ادبیات زنان چینی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
اگرچه در طول [[ | اگرچه در طول تاریخ سرزمین [[چین]] زنان شاعر و نویسندهی بسیاری یافت میشود، اما ادبیات خاص زنان چینی، در اوایل قرن هفدهم در كشور [[چین]] ظهور كرد و بعدها در اواخر قرن بیستم به كشور آمریكا منتقل و در آنجا تبدیل به نوعی ادبیات استعماری گردید. در دوران اولیه، بسیاری از آثار ادبی خلق شده توسط زنان چینی، بیانگر طغیان و اعتراض آنان علیه شرایط نامطلوب زمانهی خود بود. اگرچه در آن دوران زنان شجاعت لازم برای تقابل آشكار با سلطهی مردان خود را نداشتند، اما پناه بردن به وادی ادبیات، این امكان را به آنها میداد تا به طور غیرمستقیم و با استفاده از فنون و صناعات ادبی، حرف دل خود را بازگو كنند. | ||
در آن دوران، تمامی آثار ادبی چون داستانها، حكایات و اشعار | در آن دوران، تمامی آثار ادبی چون داستانها، حكایات و اشعار سرودهی مردان، به نوعی، زنان و مادران را تحقیر میكرد. بسیاری از ضربالمثلهای مطرح در آن روزگار نیز بیانگر چنین مسألهای است. مانند:<blockquote>«پرورش غاز خیلی پرسودتر از داشتن دختر است»، یا«زنی كه استعداد ندارد، پاكدامن هم نیست.»</blockquote>مشخص است كه در آن زمان، مقام زنان بسیار پایین و پست بود، به گونهای كه گاه زنان نسبت به حیوانات خانگی، از موقعیت پایینتری برخوردار بودند. وجود زنان برده، همسران موقت بسیار، دختركشی و بستن پای دختران از کودکی، كه منجر به زخم شدن و کوچک ماندن پای آنها و وارد آمدن آسیبهای جدی میشد، امری طبیعی و مرسوم بود. در این راستا، سه اصل مهم به زنان تفهیم میشد:«مطیع باش، كار كن و پاكدامن باش.» | ||
زنان پس از مرگ همسر میبایست از فرزند پسرشان اطاعت میكردند. تئوریسن این نوع آموزشها در [[نوع جامعه چین|جامعهی سنتی چین]]، زن تحصیلكردهای به نام «بان تسو(Bantso) بود كه خود به هیچ عنوان به ایدهها و طرحهایی كه ارائه میکرد، عمل نمینمود. در چنین شرایطی، اگر زنی پس از مرگ همسر دست به خودكشی میزد، از او تقدیر به عمل میآمد و برایش آرامگاه زیبایی ساخته میشد. این نگاه تحقیر آمیز به زنان در [[چین]] حتی در شعرها و سرودههای ادبی نیز پیداست. یکی از شعرای معروف [[چین]] بهنام فوشوان (Fu Hsuan) در خصوص شوربختی زنان در [[چین]]، چنین سروده است: | |||
زن بودن چه غم انگیز است! | |||
در زمین چیزی به این کم بهایی نیست. | در زمین چیزی به این کم بهایی نیست. | ||
| خط ۱۲: | خط ۱۴: | ||
همچون خدایانی از آسمان فرود آمده، | همچون خدایانی از آسمان فرود آمده، | ||
و | و دلهاشان چار دریا، | ||
و باد و غبار هزار فرسنگ را به جنگ می خواند. | و باد و غبار هزار فرسنگ را به جنگ می خواند. | ||
چون دختری به جهان آید کسی شاد | چون دختری به جهان آید کسی شاد نمیشود، | ||
خانواده او را ارج | خانواده او را ارج نمینهد، | ||
چون بزرگ شود در اتاقش پنهان | چون بزرگ شود در اتاقش پنهان میماند، | ||
ترسان از اینکه مبادا چشم مردی بر او افتد. | ترسان از اینکه مبادا چشم مردی بر او افتد. | ||
هیچکس زاری نمیکند اگر او | هیچکس زاری نمیکند اگر او خانهی خود را ترک گوید. | ||
مانند ابرها که پس از باران ناگهان دور | مانند ابرها که پس از باران ناگهان دور میشوند، | ||
سر فرود | سر فرود میآورد و چهرهی خود را میآراید | ||
دندانهایش لبهای سرخش را میفشارد، | |||
تعظیمهای بسیار می کند و زانو میزند (در [[چین]] رسم است که فرومایگان در برابر بزرگان و فرادستان، به نشانه ی تعظیم سر فرود میآورند و سه بار زانو بر زمین میزنند. | |||
[[چین|كشور چین]] برای مدتهای مدیدی برای غربیها سرزمینی اسرارآمیز بود، ولذا، ادبیات زنان نویسنده چینی نیز از نظر غربیان مخفی مانده بود. در مقایسه میان ادبیات زنان و مردان چینی، مشخص میشود كه در گذشته ادبیات زنان چینی بسیار در حاشیه قرار داشته است. با این حال، این ادبیات بسیار غنی بوده و نشاندهنده تمدن و فرهنگ متنوع و جذاب مردم آن سرزمین است. | |||
== نیز نگاه کنید به == | == نیز نگاه کنید به == | ||
[[زنان در خلق ادبیات چینی]]؛ [[نفوذ فرهنگ غرب و خلق ادبیات جدید]] | |||
== پاورقی == | == پاورقی == | ||
[i] - <small>در [[چین]] رسم است که فرومایگان در برابر بزرگان و فرادستان، به نشانه ی تعظیم سر فرود می آورند و سه بار زانو بر زمین می زنند. نگاه کنید به، کتاب داریوش آشوری. همان. صفحه 95.</small> | [i] - <small>در [[چین]] رسم است که فرومایگان در برابر بزرگان و فرادستان، به نشانه ی تعظیم سر فرود می آورند و سه بار زانو بر زمین می زنند. نگاه کنید به، کتاب داریوش آشوری. همان. صفحه 95.</small> | ||
== | == منبع اصلی == | ||
<sub><big>سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ [[چین]]. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین الملی الهدی].</big></sub> | |||
== نویسنده مقاله == | |||
علی محمد سابقی | |||
[[رده:شخصیت ها و نویسندگان شاخص ادبی]] | |||
[[رده:زنان]] | |||
نسخهٔ کنونی تا ۱۷ نوامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۸:۲۳
اگرچه در طول تاریخ سرزمین چین زنان شاعر و نویسندهی بسیاری یافت میشود، اما ادبیات خاص زنان چینی، در اوایل قرن هفدهم در كشور چین ظهور كرد و بعدها در اواخر قرن بیستم به كشور آمریكا منتقل و در آنجا تبدیل به نوعی ادبیات استعماری گردید. در دوران اولیه، بسیاری از آثار ادبی خلق شده توسط زنان چینی، بیانگر طغیان و اعتراض آنان علیه شرایط نامطلوب زمانهی خود بود. اگرچه در آن دوران زنان شجاعت لازم برای تقابل آشكار با سلطهی مردان خود را نداشتند، اما پناه بردن به وادی ادبیات، این امكان را به آنها میداد تا به طور غیرمستقیم و با استفاده از فنون و صناعات ادبی، حرف دل خود را بازگو كنند.
در آن دوران، تمامی آثار ادبی چون داستانها، حكایات و اشعار سرودهی مردان، به نوعی، زنان و مادران را تحقیر میكرد. بسیاری از ضربالمثلهای مطرح در آن روزگار نیز بیانگر چنین مسألهای است. مانند:
«پرورش غاز خیلی پرسودتر از داشتن دختر است»، یا«زنی كه استعداد ندارد، پاكدامن هم نیست.»
مشخص است كه در آن زمان، مقام زنان بسیار پایین و پست بود، به گونهای كه گاه زنان نسبت به حیوانات خانگی، از موقعیت پایینتری برخوردار بودند. وجود زنان برده، همسران موقت بسیار، دختركشی و بستن پای دختران از کودکی، كه منجر به زخم شدن و کوچک ماندن پای آنها و وارد آمدن آسیبهای جدی میشد، امری طبیعی و مرسوم بود. در این راستا، سه اصل مهم به زنان تفهیم میشد:«مطیع باش، كار كن و پاكدامن باش.»
زنان پس از مرگ همسر میبایست از فرزند پسرشان اطاعت میكردند. تئوریسن این نوع آموزشها در جامعهی سنتی چین، زن تحصیلكردهای به نام «بان تسو(Bantso) بود كه خود به هیچ عنوان به ایدهها و طرحهایی كه ارائه میکرد، عمل نمینمود. در چنین شرایطی، اگر زنی پس از مرگ همسر دست به خودكشی میزد، از او تقدیر به عمل میآمد و برایش آرامگاه زیبایی ساخته میشد. این نگاه تحقیر آمیز به زنان در چین حتی در شعرها و سرودههای ادبی نیز پیداست. یکی از شعرای معروف چین بهنام فوشوان (Fu Hsuan) در خصوص شوربختی زنان در چین، چنین سروده است:
زن بودن چه غم انگیز است!
در زمین چیزی به این کم بهایی نیست.
پسران به دَر تکیه میزنند،
همچون خدایانی از آسمان فرود آمده،
و دلهاشان چار دریا،
و باد و غبار هزار فرسنگ را به جنگ می خواند.
چون دختری به جهان آید کسی شاد نمیشود،
خانواده او را ارج نمینهد،
چون بزرگ شود در اتاقش پنهان میماند،
ترسان از اینکه مبادا چشم مردی بر او افتد.
هیچکس زاری نمیکند اگر او خانهی خود را ترک گوید.
مانند ابرها که پس از باران ناگهان دور میشوند،
سر فرود میآورد و چهرهی خود را میآراید
دندانهایش لبهای سرخش را میفشارد،
تعظیمهای بسیار می کند و زانو میزند (در چین رسم است که فرومایگان در برابر بزرگان و فرادستان، به نشانه ی تعظیم سر فرود میآورند و سه بار زانو بر زمین میزنند.
كشور چین برای مدتهای مدیدی برای غربیها سرزمینی اسرارآمیز بود، ولذا، ادبیات زنان نویسنده چینی نیز از نظر غربیان مخفی مانده بود. در مقایسه میان ادبیات زنان و مردان چینی، مشخص میشود كه در گذشته ادبیات زنان چینی بسیار در حاشیه قرار داشته است. با این حال، این ادبیات بسیار غنی بوده و نشاندهنده تمدن و فرهنگ متنوع و جذاب مردم آن سرزمین است.
نیز نگاه کنید به
زنان در خلق ادبیات چینی؛ نفوذ فرهنگ غرب و خلق ادبیات جدید
پاورقی
[i] - در چین رسم است که فرومایگان در برابر بزرگان و فرادستان، به نشانه ی تعظیم سر فرود می آورند و سه بار زانو بر زمین می زنند. نگاه کنید به، کتاب داریوش آشوری. همان. صفحه 95.
منبع اصلی
سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین الملی الهدی.
نویسنده مقاله
علی محمد سابقی