموزش و پژوهش و تدوین برنامه­های توسعه­ای، به ویژه در دهه­های اخیر، نگاهی راهبردی، نو­گرایانه، دوراندیشانه، و کاربردی بوده است تا این کشور بتواند با تربیت متخصصان و تأمین منابع انسانی مورد نیاز جامعه­ی توسعه یافته­ی فردای چین، پایداری این توسعه و پیشرفت را تضمین نماید. لذا طی چند دهه­ی گذشته، دولت این کشور موفق شده است با استفاده از فناوري نوين، و بسیج امکانات و سرمايه و دانش فني و مديريت داخلی و خارجی و اصلاح مقررات آموزشی كشور، و هم­چنین، اعمال سياست‌های تشويقی و ارایه­ی تسهيلات ويژه، منابع مادی و معنوی آموزشی، پژوهشی وتحقیقاتی را در قالب راهبرد توسعه­ی بخش آموزش به چين سرازير كند. اين حركت و سیاست دور‌انديشانه­ی دولت، زمينه‌های  توسعه­ی بخش آموزش و تربیت نسل جديدی از  مديران چين را به خوبی  فراهم ساخته  است. (گزارش دریافتی از رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در پکن،1389)

مدیریت آموزش و پرورش در چین

در کشور چین، سیستم مدیریت بر بخش آموزش این کشور دولتی است و وزارت آموزش این کشور که بالاترین مرجع و نهاد مسئول آموزش است و زیر نظر شورای دولتی فعالیت می­کند، متولی امر آموزش از پیش دبستانی گرفته تا پایان تحصیلات دانشگاهی در سرتاسر کشور به­شمار می­رود.

وظایف و مسئولیت­ها و اختیارات وزارت آموزش و پرورش چین عبارتند از: تهیه و تدوین و ارایه­ی سیاست­های آموزشی؛ تهیه، تدوین و ابلاغ قوانین و مقررات آموزشی؛ هدایت و مدیریت و نظارت و اجرای کلیه­ی مسایل مربوط به بخش آموزش کشور؛ اصلاح ساختار آموزشی؛ توسعه­ی ساختار و زیر ساخت­های آموزشی؛ تأمین بودجه و هزینه­های آموزشی از منابع داخلی و اخذ وام­های خارجی؛ تحقیق و پژوهش لازم برای رشد استانداردهای آموزشی؛ تهیه و تأمین مواد و منابع مورد نیاز سیستم آموزشی؛ برگزاری آزمون­های لازم و تأمین مواد آموزشی مورد نیاز آزمون­ها در مقاطع و سطوح مختلف؛ اجرا، مدیریت و ارزیابی آموزش اجباری 9 ساله، ریشه کن سازی بی­سوادی در سطح کشور؛ مدیریت آموزش عالی در مقاطع و سطوح و انواع مختلف آموزش عالی در کشور؛ هدایت و مدیریت آموزش مناطق اقلیت نشین؛ تهیه قوانین و مقررات لازم برای تحصیل دانشجویان چینی در خارج از کشور و دانشجویان خارجی شاغل به تحصیل در دانشگاه­های چین؛ مدیریت مؤسسات و مراکز آموزشی چین در سایر کشورها؛ تهیه تدوین و سیاست­های اعطای تحصیلات و بورس­های آموزشی به دانشجویان چینی جهت تحصیل در خارج و دانشجویان خارجی در داخل چین؛ همکاری لازم با نهادهای آموزشی مناطق هنگ­کنگ، ماکائو و تایوان؛ همکاری و مبادله­ی تجارب با نهادها و سازمان­های آموزشی بین المللی از جمله یونسکو؛ و همکاری­های علمی و آموزشی و مبادلات علمی-آموزشی با سایر کشورها در چارچوب قوانین و مقررات کشور چین.

این وزارت­خانه در چارچوب و محدوده­ی وظایف و اختیارات خود، تا کنون بیش از 2000قانون و مقررات و بخشنامه را در زمینه­های آموزشی، مدیریتی، استخدامی، آزمون و صدور گواهینامه­ی تحصیلی و اصلاح روش­ها و مقررات، تهیه و تدوین و ابلاغ نموده است.

تشکیلات اداری  وزارت آموزش و پرورش چین

تشکیلات وزارت آموزش و پرورش چین، افزون بر وزیر، دفتر وزیر، معاونت­های شش­گانه و دو پست مشاور وزیر، دارای ادارت و بخش­های مختلفی به شرح زیر است:

1-    بخش روابط عمومی: مسوولیت امور جاری  و ارتباطات و هماهنگی­ها در کلیه­ی سطوح داخلی و خارجی.

2-    بخش سیاست­ها و قوانین و مقررات: انجام پژوهش­های استراتژیک در زمینه­ی اصلاحات و توسعه­ی امور آموزشی و پرورشی.

3-    بخش توسعه و برنامه ریزی: برنامه ریزی برای توسعه­ی آموزش و پرورش در سراسر کشور.

4-    بخش پرسنلی: مسوول امور پرسنلی ومنابع انسانی وزارت آموزش و پرورش و نهادهای وابسته، آموزشگاه های عالی وابسته به این وزارت، رایزنی­های آموزشی سفارت خانه­های چین در سراسر جهان، هدایت و نظارت بر امور تأسیساتی و بناهای آموزشی در سراسر کشور.

5-    بخش امور مالی: تدوین برنامه­ها و سیاست­های مالی و هزینه­های آموزشی و پرورشی، تخصیص بودجه به طرح­های آموزشی، اعطای کمک­های مالی به دانشجویان و دانش­آموزان، بهره گیری از وام­های بین المللی برای توسعه­ی آموزش و پرورش در چین.

6-    اداره­ی یکم آموزش و پرورش:  مسئول رسیدگی به امور آموزش و پرورش اجباری، پیشبرد اصلاحات آموزشی، هدایت آموزش اخلاقی  و آموزشی  دانش آموزان در خارج از  محیط مدرسه.

7-    اداره­ی دوم آموزش و پرورش: مسئول بخش آموزش و پرورش دوره­­های پیش دبستانی، ابتدایی، راهنمایی (سیکل اول) و دبیرستانی(سیکل دوم)، و دانش آموزان استثنایی.

8-    اداره­ی آموزش فنی و حرفه­ای و آموزش بزرگسالان: مسئول آموزش­های فنی و حرفه­ای در دوره­ی متوسطه، امور آموزشی بزرگسالان، و ریشه­کن کردن بی­سوادی در میان جوانان و سالمندان.

9-    اداره­ی آموزش عالی: متولی امور آموزش عالی و اجرای برنامه­های اصلاحی در سطح آموزش عالی، و  آموزش از راه دور.

10-     دفتر هیأت نظارت و بررسی: هدایت و نظارت بر امور آموزشی در سراسر کشور.

11-     اداره­ی آموزش و پرورش اقلیت­های قومی: هماهنگی و هدایت امور آموزشی و پرورشی اقلیت­های ملی در سراسر کشور.

12-     اداره­ی آموزش و پرورش آموزشگاه­های تربیت معلم: مدیریت دانشسراهای تربیت معلم و اجرای برنامه های اصلاحات آموزشی در آموزشگاه­های تربیت معلم.

13-     اداره­ی امور ورزش، بهداشت و آموزش­های هنری: رسیدگی به امور آموزش­های بهداشتی، سلامت، امور هنری، و آموزش دفاع ملی در مدارس ابتدایی، دبیرستان­ها و دانشگاه­های سراسر کشور.

14-     اداره­ی امور فکری و اندیشه­های سیاسی: مسئول رسیدگی به امور فکری و اندیشه­های سیاسی معلمان و دانشجویان در آموزشگاه­های عالی و هم­چنین هدایت آن­ها به سوی سازندگی تمدن و فرهنگ.

15-     اداره­ی امور اجتماعی: برنامه­ریزی و هماهنگی برای تدریس دروس، اندیشه­های سیاسی، و تئوری­های آموزشی در آموزشگاه­های عالی، انجام پژوهش­هایی در زمینه­ی فلسفه، علوم اجتماعی و نظارت و مدیریت بر نشریات و شبکه­های مطبوعاتی و رسانه­ای در سیستم آموزشی.

16-     اداره­ی علوم و فنون: رسیدگی به مسایل علمی و فنی در مراکز آموزش عالی، هدایت امور پژوهشی در این  زمینه و ایجاد پیوستگی میان تدریس، تولید و پژوهش.

17-     اداره­ی امور دانشجویان: رسیدگی به امور امتحانات، کنکور، سوابق تحصیلی دانشجویان و ایجاد اشتغال برای دانشجویان فارغ التحصیل.

18-     اداره­ی امور آموزشگاه­های عالی وابسته به وزارت آموزش: سامان­دهی آموزشگاه­های عالی در جهت تدوین برنامه­های استراتژیک برای توسعه، اجرای اصلاحات در سیستم اداری.

19-     اداره­ی مدیریت علمی در سطوح عالی آموزشی: پیگیری مقررات آموزشی جمهوری خلق چین در زمینه­ی«رتبه­ی علمی»، تدوین برنامه­های اصلاحی و توسعه­ی امور مربوطه و امور آموزشی دانشجویان در دوره­ی فوق لیسانس و دکتری.

20-     اداره­ی مدیریت زبان­ها و خطوط نوشتاری: تدوین برنامه­ها و سیاست­های کاری برای زبان و خط در سراسر کشور، نظارت بر چگونگی بهره­گیری از زبان­ها و خطوط، هدایت برنامه­های ترویج زبان چینی.

21-     اداره­ی مدیریت بر اطلاعات زبان و خط: پژوهش و تعیین استاندارد­های لازم زبانی و خطی و معیار رسیدگی و نظارت بر اطلاعات مربوط به زبان و خط، هدایت استاندارد سازی زبان­ها و خطوط اقلیت­های ملی و هم­چنین، اطلاعات مربوط به زبان و خط اقلیت­های ملی.

22-     اداره­ی همکاری­ها و مبادلات بین المللی: هدایت ونظارت بر همکاری­ها و مبادلات بین المللی در زمینه­ی آموزش و پرورش، تدوین سیاست­های لازم برای تحصیل دانشجویان چینی در خارج از کشور، تحصیل دانشجویان خارجی در چین، همکاری دانشگاه­های چینی با کشور­های خارجی، مدیریت بر رایزنی­های آموزشی در سفارتخانه­های چین در خارج از کشور. و ترویج زبان چینی در خارج.

(Ministry of Education of the Peoples Republic of china, 2011)


منابع مالی بخش آموزش در چین

عمده هزینه­های آموزشی کشور بر عهده­ی دولت مرکزی، دولت­های محلی و برخی نهادهای اجتماعی غیر دولتی است[i]. هزینه­ی آموزشی ابتدایی و متوسطه را نیز دولت­های مرکزی و محلی از بودجه­ی عمومی کشور تأمین می­نمایند، هزینه­های آموزش عالی بر عهده­ی دولت مرکزی و دولت­های محلی و نهادهای اجتماعی غیر دولتی است[ii]. در کنار بخش دولتی، برخی از افراد حقیقی و حقوقی و نهادهای غیر دولتی داخلی و خارجی نیز در تأمین منابع مالی برای توسعه­ی آموزش به ویژه در مناطق محروم و روستایی، به کمک دولت شتافته­اند. اجرای پروژه های آموزشی غیر دولتی هم­چون «پروژه­ی امید[iii]» و «پروژه­ی غنچه­ی بهار[iv]» و پروژه­­های دولتی«آموزش اجباری 9 ساله» و «آموزش اجباری روستایی» از جمله نهادهایی هستند که در کنار وزارت آموزش و پرورش در امر توسعه­ی آموزشی تلاش­های فراوانی نموده­اند.

پروژه­ی آموزشی«امید»: در دهه­ی1990میلادی، از سوی بنیاد توسعه­ی جوانان چین، پروژه­ی آموزشی «امید» با هدف جلوگیری، کاهش، و به تحصیل بازگرداندن دانش آموزانی که به دلایل اقتصادی از ادامه­ی تحصیل باز می­مانند، به ویژه در مناطق محروم و روستایی، تأسیس شد. منابع مالی این پروژه از طریق جمع آوری کمک­های مردمی از داخل و خارج کشور تأمین می گردد. «پروژه­ی امید» گسترده­ترین نهاد غیر دولتی است که طی 20 سال گذشته توانسته بیش از 2/3میلیارد یوان کمک­های مردمی جمع آوری و از این طریق 9/2میلیون دانش آموز ترک تحصیل کرده را برای ادامه­ی تحصیل کمک مالی کند. این پروژه هم­چنین هزینه­ی ساخت 12700باب مدرسه، و برگزاری دوره­های باز آموزی معلمان 30هزار روستا را تأمین کند. این پروژه در تغییر سرنوشت دانش آموزان بسیاری مؤثر بوده و حساسیت دولت و جامعه را نسبت به ضرورت توسعه­ی آموزش در مناطق محروم کشور جلب نموده است.

پروژه­ی آموزشی«غنچه­ی بهار»: این پروژه در سال 1989میلادی، از سوی بنیاد کودکان و نوجوانان چین راه اندازی شد. هدف این پروژه بازگرداندن دانش آموزان دختر ترک تحصیل کرده در مناطق محروم به مدرسه و ادامه­ی تحصیل آن­ها بود. بودجه­ی این پروژه از منابع مختلف غیر دولتی تأمین می­شود. این تشکیلات تا سال 2007میلادی، بیش از 600میلیون یوان کمک مردمی جمع آوری و از آن برای کمک به بازگردان 7/1 میلیون از دختران ترک تحصیل کرده­ی 30 استان و منطقه به مدرسه جهت ادامه­ی تحصیل استفاده کرده و بیش از 600مدرسه­ی دخترانه و 5000کلاس در این مناطق ایجاد کرده است. این پروژه هم­چنین، توانسته برای 416هزار از دختران و زنان محروم دوره­های کارآموزی برگزار و ایجاد شغل نماید.

پروژه­ی دولتی«آموزش اجباری 9ساله»: دولت چین، به منظور ریشه کن ساختن بی سوادی در این کشور، در سال1986میلادی، قانون آموزش اجباری 9ساله را تصویب و به مورد اجرا گذاشت. براساس این قانون، تمامی کودکان بالای 6 سال این کشور بدون استثنا، بایستی حد اقل دوره­ی آموزشی 9ساله­ی ابتدایی و راهنمایی را اجبارا طی کنند. دانش آموزانی­که مشمول این قانون می­باشند از پرداخت شهریه­ی آموزشی معاف هستند. طبق قانون تکمیلی سال1994، آموزش اجباری 9ساله بایستی در سه مرحله اجرا شود: نخست در مناطق توسعه یافته از نظر اقتصادی؛ دوم در مناطق نسبتا توسعه یافته؛ و سوم در مناطق درحال توسعه. در سال 1955وزارت آموزش و پرورش با همکاری وزارت اقتصاد در 21 استان و منطقه­ی خودمختار با بودجه­ای بالغ بر6/11میلیارد یوان، این قانون را به مورد اجرا گذاشتند. تاکنون اهداف تعیین شده برای این پروژه در اکثر مناطق کشور محقق شده و تنها مناطق کاملا دور افتاده و صعب العبور هستند که تا کنون به صددرصد اهداف نایل نشده­اند. طبق آمار اعلام شده از سوی وزارت آموزش چین، تا پایان سال 2008، جمعا بیش از 3038 شهرستان و ناحیه به استاندارد تعیین شده در آموزش اجباری دست یافته­اند که 1/99درصد شهرستان­ها و ناحیه­های سراسر چین را که  بالغ بر 3/99 درصد از کل جمعیت را شامل می­شود، پوشش داده است.

پروژه­ی دولتی«آموزش اجباری روستایی»: دولت چین، اجرای پروژه­ی اجباری آموزش روستایی را از سال 2006 تا 2010با هدف توسعه­ی آموزش در مناطق روستایی و محروم به مورد اجرا گذاشت. دولت مرکزی با همکاری دولت­های محلی و با اختصاص218میلیارد یوان، بیش از 36میلیون دانش آموز روستایی را در این مناطق تحت پوشش قرار داده و ضمن تأمین هزینه­های آموزشی آنان از قبیل کتاب و لوازم التحریر آموزشی،  بازسازی و نوسازی و تعمیر مدارس روستایی را نیز انجام داده است. در اين برنامه­ی آموزشي، موضوعات درسي به دو دسته­ی دروس متمرکز دولتي و دروس محلي تقسيم می­شود که عناوين محلي توسط دولت­هاي استاني مطابق با نيازهاي محلي ارائه مي­گردد.

تأثیر اصلاحات اقتصادی در سیستم آموزشی چین

اعمال اصلاحات و سياست درهاي باز، تغييرات اساسي در زندگی اجتماعی به ویژه در نظام ارزشي و آموزشی چين ايجاد نموده، شيوه زندگي را تغيير داده و تحولي جدي در كشور به وجود آورده است. در نظام جديد آموزشی این کشور به كليه­ی توانايي­هاي ذهني، جسماني و فيزيكي دانش آموز اهميت داده شده و به شكلي برابر نگريسته مي­شود كه با روش يادگيري و آموزش در گذشته كاملاً متفاوت است. در حال­حاضر، در مدارس ابتدايي و متوسطه متون آموزشي و برگه­هاي آزمون به منبع كليدي تعليم و تربيت افراد مبدل شده و خلاقيت، نو آوري و قابليت انطباق دانش آموزان و ارتقاي توانايي­هاي رقابتي آنان به­عنوان راهگشاي ورودي آنان به مراکز آموزش عالی و دانشگاه­ها مطرح شده است. به دستور كميته­ی مركزي حزب كمونيست و شوراي دولتي چين، از 10سال پيش نظام جديدي در آموزش به مورد اجرا در آمده که در آن تأكيد شده كه دانش آموزان بايد علاوه بر پيشبرد قابليت­­هاي ذهني و انجام تكاليف درسي، به سلامت جسماني، فيزيكي و تربيت بدني نيز اهميت داده شود. آنچه مهم مي­نمايد اين است كه كشورچين با توجه به گشودن درهاي خود به روي دنياي خارج، در حال حاضر، نيازمند نيروهاي كارآزموده با توانايي­هاي همه جانبه جهت حضور درصحنه­ی جهاني است. طي سال­هاي اخير، برنامه­هاي آموزشي مختلفي در زمينه­هاي گوناگون براي  دانش آموزان و دانشجويان در نظر گرفته شده است تا از اين طريق به ارتقای مهارت­هاي آنان در كليه­ی زمینه­ها توجه شود. آمار نشان مي­دهد كه سالانه از هر13 شهروند چيني، 1 نفر به گذراندن دوره­هاي آموزش مهارت­هاي جنبی آموزشی می­پردازد.


[i] - براساس آمار منتشره از سوی وزارت آموزش چین، هزینه­های آموزشی 58/14درصد کل بودجه­ی دولت در سال 2007را به خود اختصاص داده است. طبق این خبر، در سال 2005 مجموعا82/2درصد GDP چین صرف آموزش شده و دولت قصد دارد طی چند سال آینده این میزان را به 4 درصدGDP کل کشور برساند. سایت Chinaview.cn. اول ژانویه 2007.

[ii] - طبق آمار منتشره در خبرگزاری شین هوا(مورخ 21 ژوئیه سال 2007) بودجه­ی آموزشی کشور چین در سال 2007، بیش از 70میلیارد دلار بوده است که نسبت به سال پیش 5/6میلیارد دلار افزایش داشته است.

[iii] - Project Hope .

[iv] - Project Spring Bud .