تاریخ و میراث مشترک فرهنگی قطر و ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:


کشور قطر از دیرباز گاهواره‌ی فرهنگی کهن و مرکزی آباد و گاهی مركز فرهنگی کشورهای منطقه بوده است. به دلیل نزدیکی به جزیره‌ی بحرین و ایران، وسیله‌ی پیوند شبه جزیره‌ی عربستان با مردم ایران و دیگر نواحی بوده است؛ به همین جهت از فرهنگ مردم هر دو سرزمین بهره گرفته و برای مردم شبه جزیره‌ی عربستان کم و بیش به منزله‌ی کلید دنیای با فرهنگ آن زمان به شمار می‌رود.
کشور [[قطر]] از دیرباز گاهواره‌ی فرهنگی کهن و مرکزی آباد و گاهی مركز فرهنگی کشورهای منطقه بوده است. به دلیل نزدیکی به جزیره‌ی بحرین و ایران، وسیله‌ی پیوند شبه جزیره‌ی عربستان با مردم ایران و دیگر نواحی بوده است؛ به همین جهت از فرهنگ مردم هر دو سرزمین بهره گرفته و برای مردم شبه جزیره‌ی عربستان کم و بیش به منزله‌ی کلید دنیای با فرهنگ آن زمان به شمار می‌رود.


واژه‌ی قطر، در عربی و فارسی معنی ویژه‌ای ندارد، از آنجا که در حال حاضر نام بین‌المللی این شبه جزیره «کاتار» یا «کتر» است، می‌توان پنداشت که واژه‌ی قطر از دو پاره «قط» و «کت» و «ار» به وجود آمده است. کت در زبان فارسی باستان همانند «کت»، «کند» و «کده» به معنی شهر، ده، قصبه، سرزمین، جایگاه و محل است، و «ار» نیز به معنی بزرگواری، پرهیز، شرافت، ارزش، احترام‌های معنوی و دانش‌های آسمانی است. به هم پیوستن این دو واژه به صورت «کتر» که امروزه به شكل قطر درآمده است، شاید نشانه‌ای از مسکن و زیستگاه مردمان بسیار کهن باشد که در این شبه جزیره می‌زیسته‌اند، و در روزگار زندگانی خود، چنان ارزش و منزلتی داشته‌اند که بر دانش، پرهیزگاری و بزرگواری آنان تأکید شده و سرزمینشان را چنین نامی داده‌اند.
واژه‌ی قطر، در عربی و فارسی معنی ویژه‌ای ندارد، از آنجا که در حال حاضر نام بین‌المللی این شبه جزیره «کاتار» یا «کتر» است، می‌توان پنداشت که واژه‌ی قطر از دو پاره «قط» و «کت» و «ار» به وجود آمده است. کت در زبان فارسی باستان همانند «کت»، «کند» و «کده» به معنی شهر، ده، قصبه، سرزمین، جایگاه و محل است، و «ار» نیز به معنی بزرگواری، پرهیز، شرافت، ارزش، احترام‌های معنوی و دانش‌های آسمانی است. به هم پیوستن این دو واژه به صورت «کتر» که امروزه به شكل قطر درآمده است، شاید نشانه‌ای از مسکن و زیستگاه مردمان بسیار کهن باشد که در این شبه جزیره می‌زیسته‌اند، و در روزگار زندگانی خود، چنان ارزش و منزلتی داشته‌اند که بر دانش، پرهیزگاری و بزرگواری آنان تأکید شده و سرزمینشان را چنین نامی داده‌اند.
خط ۹: خط ۹:


== نیز نگاه کنید به ==
== نیز نگاه کنید به ==
[[تاریخ و میراث مشترک فرهنگی فرانسه و ایران]]؛ [[مشترکات و تمایزات فرهنگی ایران و اردن]]؛ [[تاریخ و میراث مشترک فرهنگی تایلند و ایران]]
[[تاریخ و میراث مشترک فرهنگی فرانسه و ایران]]؛ [[مشترکات و تمایزات فرهنگی ایران و اردن]]؛ [[تاریخ و میراث مشترک فرهنگی تایلند و ایران]]؛ [[مشترکات و تمایزات فرهنگی ایران و گرجستان]]


== کتابشناسی ==
== کتابشناسی ==
<references />
[[رده:میراث و مفاخر ایرانی و مشترک با سایر کشورها و ملل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۵۴

کشور قطر از دیرباز گاهواره‌ی فرهنگی کهن و مرکزی آباد و گاهی مركز فرهنگی کشورهای منطقه بوده است. به دلیل نزدیکی به جزیره‌ی بحرین و ایران، وسیله‌ی پیوند شبه جزیره‌ی عربستان با مردم ایران و دیگر نواحی بوده است؛ به همین جهت از فرهنگ مردم هر دو سرزمین بهره گرفته و برای مردم شبه جزیره‌ی عربستان کم و بیش به منزله‌ی کلید دنیای با فرهنگ آن زمان به شمار می‌رود.

واژه‌ی قطر، در عربی و فارسی معنی ویژه‌ای ندارد، از آنجا که در حال حاضر نام بین‌المللی این شبه جزیره «کاتار» یا «کتر» است، می‌توان پنداشت که واژه‌ی قطر از دو پاره «قط» و «کت» و «ار» به وجود آمده است. کت در زبان فارسی باستان همانند «کت»، «کند» و «کده» به معنی شهر، ده، قصبه، سرزمین، جایگاه و محل است، و «ار» نیز به معنی بزرگواری، پرهیز، شرافت، ارزش، احترام‌های معنوی و دانش‌های آسمانی است. به هم پیوستن این دو واژه به صورت «کتر» که امروزه به شكل قطر درآمده است، شاید نشانه‌ای از مسکن و زیستگاه مردمان بسیار کهن باشد که در این شبه جزیره می‌زیسته‌اند، و در روزگار زندگانی خود، چنان ارزش و منزلتی داشته‌اند که بر دانش، پرهیزگاری و بزرگواری آنان تأکید شده و سرزمینشان را چنین نامی داده‌اند.

دریای پارس و کرانه‌های جنوبی آن، از جمله شبه جزیره‌ی قطر، در روزگار عیلامیان، تحت حکمرانی آنان بود. در دوره‌ی مادها، نخست جزو یکی از ایالت‌های جنوب باختری و سپس جزو ساتراپ یا استان چهادهم پادشاهی ماد، به نام «درنگیانه» و بخشی از کرمان بود. در روزگار هخامنشیان، شبه جزیره‌ی قطر، بر پایه‌ی بند شش، ستون نخست کتیبه بیستون، جزو استان پارس بوده است. در اوایل فرمان‌روایی ساسانیان، شبه جزیره قطر یکی از پایگاه‌های ایران بود. در اوایل حکومت اسلامی، کرانه‌های خلیج فارس و دریای مکران به دست مسلمانان افتاد. ابوهریره از یاران پیامبر(ص) در روزگار خلافت عمر بن خطاب، بر شبه جزیره‌ی قطر، بحرین و کرانه‌های باختری خلیج فارس دست یافت و سپس به سوی کرانه‌های خاوری تاخت.

قطر در یکم سپتامبر 1971م (شهریور 1350) استقلال یافت و ظاهراً تعهدات پیشین این كشور نسبت به بریتانیا از میان رفت؛ ولی سیاست و اقتصاد قطر همانند گذشته وابسته به انگلستان است.[۱]

نیز نگاه کنید به

تاریخ و میراث مشترک فرهنگی فرانسه و ایران؛ مشترکات و تمایزات فرهنگی ایران و اردن؛ تاریخ و میراث مشترک فرهنگی تایلند و ایران؛ مشترکات و تمایزات فرهنگی ایران و گرجستان

کتابشناسی

  1. احمدی، محمد مهدی(1393). جامعه و فرهنگ قطر. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی(دردست انتشار).