ازدواج در افغانستان
معمولا در درون طایفه، قوم، گروه و مذهب و اغلب در بین اقوام درجه اول، مانند فرزندان عموها، عمهها، خالهها و داییها صورت میگیرد و عروس و داماد از اقوام نزدیک یکدیگرند. در مرحله بعد، در درون طایفه و سپس قوم و پس از آن در درون مذهب صورت میگیرد و بهندرت پیش میآید که شیعه با دختر سنی یا سنی با دختر شیعه ازدواجکند، حتی بین هزارههای شیعه و سنی، هزارهای اسماعیلیه و اثنیعشری معمولا با یکدیگر ازدواج نمیکنند؛ ولی گاهی پیش میآید که ازدواج در خارج از قوم هم صورت گیرد؛ برای مثال، ازدواج پشتون با تاجیک، تاجیک با هزاره و هزاره با ازبک.
انتخاب همسر برای دختر معمولا توسط والدین، در درجه اول پدر دختر، صورت میگیرد؛ رسوم دیرینه هیچگاه این اجازه را به دختر نمیدهد که در مورد شوهر انتخابی پدر و مادرش، تردیدی به خود راه دهد. ازدواج مسئلهای مهم است؛ ازاینرو، وی مجاز نیست که تنها با خواستههای شخصی با آن مواجه شود.
ازدواج در میان اقوام مختلف افغانستان متفاوت است؛ اما آنچه بین همه مشترک و یکسان است موارد کلی، مانند خواستگاری، مهریه، شیربها، برگزاری محفل عروسی و تعیین ساقدوش است. ازدواج با خواستگاری، که معمولا بدون حضور داماد است، شروع میشود. در خیلی جاها مرد نمیتواند تا زمان عروسی همسرش را ببیند. پس از توافق اولیه بین خانواده عروس و داماد، شیربها مطرح میشود. تعدادی از خانوادهها اصراری بر گرفتن شیربها ندارند؛ ولی معمولا گرفته میشود و گاهی مقدار آن خیلی زیاد است؛ بهگونهای که برای عروس حالت خریدوفروش پیدا میکند. مهریه حتما تعیین میشود. در سالهای اخیر، مقدار مهریه خیلی سنگین شده و به یک مشکل اجتماعی تبدیل شده است و به مبالغی رسیده که مورد تأیید اسلام و شریعت نیست، در گذشته، ترهکی برای حل این مشکل، مهریه زنان را طی فرمان شماره هفت خود، ۳۶۰ افغانی تعیین کرد که سبب آشفتگی و پریشانی خانوادهها شد.
پس از آن مراسم عروسی برگزار میشود و بسته به تمکن خانوادهها تا هفت روز جشن و شادی برپا میکنند. حنابندان نیز جزء مراسم عروسی است، جشن عروسی از مفصلترین جشنها در افغانستان
۱. جان. سیگریفیتز؛ افغانستان کلید یک قاره؛ ص ۱۱۱.
. d)
۲۹۱
۲۹۲
است؛ ولی در سالهای اخیر چشموهمچشمی در این مراسم راه یافته و هزینههای آن خیلی سنگین، کمرشکن و تحملناپذیر شده و به یکی از مشکلات و موانع ازدواج تبدیل شده است.
سن ازدواج در افغانستان بهتدریج در حال افزایش است. در گذشته بخش اعظم ازدواجها در دختران در سن قبل از پانزدهسالگی (از ۹ سالگی به بعد) و در پسران قبل از ۲۰ سالگی (از ۱۵ سالگی به بعد) صورت میگرفت؛ ولی اخیرا سن ازدواج، بهویژه در شهرها و در میان اقشار تحصیلکرده رو به افزایش بوده است، بیشتر ازدواجها در دختران در سنین بین ۱۶ تا ۲۰ سالگی صورت میگیرد. طبق ماده ۷۱ قانون مدنی افغانستان، «عقد نکاح صغیره کمتر از ۱۵ سال بههیچوجه جواز ندارد» و ازدواج در سن کمتر از ۱۵ سال کامل با اجازه محکمه امکانپذیر است، در سطح جامعه نیز مردم بهتدریج با مضرات و مشکلات ازدواج در سنین پایین، آشنا شدهاند و حداقل در سطح شهرها سعی میشود دختران پس از بلوغ کافی شوهر داده شوند؛ هرچند در مناطق روستایی شرایط همچنان مانند گذشته است.
داشتن بیش از یک همسر یا چندهمسری برای مردان مجاز است و عیب شمرده نمیشود. شرع و عرف در صورت وجود تمکن مالی، گزینش همسران بیشتر (تا ۴ زن) را به مردان میدهد. در میان اقوام بهویژه در میان پشتونها رسم است که برادر مرده، همسر او را به عقد خویش درمیآورد.
ولادت. بارداری و تولد در میان تمامی اقوام افغانستان با جشنها و شادمانیهای بسیار همراه است. در گذشته اکثر زایمانها در خانهها توسط قابلههای زن صورت میگرفت. در سالهای اخیر، با توسعه بیمارستانها در شهرها، بخشی از زایمانها در بیمارستانها صورت میگیرد؛ ولی هنوز هم بسیاری از زایمانها، بهویژه در مناطق روستایی و دورافتاده توسط قابلهها انجام میشود. روحانی یا بزرگ فامیل هنگام تولد نوزاد، در گوش راست او اذان و در گوش چپ اقامه میخواند و آیاتی از قرآن مجید تلاوت میکند؛ سپس چند روز و شبزندهداری میکنند؛ بعد ولیمه میدهند و طی مراسمی برای نوزاد نام میگذارند و چنانچه طفل پسر باشد بعدها برای او مراسم ختنهسوری اجرا میکنند. هزینه جشن ختنهسوری نیز زیاد شده است. نوزاد پسر در خانواده از امتیازات بیشتری برخوردار است. دختر در اندیشه مردان خانواده، جایگاه موقتی دارد؛ زیرا زمانی ازدواج کرده و از خانه میرود؛ ولی پسر همیشه در خانه میماند.
طلاق. با آنکه اسلام طلاق را در شرایط ویژه مجاز دانسته، ولی اجرای آن در افغانستان عملا ناممکن است و خیلی کم صورت میگیرد و معمولا در مواقعی که اختلاف زن و مرد خیلی شدید است واقع میشود در سالهای اخیر، با فعالشدن کمیسیون حقوق بشر افغانستان و توسعه تلاشها برای افزایش حقوق زن، موارد طلاق رو به افزایش بوده است.