الهام گیری هنرمند چینی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲: | خط ۲: | ||
[[نقاشان مشهور چین باستان|هنرمند چینی]] هنگامی دست به خلق اثری هنری می زند که از موضوع کارش لبریز و از آن الهام یافته و اختیار از کفش بیرون شده و ناگزیر از دست به قلم بردن باشد. هنرمند برای اثرش طرحی نمی ریزد، بلکه از منظره چنان الهام می گیرد که از خود بیخود شده و ناخودآگاه منظره ی بدیعی می آفریند. | [[نقاشان مشهور چین باستان|هنرمند چینی]] هنگامی دست به خلق اثری هنری می زند که از موضوع کارش لبریز و از آن الهام یافته و اختیار از کفش بیرون شده و ناگزیر از دست به قلم بردن باشد. هنرمند برای اثرش طرحی نمی ریزد، بلکه از منظره چنان الهام می گیرد که از خود بیخود شده و ناخودآگاه منظره ی بدیعی می آفریند. | ||
[[هنرمندان و خوشنویسان مشهور چین باستان|هنرمندان]] برای کشیدن منظره بر کوهی بلند رفته و در آنجا به مراقبه می نشیند تا منظره ای را که در اندیشه اش پرورانده را در ذهن خود آماده سازد. هنرمند برای رسیدن به حالتی که ضمیرش سرچشمه ی الهام هنریش باشد، به سیر و سلوک و ریاضت کشی دراز مدتی می پردازد. ضرب المثلی چینی در این زمینه می گوید:<blockquote>«تا کسی هزار کتاب نخوانده باشد و ده هزار فرسنگ سفر نکرده باشد، نمی تواند قلم به دست گیرد و دست به [[هنر نقاشی در چین|نقاشی]] برد.»</blockquote>در نظر چینی ها، نقاش اصیل کسی است که انسان را به «حالت ذهنی» که خود هنرمند تجربه کرده است ببرد<ref>آشوری، داریوش (1358). " نگاهی به سرزمین، تاریخ، جامعه و فرهنگ [[چین]] از دیرینه ترین روزگار تا پایان سده ی نوزدهم''".'' مرکز فرهنگ آسیا. انتشارات امیر کبیر .</ref><ref>سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ [ | [[هنرمندان و خوشنویسان مشهور چین باستان|هنرمندان]] برای کشیدن منظره بر کوهی بلند رفته و در آنجا به مراقبه می نشیند تا منظره ای را که در اندیشه اش پرورانده را در ذهن خود آماده سازد. هنرمند برای رسیدن به حالتی که ضمیرش سرچشمه ی الهام هنریش باشد، به سیر و سلوک و ریاضت کشی دراز مدتی می پردازد. ضرب المثلی چینی در این زمینه می گوید:<blockquote>«تا کسی هزار کتاب نخوانده باشد و ده هزار فرسنگ سفر نکرده باشد، نمی تواند قلم به دست گیرد و دست به [[هنر نقاشی در چین|نقاشی]] برد.»</blockquote>در نظر چینی ها، نقاش اصیل کسی است که انسان را به «حالت ذهنی» که خود هنرمند تجربه کرده است ببرد<ref>آشوری، داریوش (1358). " نگاهی به سرزمین، تاریخ، جامعه و فرهنگ [[چین]] از دیرینه ترین روزگار تا پایان سده ی نوزدهم''".'' مرکز فرهنگ آسیا. انتشارات امیر کبیر .</ref><ref>سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ [https://dmelal.ir/%DA%86%DB%8C%D9%86 چین]. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی]. جلد سوم، ص. 1136-1137</ref>. | ||
== نیز نگاه کنید به == | == نیز نگاه کنید به == | ||
[[هنر در چین]]؛ [[هنر چینی]] | |||
= کتابشناسی = | = کتابشناسی = |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۶
هنرمند چینی هنگامی دست به خلق اثری هنری می زند که از موضوع کارش لبریز و از آن الهام یافته و اختیار از کفش بیرون شده و ناگزیر از دست به قلم بردن باشد. هنرمند برای اثرش طرحی نمی ریزد، بلکه از منظره چنان الهام می گیرد که از خود بیخود شده و ناخودآگاه منظره ی بدیعی می آفریند.
هنرمندان برای کشیدن منظره بر کوهی بلند رفته و در آنجا به مراقبه می نشیند تا منظره ای را که در اندیشه اش پرورانده را در ذهن خود آماده سازد. هنرمند برای رسیدن به حالتی که ضمیرش سرچشمه ی الهام هنریش باشد، به سیر و سلوک و ریاضت کشی دراز مدتی می پردازد. ضرب المثلی چینی در این زمینه می گوید:
«تا کسی هزار کتاب نخوانده باشد و ده هزار فرسنگ سفر نکرده باشد، نمی تواند قلم به دست گیرد و دست به نقاشی برد.»
در نظر چینی ها، نقاش اصیل کسی است که انسان را به «حالت ذهنی» که خود هنرمند تجربه کرده است ببرد[۱][۲].
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
- ↑ آشوری، داریوش (1358). " نگاهی به سرزمین، تاریخ، جامعه و فرهنگ چین از دیرینه ترین روزگار تا پایان سده ی نوزدهم". مرکز فرهنگ آسیا. انتشارات امیر کبیر .
- ↑ سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی. جلد سوم، ص. 1136-1137