وضعیت کنونی ادبیات معاصر چین: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی « == ''وضعیت کنونی ادبیات معاصر چین'' == اگرچه اجرای اصلاحات اقتصادی در سال 1979زمینهی ارتباط نویسندگان و شعرای چین را با همتایان خارجی و ادبیات جهانی سهلتر کرد، ولی نگرش به شدت اقتصاد زدهی مردم و جامعه، علیرغم تشدید فعالیت نویسندگان ادبی، فضای...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
اگرچه اجرای اصلاحات اقتصادی در سال 1979زمینهی ارتباط نویسندگان و شعرای [[چین]] را با همتایان خارجی و ادبیات جهانی سهلتر کرد، ولی نگرش به شدت اقتصاد زدهی مردم و جامعه، علیرغم تشدید فعالیت نویسندگان ادبی، فضای چندانی برای توجه به ادبیات در داخل و رشد و تکامل و ورود [[ادبیات معاصر چین]] به عرصهی بین المللی باقی نگذاشت. از آنجا که نویسندگان ادبی [[چین]] معاصر نیز اغلب به زبان خارجی آشنایی ندارند، و بیشتر نویسندگان غربی هم [[زبان چینی]] نمی دانند تا برای معرفی آن در خارج تلاش کنند. | |||
اگرچه اجرای اصلاحات اقتصادی در سال | |||
لذا، اطلاعات چندانی در خصوص جایگاه و وضعیت کنونی [[ادبیات چینی]] در محافل ادبیات جهانی وجود ندارد، تنها چینیهای مهاجر و ساکن در غرب و نویسندگان هنگکنگی و تایوانی هستند که بهعنوان پل ارتباطی میان [[ادبیات چینی|ادبیات چین]] و غرب عمل می کنند و تا حدودی در معرفی [[ادبیات معاصر چین]] به خارج نقش ایفا کردهاند. به همین خاطر است که شعر و [[ادبیات چینی]] بیش از سایر تولیدات فرهنگی مانند [[سینماگران نسل جدید چین|فیلم و سینمای چین]] در دنیا مطرح شده است. | |||
با معرفی | با معرفی گستردهی اقتصاد مبتنی بر بازار در [[چین]]، فرهنگ مصرف در این کشور توسعهی زیادی یافت و به [[فرهنگ عمومی در چین|فرهنگ عمومی]] و محبوب نیاز واقعی فرهنگی مردم تبدیل شد. نویسندگان نیز، تحت تأثیر اقتصاد مبتنی بر بازار، از اهمیت خلق آثار ادبی و انتشار و توزیع آن آگاه شده و در نتیجه فعالانه به خلق آثار سود آور ادبی پرداخته و«شاخههای آثار ادبی» همچون ادبیات رسانهای، تلویزیونی، و اینترنتی به شدت گسترش و به بخش مهمی از ادبیات روز تبدیل شدند. | ||
اختلاف میان حضور پرقدرت اقتصادی چین در | اختلاف میان حضور پرقدرت اقتصادی [[چین]] در عرصهی بین المللی و حضور ضعیف ادبی این کشور از یک سو، و حضور پر رنگ ترجمهی ادبیات جهان در [[چین]] و معرفی کم رنگ [[ادبیات چینی]] در جهان خارج از سوی دیگر، اخیرا توجه محافل ادبی این کشور را به خود جلب کرده است. از این رو، در سال های اخیر چندین کنفرانس بین المللی برای بررسی جایگاه [[ادبیات معاصر چین]] در ادبیات جهان، با حضور نویسندگان مطرح جهان و داخل [[چین]] برگزار شده است که ظاهرا نتایج خوبی در بر داشته و توجه محافل ادبی داخلی و خارجی را به این موضوع جلب کرده است. | ||
موضوع کنفرانس سال 2008 که در [[پکن]] برگزار شد، هارمونی در [[شعر در ادبیات چینی|شعر چینی]] بود که مورد بحث و بررسی شرکت کنندگان قرار گرفت. در سال 2009 موضوع کنفرانس به مسئلهی چین شناسی در جهان پرداخت و در کنفرانس سال 2010، طبیعت جهانی و اهمیت ادبیات معاصر مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در این نشست شرکت کنندگان عدم توازن موجود میان رشد اقتصادی [[چین]] و ادبیات در این کشور در قرن 21؛ تأثیر فرهنگی آن در جهان؛ حضور مؤثر ادبیات جهان در [[چین]] و موفقیتهای محدود [[ادبیات چینی]] در عرصهی بین الملل؛ هم چنین، چگونه بایستی ارزش هنری [[ادبیات معاصر چین]] بررسی شود؟؛ جایگاه [[ادبیات معاصر چین|ادبیات معاصر چینی]] در ادبیات معاصر جهان؛ آیا نویسندگان چینی باید ادبیات جهان را مدنظر قرار دهند یا برای توسعهی آن به سنتهای داخلی روی آورند؟ را به بحث گذاشتند<ref><sub><big>سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ [[چین]]. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین الملی الهدی، جلد اول ص1112</big></sub></ref>. | |||
== نیز نگاه کنید به == | |||
* [[زبان و ادبیات چینی]] | |||
* [[ادبیات باستان در چین]] | |||
* [[عصر طلایی ادبیات معاصر چین]] | |||
== کتابشناسی == |
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۷:۰۲
اگرچه اجرای اصلاحات اقتصادی در سال 1979زمینهی ارتباط نویسندگان و شعرای چین را با همتایان خارجی و ادبیات جهانی سهلتر کرد، ولی نگرش به شدت اقتصاد زدهی مردم و جامعه، علیرغم تشدید فعالیت نویسندگان ادبی، فضای چندانی برای توجه به ادبیات در داخل و رشد و تکامل و ورود ادبیات معاصر چین به عرصهی بین المللی باقی نگذاشت. از آنجا که نویسندگان ادبی چین معاصر نیز اغلب به زبان خارجی آشنایی ندارند، و بیشتر نویسندگان غربی هم زبان چینی نمی دانند تا برای معرفی آن در خارج تلاش کنند.
لذا، اطلاعات چندانی در خصوص جایگاه و وضعیت کنونی ادبیات چینی در محافل ادبیات جهانی وجود ندارد، تنها چینیهای مهاجر و ساکن در غرب و نویسندگان هنگکنگی و تایوانی هستند که بهعنوان پل ارتباطی میان ادبیات چین و غرب عمل می کنند و تا حدودی در معرفی ادبیات معاصر چین به خارج نقش ایفا کردهاند. به همین خاطر است که شعر و ادبیات چینی بیش از سایر تولیدات فرهنگی مانند فیلم و سینمای چین در دنیا مطرح شده است.
با معرفی گستردهی اقتصاد مبتنی بر بازار در چین، فرهنگ مصرف در این کشور توسعهی زیادی یافت و به فرهنگ عمومی و محبوب نیاز واقعی فرهنگی مردم تبدیل شد. نویسندگان نیز، تحت تأثیر اقتصاد مبتنی بر بازار، از اهمیت خلق آثار ادبی و انتشار و توزیع آن آگاه شده و در نتیجه فعالانه به خلق آثار سود آور ادبی پرداخته و«شاخههای آثار ادبی» همچون ادبیات رسانهای، تلویزیونی، و اینترنتی به شدت گسترش و به بخش مهمی از ادبیات روز تبدیل شدند.
اختلاف میان حضور پرقدرت اقتصادی چین در عرصهی بین المللی و حضور ضعیف ادبی این کشور از یک سو، و حضور پر رنگ ترجمهی ادبیات جهان در چین و معرفی کم رنگ ادبیات چینی در جهان خارج از سوی دیگر، اخیرا توجه محافل ادبی این کشور را به خود جلب کرده است. از این رو، در سال های اخیر چندین کنفرانس بین المللی برای بررسی جایگاه ادبیات معاصر چین در ادبیات جهان، با حضور نویسندگان مطرح جهان و داخل چین برگزار شده است که ظاهرا نتایج خوبی در بر داشته و توجه محافل ادبی داخلی و خارجی را به این موضوع جلب کرده است.
موضوع کنفرانس سال 2008 که در پکن برگزار شد، هارمونی در شعر چینی بود که مورد بحث و بررسی شرکت کنندگان قرار گرفت. در سال 2009 موضوع کنفرانس به مسئلهی چین شناسی در جهان پرداخت و در کنفرانس سال 2010، طبیعت جهانی و اهمیت ادبیات معاصر مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در این نشست شرکت کنندگان عدم توازن موجود میان رشد اقتصادی چین و ادبیات در این کشور در قرن 21؛ تأثیر فرهنگی آن در جهان؛ حضور مؤثر ادبیات جهان در چین و موفقیتهای محدود ادبیات چینی در عرصهی بین الملل؛ هم چنین، چگونه بایستی ارزش هنری ادبیات معاصر چین بررسی شود؟؛ جایگاه ادبیات معاصر چینی در ادبیات معاصر جهان؛ آیا نویسندگان چینی باید ادبیات جهان را مدنظر قرار دهند یا برای توسعهی آن به سنتهای داخلی روی آورند؟ را به بحث گذاشتند[۱].