حزب پرونیست آرژانتین: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:
بخش دوم حزب رادیکال که در واقع نزدیکان رئیس‌جمهور مستعفی (دلاروآ) بودند، به رهبری لوپز مورفی (وزیر اقتصاد دولت دلاروآ) حزب جدیدی را با نام Recrear (تأسیس مجدّد) افتتاح کردند. این حزب در واقع بخش راست میانهی طیف رأیدهندگان بود. لوپز مورفی در انتخابات ریاست جمهوری در سال 2003 مقام سوم را کسب کرد. پس از نتایج ناامید کنندهی این حزب در انتخابات سال 2005 و پیش از انتخابات سال 2007 او یک گروه از احزاب مستقر در استان و تعهّد مائوریسیو مکری به تغییر در مرکز و راست ائتلاف، وی به «پبشنهاد وی جمهوریخواهان» (PRO) پیوست. پس از آن در انتخابات ریاست شهر خودمختار [[بوئنوس‌آیرس]] پیروز شد<ref>خیرمند، احمدرضا (1391). جامعه و فرهنگ [[آرژانتین]]. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی]، ص168-177.</ref>.
بخش دوم حزب رادیکال که در واقع نزدیکان رئیس‌جمهور مستعفی (دلاروآ) بودند، به رهبری لوپز مورفی (وزیر اقتصاد دولت دلاروآ) حزب جدیدی را با نام Recrear (تأسیس مجدّد) افتتاح کردند. این حزب در واقع بخش راست میانهی طیف رأیدهندگان بود. لوپز مورفی در انتخابات ریاست جمهوری در سال 2003 مقام سوم را کسب کرد. پس از نتایج ناامید کنندهی این حزب در انتخابات سال 2005 و پیش از انتخابات سال 2007 او یک گروه از احزاب مستقر در استان و تعهّد مائوریسیو مکری به تغییر در مرکز و راست ائتلاف، وی به «پبشنهاد وی جمهوریخواهان» (PRO) پیوست. پس از آن در انتخابات ریاست شهر خودمختار [[بوئنوس‌آیرس]] پیروز شد<ref>خیرمند، احمدرضا (1391). جامعه و فرهنگ [[آرژانتین]]. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی]، ص168-177.</ref>.
== نیز نگاه کنید به==
== نیز نگاه کنید به==
[[نظام حزبی آرژانتین]]؛ [[سیاست و حکومت آرژانتین]]
==کتابشناسی==
==کتابشناسی==

نسخهٔ ‏۲۸ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۳۲

در بخش تاریخ به صورت کامل به چگونگی تشکیل حزب پرونیست (عدالتخواه) پرداخته شد. این حزب توسّط پرون و پونتس تأسیس شد. این دو تن که اوّلى استاد مدرسهی جنگ بود و با شاخهی شبهنظامى جوانان حزب رادیکال ارتباط داشت و دومى نیز از اعضای حزب رادیکال در استان کوردوبا به شمار مى‌آمد، قبل از کودتاى مذکور اقدام به تنظیم اساسنامه‌اى نمودند که در آن بر اصول زیر تأکید شده بود:

ـ اعتلا و بازگشت حاکمیت یکپارچهی ملّى به کشور.

ـ تثبیت و تحکیم خصیصه‌هاى ملّىگرایانه و ناسیونالیستى.

ـ ایجاد یک اتّحادیه و ائتلاف منطقه‌ای.

ـ اجرا و احترام به قراردادها و تعهّدات بین‌المللی.

متعاقب تنظیم اساسنامهی مذکور، گروهى را تحت عنوان گروه افسران متّحد به وجود آوردند که به صورت مخفى فعّالیت نموده و در واقع اوّلین چارچوب تشکیلاتى و سازمانیافتهی حزب پرونیست را تشکیل مى‌داد. این گروه کودتاى ۱۹۴۳ را بر علیه حکومت نظامى وقت که از زمان سرنگونى ایریگوئن بر مسند قدرت بود، به راه انداختند که پس از آن سمت‌ها و مسئولیت‌هاى مختلفى چون ریاست دبیرخانهی کار و امور اجتماعی، وزارت جنگ، معاونت رئیسجمهور و بالأخره ریاست جمهوری کشور طىّ سه دوره را از آن پرون ساخت. قابلیّت‌ها و توانایىهای پرون در ایجاد ارتباط با قشر کارگر و اتّحادیه‌هاى مختلف چون کنفدراسیون ملّى کارگران (CGT) که در آن زمان بخش وسیعى از کارگران کشور و بهویژه اعضای اتّحادیه‌هاى راه‌آهن کشور را تحت پوشش خود داشتند، باعث شد تا این حزب از همان آغاز راه از حمایت بخش‌هاى مختلف کارگرى کشور برخوردار گردد.

ادغام دکترین سیاسى این حزب با تشکیلات قوى و قدرتمند اتّحادیه‌هاى کارگرى که تا قبل از مبارزات انتخاباتى ریاست جمهورى در آن سال‌ها، حزب پرونیست را قادر به برخوردارى از حمایت ۹۵% اتّحادیه‌هاى کارگرى این کشور ساخته بود، از جملهی عواملى بود که باعث شد تا حزب مذکور براى سه دورهی متوالى با توجّه به ریاست جمهورى پرون به قدرت برسد. در طول این مدّت از حاکمیت حزب پرونیست مجموعاً کشور از یک روند توسعهی نسبى برخوردار شد که نتیجهی منطقى آن حمایت همهجانبه و گستردهی مردم و سندیکالیسم موجود از پرونیسم تا زمان کودتاى نظامى ۱۹۷۶ بر علیه آن بود. پس از این کودتا با توجّه به فقدان یک رهبری منسجم و سازماندهىشده، حزب پرونیست دوره‌اى از رکود و قهقرا را طى نمود که شکست این حزب براى اوّلین با در طول تاریخ خود در دسامبر ۱۹۸۳، از تبعات آن بود.        

از این زمان به بعد تدابیر و چاره‌هاى اتّحاذ شده براى رفع این نقیصه و تقویت هرچه بیشتر حزب از طرق مختلفى چون کار تشکیلاتى منسجم‌تر و انجام انتخابات داخلى براى پرورش رهبران برتر، باعث شد تا برخى چهره‌هاى جوان برخاسته از حزب سیاسى و یا سندیکالیسم وابسته به آن ظاهر شوند که ظهور کارلوس منم فرماندار استان لاریوخا از سال ۱۹۸۸در سمت رهبری حزب و پس از آن رئیسجمهور کشور از جملهی نتایج آن مى‌باشد. در زمان منم، حزب پرونیست با تأکید بر ضرورت مدرنیزهسازى دکترین خود برخى چرخش‌ها و تغییرات را در مبانى اصول اوّلیهی خود به وجود آورد که از جملهی آن‌ها میتوان به تمرکزگرایى کم‌تر در سیاست‌هاى داخلى و یا ائتلاف با قدرت‌هاى بزرگ در سیاست خارجى اشاره نمود. (درست برعکس پرون که تأکید بر تقویت قدرت مرکزى و اتّحاد با کشورهاى منطقه داشت.)

احزاب فوق، در حقیقت مهم‌ترین نیروهای سیاسی کشور هستند امّا واقعیت این است که شکل فعلی احزاب به‌ویژه در زمان برگزاری انتخابات، شباهتی به موارد برشمردهی فوق ندارد. در واقع احزاب اصلی تغییر ساختار داده و همهی آن‌ها دچار دگردیسی شده‌اند. بنابراین در حال حاضر جز «جبهه برای پیروزی» که حزب حاکم است، فضای سیاسی مشخّص نمی‌باشد. حتّی در درون حزب پرونیست که حزب حاکم شعبهای از آن می‌باشد، با اکراه و شاید از روی ناچاری و پس از پیروزی خانم کرچنر به حمایت از وی روی آوردهاند.

در سالهای اخیر احزاب کوچکتر معمولاً به صورت منطقهای فعّالیت کرده و بیشتر در انتخابات ایالتی سعی در اشغال پستهای استانی و نیز نمایندگی کنگره را دارند. در انتخابات سراسری این احزاب با احزاب اصلی ائتلاف می‌کنند. در انتخابات اخیر (2011) اکثر احزاب استانی با «جبهه برای پیروزی» متعلّق به خانوادهی کرچنر ائتلاف نمودند. از لحاظ تاریخی بعد از دورهی اوّل حکومت خوان پرون، به دلیل ممنوع شدن فعّالیت حزب عدالتخواه، احزاب کوچکی متولّد شدند که در حقیقت انشعاباتی از همان حزب بودند. این احزاب کوچک حوزهی فعّالیت خود را استان‌ها قرار دادند و در سطح همان استان فعّالیت میکردند. این احزاب استانی بعد از بازگشت دموکراسی به کشور در سال 1983 هم به لحاظ تعداد و هم به لحاظ به دست گرفتن قدرت توسعه یافتند. تا حدّی که چندین استاندار از این احزاب کوچک توانستند در این ایالتها قدرت را به دست گیرند.

سازمانهای کارگری و همچنین نیروهای نظامی به صورت سیستماتیک نقش قابل توجّهی را در سیاست کشور بازی می‌کنند. در این بین قدرت سیاسی کارگران به میزان قابل توجّهی در دورهی اصلاحات بازار آزاد در دههی 1990 میلادی و همچنین همراهی و همکاری رهبران سندیکاهای کارگری با دولت منم تضعیف شد. به نظر میرسد از زمان تمرکز دولت و صنایع محلّی به عنوان موتور مولّد جامعه، سندیکاها و انجمنهای کارگری در تلاش برای بازگشت به جایگاه سابق خود هستند.

نیروهای مسلّح تحت کنترل غیرنظامیان هستند. پس از یک دوره حکومت نظامی، نقض گسترده و سیستماتیک حقوق بشر که امروزه مشخّص و اثبات شده است، رکود اقتصادی و شکست نظامی، ارتش آرژانتین امروزه بیش از هر زمان دیگر تضعیف و در حقیقت خنثی شده است و بیشتر با جذب نیروهای داوطلب و به منظور شرکت در برنامه‌های سازمان ملل در چارچوب حفظ صلح بینالمللی کار می‌کنند در حالی که دولتهای منم و دلاروآ با کاهش بودجه سعی در کنترل و تضعیف نظامیان کردند. دولت کرچنرها با «پاک‌سازی ایدئولوژیک» این سیاست را به شکل دیگری اجرا کرد.

تعدادی از احزاب متمایل به چپ و نیز اعضای بریده شده از حزب پرونیست در دههی 1990 اقدام به تشکیل حزبی با نام «جبههی همبستگی برای کشور» کردند که در واقع حزب سوم کشور بود. این حزب در ماه اگوست 1997 با حزب رادیکال ائتلافی با نام اتّحاد برای کار، عدالت و آموزش و پرورش را به وجود آورد که توانست در سال 1999 در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شده و در واقع رئیس‌جمهور از حزب رادیکال (فرناندو دلاروآ) و معاون وی از حزب فره پاسو (کارلوس چاکو آلوارز) بود. در ماه اکتبر سال 2000، آلوارز پس از افشای رسوایی مربوط به پرداخت رشوه به ریاست جمهوری در مجلس سنا استعفا داد. بنابراین ائتلاف و حتّی فره پاسو عملاً منحل شدند. علاوه بر این در بحبوحهی بحران اقتصادی و شورشهای جدّی، رئیس‌جمهور فرناندو دلاروآ در تاریخ 21 دسامبر 2001 استعفا داد. این موضوع به میزان محبوبیت حزب رادیکال نیز آسیب بسیار جدّی زد.

تلاش دو حزب در انتخابات سال 2003 ریاست جمهوری به ثمر نشست. پشتیبانی از جمهوری برابریطلب (ARI) که به ابتکار خانم الیزا کاریو تشکیل شده، خود را به عنوان یک جبههی مترقّی مبارزه با فساد و به منظور حفظ آرمانهای مترقّی و بدون وابستگی به دو حزب بزرگ کشور مطرح نمود. ARI تا حدودی از مواضع مرکز ـ چپ اتحاد از بین رفته در طیف ایدئولوژیک قرار می‌گرفت. در انتخابات سراسری سال 2003 خانم کاریو در جایگاه چهارم قرار گرفت امّا بلافاصله پس از آغاز به کار دولت نستور کرچنر و مشخّص شدن این‌که کرچنر آرمانها و اهداف مرکز ـ چپ را دنبال می‌کند، محبوبیت این حزب به شدّت کاهش یافت و در نهایت تقسیم شده و یک اتّحاد جدید به نام ائتلاف مدنی در ژوئن 2007 فابیانا ریوس فرماندار استان سرزمین آتش از این حزب انتخاب شد و به اوّلین فرماندار متعلّق به این حزب در کلّ کشور تبدیل شد.

بخش دوم حزب رادیکال که در واقع نزدیکان رئیس‌جمهور مستعفی (دلاروآ) بودند، به رهبری لوپز مورفی (وزیر اقتصاد دولت دلاروآ) حزب جدیدی را با نام Recrear (تأسیس مجدّد) افتتاح کردند. این حزب در واقع بخش راست میانهی طیف رأیدهندگان بود. لوپز مورفی در انتخابات ریاست جمهوری در سال 2003 مقام سوم را کسب کرد. پس از نتایج ناامید کنندهی این حزب در انتخابات سال 2005 و پیش از انتخابات سال 2007 او یک گروه از احزاب مستقر در استان و تعهّد مائوریسیو مکری به تغییر در مرکز و راست ائتلاف، وی به «پبشنهاد وی جمهوریخواهان» (PRO) پیوست. پس از آن در انتخابات ریاست شهر خودمختار بوئنوس‌آیرس پیروز شد[۱].

نیز نگاه کنید به

نظام حزبی آرژانتین؛ سیاست و حکومت آرژانتین

کتابشناسی

  1. خیرمند، احمدرضا (1391). جامعه و فرهنگ آرژانتین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص168-177.