ویژگی های ادبیات چینی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| (۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
ادبیات چینی دارای ویژگیهایی است که می توان در 3 چیز خلاصه کرد: | |||
* محور نبودن شخصیت قهرمانی؛ | |||
* کم جلوه بودن عشق در ادبیات؛ | |||
* واقع نگری در ادبیات«رئالیستی». | |||
[[پرونده:81UjsCGC6rL-192x300.jpg|بندانگشتی|رویای تالار سرخ (Dream of the Red Chamber) – اثری از سائو شچین – انتشاریافته در قرن ۱۸ میلادی – نسخهی خلاصهشدهای از رمان با عنوان «رویای خانهی سرخ» با ترجمهی محمد حسین آریا منتشر شده است، قابل بازیابی از: https://torob.com/p/6f55183f-5ac3-4241-8482-38fb52d1b5fb/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-the-dream-of-the-red-chamber-%D8%A7%D8%AB%D8%B1-%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-tuttle-publishing/]]در ادبیات چینی، بر خلاف ادبیات غربی، محور قرار گرفتن یک شخصیت قهرمان کمتر دیده می شود و اگر شخصی هم در ادبیات مورد ستایش قرار گرفته است، بیشتر به خاطر فضیلتها و نجابتی بوده که در آن شخص تبلور یافته، نه دلیری و پهلوانی و جنگاوری او. همچنین، در ادبیات چینی، به ادبیات عاشقانه چندان اهمیت داده نمیشود، اگرچه ادبیات عاشقانه نیز کم نیست. دانشمندان [[کنفوسیوس و اندیشه های او|کنفوسیوسی]] حتی بر اینگونه ادبیات هم تفسیری اخلاقی نوشته اند. [[کنفوسیوس و اندیشه های او|کنفوسیوس]] از میان سه هزار قطعه شعر سیصد چکامه را برگزید و در این باره گفت:«اگر این سیصد قطعه را در هم بفشرم، باید بگویم که در آنها هیچ اندیشه ی هرزه ای نیست.». | |||
استعاره ای به کار رفته در ادبیات چینی همیشه با واقعیتهای تاریخی گذشته ارتباط داشته است. از همین رو، اندیشه و زندگی مردم [[چین]] همواره باید در رابطه با آثار کلاسیک آنان مورد مطالعه قرار گیرد، زیرا همیشه این آثار کلاسیک بوده که زندگی آنها را شکل می داده است. تمام تلاشهای [[کنفوسیوس و اندیشه های او|کنفوسیوس]] هم معطوف به احیای سنتهای گذشتگان بود. وی می گوید:«من اهل ابتکار نیستم، بلکه صرفا گذشته را انتقال میدهم، چون به فرهنگ گذشته ی خود باور دارم و شیفته ی آن هستم». و در نهایت اینکه، ادبیات چینی ادبیات واقع نگر و رئالیستی است که بازتابی از زندگی واقعی و شرایط اجتماعی مردم این سرزمین است و از هرگونه خیال اندیشی و رؤیا بافی به دور است. | |||
داستانهای ادبی چینی که از دیر باز مورد استقبال مردم واقع شده است، بر پنج دسته اند: | |||
* حکایتهای تاریخ همچون«افسانههای سه پادشاهی( San Kuo Yin Yi).»؛ | |||
* داستانهایی که بیانگر وضعیت اجتماعی است، مانند[[خونگ لو منگ|«رؤیای عمارت سرخ(Hong Luo Meng).»]]؛ | |||
* قصههای پر ماجرا مانند«گزارش کناره ی آب(Shui Hui Chuan).»؛ | |||
* قصههای جن و پری، همچون«قصههای غریب لیائوجای(Liu Chai Chi Yi).»؛ | |||
* مطایبات، مانند«ملتهای دانشوران(Jo Lin Wai Shih).». | |||
بنابراین، می توان گفت، در آثار ادبی [[چین]]، نویسنده در پی ستایش قهرمانان یا شرح داستان عشقی و یا ترسیم مسایل خارج از واقعیات زندگی اجتماعی نیست، بلکه در توصیف طبیعت و فضایل اخلاقی مردم و شخصیتهای حکیم و فرزانه است. داستان«رؤیای عمارت سرخ» که نمایی است گسترده از [[روابط خانوادگی در چین|زندگی خانوادگی چینی]]، از اصل ازلی داستان آغاز میکند و سپس به نرمی به سوی ماجراهای زمینی روی می آورد، اما همواره حضوری روحانی بر آن سایه افکنده است و سرانجام در پایان غمناکش قهرمان زن آن دل شکسته جان میسپارد و داستان چنین پایان میپذیرد:<blockquote>«این است حکایت غم/ و نیز حکایت خواب و خیال/ زندگی خوابی بیش نیست؛/ بر جنون انسان خنده مزن.»</blockquote>از دیگر ویژگیهای ادبیات چینی، قدرت آن در بیان احساس ظریف و صمیمانه از طبیعت است. نویسندگان چینی همچون نگارگرانشان،در وصف نماها و چشم اندازهای طبیعت، بی مثالند و چشمی برای مشاهده و نقش و نگار طبیعت دارند که در ادبیات هیچ ملتی یافت نم یشود. عشق به طبیعت در ادبیات چینی موج میزند. به نظر میرسد این گرایش به طبیعت در خلق آثار ادبی، متأثر از طبیعت گرایی [[آیین بومی تائو|آیین تائویی]] است و هدف نهایی در ادبیات چینی، رسیدن به هماهنگی میان انسان و طبیعت است. | |||
== نیز نگاه کنید به == | |||
[[ادبیات چینی]]؛''' '''[[شاهکارهای ادبیات چینی]] | |||
== منبع اصلی == | |||
<sub><big>سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ [[چین]]. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین الملی الهدی].</big></sub> | |||
== نویسنده مقاله == | |||
علی محمد سابقی | |||
[[رده:ادبیات]] | |||
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ نوامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۹:۳۰
ادبیات چینی دارای ویژگیهایی است که می توان در 3 چیز خلاصه کرد:
- محور نبودن شخصیت قهرمانی؛
- کم جلوه بودن عشق در ادبیات؛
- واقع نگری در ادبیات«رئالیستی».

در ادبیات چینی، بر خلاف ادبیات غربی، محور قرار گرفتن یک شخصیت قهرمان کمتر دیده می شود و اگر شخصی هم در ادبیات مورد ستایش قرار گرفته است، بیشتر به خاطر فضیلتها و نجابتی بوده که در آن شخص تبلور یافته، نه دلیری و پهلوانی و جنگاوری او. همچنین، در ادبیات چینی، به ادبیات عاشقانه چندان اهمیت داده نمیشود، اگرچه ادبیات عاشقانه نیز کم نیست. دانشمندان کنفوسیوسی حتی بر اینگونه ادبیات هم تفسیری اخلاقی نوشته اند. کنفوسیوس از میان سه هزار قطعه شعر سیصد چکامه را برگزید و در این باره گفت:«اگر این سیصد قطعه را در هم بفشرم، باید بگویم که در آنها هیچ اندیشه ی هرزه ای نیست.».
استعاره ای به کار رفته در ادبیات چینی همیشه با واقعیتهای تاریخی گذشته ارتباط داشته است. از همین رو، اندیشه و زندگی مردم چین همواره باید در رابطه با آثار کلاسیک آنان مورد مطالعه قرار گیرد، زیرا همیشه این آثار کلاسیک بوده که زندگی آنها را شکل می داده است. تمام تلاشهای کنفوسیوس هم معطوف به احیای سنتهای گذشتگان بود. وی می گوید:«من اهل ابتکار نیستم، بلکه صرفا گذشته را انتقال میدهم، چون به فرهنگ گذشته ی خود باور دارم و شیفته ی آن هستم». و در نهایت اینکه، ادبیات چینی ادبیات واقع نگر و رئالیستی است که بازتابی از زندگی واقعی و شرایط اجتماعی مردم این سرزمین است و از هرگونه خیال اندیشی و رؤیا بافی به دور است.
داستانهای ادبی چینی که از دیر باز مورد استقبال مردم واقع شده است، بر پنج دسته اند:
- حکایتهای تاریخ همچون«افسانههای سه پادشاهی( San Kuo Yin Yi).»؛
- داستانهایی که بیانگر وضعیت اجتماعی است، مانند«رؤیای عمارت سرخ(Hong Luo Meng).»؛
- قصههای پر ماجرا مانند«گزارش کناره ی آب(Shui Hui Chuan).»؛
- قصههای جن و پری، همچون«قصههای غریب لیائوجای(Liu Chai Chi Yi).»؛
- مطایبات، مانند«ملتهای دانشوران(Jo Lin Wai Shih).».
بنابراین، می توان گفت، در آثار ادبی چین، نویسنده در پی ستایش قهرمانان یا شرح داستان عشقی و یا ترسیم مسایل خارج از واقعیات زندگی اجتماعی نیست، بلکه در توصیف طبیعت و فضایل اخلاقی مردم و شخصیتهای حکیم و فرزانه است. داستان«رؤیای عمارت سرخ» که نمایی است گسترده از زندگی خانوادگی چینی، از اصل ازلی داستان آغاز میکند و سپس به نرمی به سوی ماجراهای زمینی روی می آورد، اما همواره حضوری روحانی بر آن سایه افکنده است و سرانجام در پایان غمناکش قهرمان زن آن دل شکسته جان میسپارد و داستان چنین پایان میپذیرد:
«این است حکایت غم/ و نیز حکایت خواب و خیال/ زندگی خوابی بیش نیست؛/ بر جنون انسان خنده مزن.»
از دیگر ویژگیهای ادبیات چینی، قدرت آن در بیان احساس ظریف و صمیمانه از طبیعت است. نویسندگان چینی همچون نگارگرانشان،در وصف نماها و چشم اندازهای طبیعت، بی مثالند و چشمی برای مشاهده و نقش و نگار طبیعت دارند که در ادبیات هیچ ملتی یافت نم یشود. عشق به طبیعت در ادبیات چینی موج میزند. به نظر میرسد این گرایش به طبیعت در خلق آثار ادبی، متأثر از طبیعت گرایی آیین تائویی است و هدف نهایی در ادبیات چینی، رسیدن به هماهنگی میان انسان و طبیعت است.
نیز نگاه کنید به
ادبیات چینی؛ شاهکارهای ادبیات چینی
منبع اصلی
سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین الملی الهدی.
نویسنده مقاله
علی محمد سابقی