لی چینگ جائو شاعر چینی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی « == ''-«لی چینگجائو» شاعرهی دوران سلسلهی سونگ'' == «لی چینگجائو[1]»(1151-1084 میلادی) شاعرهي غزلسرای مشهور دوران سلسلهی سونگ است. وی در شعری با عنوان«آهسته، نغمه آهسته » میگوید: «زمین از گلهای زرد پوشانده شده، پژمرده و فرو افتاده از باران/ اینک...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
=== ''-«لی چینگجائو» شاعرهی دوران سلسلهی سونگ'' === | |||
«لی چینگجائو(Li Qingzhao)»(1151-1084 میلادی) شاعرهي غزلسرای مشهور دوران سلسلهی سونگ است. وی در شعری با عنوان«آهسته، نغمه آهسته » میگوید: «زمین از گلهای زرد پوشانده شده، پژمرده و فرو افتاده از باران/ اینک چه کسی آنها را بر می دارد؟/ تنها نشسته در کنار پنجره، چگونه می<sub></sub>توانم سرعت قدمم در تاریکی را که کمتر نمی شود تندتر کنم؟/در برگهای مسطح و پهن، نم نم باران همچون شفق رنگین کمان میشود». تحت چنین شرایطی، کسی جز این که مثل نویسنده افسوس بکشد، کاری نمیتواند بکند:« آه من با غم و اندوهِ ورای ایمان چه میتوانم بکنم!». | |||
احساس و عواطف را میتوان در ابیاتی از این شاعره که دلش برای همسر دور از وطنش تنگ شده و برایش شعری سروده است، مشاهده کرد:«خوف دارم که غصهی جدایی مرا غمگین نشان دهد/ چیزها برای گفتن دارم، ولی به محض آغاز سکوت میکنم/ کمی رنجور شدهام، نه به خاطر اینکه مريض شرابم/ حتی نه اندوهناك به خاطر سرسختی پاییزم». اندوهها عمیق و پایدارند و وقت فرار از احساس شاعرانه نیست.<ref>سابقی، علی محمد. (1392). "جامعه و فرهنگ [[چین]]". تهران : موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد اول.</ref> | |||
== کتابشناسی == | |||
نسخهٔ ۶ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۱۳
-«لی چینگجائو» شاعرهی دوران سلسلهی سونگ
«لی چینگجائو(Li Qingzhao)»(1151-1084 میلادی) شاعرهي غزلسرای مشهور دوران سلسلهی سونگ است. وی در شعری با عنوان«آهسته، نغمه آهسته » میگوید: «زمین از گلهای زرد پوشانده شده، پژمرده و فرو افتاده از باران/ اینک چه کسی آنها را بر می دارد؟/ تنها نشسته در کنار پنجره، چگونه میتوانم سرعت قدمم در تاریکی را که کمتر نمی شود تندتر کنم؟/در برگهای مسطح و پهن، نم نم باران همچون شفق رنگین کمان میشود». تحت چنین شرایطی، کسی جز این که مثل نویسنده افسوس بکشد، کاری نمیتواند بکند:« آه من با غم و اندوهِ ورای ایمان چه میتوانم بکنم!».
احساس و عواطف را میتوان در ابیاتی از این شاعره که دلش برای همسر دور از وطنش تنگ شده و برایش شعری سروده است، مشاهده کرد:«خوف دارم که غصهی جدایی مرا غمگین نشان دهد/ چیزها برای گفتن دارم، ولی به محض آغاز سکوت میکنم/ کمی رنجور شدهام، نه به خاطر اینکه مريض شرابم/ حتی نه اندوهناك به خاطر سرسختی پاییزم». اندوهها عمیق و پایدارند و وقت فرار از احساس شاعرانه نیست.[۱]