دوره آزوچی-مومویاما

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۳ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۱۲ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «پس از جنگ‌های طولانی داخلی در نهایت سه نفر به نام‌های اودا نوبوناگا[1]، تویوتومی هیده‌یوشی[2] و توکوگاوا ایئه‌یاسو[3] بودند که کشور را مجددا متحد کردند. عنوان دوره آزوچی-مومویاما از نام قصرهای دو تن آخر گرفته شده‌است. قلعه آزوچی متعلق به اودا...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

پس از جنگ‌های طولانی داخلی در نهایت سه نفر به نام‌های اودا نوبوناگا[1]، تویوتومی هیده‌یوشی[2] و توکوگاوا ایئه‌یاسو[3] بودند که کشور را مجددا متحد کردند. عنوان دوره آزوچی-مومویاما از نام قصرهای دو تن آخر گرفته شده‌است. قلعه آزوچی متعلق به اودا نوبوناگا بود و قلعه مومویاما به هیده‌یوشی تعلق داشت. اودا نوبوناگا سرسخت‌ترین فرد از بین این سه نفر بود، خصلتی که احتمالا پیش شرط ضروری فردی بود که به دنبال تجدید اتحاد کشور در جنگ داخلی از طریق اعمال خشونت بود. وی به جهت گسترش حوزه نفوذ و قلمرو خود تلاش بی رحمانه‌ای را آغاز کرد. عدم تساهل در قبال افرادی که نسبت به فرمانروایی او ناراضی بودند، کاملا آشکار بود. پیروان آیین بودایی این گونه می‌پنداشتند که نوبوناگا مقابله با آنها را یک هدف شخصی تلقی می‌کند (رجب زاده، 1365: 25-124).

در حالی که عوامل خارجی تاثیر قابل توجهی در تضعیف قدرت شوگان و گسترش جنگ داخلی داشت، اما یک واقعیت تعیین کننده در راستای اتحاد کشور هم داشت. این واقعیت اسلحه گرم بود. نوبوناگا کاملا از نقشی که این فناوری جدید می تواند در میدان نبرد ایفا کند، آگاه بود. وی از ابتدا به تاثیر این عامل تعیین کننده واقف بود و آن را جهت کارآمدی ارتش رو به گسترش خود ضروری می‌دانست (پِرِز، 1998: 9-48). شوگون با مشاهده قدرت روز افزون نوبوناگا، سعی کرد تا او را با پشنهاداتی چون اعطای لقب معاون شوگون تحت کنترل خود درآورد. اما پس از عدم پذیرش، او تصمیم گرفت تا همراه سایر دایمیوها وارد ستیز شود. این امر در نهایت منجر به محاصره و سپس سوزاندن پایتخت کیوتو در سال 1573 از سوی نوبوناگا شد و شوگون را وادار به فرار کرد. نوبوناگا 9 سال بعد و پس از خیانت یکی از افراد خود و محاصره قلمرو با سپوکو[4] به زندگی خود پایان داد (هِنشال، 2012: 8-47). دستاوردهایی که وی در گسترش قلمرو خود کسب کرده بود، نقش تعیین کننده‌ای در اتحاد کشور داشت که آنها را برای جانشینان خود تویوتومی هیده‌یوشی و توکوگاوا ایئه‌یاسو به میراث گذارد. هر دوی آنها به واسطه اقدامات نوبوناگا موقعیت ارزنده‌ای پیدا کرده بودند.

هیده‌یوشی در سال 1537 و از یکی از پیاده نظام‌های نوبوناگا متولد شد، وی یک استراتژیست قابل بود و سعی داشت یک دستیار مورد اعتماد و امین برای نوبوناگا باشد. ایئه‌یاسو شش سال کوچکتر از هیده‌یوشی بود و سال 1543 از خانواده‌ای ملاک در میکاوا[5] متولد شد. ایئه‌یاسو کودکی خود را به عنوان گروگان در خاندان اودا گذراند و همین سبب آشنایی او با نوبوناگا شد و بعدتر و از حوادث مختلف مجددا به خدمت او در آمد. پس از مرگ نوبوناگا، هیده‌یوشی به عنوان جانشین ظاهر شد و ایئه‌یاسو زیر نظر وی خدمت کرد. هیده‌یوشی مهربان‌تر از سلف خود بود و از رویکردی ظریف‌تر برای آرام کردن رقبا استفاده می‌کرد. به عنوان مثال اجازه می‌داد، نیروهای شکست خورده به نیروهای او بپیوندند. با این حال وی همانند سلف خود به دنبال گسترش سرزمین‌های تحت کنترل خود بود. او شیکوکو را در سال 1585 و کیوشو را سال 1587 فتح کرد. سپس توجه‌اش را به خارج از کشور یعنی شبه جزیره کره معطوف کرد و 160،000 سرباز، سال 1592 و 140،000 نفر دیگر سال 1597 به کره گسیل داشت که منجر به ویرانی آن سرزمین گشت و در نهایت بذر کینه را برای مدت ها در آن سرزمین کاشت (رجب زاده، 1365: 133) و (والکر، 2015: 17-216).

جدا از نقش هیده‌یوشی در اتحاد ژاپن، او را به خاطر فرمان کاتاناگاری[6] هم به یاد می‌آورند، کاتاناگاری حکمی بود که به موجب آن سامورایی‌ها را مجبور به زندگی در شهرها و کشاورزان را از داشتن اسلحه منع می‌کرد. این حکم پایگاه مستقل قدرت سامورایی را از بین برد و این اطمینان را ایجاد کرد که هیچ فردی این اجازه را ندارد که به زور سرزمینی را تصاحب کند (رجب زاده، 1365: 129).

وفاداری ایئه‌یاسو به هیده‌یوشی چندان محکم نبود؛ طی دو سال پس از به قدرت رسیدن هیده‌یوشی، ایئه‌یاسو تصمیم گرفت از ادعای یکی از پسران نوبوناگا برای جانشینی نوبوناگا حمایت کند که طی آن سلسله‌ای از کشمکش و جنگ درگرفت و پس از آن مذاکرات صلحی بین هیده‌یوشی و ایئه‌یاسو در سال 1590 صورت گرفت و طی توافقی مقرر شد منطقه کانتو که در آن زمان توسعه چندانی نیافته بود، از پنج استان جنوبی جدا شود که این امر در به قدرت رسیدن ایئه‌یاسو بسیار تاثیر داشت. در این هنگام، با قطع شدن مسیر شمال توسط ایئه‌یاسو، هیده‌یوشی توجه خود را به کره معطوف کرد، تلاشی که منابع او را تحت فشار قرار داده و ایئه‌یاسو را آزاد نگه داشت تا بر اقدامات توسعه طلبانه خود بر دشت‌های غنی کانتو تمرکز کند. مرگ هیده‌یوشی در سال 1598 ، این فرصت را برای ایئه‌یاسو فراهم آورد تا این پایگاه قدرت را در نبرد سکیگاهارا[7] در سال 1600 به دست آورد و عنوان شوگون را به خود اختصاص دهد. دوره‌ای که پس از آن شاهد هستیم به ادو مشهور است. حکومت جنگجویی توکوگاوا[8] یا اِدو بیش از 250 سال بر ژاپن حکومت کرد (هانه، 1991: 133).


[1] 織田信長/Oda Nobunaga(1534-1582).

[2] 豊臣秀吉/Toyotomi Hideyoshi(1537-1598).

[3] 徳川家康/Tokugawa Ieyasu(1543-1616).

[4] 切腹/Seppuku: نوعی خودکشی آیینی سامورایی‌ها که در خارج از ژاپن بیشتر با نام هاراکیری شناخته می‌شود.

[5] 三河国/Mikawakuni: نام قدیمی سرزمینی واقع در شرق استان آیچی امروز.

[6] 刀狩/Katana gari: در لغت به معنای شکار شمشیر و مفهومش گرفتن شمشیر و هر نوع سلاح دیگر از تمام افراد جز سامورایی‌ها است. معروفترین فرمان شکار شمشیر، فرمانی است که هیده‌یوشی سال 1588 م صادر کرد.

[7] 関ヶ原の戦い/Sekigahara no Tatakai: جنگی که در سال 1600 در گرفت.

[8] 徳川時代/Tokugawa Jidai(1603-1868).