دوره تایشوی ژاپن
ژاپن بنا به درخواست بریتانیا در آگوست 1914 به جنگ جهانی اول وارد شد و مستعمرات آلمان در چین را اشغال کرد (اونیل، 1993: 276). نقش برجسته و فعال ژاپن در همراهی با کشورهای پیروز در جنگ باعث شد تا در شورای جامعه ملل کرسی به دست آورد. ژاپن سرمست از جایگاه جدید خود در مناسبات بینالمللی به عنوان یک قدرت جهانی، به صورت مشخص به دنبال هدفی بود که بر ذهنیت تاریخی ژاپنیها از پیمان هریس سنگینی میکرد. این هدف "برابری" بود. لذا ژاپن درج عبارت "برابری" را در معاهده ورسای پیشنهاد کرد و بر آن اصرار ورزید (هِنشال، 2012: 11-110).
نکته قابل توجه در تصویب پیشنهاد ژاپن این بود که در صورت اجرای آن وضعیت قدرتهای استعماری در رابطه با اقمارشان چگونه خواهد بود -مثلا روابط میان انگلیس و هند-. لذا علی رغم موافقت اکثریت کشورهای حاضر در پیمان ورسای[1]، توسط انگلیس و آمریکا رد شد. این اولین مسئلهای بود که قدرتهای غربی از مواضع ژاپن دور شدند. سپس معاهده دریایی واشنگتن[2] در سال 1922 بود که در آن مقرر شد میزان ناوهای جنگی سه قدرت دریایی -ایالات متحده، انگلیس و ژاپن- به نسبت 5، 5 و 3 باشد که عملا توانمندی دریایی ژاپن را در برابر دو قدرت دریایی دیگر کاهش میداد. به دنبال آن، قانون مهاجرت در سال 1924 توسط دولت فدرال ایالات متحده به منظور محدود کردن تعداد مهاجران وضع شد که در عمل مانع ورود ژاپنیها به این کشور میشد (رجب زاده، 1365: 387). این اقدامات توسط کشورهای غربی گونهای احساس عدم پذیرش جایگاه و نقش ژاپن را برای آنها به وجود آورد که پیرو آن منجر به انتقادات همه جانبه داخلی و دامن زدن به جنبشهای ملی گرایانه به طور گسترده گشت و بذر کینه روز افزونی را نسبت به قدرتهای غربی در میان مردم ژاپن کاشت که در نهایت منجر به کنارهگیری ژاپن از جامعه ملل در 1933 شد (همان: 463).
[1] Treaty of Versailles.
[2] Washington Naval Treaty.