تغییر در ساختار شهری و روستایی چین
داشتن کارگران صنعتی زیاد به تنهایی نمیتواند نشانهی صنعتی شدن یک جامعه باشد، بلکه به درصد جمعیت شهری و روستایی نیز بستگی دارد. در اغلب کشورهای صنعتی توسعه یافته، جمعیت شهرنشین بیش از روستانشین است. ولی در چین، تا سال 1949، جمعیت شهری تنها6/10درصد بود،
(China Turns Predominantly Urban. Wall Street Journal-18 Jan. 2012) این میزان در سال1979 که سیاست اصلاحات به اجرا گذاشته شد، زیر 19درصد بود، در حالیکه براساس آخرین سرشماری صورت گرفته، تعادل جمعیت شهری و روستایی به نفع جمعیت شهری تغییر یافته و درحال حاضر جمعیت شهر نشین این کشور از مرز27/51درصد یعنی 8/690میلیون نفر گذشته است. یعنی پدیدهای که در بریتانیا200سال، آمریکا100سال و ژاپن50سال طول کشید، در چین در ظرف تنها 30سال به وقوع پیوسته است که این رشد در جهان بی سابقه بوده و تحول بزرگی بهشمار میرود. . برخی از مؤسسات مشورتی تخمین زدهاند که جمعیت شهر نشین چین در سال2030میلادی از مرز یک میلیارد خواهد گذشت. طی این سالها، اگرچه دولت اقدامات زیادی برای بهبود وضعیت زندگی و گسترش و نوسازی امکانات روستائیان و تشویق آنها به ماندن در روستاها انجام داده است، ولی گرایش به مهاجرت از روستاها به شهرها، همچنان در حال افزایش است. انتقال صدها میلیون کشاورز روستایی به شهرها اگرچه با خود شرایط بهتر زندگی برای مهاجران و توسعه و رشد اقتصادی پایداری را در سه دههی گذشته برای این کشور به همراه داشته است، و اگرچه ممکن است مهاجرت 200 تا300میلیون کارگر شاغل در بخش کشاورزی در یکی دو دههی آینده به شهرها، موتور اقتصادی چین را فعالتر نماید، ولی این مهاجرتها به همراه خود مسایل و مشکلات و چالشهای فراوانی از قبیل آلودگی محیط زست، کمبود رفاه آموزشی و اجتماعی، کمبود محل سکونت در شهرها، کمبود حمل و نقل و به احتمال زیاد ناآرامیهای اجتماعی و درخواست اصلاحات سیاسی را نیز در پی داشته باشد.