پرش به محتوا

تنوع گویش در زبان چینی: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
Samiei (بحث | مشارکت‌ها)
Mahdi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:55.png|بندانگشتی|تنوع گویش ها در [[چین]]]]
[[پرونده:Map of sinitic languages cropped-fa.svg.png|بندانگشتی|نقشه گویش‌های زبانی، قابل بازیابی از: https://commons.wikimedia.org/wiki/File:Map_of_sinitic_languages_cropped-fa.svg]]
زبان در حیات فرهنگی یک ملت، همیشه نقشی بنیادین داشته و چنان پر اهمیت است که وقتی یک نظام خاص زبانی پدید می‌­آید، گویی ملتی نوین ظهور کرده است. لذا، زبان مشترک، یکی از معیارهای تعیین هویت یک ملت به­‌شمار می­‌آید. صورت­‌های بیانی در ضمیر آگاه مردم، معیارهایی می­ شوند که فعالیت­‌های فکری را به صورت الگویی ثابت تبدیل و فعالیت­‌ها را به نتیجه­‌گیری خاصی سوق می‌دهند. بنابراین می­توان گفت زبان، تجلی آوایی، نوشتاری، و رفتاری، مفهومی است‌­که در جریان فعالیتهای فکری پدید آمده است<ref>ناکامورا هاجیمه. (1378).مترجم، مصطفی عقیلی-حسین کیانی، شیوه­ های تفکر ملل شرق(هند، چین، تبت، [[ژاپن]]). انتشارات حکمت.</ref>.


زبان در حیات فرهنگی یک ملت، همیشه نقشی بنیادین داشته و چنان پر اهمیت است که وقتی یک نظام خاص زبانی پدید می ­آید، گویی ملتی نوین ظهور کرده است. لذا، زبان مشترک، یکی از معیارهای تعیین هویت یک ملت به ­شمار می ­آید. صورت­ های بیانی در ضمیر آگاه مردم، معیارهایی می ­شوند که فعالیت­ های فکری را به صورت الگویی ثابت تبدیل و فعالیت ­ها را به نتیجه­ گیری خاصی سوق می ­دهند. بنابراین می­ توان گفت زبان، تجلی آوایی، نوشتاری، و رفتاری، مفهومی است­ که در جریان فعالیت های فکری پدید آمده است<ref>ناکامورا هاجیمه. (1378).مترجم، مصطفی عقیلی-حسین کیانی، شیوه­ های تفکر ملل شرق(هند، چین، تبت، ژاپن). انتشارات حکمت.</ref>.
=== تنوع گویش‌ها در [[زبان چینی]] ===
زبان چینی، یکی ازخانواده­‌های زبانی است که در خود شاخه­‌ها و گویش‌های زبانی متعددی دارد. این زبان­‌ها به نام«فانگ­ین(Fang Yen)» (زبان‌های منطقه ای) شناخته می­ شوند که همان لهجه­‌ها یا گویش‌های متنوع زبان چینی هستند و تمام جمعیت 2/1 ملیاردی [[چین]]، حد اقل به یک یا دو گویش از این لهجه‌ها صحبت می‌کنند.


=== تنوع گویش ها در [[زبان چینی]] ===
از ویژگی‌های قابل توجه همه‌ی گویش­ه ای موجود در [[زبان چینی]]، حالت آهنگین­(نواخت Tonal) داشتن آن­‌ها است. این بدان معنی است که هر هجا می­تواند بسته به زیر و بم به کار رفته در قرائت و تلفظ آن، معنای متفاوتی به خود بگیرد. مثلا گویش ماندارین(mandarin) دارای 4 نواخت، کانتونی(Cantonies) 6 تا 9 نواخت( بسته به اینکه از چه کسی سوال شود) و تایوانی(Taiwanies) دارای7 نواخت دارد<ref>Chinese Encyclopedia: 242- 245</ref>.
[[زبان چینی]]، یکی از خانواده‌های زبانی است که در خود شاخه‌ها و گویش‌های زبانی متعددی دارد. این زبان‌ها به نام «فانگ‌ین (Fang Yen)» (زبان‌های منطقه‌ای) شناخته می‌شوند که همان لهجه‌ها یا گویش‌های متنوع [[زبان چینی]] هستند و تمام جمعیت 2.1 ملیاردی [[چین]]، حداقل به یک یا دو گویش از این لهجه‌ها صحبت می‌کنند.


از ویژگی‌های قابل توجه همه‌ی گویش‌های موجود در [[زبان چینی]]، حالت آهنگین (نواخت (Tonal)) داشتن آن‌ها است. این بدان معنی است که هر هجا می‌تواند بسته به زیر و بم به کار رفته در قرائت و تلفظ آن، معنای متفاوتی به خود بگیرد.
گویش‌های عمده‌ی موجود در [[زبان چینی]]، اغلب برای افرادی که به آن گویش صحبت نمی‌کنند، غیر قابل فهم هستند. اما بیشتر مردمی که در [[چین]] یا تایوان زندگی کرده و گویش ماندارین گویش اصلی محلی آن‌ها نیست، تا حدودی می­توانند به آن گویش صحبت کرده یا لااقل آن را بفهمند.


مثلا گویش ماندارین (mandarin) دارای 4 نواخت، کانتونیCantonies) 6)تا 9 نواخت (بسته به اینکه از چه کسی سوال شود) و تایوانی (Taiwanies) دارای 7 نواخت دارد.
هر یک از گویش‌های عمده­‌ی زبان چینی شاخه­‌های مختلفی را تشکیل می­دهند. برای نمونه، گویش ماندارین به لهجه­‌های شمالی، جنوبی و جنوب غربی تقسیم می­ شود که باز کم و بیش برای دیگران قابل درک نیست.


گویش‌های عمده‌ی موجود در [[زبان چینی]]،<ref>Chinese Encyclopedia: 242- 245</ref> اغلب برای افرادی که به آن گویش صحبت نمی‌کنند، غیر قابل فهم هستند. اما بیشتر مردمی که در [[چین]] یا تایوان زندگی کرده و گویش ماندارین گویش اصلی محلی آن‌ها نیست، تا حدودی می‌توانند به آن گویش صحبت کرده یا حتی آن را بفهمند.
== نیز نگاه کنید به ==
[[زبان و ادبیات چینی]]؛ [[زبان چینی]]؛ [[سیر تحول زبان چینی]]


هر یک از گویش‌های عمده‌ی [[زبان چینی]]، شاخه‌های مختلفی را تشکیل می‌دهند.برای نمونه، گویش ماندارین به لهجه‌های شمالی، جنوبی و جنوب غربی تقسیم می‌شود که باز کم و بیش برای دیگران قابل درک نیست.<ref><sub><big>سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ [[چین]]. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین الملی الهدی جلد اول ص1045</big></sub></ref>  
== کتابشناسی ==
<references />


نیز نگاه کنید به [[زبان و ادبیات چینی]]؛ [[زبان چینی]]
== منبع اصلی ==
<sub><big>سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ [[چین]]. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین الملی الهدی].</big></sub>


== کتابشناسی ==
== نویسنده مقاله ==
علی محمد سابقی
[[رده:زبان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ نوامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۹:۰۷

نقشه گویش‌های زبانی، قابل بازیابی از: https://commons.wikimedia.org/wiki/File:Map_of_sinitic_languages_cropped-fa.svg

زبان در حیات فرهنگی یک ملت، همیشه نقشی بنیادین داشته و چنان پر اهمیت است که وقتی یک نظام خاص زبانی پدید می‌­آید، گویی ملتی نوین ظهور کرده است. لذا، زبان مشترک، یکی از معیارهای تعیین هویت یک ملت به­‌شمار می­‌آید. صورت­‌های بیانی در ضمیر آگاه مردم، معیارهایی می­ شوند که فعالیت­‌های فکری را به صورت الگویی ثابت تبدیل و فعالیت­‌ها را به نتیجه­‌گیری خاصی سوق می‌دهند. بنابراین می­توان گفت زبان، تجلی آوایی، نوشتاری، و رفتاری، مفهومی است‌­که در جریان فعالیتهای فکری پدید آمده است[۱].

تنوع گویش‌ها در زبان چینی

زبان چینی، یکی ازخانواده­‌های زبانی است که در خود شاخه­‌ها و گویش‌های زبانی متعددی دارد. این زبان­‌ها به نام«فانگ­ین(Fang Yen)» (زبان‌های منطقه ای) شناخته می­ شوند که همان لهجه­‌ها یا گویش‌های متنوع زبان چینی هستند و تمام جمعیت 2/1 ملیاردی چین، حد اقل به یک یا دو گویش از این لهجه‌ها صحبت می‌کنند.

از ویژگی‌های قابل توجه همه‌ی گویش­ه ای موجود در زبان چینی، حالت آهنگین­(نواخت Tonal) داشتن آن­‌ها است. این بدان معنی است که هر هجا می­تواند بسته به زیر و بم به کار رفته در قرائت و تلفظ آن، معنای متفاوتی به خود بگیرد. مثلا گویش ماندارین(mandarin) دارای 4 نواخت، کانتونی(Cantonies) 6 تا 9 نواخت( بسته به اینکه از چه کسی سوال شود) و تایوانی(Taiwanies) دارای7 نواخت دارد[۲].

گویش‌های عمده‌ی موجود در زبان چینی، اغلب برای افرادی که به آن گویش صحبت نمی‌کنند، غیر قابل فهم هستند. اما بیشتر مردمی که در چین یا تایوان زندگی کرده و گویش ماندارین گویش اصلی محلی آن‌ها نیست، تا حدودی می­توانند به آن گویش صحبت کرده یا لااقل آن را بفهمند.

هر یک از گویش‌های عمده­‌ی زبان چینی شاخه­‌های مختلفی را تشکیل می­دهند. برای نمونه، گویش ماندارین به لهجه­‌های شمالی، جنوبی و جنوب غربی تقسیم می­ شود که باز کم و بیش برای دیگران قابل درک نیست.

نیز نگاه کنید به

زبان و ادبیات چینی؛ زبان چینی؛ سیر تحول زبان چینی

کتابشناسی

  1. ناکامورا هاجیمه. (1378).مترجم، مصطفی عقیلی-حسین کیانی، شیوه­ های تفکر ملل شرق(هند، چین، تبت، ژاپن). انتشارات حکمت.
  2. Chinese Encyclopedia: 242- 245

منبع اصلی

سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین الملی الهدی.

نویسنده مقاله

علی محمد سابقی