نظام حزبی اردن: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''نقش احزاب در [[اردن]]:'''
'''نظام حزبی'''


مختصری از گذشته احزاب در اردن: اولین حزب سیاسی اردن که فعالیت های آن به ثبت رسیده است، "حزب الشعب" می باشد که در سال 1927 میلادی تاسیس گردید و شعارهای آرمانی آن استقلال اردن از سلطه بریتانیا بود. متعاقب فعالیت های حزب الشعب، احزاب دیگری اعلام موجودیت نمودند و در صحنه سیاسی فعالیت کردند که وجه مشترک تمامی آن ها اعتقاد به مبارزه سیاسی با استعمار انگلستان و پایان بخشیدن به برنامه ریزی های سودجویانه استعمارگران بریتانیایی بود. قبل از استقلال اردن هیچگونه حزب یا تجمع دینی که دارای آرا سیاسی و یا تحرک اجتماعی باشد به وجود نیامده بود و تلاش تمامی احزاب رهایی از سلطه بود.
ریشه''‌''های زندگی حزبی در اردن به دوران تأسیس امارت شرقی اردن در سال 1921 برمی''‌''گردد. اولین حزب سیاسی در اردن، حزب الاستقلال بود. (15) که در سال 1924 با غلبه انگلیس بر اردن منحل شد. اما فعالیت''‌''های سیاسی در اردن با متوقف شدن این حزب پایان نیافت و با روی کار آمدن جبهه مردمی‌اردن با نام حزب الشعب الاردنی در سال 1927 فعالیت''‌''های سیاسی و حزبی ادامه یافت. (16) از اهداف آن تایید حكومت قانون و حفاظت از استقلال كشور و گسترش برادری در بین افراد جامعه بود. (17) این حزب اهداف و تصمیمات خود را با روش''‌''های صلح''‌''آمیز دنبال می''‌''کرد و توانست اولین کنفرانس ملی را برگزار و راه را برای فعالیت''‌''های سیاسی ملی باز کند. این حزب با انتشار روزنامه ''صدی العرب'' در سال 1927 سیاست''‌''های حزبی خود را  به گوش بقیه رساند، اما در سال 1928 از ادامه حرکت باز ماند. ‌هاشم خیر رئیس و شمس الدین سامی‌نائب رئیس این حزب بودند. (18)


احزاب اردن از لحاظ فکری به چهار گروه تقسیم می شوند.
پس از آن جمعیــة الشرق العربی در سال 1923 در اربد شكل گرفت كه هدف آن استقلال كامل منطقه شرق عربی بود.


احزاب اسلامی؛ با افکار این احزاب، متمرکز بر قرآن کریم و تمسک به آن در تمام شئونات زندگی است. شعار این احزاب "اسلام تنها راه حل" است و هدف آن ها اجرای شریعت اسلامی در تمامی ابعاد زندگی است. دوازده حزب اسلامی وجود دارد که عبارتند از: حرکت جهاد اسلامی، حزب تجرید اسلامی، اخوان المسلمین، جمعیت دموکراتیک عدالت اجتماعی، جنبش دموکراتیک عربی و اسلامی، جماعت دارالقرآن، جماعت دعوت و تبلیغ حزب تجرید عربی و اسلامی، جبهه عمل اسلامی، حزب اردن اسلامی، المعتزله، المتنقون.
از دیگر احزاب در كشور اردن می توان از حزب آزاد میانه رو (الحزب الحر المعتدل)، گروه جوانان روشنفكر اردنی (عصبــة الشباب الاردنی المثقف)، حزب كارگران اردنی (حزب العمّال الاردنی)، جمعیت كمك به كارگران اردنی (جمعیــة مساعدة العمال الاردنیــة) نام برد. (19) همچنین حزب همبستگی اردنی (حزب التضامن الاردنی) به ریاست شیخ مثقال كه در سال 1933 تأسیس شد. هدف آن دفاع از کیان مردم اردن و احقاق حقوق آنان بود. این حزب در برنامه‌های خود به تأسیس دولت به ریاست امیر عبدالله بن حسین، مواجهه با صهیونیست و مهاجرت یهودیان به فلسطین تأکید داشت.(20)


احزاب ملی و دموکراتیک؛ تعداد این احزاب به بیست و یک حزب می رسد و مهمترین شعار آن ها تحقق بخشیدن به رویای اتحاد عربی است. این احزاب معتقدند که وحدت عربی اساسی ترین هدف امت عرب است و تنها راه قیام، پیشرفت و ترقی برای کشورهای عربی از همین روش میسر است. افراد این حزب معتقدند اسلام و اعراب با یکدیگر تعارضی ندارند و همچنین استراژی سیاسی آن ها اتحاد [[سوریه]] و اردن است.
احزاب دیگری نیز پا به عرصه سیاست گذاشتند مانند؛ حزب ملی اردنی (الحزب الوطنی الاردنی) که در سال 1932 تأسیس شد و با انتشار اعلامیه و بروشورهای مختلف سعی در انتشار اندیشه''‌''های اصلی خود داشت.  برخی از اعضای آن عبارت بودند از: دکتر صبحی ابوغنیمه، عادل عظمه و راشد خزاعی (21)، كمیته اجرایی كنفرانس ملی (اللجنــة التنفیذیــة للمؤتمر الوطنی) و حزب برادری اردنی (الاخاء الاردنی) که به ریاست ماجد‌ عدوان در سال 1937 تأسیس شد و هدف آن تحقق کامل استقلال و وحدت با سایر کشورهای عرب بود. (22)


تعدادی از این احزاب عبارتند از: حزب سوسیالیست بعث عربی وابسته به حزب بعث عراق، حزب سوسیالیست بعث عربی وابسته به اردن، حزب وطنی دموکراتیک اردن، الحزب القوی السوری الاجتماعی.
احزاب سیاسی موجود در شرق اردن كه در بین سال‌های 1927 تا 1940 پا گرفتند را می''‌''توان بازتابی از ساختار اجتماعی جاری آن زمان اردن كه به شكل عشایری بود به شمار آورد كه به دلایلی همچون عدم همراهی با جنبش‌های اجتماعی در اردن و نداشتن برنامه‌های مدون اقتصادی و سیاسی اثربخش بر جامعه اردنی به سرعت فروپاشیدند. (23)


احزاب چپ؛ این احزاب که برنامه و ایدئولوژی خود را بر پایه مارکسیسم علمی بنا نهاده اند. شاخه ای از احزاب کمونیست شوروی سابق و یا [[چین]] می باشند. احزاب چپ نتوانسته اند در میان مردم شرق اردن پایگاهی داشته باشند و طرفداران آن ها بیشتر فلسطینیان مقیم اردن هستند. شعار این احزاب اردن وطنی دموکراتیک است و خواسته آنان گسترش فکر دموکراسی، ایجاد اتحاد میهنی و برخورداری از تمامی پیشرفت های جهانی می باشد. احزاب چپ در مجموع از 9 حزب تشکیل شده اند و از این طیف می توان احزاب کارگران و انقلابیون فارکسیت را نام برد. (6)
دومین مرحله از تاریخ حیات حزبی در اردن را می توان با رشد اردن‌هاشمی در سال 1946 همزمان دانست. در آن سال، دو حزب با موافقت حكومت به وجود آمدند؛ یكی از آن‌ها حزب النهضــة العربیــة نام داشت كه هدف آن تحقق آرمان‌های نهضت عربی بود و حزب دیگر، حزب الشعب الاردنی به ریاست عبدالمهدی شمایله بود كه پس از دو ماه بسته شد و اعضای آن به نشانه اعتراض اردن را ترک کردند و به دمشق پایتخت سوریه رفتند. ولی پس از دو سال به اردن بازگشتند و توانستند بار دیگر مجوز کسب کنند و اهداف اصلاح طلبانه و پیشرفت اردن را در پیش گیرند. با این وجود این حزب عمری طولانی نداشت و خیلی زود از هم پاشید. در دوران حكومت ملك طلال در اردن، فعالیت حزبی زیادی انجام نگرفت، اما ملك طلال قانونی را در دوران خود وضع كرد كه به موجب آن از میزان قدرت قوه مجریه بر احزاب كاسته می شد، زیرا بیشتر احزاب سیاسی در اردن در دوران پیش از ملك طلال، تنها به تحقق اهداف سیاسی دولت‌ها می پرداختند. با پیوستن كرانه غربی اردن به شرق این كشور، تغییرات زیادی در طبیعت احزاب این كشور صورت پذیرفت كه از مهم ترین آن‌ها می توان به كاهش تدریجی موانع در برابر احزاب و گشایش زمینه‌های آزادی اشاره كرد. کشور اردن در دهه پنجم قرن بیستم با ظهور احزاب مختلفی روبرو شد. به ویژه پس از تصویب قانون اساسی و حقوق بشر زمینه فعالیت احزاب بیش از پیش باز شد. ماده 16 قانون اساسی به فعالیت  احزاب اشاره داشت. در سال 1953 با روی كار آمدن ملک حسین احزابی مخالف با نخبگان سیاسی به وجود آمدند كه به نوعی رقیب حكومت به شمار می''‌''آمدند و شعارهای عدالت خواهانه سر دادند و برخلاف زمان''‌''های گذشته با روستاهای اردن ارتباط برقرار كردند. با این وجود پادشاه توانست به سرعت قبل از قدرت گیری احزاب بر آن‌ها سیطره یابد، با این سیاست كه اگر رؤسای احزاب جایگاه حزبی خود را از دست بدهند، احزاب تحت تأثیر او قرار خواهند گرفت. بسیاری از محققان درباره آن دوره می نویسند كه حزب البعث به دلیل اینكه عملاً در مقابل كارهای حكومت مقاومت می كرد در اردن جایی نداشت و حزب كمونیست که توسط  نبیه رشیدات، عیسى مدانات، فرید عكشــۀ، إبراهیم طوال، حنا حتر و حنا هلســۀ تشکیل شد و فؤاد نصار، رضوان حلو، حمزۀ الوزیر، رشدی شاهین، عبدالقادر صالح، فائق وراد و یعقوب زیادین از رؤسای آن بودند. (24) به دلیل بالا بودن دستمزد‌ها در اردن موفقیتی كسب نكرد. (25) احزاب دیگری نیز تأسیس شدند، همچون اخوان المسلمین که در سال 1945 تأسیس شد و با انتشار روزنامه ''مبارزه اسلامی''‌ سعی در بیان اهداف خود داشت و با شرکت در انتخابات مجلس نمایندگان در سال 1956 توانست صاحب 4 کرسی شود. این حزب در دهه شصت و هفتاد اساس کار خود را بر آموزش  قرار داد و در شهرهای مختلف به تأسیس گروه''‌''های فرعی پرداخت و شروع به ساخت مدارس و مهد کودک و بیمارستان''‌''های اسلامی‌کرد و مرحله طلایی فعالیت''‌''های خود را در دهه هشتاد پشت سر نهاد.(26) التحریر نیز در همین دوره پا به عرصه سیاست اردن گذاشت كه جزء احزاب موافق حكومت به شمار می رفت. اخوان المسلمین به طور دائم با كارهای قوه مجریه در اردن موافق بود و با افزایش فشار ناسیونالیسم ناصری (جمال عبدالناصر) در میانه دهه پنجاه، موضع خود را در قبال قوه مجریه تغییر نداد. به این ترتیب این حزب وارد عصر طلایی رابطه خود با قوه مجریه شد و این‌چنین شد كه ستاره بخت احزاب دیگر در اردن به خاموشی گرایید و دوره فعالیت‌های آنها فقط به سال‌های 1952 تا 1956 محدود شد و بر عرصه سیاسی اردن تأثیری نداشتند. در این زمان حكومت هم با دوراندیشی خود توانست با بریتانیا پیمانی را امضا كند كه به موجب آن بریتانیا اجازه كار به كمونیست‌ها و بعثی‌ها را در كشور خود نمی داد. از دیگر احزاب می توان اتحاد ملی عربی را نام برد كه در سال 1972 اعلام موجودیت كرد و مهم ترین اهدافش طرح مسئله فلسطین به عنوان مسئله''‌''ای عربی بود و اینكه منافع اقتصادی كشور اولویت رابطه با كشورهای بیگانه را مشخص می كند، اما با این وجود این اتحاد دوام پیدا نكرد زیرا كنفرانس رباط بر آن تأثیر گذاشت و سازمان آزادی بخش فلسطین را نمایندة قانونی ملت فلسطین اعلام كرد. این چنین گروه‌های فشار در غیاب احزاب و مجلس نمایندگان به عناصری فعال در عرصه سیاست اردن تبدیل شدند که به شكلی عملی در دهه هشتاد میلادی در حوادث دانشگاه یرموك (1986) و در حوادث سال 1989 در معان با خشونت نمود پیدا كرد و به بازگشت به كار احزاب به شكل علنی در سال 1992 منجر شد.


تاريخ احزاب سياسي در اردن:
چنان كه اشاره شد، حیات حزبی در اردن به سال‌های آغازین تأسیس حكومت در اردن باز می گردد. در سال 1952 در قانون اساسی اردن بر حق شهروندان اردنی بر تشكیل حزب سیاسی و مشاركت در آن و برنامه ریزی برای تشكیل آن تأکید شد و در سال 1955 اولین قانون مبنی بر اعطای مجوز به احزاب سیاسی صادر شد. در آن زمان احزاب مجوز یافته برای اولین بار تجربه حضور در پارلمان را در سال 1956 پشت سر گذاشتند ولی پس از آن احزاب سیاسی اردن به علت شرایط سیاسی داخلی و منطقه ای كه بر اردن حاكم بود، از كار حزبی سازمان یافته بازماندند. این وضعیت تا سال 1989 كه دوباره دموكراسی خواهی در اردن از سر گرفته شد ادامه داشت و با انتخابات پارلمانی در همان سال و تصویب قانون احزاب در سال 1992 به بازگشت حیات سیاسی احزاب منجر شد. به این ترتیب 30 حزب سیاسی در اردن پا به عرصه سیاست گذاشتند. (27)


ريشه هاي زندگي حزبي در اردن به دوران تاسيس امارت شرقي اردن در سال 1921 برمي گردد. اولين حزب سياسي در اردن، حزب "الاستقلال" به شمار مي رود و پس از آن "جمعية الشرق العربي" در سال 1923 در "اربد" شكل گرفت كه هدف آن استقلال كامل منطقه شرق عربي بود. از ديگر احزاب به وجود آمده مي توان حزب "الشعب الاردني" را نام برد كه اهداف آن تاييد حكومت قانون و حفاظت از استقلال كشور و گسترش برادري در بين افراد جامعه بود. از ديگر احزاب در كشور اردن مي توان حزب آزاد ميانه رو (الحزب الحر المعتدل)، گروه جوانان روشنفكر اردني (عصبة الشباب الاردني المثقف)، حزب كارگران اردني (حزب العمّال الاردني)، جمعيت كمك به كارگران اردني (جمعية مساعدة العمال الاردنية)،حزب همبستگي اردني (حزب التضامن الاردني)، حزب ملي اردني (الحزب الوطني الاردني)، كميته اجرايي كنفرانس ملي (اللجنة التنفيذية للمؤتمر الوطني) و حزب برادري اردني (الاخاء الاردني) را نام برد. احزاب سياسي موجود در شرق اردن كه در بين سال هاي 1927 تا 1940 پا گرفتند را مي توان بازتابي از ساختار اجتماعي جاري آن زمان اردن كه به شكل عشايري بود به شمار آورد كه به دلايلي همچون عدم همراهي با جنبش هاي اجتماعي در اردن و نداشتن برنامه هاي مدوّن اقتصادي و سياسي كه اثر آن ها بر جامعه اردني مشخص باشد به سرعت فروپاشيدند و عمر طولاني مدتي نداشتند. دومين مرحله از تاريخ حيات حزبي در اردن را مي توان با رشد اردن هاشمي در سال 1946 هم زمان داشت. در آن سال، دو حزب با موافقت حكومت به وجود آمدند كه يكي از آن ها حزب النهضة العربية نام داشت كه هدف آن تحقق آرمان هاي نهضت عربي بود و حزب ديگر، حزب "الشعب الاردني" به رياست عبدالمهدي الشمايله بود كه پس از دو ماه بسته و اعضاي آن به نشانه اعتراض اردن را ترك و به دمشق پايتخت سوريه رفتند ولي پس از دو سال به اردن بازگشتند و توانستند بار ديگر مجوز اين حزب را گرفته و اهداف اصلاح طلبانه و پيشرفت اردن را در پيش گيرند. با اين وجود اين حزب عمري طولاني نداشت و خيلي زود از هم پاشيده شد. در دوران حكومت "ملك طلال" در اردن، فعاليت حزبي زيادي انجام نگرفت اما ملك طلال قانوني را در دوران خود وضع كرد كه به موجب آن ميزان قدرت از قوه مجريه بر احزاب كاسته مي شد. زيرا بيشتر احزاب سياسي در اردن در دوران پيش از ملك طلال، تنها به تحقق اهداف سياسي دولت ها مي پرداختند. با پيوستن كرانه غربي اردن به شرق اين كشور، تغييرات زيادي در طبيعت احزاب اين كشور صورت پذيرفت كه از مهم ترين آن ها مي توان به كاهش تدريجي موانع در برابر احزاب و گشايش زمينه هاي آزادي را نام برد. پس بازگشت كنندگان از كرانه غربي يا فلسطين اشغالي به اردن به نوعي آزادي كه حكومت متوجه آن ها شده بود، داشتند و اين آزادي در سياست نظام سياسي آن زمان در طول سال هاي متمادي سايه افكند و مهاجرين يا پناهندگان از فلسطين به كرانه شرقي با باز شدن درهاي آزادي همراه شدند و اين آزادي ها همچنين پس از سال هاي 1948 و 1967 و پس از بازگشت اقامت كنندگان در كويت در سال 1991 م. به دست آمد. از مهم ترين پديده هاي جديد در اردن پس از پيوستن كرانه غربي و آغاز جنبش هاي سياسي در سال 1953 و به روي كار آمدن "ملك حسين" گشايش درهاي دموكراسي و آزادي بود. در اين سال ها احزابي مخالف با نخبگان سياسي به وجود آمدند كه به نوعي رقيب حكومت به شمار مي آمدند و شعارهاي عدالت خواهانه سر دادند و با روستاهاي اردن برعكس زمان هاي گذشته ارتباط برقرار كردند. با اين وجود پادشاه توانست به سرعت بر احزاب قبل از قدرت گيري آن ها سيطره يابد. با اين سياست كه اگر روساي احزاب جايگاه حزبي خود را از دست بدهند، احزاب تحت تاثير او قرار خواهند گرفت. بسياري از محققان درباره آن دوره مي نويسند كه حزب "البعث" به دليل اينكه به صورت عملي در مقابل كارهاي حكومت مقاومت مي كرد در اردن جايي نداشت و حزب كمونيست هم به دليل بالا بودن دستمزد ها در اردن در آن سال ها موفقيتي كسب نكرد. احزاب ديگري همچون "اخوان المسلمين" يا "التحرير" در عرصه سياست اردن وجود داشتند كه جزء احزاب موافق حكومت به شمار مي رفتند. اخوان المسلمين به طور دائم با كارهاي قوه مجريه در اردن موافق بود و با افزايش فشار ناسيوناليسم ناصري (جمال عبدالناصر) در ميانه دهه پنجاه، موضع خود را در قبال قوه مجريه تغيير نداد و بدينگونه اين حزب وارد عصر طلايي رابطه خود با قوه مجريه شد و اين چنين شد كه ستاره بخت احزاب ديگر در اردن به خاموشي گراييده شد و دوره فعاليت هاي آن ها فقط به سال هاي 1952 تا 1956 محدود شد و بر عرصه سياسي اردن تاثيري نگذاشتند. در اين زمان حكومت هم با دورانديشي خود توانست با بريتانيا پيماني را امضا كند كه به موجب آن بريتانيا اجازه كار به كمونيست ها و بعثي ها در كشور خود نمي داد. از ديگر احزاب مي توان اتحاد ملي عربي را نام برد كه در سال 1972 اعلام موجوديت كرد و مهم ترين اهدافش مطرح كردن مسئله فلسطين به عنوان مسئله اي عربي و اينكه منافع اقتصادي كشور اولويت رابطه با كشورهاي بيگانه را مشخص مي كند، بود. اما با اين وجود اين اتحاد دوام پيدا نكرد زيرا پس از تشكيل آن كنفرانس رباط بر آن تاثير گذاشت و سازمان (م.ت.ف.) را نماينده قانوني ملت فلسطين اعلام كرد و اين چنين گروه هاي فشار در غياب احزاب و مجلس نمايندگان فعال به عنصري فعال در عرصه سياست اردن مبدّل شدند. اين امر به شكلي عملي در دهه هشتاد ميلادي در حوادث دانشگاه اليرموك (1986) و در حوادث سال 1989 در معان توسط گروه هاي فشار كه نظرات خود را با خشونت اعلام كردند، نمود پيدا كرد و به بازگشت به كار احزاب به شكل علني در سال 1992 منجر شد. همانگونه كه در مطالب گذشته اشاره شد، حيات حزبي در اردن به سال هاي آغازين تاسيس حكومت در اردن باز مي گردد و احزاب اردني شاهد اوضاع سياسي داخلي و منطقه اي شدند. در سال 1952 در قانون اساسي اردن بر حق شهروندان اردني بر تشكيل حزب سياسي و مشاركت در آن و برنامه ريزي براي تشكيل آن تاكيد شد و در سال 1955 اولين قانون براي احزاب سياسي كه دادن مجوز به آن ها بود صادر شد و در آن زمان احزاب مجوز يافته براي اولين بار تجربه حضور در پارلمان را در سال 1956 پشت سر گذاشتند ولي پس از آن دوران احزاب سياسي اردن به علت شرايط سياسي داخلي و منطقه اي كه بر اردن احاطه شده بود ، از كار حزبي منظم بازماندند. اين وضعيت تا سال 1989 كه دوباره دموكراسي خواهي در اردن از سر گرفته شد ادامه داشت و با انجام انتخابات پارلماني در آن سال و تصويب قانون احزاب در سال 1992 به بازگشت حيات سياسي به احزاب منجر شد و اينگونه 30 حزب سياسي در اردن پا به عرصه گذاشت. وجود احزاب در جهان به شكل عام و در اردن به شكل خاص منجر به حصول منافع اقتصادي، سياسي و اجتماعي براي اقشار اجتماعي مختلف در جامعه مي شود. (7)
آزاد سازی سیاسی و اصلاحات سیاسی از بالا به پایین در اردن از سال 1989 تا وقوع بهار عربی در 2011 نوعی راهبرد تدافعی برای حفظ حاکمیت و جلوگیری از انقلاب بود؛ در حقیقت، آزادسازی و تحقق برخی اقدام''‌''های اصلاح‌طلبانه سیاسی در اردن از 1989 به این سو، جنبه''‌''های ماهوی نداشت بلکه جنبه راهبردی (تاکتیکی) برای بقای سیاسی و استمرار قدرت سیاسی و از نوعی مدیریت پیشگیرانه از انقلاب نشانی داشت. رابینسون در مقاله‌ای، از تحولات و اصلاحات سیاسی در این کشور با عنوان «دموکراتیزاسیون تدافعی» یاد می''‌''کند که به طور عمده به صورت پیش دستانه و مصلحت جویانه برای حفظ امتیازهای طبقه''‌''ها و نخبگان حاکم و ترمیم مشروعیت سیاسی حکومت انجام شد لذا به هیچ وجه هدف انجام تغییر و تحولات و اصلاحات ژرف دموتراتیک نبود؛ بنابراین، برنامه دموکراسی‌سازی تدافعی که برخاسته از اعتراض''‌''های خیابانی با محتوای اقتصادی و معیشتی بود، نمی''‌''توانست نویدبخش گذر اردن از دموکراسی حداقلی به سمت دموکراتیزاسیون و دموکراسی حداکثری و نهادینه شده با ویژگی''‌''هایی از جمله «رقابت''‌''های دموکراتیک حزبی و گروهی، مشارکت فعالانه و مستقل، جامعه مدنی قوی، دولت به طور کامل پاسخگو، انتخابات پارلمانی آزاد و جدایی واقعی قوا» باشد.


ظهور احزاب در صحنه سیاسی و اجتماعی اردن تقریباً به زمان تاسیس این کشور برمی گردد. بسیاری از احزاب در این مدت شکوفا شدند و پس از مدت کوتاهی به دلایل مختلف از صحنه سیاسی حذف شدند. این در حالی است که دربار و دولت اردن در برهه هایی مجبور به منحل نمودن احزاب و ممنوعیت کار آنان می گردیدند.
بسیاری از پژوهشگران، کثرت گرایی صوری و محدود چند حزبی را در اردن و چند کشور دیگر، نه به مثابه امر راهبردی با ماهیت دموکراتیک بلکه به مثابه روشی برای بقای سیاسی این رژیم‌ها تلقی کردند.(28)
 
به طور مثال از سال 1957 تا سال 1989 دولت اردن فعالیت کلیه احزاب را ممنوع اعلام کرد. پس از سال 1989 به رغم اینکه [[جامعه اردن]] با تحولات دموکراتیک رو به رو بود ولی بازگشت احزاب به صورت علنی به صحنه سیاسی این کشور تا سال 1992 به تعویق افتاد و اکثر احزاب اردنی در انتخابات سال 1989 مجلس نمایندگان غایب بودند. تعدادی از احزاب در بین سال های 1957 تا 1989 به صورت غیر علنی به فعالیت های سیاسی می پرداختند. جمعیت خوان المسلمین اردن که بزرگ ترین و اصلی ترین مجموعه غیر دولتی در این کشور محسوب می شود با توجه به این که گروه تلقی می گردید. شامل قانون ممنوعیت فعالیت احزاب نگردید و در طول این سال ها به فعالیت های سیاسی و اجتماعی خود ادامه می داد.
 
در این مقطع زمانی 14 اتحادیه و سندیکای مشاغل حرفه ای که مشمول قانون فوق نمی شدند به جایگزینی احزاب، با انجام فعالیت هایی در زمینه امور خیریه، فرهنگی، اجتماعی و ورزشی ایفای نقش می کردند. در سال 1992 دولت اردن قانونی پیرامون تاسیس، ثبت و حدود فعالیت احزاب به مجلس ارائه و تصویب نمود و بدین شکل احزاب فضای لازم را برای بازگشت علنی و قانونی به صحنه سیاسی کشور به دست آوردند. در این دوره احزاب اردنی گرایش های قومی دینی، چپ (مارکسیستی) و میانه (لیبرال) داشتند. انتخابات مجلس نمایندگان در سال 1993 میلادی اولین فرصت را برای ایفای نقش احزاب در این کشور فراهم آورد.
 
از این رو حکومت با اتخاذ سیاست جدیدی مبنی بر تصویب قانون جدید انتخابات (هر شهروند اردنی صرف نظر از تعداد کرسی های اختصاص یافته به حوزه انتخاباتی اش تنها می تواند به یک نامزد انتخاباتی رای دهد) در مجلس و اجرای آن، بار دیگر نقش سیاسی احزاب به ویژه احزاب معارض را محدود نمود و آنان نتوانستند توانایی واقعی خود را به عرصه ظهور برسانند. بدین ترتیب عشایر همچون گذشته و با حضور موثر در انتخابات توانستند با حمایت از نامزدان خود اکثریت مجلس را به دست آورند. در این انتخابات احزاب تنها با کسب 29 کرسی از 80 کرسی توانستند 36% مجلس را به دست آورند که از این تعداد 16 کرسی به جبهه عمل اسلامی تعلق داشت.
 
همچنین اجرای این قانون در انتخابات بعدی مجلس نمایندگان در سال 1997 باعث بروز اختلافاتی میان احزاب در خصوص مشارکت یا عدم مشارکت در انتخابات گردید. حزب جبهه عمل اسلامی شاخه سیاسی [[اخوان المسلمین]] اردن که بزرگ ترین، تاثیرگذارترین و بانفوذ ترین حزب سیاسی این کشور می باشد، پس از نا امیدی از پذیرش درخواست خود از سوی دولت مبنی بر الغای قانون رای واحد، از مشارکت در این انتخابات امتناع ورزید و آن را تحریم نمود. احزاب دیگر نیز با تشتت آرا مواجه بودند. تعدادی از احزاب این انتخابات را تحریم و برخی دیگر نیز به شرط رعایت اصول انتخابات و دادن تضمین های واقعی مشارکت نمودند. در این میان یازده حزب از جمله حزب جریان میانه که گرایش دولتی داشتند تصمیم گرفتند در این انتخابات شرکت کنند.
 
در دوره بعدی انتخابات مجلس نمایندگان در سال 2003 احزاب اردن با ناامیدی از الغا یا تغییر این قانون نمودند تا روشی برای حضور موثر خود در انتخابات بیابند. در این دوره کرسی های مجلس از 80 کرسی به 110 کرسی افزایش یافت که از این تعداد 6 کرسی به زنان اختصاص یافت. بدین ترتیب فضا برای تشکیل ائتلاف های انتخاباتی احزاب فراهم آمد.
 
به رغم این امر تعداد نامزدان احزاب تنها به 54 نفر رسید که میزان مشارکت آن ها در قیاس با مجموع 800 نامزد در سطح اردن فقط 6% بود.
 
در این دوره از انتخابات احزاب با گرایش های مختلف با شعارهایی در حمایت از مردم فلسطین و عراق در مقابله با اشغالگران، توسعه دموکراسی در اردن و تلاش برای اصلاحات گسترده در تمام زمینه ها برای کسب آرای بیشتر تلاش کردند. به طور کلی نقش احزاب در روند تحولات دموکراتیک و مشارکت سیاسی در طول این سال ها از سطح مطلوبی برخوردار نبوده است.
 
برخی از ناظران سیاسی شکل گیری و توسعه فعالیت احزاب را بر اساس شرایط منطقه ای و محیط عربی خصوصا مسئله فلسطین به چند دوره تقسیم می نمایند:
 
دوره اول سال های 1921 تا 1950:
 
در این دوره قانونی برای تاسیس احزاب سیاسی وجود نداشت و احزاب تحت نظام جمعیت های عثمانی و در امتداد احزاب قومی عربی سایر کشورها فعالیت می نمودند.
 
هدف اصلی آنان در این دوره آزادی کشورهای منطقه از استعمار کشورهای غربی از جمله [[فرانسه]] و بریتانیا بود. در این دوره 20 حزب فعالیت داشتند اما اکثر آن ها پس از چند سال فعالیت به دلایل مختلف از صحنه سیاسی حذف شدند.
 
دوره دوم سال های 1950 تا 1967
 
دوره سوم سال های 1971 تا 1989
 
دوره چهارم سال های 1989 تا 2003
 
دوره پنجم سال های 2003 تا 2011
 
در این دوره تعداد احزاب در اردن به 37 حزب افزایش یافت. از این تعداد 14 حزب از جمله حزب جبهه عمل اسلامی با توجه به اصول و دیدگاه های خود نسبت به اوضاع داخلی و تحولات منطقه ای و بین المللی ائتلاف احزاب معارض را تشکیل دادند. دولت اردن در سال 2007 اقدام به ارائه طرح قانون جدید احزاب و تصویب آن در مجلس چهاردهم نمود. تصویب این قانون نقطه عطف دیگری در تاریخ احزاب به حساب می آید. همچنین در این دوره شاهد برگزاری پانزدهمین دوره انتخابات مجلس نمایندگان در نوامبر سال 2007 میلادی بودیم.
 
احزاب اردنی همچون گذشته نتوانستند نقش واقعی خود را در این انتخابات ایفا نمایند و نامزدهای عشایر و نامزدهای مستقل از تجار و افراد صاحب نفوذ توانستند اکثریت مجلس را به دست آوردند. در این دوره تعداد کرسی های جمعیت اخوان المسلمین نیز از 17 کرسی دوره چهاردهم به 6 کرسی در مجلس پانزدهم تنزل یافت. اسلامی ها دولت اردن را متهم نمودند که با مشارکت نیروهای نظامی و امنیتی و دخالت در حوزه رای گیری و تغییر نتایج در انتخابات تقلب کرده است. قانون جدید احزاب اردن در تاریخ 16/4/2007 ابلاغ گردید و دولت به تمام احزاب این کشور یک سال فرصت داد تا مقررات جدید  را اعمال نماید. بر اساس یکی از مواد این قانون هر حزب می بایست حداقل 500 عضو و 5 شعبه در 5 استان داشته باشد که هر یک از این استان ها حداقل 10% اعضا را به خود اختصاص دهد. این در حالی است که پیش از این هر حزب بنابر قانون سال 1992 تنها با 50 عضو می توانست خود را به ثبت برساند.
 
پس از پایان مهلت قانونی (15/4/2008) تمامی احزابی که نتوانستند شرایط خود را مطابق قانون جدید احزاب تغییر دهند مجبور بودند مراکز و دفاتر خود را در پایتخت و دیگر شهرهای اردن تعطیل نمایند و در غیر اینصورت وزارت کشور بر مبنای اینکه این احزاب غیر قانونی می باشند اقدام به بستن دفاتر آن ها خواهند نمود. همچنین بر اساس قانون شماره 19 سال 2007 (قانون جدید احزاب) هر فردی که خارج از مقررات این قانون به فعالیت بپردازد مستوجب 6 ماه حبس و حداقل 500 دینار جریمه خواهد شد.
 
با اجرای این قانون تقریبا 70% احزاب سابق منحل گردیدند واز صحنه فعالیت های حزبی خارج شدند. به دنبال اجرای این قانون، برخی از احزاب تلاش نمودند تا با متقاعد نمودن دولت و نمایندگان مجلس این قانون را تعدیل نمایند و حد نصاب اعضا را از 500 نفر به 250 نفر تقلیل دهند که تا کنون نتیجه ای در بر نداشته است. دولت اردن مبلغ پنج میلیون دینار برای حمایت از احزاب در بودجه سال 2008 در نظر گرفت و وزارتخانه های کشور برای توسعه سیاسی اردن در حال بررسی راه کارهای ارائه این کمک ها هستند.
 
احزاب سياسي در اردن و گرايش هاي آنها
 
35حزب سياسي در اردن وجود دارد كه به 5 گرايش حزبي تقسيم مي شوند و عبارتند از:
 
1.   گرايش احزاب اسلامي (3حزب)
 
2.   گرايش احزلب چپ گرا (6 حزب)
 
3.   گرايش احزاب قومي (7 حزب)
 
4.   گرايش احزاب ميانه رو (16 حزب)
 
5.   گرايش احزاب منفعت طلب (2 حزب)
 
مهم ترين احزاب سياسي بر اساس نقشه احزاب سياسي در اردن به احزاب زير تقسيم مي شوند:
 
الف. احزاب عقيدتي: مانند گرايش هاي اسلامي، چپ گرا و قومي
 
گرايش احزاب اسلامي: و در آن 3 حزب اصلي جاي مي گيرند كه عبارتند از:
 
1.   حزب جبهة العمل الإسلامي
 
2.   الحركة العربية الإسلامية الديمقراطية (دعاء)
 
3.   حزب الوسط الإسلامي
 
گرايش احزاب چپ گرا: و در آن 6 حزب اصلي وجود دارد مانند
 
1.   الحزب الشيوعي الأردني
 
2.   حزب الشغيلة الشيوعي الأردني
 
3.   حزب الشعب الديمقراطي الأردني (حشد)
 
4.   حزب الوحدة الشعبية الديمقراطي الأردني
 
5.   حزب اليسار الديمقراطي الأردني
 
6.   الحزب التقدمي
 
گرايش احزاب قومي: و در آن 7 حزب اصلي وجود دارد
 
1.   حزب البعث العربي الإشتراكي الأردني
 
2.   حزب البعث العربي التقدمي
 
3.   حزب الأرض العربية
 
4.   حزب الأنصار العربي الأردني
 
5.   حزب الجبهة الأردنية العربية الدستورية
 
6.   حزب الحركة القومية الديمقراطية الشعبية
 
7.   حزب العمل القومي (حق)
 
ب. احزاب ميانه رو: و در آن 16 حزب اصلي وجود دارد كه عبارتند از:
 
1.   الحزب الوطني الدستوري
 
2.   حزب المستقل
 
3.   حزب النهفته الأردني
 
4.   حزب العمل الأردني
 
5.   حزب الأحرار
 
6.   حزب الأمة الأردني
 
7.   حزب السلام
 
8.   حزب الرفاه الأردني
 
9.   حزب العدالة‌ و التنمية الأردني
 
10.                 حزب الأجيال الأردني
 
11.                 الحزب العربي الأردني
 
12.                 حزب الفجر الجديد العربي الأردني
 
13.                 حزب حركة لجان الشعب الأردني
 
14.                 حزب الرسالة
 
15.                 حزب العهد
 
16.                 حزب الحرية و المساواة
 
ج. احزاب منفعت طلب كه به دو جريان تقسيم مي شود
 
1.   حزب حركة حقوق المواطن
 
2.   حزب الخضر الأردني

نسخهٔ ‏۲۹ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۰

نظام حزبی

ریشههای زندگی حزبی در اردن به دوران تأسیس امارت شرقی اردن در سال 1921 برمیگردد. اولین حزب سیاسی در اردن، حزب الاستقلال بود. (15) که در سال 1924 با غلبه انگلیس بر اردن منحل شد. اما فعالیتهای سیاسی در اردن با متوقف شدن این حزب پایان نیافت و با روی کار آمدن جبهه مردمی‌اردن با نام حزب الشعب الاردنی در سال 1927 فعالیتهای سیاسی و حزبی ادامه یافت. (16) از اهداف آن تایید حكومت قانون و حفاظت از استقلال كشور و گسترش برادری در بین افراد جامعه بود. (17) این حزب اهداف و تصمیمات خود را با روشهای صلحآمیز دنبال میکرد و توانست اولین کنفرانس ملی را برگزار و راه را برای فعالیتهای سیاسی ملی باز کند. این حزب با انتشار روزنامه صدی العرب در سال 1927 سیاستهای حزبی خود را  به گوش بقیه رساند، اما در سال 1928 از ادامه حرکت باز ماند. ‌هاشم خیر رئیس و شمس الدین سامی‌نائب رئیس این حزب بودند. (18)

پس از آن جمعیــة الشرق العربی در سال 1923 در اربد شكل گرفت كه هدف آن استقلال كامل منطقه شرق عربی بود.

از دیگر احزاب در كشور اردن می توان از حزب آزاد میانه رو (الحزب الحر المعتدل)، گروه جوانان روشنفكر اردنی (عصبــة الشباب الاردنی المثقف)، حزب كارگران اردنی (حزب العمّال الاردنی)، جمعیت كمك به كارگران اردنی (جمعیــة مساعدة العمال الاردنیــة) نام برد. (19) همچنین حزب همبستگی اردنی (حزب التضامن الاردنی) به ریاست شیخ مثقال كه در سال 1933 تأسیس شد. هدف آن دفاع از کیان مردم اردن و احقاق حقوق آنان بود. این حزب در برنامه‌های خود به تأسیس دولت به ریاست امیر عبدالله بن حسین، مواجهه با صهیونیست و مهاجرت یهودیان به فلسطین تأکید داشت.(20)

احزاب دیگری نیز پا به عرصه سیاست گذاشتند مانند؛ حزب ملی اردنی (الحزب الوطنی الاردنی) که در سال 1932 تأسیس شد و با انتشار اعلامیه و بروشورهای مختلف سعی در انتشار اندیشههای اصلی خود داشت.  برخی از اعضای آن عبارت بودند از: دکتر صبحی ابوغنیمه، عادل عظمه و راشد خزاعی (21)، كمیته اجرایی كنفرانس ملی (اللجنــة التنفیذیــة للمؤتمر الوطنی) و حزب برادری اردنی (الاخاء الاردنی) که به ریاست ماجد‌ عدوان در سال 1937 تأسیس شد و هدف آن تحقق کامل استقلال و وحدت با سایر کشورهای عرب بود. (22)

احزاب سیاسی موجود در شرق اردن كه در بین سال‌های 1927 تا 1940 پا گرفتند را میتوان بازتابی از ساختار اجتماعی جاری آن زمان اردن كه به شكل عشایری بود به شمار آورد كه به دلایلی همچون عدم همراهی با جنبش‌های اجتماعی در اردن و نداشتن برنامه‌های مدون اقتصادی و سیاسی اثربخش بر جامعه اردنی به سرعت فروپاشیدند. (23)

دومین مرحله از تاریخ حیات حزبی در اردن را می توان با رشد اردن‌هاشمی در سال 1946 همزمان دانست. در آن سال، دو حزب با موافقت حكومت به وجود آمدند؛ یكی از آن‌ها حزب النهضــة العربیــة نام داشت كه هدف آن تحقق آرمان‌های نهضت عربی بود و حزب دیگر، حزب الشعب الاردنی به ریاست عبدالمهدی شمایله بود كه پس از دو ماه بسته شد و اعضای آن به نشانه اعتراض اردن را ترک کردند و به دمشق پایتخت سوریه رفتند. ولی پس از دو سال به اردن بازگشتند و توانستند بار دیگر مجوز کسب کنند و اهداف اصلاح طلبانه و پیشرفت اردن را در پیش گیرند. با این وجود این حزب عمری طولانی نداشت و خیلی زود از هم پاشید. در دوران حكومت ملك طلال در اردن، فعالیت حزبی زیادی انجام نگرفت، اما ملك طلال قانونی را در دوران خود وضع كرد كه به موجب آن از میزان قدرت قوه مجریه بر احزاب كاسته می شد، زیرا بیشتر احزاب سیاسی در اردن در دوران پیش از ملك طلال، تنها به تحقق اهداف سیاسی دولت‌ها می پرداختند. با پیوستن كرانه غربی اردن به شرق این كشور، تغییرات زیادی در طبیعت احزاب این كشور صورت پذیرفت كه از مهم ترین آن‌ها می توان به كاهش تدریجی موانع در برابر احزاب و گشایش زمینه‌های آزادی اشاره كرد. کشور اردن در دهه پنجم قرن بیستم با ظهور احزاب مختلفی روبرو شد. به ویژه پس از تصویب قانون اساسی و حقوق بشر زمینه فعالیت احزاب بیش از پیش باز شد. ماده 16 قانون اساسی به فعالیت  احزاب اشاره داشت. در سال 1953 با روی كار آمدن ملک حسین احزابی مخالف با نخبگان سیاسی به وجود آمدند كه به نوعی رقیب حكومت به شمار میآمدند و شعارهای عدالت خواهانه سر دادند و برخلاف زمانهای گذشته با روستاهای اردن ارتباط برقرار كردند. با این وجود پادشاه توانست به سرعت قبل از قدرت گیری احزاب بر آن‌ها سیطره یابد، با این سیاست كه اگر رؤسای احزاب جایگاه حزبی خود را از دست بدهند، احزاب تحت تأثیر او قرار خواهند گرفت. بسیاری از محققان درباره آن دوره می نویسند كه حزب البعث به دلیل اینكه عملاً در مقابل كارهای حكومت مقاومت می كرد در اردن جایی نداشت و حزب كمونیست که توسط  نبیه رشیدات، عیسى مدانات، فرید عكشــۀ، إبراهیم طوال، حنا حتر و حنا هلســۀ تشکیل شد و فؤاد نصار، رضوان حلو، حمزۀ الوزیر، رشدی شاهین، عبدالقادر صالح، فائق وراد و یعقوب زیادین از رؤسای آن بودند. (24) به دلیل بالا بودن دستمزد‌ها در اردن موفقیتی كسب نكرد. (25) احزاب دیگری نیز تأسیس شدند، همچون اخوان المسلمین که در سال 1945 تأسیس شد و با انتشار روزنامه مبارزه اسلامی‌ سعی در بیان اهداف خود داشت و با شرکت در انتخابات مجلس نمایندگان در سال 1956 توانست صاحب 4 کرسی شود. این حزب در دهه شصت و هفتاد اساس کار خود را بر آموزش  قرار داد و در شهرهای مختلف به تأسیس گروههای فرعی پرداخت و شروع به ساخت مدارس و مهد کودک و بیمارستانهای اسلامی‌کرد و مرحله طلایی فعالیتهای خود را در دهه هشتاد پشت سر نهاد.(26) التحریر نیز در همین دوره پا به عرصه سیاست اردن گذاشت كه جزء احزاب موافق حكومت به شمار می رفت. اخوان المسلمین به طور دائم با كارهای قوه مجریه در اردن موافق بود و با افزایش فشار ناسیونالیسم ناصری (جمال عبدالناصر) در میانه دهه پنجاه، موضع خود را در قبال قوه مجریه تغییر نداد. به این ترتیب این حزب وارد عصر طلایی رابطه خود با قوه مجریه شد و این‌چنین شد كه ستاره بخت احزاب دیگر در اردن به خاموشی گرایید و دوره فعالیت‌های آنها فقط به سال‌های 1952 تا 1956 محدود شد و بر عرصه سیاسی اردن تأثیری نداشتند. در این زمان حكومت هم با دوراندیشی خود توانست با بریتانیا پیمانی را امضا كند كه به موجب آن بریتانیا اجازه كار به كمونیست‌ها و بعثی‌ها را در كشور خود نمی داد. از دیگر احزاب می توان اتحاد ملی عربی را نام برد كه در سال 1972 اعلام موجودیت كرد و مهم ترین اهدافش طرح مسئله فلسطین به عنوان مسئلهای عربی بود و اینكه منافع اقتصادی كشور اولویت رابطه با كشورهای بیگانه را مشخص می كند، اما با این وجود این اتحاد دوام پیدا نكرد زیرا كنفرانس رباط بر آن تأثیر گذاشت و سازمان آزادی بخش فلسطین را نمایندة قانونی ملت فلسطین اعلام كرد. این چنین گروه‌های فشار در غیاب احزاب و مجلس نمایندگان به عناصری فعال در عرصه سیاست اردن تبدیل شدند که به شكلی عملی در دهه هشتاد میلادی در حوادث دانشگاه یرموك (1986) و در حوادث سال 1989 در معان با خشونت نمود پیدا كرد و به بازگشت به كار احزاب به شكل علنی در سال 1992 منجر شد.

چنان كه اشاره شد، حیات حزبی در اردن به سال‌های آغازین تأسیس حكومت در اردن باز می گردد. در سال 1952 در قانون اساسی اردن بر حق شهروندان اردنی بر تشكیل حزب سیاسی و مشاركت در آن و برنامه ریزی برای تشكیل آن تأکید شد و در سال 1955 اولین قانون مبنی بر اعطای مجوز به احزاب سیاسی صادر شد. در آن زمان احزاب مجوز یافته برای اولین بار تجربه حضور در پارلمان را در سال 1956 پشت سر گذاشتند ولی پس از آن احزاب سیاسی اردن به علت شرایط سیاسی داخلی و منطقه ای كه بر اردن حاكم بود، از كار حزبی سازمان یافته بازماندند. این وضعیت تا سال 1989 كه دوباره دموكراسی خواهی در اردن از سر گرفته شد ادامه داشت و با انتخابات پارلمانی در همان سال و تصویب قانون احزاب در سال 1992 به بازگشت حیات سیاسی احزاب منجر شد. به این ترتیب 30 حزب سیاسی در اردن پا به عرصه سیاست گذاشتند. (27)

آزاد سازی سیاسی و اصلاحات سیاسی از بالا به پایین در اردن از سال 1989 تا وقوع بهار عربی در 2011 نوعی راهبرد تدافعی برای حفظ حاکمیت و جلوگیری از انقلاب بود؛ در حقیقت، آزادسازی و تحقق برخی اقدامهای اصلاح‌طلبانه سیاسی در اردن از 1989 به این سو، جنبههای ماهوی نداشت بلکه جنبه راهبردی (تاکتیکی) برای بقای سیاسی و استمرار قدرت سیاسی و از نوعی مدیریت پیشگیرانه از انقلاب نشانی داشت. رابینسون در مقاله‌ای، از تحولات و اصلاحات سیاسی در این کشور با عنوان «دموکراتیزاسیون تدافعی» یاد میکند که به طور عمده به صورت پیش دستانه و مصلحت جویانه برای حفظ امتیازهای طبقهها و نخبگان حاکم و ترمیم مشروعیت سیاسی حکومت انجام شد لذا به هیچ وجه هدف انجام تغییر و تحولات و اصلاحات ژرف دموتراتیک نبود؛ بنابراین، برنامه دموکراسی‌سازی تدافعی که برخاسته از اعتراضهای خیابانی با محتوای اقتصادی و معیشتی بود، نمیتوانست نویدبخش گذر اردن از دموکراسی حداقلی به سمت دموکراتیزاسیون و دموکراسی حداکثری و نهادینه شده با ویژگیهایی از جمله «رقابتهای دموکراتیک حزبی و گروهی، مشارکت فعالانه و مستقل، جامعه مدنی قوی، دولت به طور کامل پاسخگو، انتخابات پارلمانی آزاد و جدایی واقعی قوا» باشد.

بسیاری از پژوهشگران، کثرت گرایی صوری و محدود چند حزبی را در اردن و چند کشور دیگر، نه به مثابه امر راهبردی با ماهیت دموکراتیک بلکه به مثابه روشی برای بقای سیاسی این رژیم‌ها تلقی کردند.(28)