موج نو سینمای ژاپن

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۴۴ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «موج نو سينماي فرانسه جنبشي در سينماي اين كشور است كه در اواخر دهه 1950 با هدايت منتقدان جوان سينما شكل گرفت و بر سينماي ساير نقاط جهان هم تأثير گذاشت. از فيلمسازان مطرح اين موج، می‌توان ژان لوك گدار[1] را نام برد كه اولين فيلم بلند او يعني «از نفس...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

موج نو سينماي فرانسه جنبشي در سينماي اين كشور است كه در اواخر دهه 1950 با هدايت منتقدان جوان سينما شكل گرفت و بر سينماي ساير نقاط جهان هم تأثير گذاشت. از فيلمسازان مطرح اين موج، می‌توان ژان لوك گدار[1] را نام برد كه اولين فيلم بلند او يعني «از نفس افتاده»[2] نمونه عالي از گرايش اين جريان جديد بود. این فيلم سپتامبر 1960 در ژاپن به نمايش در آمد و تأثير بسيار زيادي بر سينماگران جوان ژاپني به جاي گذاشت. نمايش اين فيلم‌ها و بطور كلي تأثير موج نوي سينماي فرانسه باعث ايجاد جنبشي در شركت سینمایی شوچيكو شد كه از آن با نام نول ويج شوچيكو[3] نام برده مي‌شود (ساتو، 2006: 15). شروع موج شوچيكو را از فيلم «داستان ظالمانه جواني»[4] ناگيسا اوشيما مي‌دانند.

در مركز اين گرايش علاوه بر اوشيما دو كارگردان جوان ديگر هم وجود دارند؛ يوشي‌شيگه يوشيدا[5] و ماساهيرو شينودا[6]. با كناره گيري اوشيما و فيلمنامه نويس او از شوچيكو و كناره گيري و مستقل شدن يوشيدا و شينودا در سال‌هاي بعد، جريان نول ويج شوچيكو، چندان ادامه نيافت، اما اين جريان در دل جريان بزرگتري به نام موج نو سينماي ژاپن قرار گرفت كه تا دهه 1970 ادامه داشت.

خروج سينماگراني چون اوشيما، شينودا و يوشيدا و تأسيس شركت‌هاي مستقل فيلمسازي همه به اين خاطر بود كه آنها نمي‌توانستند در چهارچوب نظام محكم استوديويي، به ساخت آثار دلخواه خود بپردازند. شركت‌هاي فيلمسازي همه به دنبال فروش و كسب سود بيشتر بودند و هنرمنداني مانند اوشيما مي‌خواستند فيلم‌هاي هنري بسازند، فيلم‌هايي كه البته چندان در فروش موفق نبودند و اين مسأله قابل قبول شركت نبود. كارگرداناني مانند اوشيما با هدف ساخت فيلم‌هاي هنري يا سياسي مورد نظر خود، از شركت‌هاي بزرگ جدا مي‌شدند و اقدام به تأسيس شركت مستقل فيلمسازي خود مي‌كردند، اما خيلي زود آنها با مشكلات مالي مواجه و مجبور به انحلال شركت‌هاي مستقل خود مي‌شدند.

نظام استوديويي و حاكميت شركت‌هاي بزرگ ساخت و توزيع فيلم در دو دهه بعد از جنگ همچنان ادامه داشت و اقداماتي مانند تأسيس شركت‌هاي مستقل فيلمسازي از سوي كارگردانان و حتي هنرپيشه‌هاي مطرح، نتوانست هيچ خللي در اين حاكميت ايجاد كند. با اين همه از اواخر دهه 1950 اين حاكميت، رقيبي جدي پيدا كرد كه آرام آرام در پوسته ضخيم آن ترك‌هايي ايجاد كرد. رقيب جديد تلويزيون و گسترش آن در جامعه بعد از جنگ ژاپن بود. سال 1958 سالی فراموش نشدنی در تاریخ سینمای ژاپن است. در این سال تعداد حضور تماشاگران در سالن‌های سینما به یک میلیارد 127 میلیون و 452 هزار نفر در سال رسید که بالاترین تعداد تماشاگر جذب شده به سالن‌های سینما در کل تاریخ سینمای این کشور است (ئه‌رِن، 2021). با اين همه در ماه مي همين سال هم با استناد به آمار ثبت شده در "ان اچ ك" تعداد تلويزيون‌هاي موجود در كشور بسيار افزايش يافت و از عدد يك ميليون دستگاه تلويزيون فراتر رفت. سال بعد با پخش مستقيم ازدواج وليعهد ژاپن از تلويزيون، تعداد دستگاه‌هاي گيرنده تلويزيوني در كشور بسيار زياد شد و از دو ميليون هم فراتر رفت. خود ژاپن هم يكي از سازندگان مطرح وسائل صوتي و تصويري بود و اين مسأله به گسترش هرچه بيشتر تلويزيون در جامعه كمك كرد. شركت‌هاي فيلمسازي بزرگ نخست به مقابله با رقيب بر آمدند و حتي قوانيني مبني بر عدم حضور هنرپيشه‌هاي شركت‌هاي سینمایی در تلويزيون امضا كردند، اما اين اقدامات نتيجه بخش نبود و بزودي رقيب جديد نظام استوديويي سينماي ژاپن را به تدريج از بين برد.

از طرف ديگر كوچكتر و ارزان‌تر شدن وسائل فيلمبرداري و ساخت فيلم، امكان ساخت فيلم را براي علاقمنداني فراهم آورد كه هيچ گونه سابقه كار استوديويي نداشتند و اين مسأله باعث ظهور فيلمسازان مستقلي شد كه بدون پشتوانه و تجربه استوديويي قدم به عرصه فيلمسازي گذشتند و نسلي از كارگردانان تجربي ژاپن را شكل داد كه از معروفترين آنها مي‌توان به شوجي تراياما و سوسومو هاني[7] اشاره كرد. نيز نسلي از مستندسازان را بوجود آورد كه توانستند شهرت بين‌المللي كسب كنند كه سرآمدين آنها نوري‌آكي تسوچي‌موتو[8] و كازوئو هارا[9] هستند.

در زمينه پويانمايي، ژاپن بر خلاف بازاريابي فيلم‌هاي سينماييش، در بازار جهاني بسيار موفق بوده و هست. به اعتقاد ساتو، دليل موفقيت صنعت پويانمايي ژاپن را بايد در تأسيس استوديوي ساخت انيميشن شركت توئِی[10] در سال 1956 جستجو كرد (ساتو، 2006: 103). در واقع تا اين زمان، شركت‌هاي كوچك ژاپني‌اي بودند كه اقدام به توليد انيميشن مي‌كردند، اما با اقدام شركت توئی، صنعت انيميشن به لحاظ اقتصادي و در آمدزايي در بازارهاي جهاني بسيار پيشرفت كرد. امروزه مشهورترين چهره انيميشن ژاپن، هايائو ميازاكي است.


[1] Jean-Luc Godard(1930-   ).

[2] À bout de soufflé.

[3] 松竹ヌーベルバーグ/Shōchiku nuberubagu.

[4] 『青春残酷物語』/Seishun Zankoku Monogatari.

[5] 吉田義重/Yoshida yoshishige(1933-    ).

[6] 篠田正浩/Shinoda masahiro(1931-     ).

[7] 羽仁進/Hani Susumu(1928-   ).

[8] 土本典昭/Tsuchimoto Noriaki(1928-2008).

[9] 原一男/Hara Kazuo(1945-   ).

[10] 東映株式会社/Tōei kabushiki kaisha.