پیشینه روابط ژاپن و ج.ا.ایران در سده های میانی

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۲۸ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «منظور از سده‌های میانی، از اواخر قرن دوازدهم تا پایان قرن شانزدهم میلادی است. با وجود اینکه سده‌های میانی متأخرتر از دوران باستان است، اما در این دوره ما شواهد بسیار کمتری مبنی بر روابط دو کشور ایران و ژاپن می‌توانیم پیدا کنیم. دلیل این امر ه...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

منظور از سده‌های میانی، از اواخر قرن دوازدهم تا پایان قرن شانزدهم میلادی است. با وجود اینکه سده‌های میانی متأخرتر از دوران باستان است، اما در این دوره ما شواهد بسیار کمتری مبنی بر روابط دو کشور ایران و ژاپن می‌توانیم پیدا کنیم. دلیل این امر هم بی شک به تحولات تاریخی ژاپن بر می‌گردد. چنان که در مبحث تاریخ و نیز مبحث فرهنگ ژاپن هم اشاره شد، ژاپن در دو دوره نارا و آسوکا به شدت مشغول وامگیری از فرهنگ چین و آسیا شد، اما با ورود به دوران هیان، آن چه را گرفته بود با آن چه خود داشت، در هم آمیخت و شروع به ژاپنی کردن فرهنگ نمود. بنابراین اوج حضور کالاهای ایرانی در ژاپن به همان دوران پذیرش فرهنگ آسیا یعنی دوران نارا و آسوکا مربوط است و از دوران هیان به بعد ما کمتر شاهدی از حضور کالاها و فرهنگ ایرانی در ژاپن مشاهده می‌کنیم.

برغم تلاش و موفقیت ژاپن در ژاپنی کردن فرهنگ در دوران هیان، با شروع سده‌های میانی بار دیگر ما شاهد تلاش راهبین بودایی ژاپن برای کسب آموزه‌های بودایی چینی هستیم، پس راهبین زیادی در این دوره به چین می‌رفتند. از سوی دیگر ایرانیان در این دوره در قالب تاجران مسلمان هنوز مراودات تجاری زیادی به چین داشتند و در چندین بندر چین ما شاهد جوامع مسلمان و ایرانی هستیم.

قضیه دیدار کِی‌سِی راهب بودایی با سه نفر خارجی در بندر کوآنژوی[1] –بندر زیتون- چین در سال 1217 م، شناخته‌شده‌ترین مورد از رویارویی راهبین بودایی ژاپنی با تاجران ایرانی است. کِی‌سِی از آنها خواست تا با خط نانبان[2] قسمتي از متون مقدس بودايي را برايش بنويسند، چرا كه مي‌خواست این نوشته را به عنوان سوغات سفر براي استادش ببرد، نوشته‌ای كه بوي هند يعني زادگاه بودا را داشت (سوگيتا، 1995: 27). نانبان كه كِی‌سِی اينجا به آن اشاره می‌کند، در زبان چینی و به تبع آن ژاپنی براي ناميدن اقوام بيگانه واقع در جنوب كشور چین مورد استفاده قرار می‌گرفت، بنابراین جنوب و جنوب شرق آسيا شامل نانبان مي‌شد. با اين همه آن تحفه‌اي كه كِی‌سِی با خود به ژاپن آورد و امروزه با نام شیهون‌بوكوشونانبان‌موجي[3] شناخته مي‌شود، نه به خط هندي كه به خط فارسي و نه قسمتي از متون بودايي كه دو بيت شعر و يك رباعي به فارسي بود. اين سه بيت شعر شامل «جهان خرمي با كس نماند/جهان روزي دهد، روزي ستاند» از فخرالدين اسعد گرگاني، «جهان يادگار است و ما رفتني/به مردم نماند به جز مردمي» از فردوسي و رباعي «گر در اجلم مسامحت خواهد بود/روشن كنم اين ديده به ديدار تو زود/يعني [كه] خليق گردد اين ‍[چرخ] كبود/بدرود منست تو ز من بدرود» از شاعري ناشناس است (همان: 9-28).

قضیه دیدار کِی‌سِی با آن ایرانیان یک نکته روشن در خود دارد و آن اینکه حتی کسی مانند کِی‌سِی که تحصیل کرده بود و چینی می‌دانست و احتمالا با کلمه هاشی –به معنی ایران- هم آشنا بود، فکر می‌کرد آنها را که دیده است، هندی‌اند. به عبارتی برغم وجود کلمه هاشی در زبان ژاپنی، ژاپنی‌ها شناخت چندانی از هاشی و اهالی هاشی نداشتند.

از سوی دیگر در منابع فارسی این دوره هم، تنها می‌توانیم یک اثر پیدا کنیم که در آن اشاره‌ای به ژاپن وجود دارد و آن کتاب «جامع التواریخ» اثر رشیدالدین فضل الله همدانی است. در این اثر از جزيره‌اي عظيم به نام جِمِنگو واقع در بحر محيط ياد مي‌شود كه اشاره به ژاپن است (نقي‌زاده و ذاكري، 1397: 33).


[1] 泉州/Quánzhōu.

[2] 南蛮/Nanban.

[3] 紙本墨書何番文字/Shihon bokusho nanban moji.