تاریخ ورود اسلام به مصر: تفاوت میان نسخهها
(←پاورقی) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:Caparabture.jpg|بندانگشتی|حمله مسلمانان به مصر]] | [[پرونده:Caparabture.jpg|بندانگشتی|حمله مسلمانان به مصر]] | ||
[[پرونده:Abbasid Dinar - Al Amin - 195 AH (811 AD).jpg|بندانگشتی|ضرب سکه طلا به زبان عربی]]سپاه اسلام به فرماندهی عمرو بن العاص در واپسین روزهای سال 18 هجری (640 م) وارد سرزمین [[مصر]] شد و در نزدیکی دژ | [[پرونده:Abbasid Dinar - Al Amin - 195 AH (811 AD).jpg|بندانگشتی|ضرب سکه طلا به زبان عربی]]سپاه اسلام به فرماندهی عمرو بن العاص در واپسین روزهای سال 18 هجری (640 م) وارد سرزمین [[مصر]] شد و در نزدیکی دژ الفرما[i] با اولین مقاومتهای سپاه بیزانس روبرو شد و پس از درگیری نسبتاً شدید این دژ نظامی به تسخیر مسلمانان درآمد. با سقوط این دژ مستحکم، مسیر پیشروی مسلمانان به سوی مرکز [[مصر]] هموار شد. سپاه اسلام در مسیر خود به سمت [[شهر اسکندریه مصر|اسکندریه]]، در عین شمس با گروه دیگری از نظامیان روم به فرماندهی تئودور درگیر شد. این درگیری مدتی به طول انجامید و سرانجام در رجب سال 19 هجری سپاه مسلمانان شکست سختی را بر نیروهای بیزانس تحمیل کرد.<ref>شاهین و...، ص61-65.</ref> مسلمانان در ادامه مسیر خود به سوی مرکز [[مصر]]، دژ بابلیون را در نزدیکی [[قاهره]] امروز که پایگاه اصلی سپاه بیزانس در [[مصر]] بود، در محاصره گرفت.<ref>الانصاری، دکتور ناصر (1993). المجمل في تاريخ مصــر. القاهره: دارالشروق، ص96.</ref> این محاصره هم حدود 6 ماه طول کشید و سرانجام با شکست نیروهای نظامی تحت فرماندهی مقوقس در محرم سال 11 ه، این فرمانده ارشد بیزانس ناگزیر از تسلیم در برابر سپاه اسلام و پذیرش پرداخت جزیه به مسلمانان شد.<ref>شاهین و دیگران (2006). ص90.</ref> [[شهر اسکندریه مصر|اسکندریه]] که پایتخت رسمی رومیهای حاکم بر [[مصر]] و پایتخت دوم روم شرقی به شمار میرفت و به لحاظ بازرگانی مهمترین شهر جهان بود، باروئی مستحکم داشت و نیروی مستقر در آن کمتر از پنجاه هزار تن نبود؛ در حالی که تعداد نیروهای سپاه اسلام از دوازده هزار تن تجاوز نمیکرد.<ref>حسن، حسن ابراهيم (1360). تاريخ سياســی اسلام. ترجمه ابوالقاسم پاينده، چ 4، تهران: انتشارات جاويدان، ص270.</ref> این شهر نیز پس از سه ماه محاصره و درگیری، سرانجام در ماه ذی القعده سال 20 هجری (نوامبر سال 642 م) تسلیم شد و بدینسان حاکمیت رومیها بر [[مصر]] پایان یافت و این سرزمین به قلمرو خلافت اسلامی پیوست.<ref>الانصاری، دکتور ناصر (1993). المجمل في تاريخ مصــر. القاهره: دارالشروق، ص96.</ref> | ||
پس از فتح | پس از فتح [[مصر]]، عمرو بن العاص از سوی خلیفه به عنوان والی آن منصوب گردید. مسلمانان با [[مسیحیان مصر]] رفتاری ملایم پیشه کردند و آنان را آزاد گزاردند تا چنانکه تمایل دارند اسلام را بپذیرند و در صورت عدم تمایل همچنان بر دین خود بمانند. بسیاری از مصریان اسلام آوردند و آنها که تمایل به گرویدن به اسلام نداشتند، با پرداخت جزیه مختصری بر دین خود ماندند.<ref>حسن، حسن ابراهيم (1360). تاريخ سياســی اسلام. ترجمه ابوالقاسم پاينده، چ 4، تهران: انتشارات جاويدان، ص273.</ref> | ||
پس از عمرو بن العاص، تا سال 254 هجری، والیان تعیین شده از سوی خلفای راشدین، اموی و عباسی، اداره امور این سرزمین را بر عهده داشتند. در این تاریخ اولین دولت شبه مستقل در این سرزمین شکل گرفت.<ref>صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامعه و فرهنگ [[مصر]]. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی]، ص42-43.</ref> | پس از عمرو بن العاص، تا سال 254 هجری، والیان تعیین شده از سوی خلفای راشدین، اموی و عباسی، اداره امور این سرزمین را بر عهده داشتند. در این تاریخ اولین دولت شبه مستقل در این سرزمین شکل گرفت.<ref>صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامعه و فرهنگ [[مصر]]. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی]، ص42-43.</ref> |
نسخهٔ ۱۳ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۳۱
سپاه اسلام به فرماندهی عمرو بن العاص در واپسین روزهای سال 18 هجری (640 م) وارد سرزمین مصر شد و در نزدیکی دژ الفرما[i] با اولین مقاومتهای سپاه بیزانس روبرو شد و پس از درگیری نسبتاً شدید این دژ نظامی به تسخیر مسلمانان درآمد. با سقوط این دژ مستحکم، مسیر پیشروی مسلمانان به سوی مرکز مصر هموار شد. سپاه اسلام در مسیر خود به سمت اسکندریه، در عین شمس با گروه دیگری از نظامیان روم به فرماندهی تئودور درگیر شد. این درگیری مدتی به طول انجامید و سرانجام در رجب سال 19 هجری سپاه مسلمانان شکست سختی را بر نیروهای بیزانس تحمیل کرد.[۱] مسلمانان در ادامه مسیر خود به سوی مرکز مصر، دژ بابلیون را در نزدیکی قاهره امروز که پایگاه اصلی سپاه بیزانس در مصر بود، در محاصره گرفت.[۲] این محاصره هم حدود 6 ماه طول کشید و سرانجام با شکست نیروهای نظامی تحت فرماندهی مقوقس در محرم سال 11 ه، این فرمانده ارشد بیزانس ناگزیر از تسلیم در برابر سپاه اسلام و پذیرش پرداخت جزیه به مسلمانان شد.[۳] اسکندریه که پایتخت رسمی رومیهای حاکم بر مصر و پایتخت دوم روم شرقی به شمار میرفت و به لحاظ بازرگانی مهمترین شهر جهان بود، باروئی مستحکم داشت و نیروی مستقر در آن کمتر از پنجاه هزار تن نبود؛ در حالی که تعداد نیروهای سپاه اسلام از دوازده هزار تن تجاوز نمیکرد.[۴] این شهر نیز پس از سه ماه محاصره و درگیری، سرانجام در ماه ذی القعده سال 20 هجری (نوامبر سال 642 م) تسلیم شد و بدینسان حاکمیت رومیها بر مصر پایان یافت و این سرزمین به قلمرو خلافت اسلامی پیوست.[۵]
پس از فتح مصر، عمرو بن العاص از سوی خلیفه به عنوان والی آن منصوب گردید. مسلمانان با مسیحیان مصر رفتاری ملایم پیشه کردند و آنان را آزاد گزاردند تا چنانکه تمایل دارند اسلام را بپذیرند و در صورت عدم تمایل همچنان بر دین خود بمانند. بسیاری از مصریان اسلام آوردند و آنها که تمایل به گرویدن به اسلام نداشتند، با پرداخت جزیه مختصری بر دین خود ماندند.[۶]
پس از عمرو بن العاص، تا سال 254 هجری، والیان تعیین شده از سوی خلفای راشدین، اموی و عباسی، اداره امور این سرزمین را بر عهده داشتند. در این تاریخ اولین دولت شبه مستقل در این سرزمین شکل گرفت.[۷]
پاورقی
[i] - در نزدیکی شهر پورت سعید
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
- ↑ شاهین و...، ص61-65.
- ↑ الانصاری، دکتور ناصر (1993). المجمل في تاريخ مصــر. القاهره: دارالشروق، ص96.
- ↑ شاهین و دیگران (2006). ص90.
- ↑ حسن، حسن ابراهيم (1360). تاريخ سياســی اسلام. ترجمه ابوالقاسم پاينده، چ 4، تهران: انتشارات جاويدان، ص270.
- ↑ الانصاری، دکتور ناصر (1993). المجمل في تاريخ مصــر. القاهره: دارالشروق، ص96.
- ↑ حسن، حسن ابراهيم (1360). تاريخ سياســی اسلام. ترجمه ابوالقاسم پاينده، چ 4، تهران: انتشارات جاويدان، ص273.
- ↑ صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامعه و فرهنگ مصر. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص42-43.