منشور ملی اقدام مشترک عراق و سوریه: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی «بعد از افتضاحی که انور سادات در توافق نکبت­بار سینای 1 و 2 و در نهایت کمپ دیوید به بار آورد و از اتحادیه عرب اخراج شد و از سوی دیگر، حسن البکر (1914-1982)[45] و صدام حسین با کودتایی مجدداً حزب بعث را در عراق به قدرت رسانیدند، حاکمان هر دو کشور عراق و سوری...» ایجاد کرد)
 
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
خط ۱: خط ۱:
بعد از افتضاحی که انور سادات در توافق نکبت­بار سینای 1 و 2 و در نهایت کمپ دیوید به بار آورد و از اتحادیه عرب اخراج شد و از سوی دیگر، حسن البکر (1914-1982)[45] و صدام حسین با کودتایی مجدداً حزب بعث را در عراق به قدرت رسانیدند، حاکمان هر دو کشور عراق و سوریه که از نظر ایدئولوژیک بعثی بودند، گرایش و انگیزه بیشتری برای توسعه روابط و ایجاد یک اتحادیه­ی امنیتی سیاسی و اقتصادی منطقه­ای پیدا کردند.
بعد از افتضاحی که انور سادات در توافق نکبت­بار سینای 1 و 2 و در نهایت کمپ دیوید به بار آورد و از اتحادیه عرب اخراج شد و از سوی دیگر، حسن البکر (1914-1982)[45] و صدام حسین با کودتایی مجدداً حزب بعث را در عراق به قدرت رسانیدند، حاکمان هر دو کشور عراق و [[سوریه]] که از نظر ایدئولوژیک بعثی بودند، گرایش و انگیزه بیشتری برای توسعه روابط و ایجاد یک اتحادیه­ی امنیتی سیاسی و اقتصادی منطقه­ای پیدا کردند.


حافظ اسد سال 1978، دیداری از عراق داشت و با احمد حسن البکر و معاونش، صدام حسین، ملاقات نمود و «منشور ملی اقدام مشترک» را تهیه کردند. هدف از تدوین این منشور، مدیریت یکپارچه، میان سوریه و عراق در تمام سطوح بود. این دیدارها ادامه داشت تا تشکیل کمیسیون‌هایی برای همکاری‌های رسانه‌ای، بررسی همکاری‌های دیپلماتیک و تبادل آرا در همکاری‌های نظامی و سیاسی و نیز تشکیل شوراهای جداگانه در دو کشور و یک شورای مشترک برای برنامه‌ریزی امور؛ درواقع، تلاش‌های درخشانی آن زمان برای رسیدن به وحدت وجود داشت؛ یک وحدت سازمانی بین سوریه و عراق.
[[حافظ اسد]] سال 1978، دیداری از عراق داشت و با احمد حسن البکر و معاونش، صدام حسین، ملاقات نمود و «منشور ملی اقدام مشترک» را تهیه کردند. هدف از تدوین این منشور، مدیریت یکپارچه، میان سوریه و عراق در تمام سطوح بود. این دیدارها ادامه داشت تا تشکیل کمیسیون‌هایی برای همکاری‌های رسانه‌ای، بررسی همکاری‌های دیپلماتیک و تبادل آرا در همکاری‌های نظامی و سیاسی و نیز تشکیل شوراهای جداگانه در دو کشور و یک شورای مشترک برای برنامه‌ریزی امور؛ درواقع، تلاش‌های درخشانی آن زمان برای رسیدن به وحدت وجود داشت؛ یک وحدت سازمانی بین سوریه و عراق.


برخلاف وحدت میان مصر و سوریه که شتاب‌زده بود و روی تمام امور سازمانی بررسی صورت نگرفته بود؛ مثل وحدت رسانه‌ای، همکاری گروه‌های دیپلماتیک، بررسی‌های اقتصادی؛ مانند عبور خطوط لوله‌های نفت از میان سوریه که سود آن به «دولت وحدت» می‌رسید. روی همه این امور [در عراق] توافق شده بود؛ اما انقلاب ایران روی داد و رئیس‌جمهور حافظ اسد به این انقلاب تبریک گفت.
برخلاف وحدت میان [[مصر]] و سوریه که شتاب‌زده بود و روی تمام امور سازمانی بررسی صورت نگرفته بود؛ مثل وحدت رسانه‌ای، همکاری گروه‌های دیپلماتیک، بررسی‌های اقتصادی؛ مانند عبور خطوط لوله‌های نفت از میان سوریه که سود آن به «دولت وحدت» می‌رسید. روی همه این امور [در عراق] توافق شده بود؛ اما انقلاب ایران روی داد و رئیس‌جمهور حافظ اسد به این انقلاب تبریک گفت.


قبل از تشکیل آخرین جلسه، حافظ اسد، به‌عنوان رئیس این وحدت و صدام حسین در مقام معاون او تعیین‌شده بودند؛ اما صدام حسین علیه احمد حسن البکر کودتا کرد و تمام این تلاش‌ها برای اتحاد به پایان رسید.
قبل از تشکیل آخرین جلسه، حافظ اسد، به‌عنوان رئیس این وحدت و صدام حسین در مقام معاون او تعیین‌شده بودند؛ اما صدام حسین علیه احمد حسن البکر کودتا کرد و تمام این تلاش‌ها برای اتحاد به پایان رسید.

نسخهٔ ‏۲ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۵۰

بعد از افتضاحی که انور سادات در توافق نکبت­بار سینای 1 و 2 و در نهایت کمپ دیوید به بار آورد و از اتحادیه عرب اخراج شد و از سوی دیگر، حسن البکر (1914-1982)[45] و صدام حسین با کودتایی مجدداً حزب بعث را در عراق به قدرت رسانیدند، حاکمان هر دو کشور عراق و سوریه که از نظر ایدئولوژیک بعثی بودند، گرایش و انگیزه بیشتری برای توسعه روابط و ایجاد یک اتحادیه­ی امنیتی سیاسی و اقتصادی منطقه­ای پیدا کردند.

حافظ اسد سال 1978، دیداری از عراق داشت و با احمد حسن البکر و معاونش، صدام حسین، ملاقات نمود و «منشور ملی اقدام مشترک» را تهیه کردند. هدف از تدوین این منشور، مدیریت یکپارچه، میان سوریه و عراق در تمام سطوح بود. این دیدارها ادامه داشت تا تشکیل کمیسیون‌هایی برای همکاری‌های رسانه‌ای، بررسی همکاری‌های دیپلماتیک و تبادل آرا در همکاری‌های نظامی و سیاسی و نیز تشکیل شوراهای جداگانه در دو کشور و یک شورای مشترک برای برنامه‌ریزی امور؛ درواقع، تلاش‌های درخشانی آن زمان برای رسیدن به وحدت وجود داشت؛ یک وحدت سازمانی بین سوریه و عراق.

برخلاف وحدت میان مصر و سوریه که شتاب‌زده بود و روی تمام امور سازمانی بررسی صورت نگرفته بود؛ مثل وحدت رسانه‌ای، همکاری گروه‌های دیپلماتیک، بررسی‌های اقتصادی؛ مانند عبور خطوط لوله‌های نفت از میان سوریه که سود آن به «دولت وحدت» می‌رسید. روی همه این امور [در عراق] توافق شده بود؛ اما انقلاب ایران روی داد و رئیس‌جمهور حافظ اسد به این انقلاب تبریک گفت.

قبل از تشکیل آخرین جلسه، حافظ اسد، به‌عنوان رئیس این وحدت و صدام حسین در مقام معاون او تعیین‌شده بودند؛ اما صدام حسین علیه احمد حسن البکر کودتا کرد و تمام این تلاش‌ها برای اتحاد به پایان رسید.

آغاز جنگ عراق با ایران ، موجب شد که صدام حسین خود را در بین اعراب سنی قهرمان و خاکریز مقدم جلوگیری از سرایت انقلاب اسلامی و نفوذ ایران شیعه در منطقه قلمداد کند؛ حال آنکه حافظ اسد از ایران در جنگ با عراق حمایت می‌کرد.

بعد از کودتای صدام حسین علیه احمد حسن البکر و جابجایی قدرت، تمام اعرابی که مشتاق وحدت با سوریه بودند، اعدام شدند! روابط دو کشور متشنج شد و مرزهای سوریه و عراق مسدود گشت.