امپراتوری در ژاپن

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۴ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۱۵ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «در افسانه‌های ژاپنی آمده است که اولین امپراتور ژاپن، امپراتور جینمو<sup>[1]</sup> بود که سال ۶۶۰ پیش از میلاد مسیح این مقام سیاسی را تاسیس کرد. همه امپراتورهای ژاپن تا هیروهیتو[2] (۱۹۰۱-۱۹۸۹)، خود را از تبار ایزدبانوی خورشید و نیز خود را ایزدی می‌دان...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

در افسانه‌های ژاپنی آمده است که اولین امپراتور ژاپن، امپراتور جینمو[1] بود که سال ۶۶۰ پیش از میلاد مسیح این مقام سیاسی را تاسیس کرد. همه امپراتورهای ژاپن تا هیروهیتو[2] (۱۹۰۱-۱۹۸۹)، خود را از تبار ایزدبانوی خورشید و نیز خود را ایزدی می‌دانستند که به شکل انسان در این جهان ظاهر شده است[3]. بنابراین مشروعیت مُلک و سیاست از نهاد امپراتوری منبعث می‌شد. جایگاه امپراتوری بیش از آنکه مبتنی بر اقتدار سیاسی باشد، برگرفته از وجهه ملکوتی آن بوده است. امپراتور جلوه مرکزی آموزه‌های شینتو است. از آنجا که قدرت سیاسی فرع بر الوهیت امپراتور است، امپراتور برای جذب پیروان شینتو ملزم به گسترش دستگاه سیاسی نبوده است. امپراتور شخصیتی الهی بود با مریدان بسیار که در امور سیاست دخالت نمی‌کرد، اما سیاستمداران برای تشکیل حکومت از او رخصت می‌طلبیدند.

سخن گفتن درباره قدرت واقعی امپراتور از زمان تخت نشینی امپراتور میجی در ۱۸۶۸ تا تسلیم امپراتوری ژاپن مقابل متفقین در ۱۹۴۵ و نقش وی در تصمیم گیری‌ها دشوار است. امپراتور از یک سو، طبق قانون اساسی منشاء حاکمیت بود و از سوی دیگر مسئولیت اداره کشور را به دولت وا می‌نهاد (کانسکی،2018: 111). عوام از اندرون قصر بی خبر بودند، صدا و تصویر وی را هرگز نمی‌شنیدند و هیبتش را از نزدیک نمی‌دیدند. به بیان ساده‌تر، ارتباط امپراتور با مردم، حتی با نیروهای نظامی همیشه با واسطه صورت می‌گرفت. تنها پس از تسلیم بی قید و شرط ژاپن در مقابل متفقین بود که یک امپراتور برای اولین بار از طریق رادیو با مردم سخن گفت و ضمنا پایان جنگ را اعلام نمود (دوور، 1999: 374). وی در سخنرانی تبریک سال نو ۱۹۴۶ بطور رسمی از مقام الوهیت تبری جست (هیروهیتو، 2010). به این ترتیب نهاد امپراتوری وارد مرحله تازه‌ای شد. مقدمه قانو ن اساسی ۱۹۴۷ که توسط یک گروه آمریکایی تنظیم و در مجلس شورای ملی تصویب شد، کمتر شباهتی به قانون اساسی میجی دارد؛ نشانی از آن اوصاف پرطمطراق امپراتور و خاندان اصیل امپراتوری و حکومت جاودانه آن وجود ندارد (کادِس، 1989: 231). مطابق قانون اساسی ۱۹۴۷، امپراتور در نقش رییس کشور قرار می‌گیرد وقدرت وی در چارچوب قانون اساسی محدود می‌شود (کانسکی، 2018: 111).

اصول اول تا هشتم قانون اساسی ژاپن درباره امپراتور است. امپراتور نماد دولت و وحدت ملت است و جایگاه امپراتور مرهون اراده ملت است. مقام امپراتوری موروثی است ومطابق با قانون خاندان سلطنتی مصوب مجلس شورای ملی از شخصی به شخص بعدی منتقل می‌شود. جایگاه نیابت سلطنت نیز در قانون اساسی گنجانده شده است تا در شرایط اضطراری وظایف امپراتور را به عهده بگیرد. ممنوعیت دخالت امپراتور در کار حکومت به صراحت در اصل چهارم قانون اساسی ذکر شده است. مهمترین وظایف امپراتور، انتصاب نخست وزیر به توصیه مجلس شورای ملی وانتصاب قاضی‌القضات به توصیه کابینه می‌باشند. سایر کارهای دولتی امپراتور که همچنان به توصیه وتایید کابینه و به نام ملت صورت می‌گیرد، در حقیقت امور تشریفاتی هستند. این امور اعم هستند از توشیح متمم‌های قانون اساسی، قوانین، فرامین کابینه و معاهدات، احضار مجلس شورای ملی، انحلال مجلس نمایندگان، اعلان برگزاری مجدد انتخابات سراسری مجلس شورای ملی، تایید انتصاب یا عزل وزرای دولت و هر مقام دیگر مطابق با قانون، پذیرش اعتبارنامه سفرای خارجی، تایید عفو عمومی یا ویژه، تاخیر وتخفیف مجازات و اعاده حق، اعطای نشان‌های دولتی، تایید اسناد دیپلماتیک مطابق قانون و اجرای مراسم تشریفاتی (The Constitution of Japan, 2001).


[1] 神武天皇/Jinmu Tennō(711-585 BC).

[2] 裕仁/Hirohito.

[3] 現人神/Arahitogami.