پیشینه روابط ژاپن و ج.ا.ایران در دوران معاصر

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۳۳ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «دوران بعد از جنگ جهانی دوم تا زمان حال را دوران معاصر می‌گویند و نظر به تغییرات بنیادینی که وقوع انقلاب در ایران در همه وجوه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به وجود آورد، روابط ایران و ژاپن را در دوران معاصر در دو بخش قبل و بعد از انقلاب ایران...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

دوران بعد از جنگ جهانی دوم تا زمان حال را دوران معاصر می‌گویند و نظر به تغییرات بنیادینی که وقوع انقلاب در ایران در همه وجوه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به وجود آورد، روابط ایران و ژاپن را در دوران معاصر در دو بخش قبل و بعد از انقلاب ایران مورد بررسی قرار می‌دهیم.

جنگ جهانی دوم با شکست برای ژاپن به پایان رسید و این کشور برای اولین بار در تاریخش اشغال شد. 8 سپتامبر 1951، ژاپن با امضای قرارداد صلح سانفرانسیسکو، عملا حق حاکمیت ملی‌اش را مجددا به دست آورد. چهل و نه کشور از جمله ایران این قرارداد را امضا کردند که این به معنی پایان اعلان جنگ به ژاپن از سوی ایران و از سر گیری روابط رسمی دو کشور بود.

در سیاست خارجی بعد از جنگ ژاپن، نام يك نفر بيش از ديگران مطرح است. شیگه‌رو یوشیدا، کسی که از سال 1948 تا آخرین ماه سال 1954، یا نخست وزیر ژاپن بود یا وزیر امور خارجه این کشور و یا اینکه زمامدار همزمان دو مسؤلیت بود. رهبری دیپلماسی ژاپن توسط یوشیدا در آن سال‌ها، ویژگی‌ها و خصلت‌ها نیز سمت و سویی به سیاست خارجی این کشور داد که زماني طولاني اساس و مسیر اصلي سیاست خارجی این کشور قرار گرفت که اصطلاحاً به آن دکترین یوشیدا می‌گویند (هوسویا، 1993: 123). دکترین یوشیدا سه ویژگی عمده داشت: نخست، در وضعیت جنگ سرد و در رویارویی میان شرق و غرب ژاپن به اردوی غرب تعلق دارد و در سیاست خارجی‌اش هماهنگ با آمریکا است. دوم اینکه، ژاپن به نیروی نظامی آمریکا وابستگی دارد و به جایش تسهیلات مربوط به واگذاری پادگان به نیروهای آمریکایی را فراهم می‌کند. سوم اهمیت دادن به دیپلماسی اقتصادی ( همان: 123-124).

ایران هم در دوره پهلوی دوم عملا در جبهه غرب قرار داشت، بنابراین دو کشور ایران و ژاپن برای گسترش روابط سیاسی و اقتصادی هیچ مشکلی نداشتند. هر چند روابط سیاسی دو کشور مجددا از سال 1951 شروع شد، اما رجوع به احصائیه تجارتی ایران در سال‌های بعد از جنگ نشان می‌دهد که بلافاصله بعد از جنگ و از سال 1324 ش برخی کالاهای ژاپنی به ایران وارد ‌شدند. در این سال ژاپن، بیست و پنجمین شریک تجاری ایران بود (گزارش نیم قرن اقتصاد ایران، 1392: آمار بازرگانی ایران با کشورهای خارجه در سال 1324). در فاصله سال‌های 1325 تا پایان 1330 ش، این کشور به ترتیب رتبه 46، 25، 22، 16، 12، 14 را در میان شرکای تجاری ایران کسب کرد (همان). سال بعد یعنی 1331 ش، جایگاه ژاپن در میان شرکای تجاری ایران بسیار ارتقا پیدا کرد و بعد از آلمان، آمریکا، شوروی، انگلستان و هندوستان در مکان ششم قرار گرفت (همان: آمار بازرگانی سال 1331). سال بعد آن این کشور بعد از آلمان و آمریکا با یک میلیارد و 578 میلیون و 480 هزار ریال، تنها هفت سال بعد از پایان جنگ توانست سومین شریک تجاری ایران شود (همان: آمار بازرگانی سال 1332).

با این همه چنان که نقی‌زاده (1376) هم اشاره می‌کند، دو طرف این تجارت یک فرق کلی با هم داشتند. در یک طرف ژاپن کشوری فقیر بود که با داشتن رهبرانی ملی، آگاه و متعهد به توسعه، عزم پیشرفت و رقابت با غرب صنعتی را داشت و اجازه واردات کالای ساخته شده را نمی‌داد و در طرف دیگر ایران ثروتمند بود که از همان ابتدا بازار داخلی را به کالای خارجی سپرد (نقی‌زاده، 1376: 270). چنین تفاوتی باعث شد تا بازار ایران مملو از کالاهای ژاپنی و از سوی دیگر ژاپن بزرگترین وارد کننده نفت خام ایران شود. همچنین در آخرین دهه دوران پهلوی یعنی دهه 1350 ش، ژاپن با 6.2 میلیارد دلار سرمایه گذاری در ایران بدل به بزرگترین سرمایه گذار خارجی در ایران شد و این سرمایه گذاری زمینه را برای گشایش دفاتر بیش از یکصد شرکت ژاپنی در ایران فراهم آورد (کندو، 1389: 184). در این بین پروژه پتروشیمی ایران و ژاپن، چنانکه نقی‌زاده (1376) هم اشاره می‌کند، سمبل روابط اقتصادی و دوستی دو کشور بود (نقی‌زاده، 1376: 303). این پروژه که بین شرکت ملی نفت ایران و پنج شرکت ژاپنی به رهبری شرکت میتسویی[1] سال 1351 ش منعقد شد، به خاطر انقلاب ایران و جنگ تحمیلی هشت ساله متعاقب آن سرانجامی خوش نداشت و سرانجام با خروج طرف ژاپنی در سال 1989 [1368 ش] از آن به پروژه‌ای شکست خورده بدل شد. این پروژه بدان حد بزرگ بود که با اجرای آن در بندر شاهپور –بندر امام- بیش از 3000 نیروی کار ژاپنی، ایرانی و کره‌ای در آن استخدام شدند و دولت ژاپن هم برای انجام امور کارکنان خود در این شهر، کنسولگری‌اش را در خرمشهر افتتاح کرد (کندو، 1389: 185).

گرمی روابط دو کشور تنها محدود به تجارت و روابط اقتصادی نبود که در بعد سیاسی هم دو کشور روابطی حسنه با هم داشتند. علت آن هم، همان طور که پیشتر اشاره شد، بی شک مربوط به همسویی دیدگاه‌های سیاسی دو کشور و گرایش هر دو به جبهه غرب بود. محمدرضا شاه پهلوی اردیبهشت 1336 ش، ولیعهد ژاپن آکیهیتو[2] و همسرش آبان 1339 ش، تاکه‌ئو فوکودا[3] نخست وزیر وقت ژاپن و بسیاری از مقامات دیگر دو کشور در این مدت از کشور دیگر بازدید کردند (چگینی، 1396: 460-457). به علاوه موافقت‌نامه‌ها و همکاری مشترک زیادی هم میان دو کشور امضا و اجرا گردید که در بخش بعدی به آنها اشاره خواهیم کرد.

یکی دیگر از وقایع مهم در روابط دو کشور در دوره پهلوی دوم، واقعه نفتکش نیشّومارو[4] است. با ملی شدن صنعت نفت ایران به رهبری دکتر مصدق در اسفند 1329 ش و متعاقب آن اخراج کارکنان انگلیسی از تأسیسات نفتی ایران در سال بعد، دولت انگلیس نفت ایران را تحریم و ناوهای خود را به خلیج فارس اعزام و تهدید به غرق کردن نفتکش‌هایی کرد که اقدام به خرید نفت ایران می‌کنند. در این میان شرکت ژاپنی ایده‌میتسو[5] نفتکش 20 هزار تنی نیشومارو را به آبادان فرستاد که این نفتکش بعد از بارگیری به سلامت به ژاپن برگشت. با برگشت این نفتکش، شرکت نفت انگلیسی اقدام به شکایت از ایده‌میتسو کرد و خواهان ضبط محموله به سود شرکت شد. دادگاه توکیو، نفت را متعلق به دولت ایران دانست و اقدام ایده‎‌میتسو در خرید نفت را کاملا قانونی دانست. این مسأله پیروزی بزرگی هم برای ایران و هم برای ژاپن شکست خورده در جنگ بود و بازتاب زیادی در مطبوعات دو کشور داشت.

1-5-1 موافقت‌نامه‌ها و همکاری‌های مشترک

بعد از جنگ جهانی دوم و در در دوره پهلوی دوم، عهدنامه‌های زیر میان دو کشور منعقد شد (واحد نشر اسناد، 1367: 2-101).

1.    قرارداد صلح، 8 سپتامبر 1951 [16 شهريور 1330 ش].

2.    موافقتنامه فرهنگي، 16 آوريل 1957 [27 فروردين 1336 ش].

3.    موافقتنامه اقتصادي و فنی، 9 دسامبر 1958 [18 آذر 1337 ش].

4.    موافقتنامه بازرگاني و اقتصادي، 11 اكتبر 1960 [19 مهر 1339 ش].

5.    موافقتنامه نيابت قضايي، 23 ژوئيه 1963 [1 مرداد 1342 ش].

6.    موافقتنامه بازرگاني، 12 ژوئيه 1964 [21 تير 1343 ش].

7.    موافقتنامه بازرگاني، 23 ژوئن 1968 [2 تير 1347 ش].

8.    يادداشت‌هاي متبادل در مورد معافيت متقابل مالياتي شركت‌هاي هواپيمايي، 4 اكتبر 1969 [12 مهر 1348 ش] و 17 مارس 1970 [26 اسفند 1348 ش].

9.    موافقتنامه تأسيس مركز تحقيقات ارتباطي، 16 اوت 1970 [25 مرداد 1349 ش].

10. يادداشت‌هاي متبادل در مورد لغو رواديد و بهاي رواديد، 25 ژوئن 1974 ٍ[4 تير 1353 ش].

11. صورت جلسه مذاكرات وزيران اقتصاد و بازرگاني، 7 ژانويه 1976 [17 دي 1354 ش].

12. نامه‌هاي متبادل در مورد اعطاي وام، 17 مارس 1976 [26 اسفند 1354 ش].

علاوه بر این عهدنامه‌های سیاسی و اقتصادی، دو کشور در زمینه صنعتی هم همکاری‌های مشترک داشتند که برخی از آنها به قرار زیر هست:

1- طرح پتروشيمي ايران–نيپون (IRNIP)، 2-بانک بین‌المللی ایران و ژاپن، 3- بريجستون ايران، 4- دستگاه تلفن كارير (INEC)، 5- ناسيونال، توليد كننده وسايل الكتريكي خانگي در شهر اصفهان، 6- اتافوكو[6]، توليد كننده كفش‌هاي صندل در تهران، 7- كارخانه شيشه سازي قزوين،. 8- كارخانه پارس توشيبا،. 9- كارخانه چيني‌سازي نوری‌تاکه (Noritake) و ... (نقی‌زاده و ذاکری، 1397: 203).


[1] 三井/Mitsui.

[2] 明仁/Akihito(1933-   ).

[3] 福田赳夫/Fukuda Takeo(1905-1995).

[4] 日章丸/Nishshōmaru.

[5] 出光/Idemitsu.

[6] お多福/Otafuku.