تغییر در ساختار اجتماعی چین: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
=== مقدمه ===
 
از مهم‌­ترین ویژگی‌­های اساسی هر جامعه، ساختار اجتماعی آن به­‌شمار می‌­رود. برای دستیابی به توسعه­‌ی پایدار لازم است در کنار تغییرات ساختار اقتصادی و سیاسی، ساختار اجتماعی نیز مورد توجه لازم قرار گیرد، در غیر این­‌ صورت مشکلات پیچیده‌­ای دامن‌گیر جامعه خواهد شد. ساختار اجتماعی یک سیستم بسیار پیچیده و شامل ساختار متغیرهای متنوعی هم­چون جمعیت، خانواده، شغل، ساختار گروه‌های اجتماعی، ساختار شهری و روستایی، قشربندی اجتماعی، مناطق جغرافیایی، ساختار فرهنگ و سایر ابعاد می­‌گردد. برخی از این تغییرات اجتماعی در [[چین]] طی سال‌­های پس از1980 عبارتند از:
از مهم‌­ترین ویژگی‌­های اساسی هر جامعه، ساختار اجتماعی آن به­‌شمار می‌­رود. برای دستیابی به توسعه­‌ی پایدار لازم است در کنار تغییرات ساختار اقتصادی و سیاسی، ساختار اجتماعی نیز مورد توجه لازم قرار گیرد، در غیر این­‌ صورت مشکلات پیچیده‌­ای دامن‌گیر جامعه خواهد شد. ساختار اجتماعی یک سیستم بسیار پیچیده و شامل ساختار متغیرهای متنوعی هم­چون جمعیت، خانواده، شغل، ساختار گروه‌های اجتماعی، ساختار شهری و روستایی، قشربندی اجتماعی، مناطق جغرافیایی، ساختار فرهنگ و سایر ابعاد می­‌گردد. برخی از این تغییرات اجتماعی در [[چین]] طی سال‌­های پس از1980 عبارتند از:
[[پرونده:China population pyramid.gif|بندانگشتی|پیش بینی [[جمعیت چین]]. قابل بازیابی از https://commons.wikimedia.org/wiki/File:China_population_pyramid_from_1950_to_2022.gif]]


=== تغییر ساختار جمعیتی ===
=== تغییر [[جمعیت چین|ساختار جمعیتی]] ===
طبق آمار موجود، در سال1978میلادی، [[جمعیت چین]] کمی بیش از962میلیون نفر بود در حالی­ که در سرشماری سال2007میلادی این تعداد به یک میلیارد و 132میلیون نفر بالغ شده است. یعنی در طول سی سال 358میلیون نفر به [[جمعیت چین]] افزوده شده است. در سال 1978 نرخ زاد و ولد 5/18درصد و نرخ مرگ و میر25/6درصد و نرخ رشد طبیعی12درصد بوده است. در واقع، جامعه­‌ی [[چین]] هر سه ویژگی یک کشور توسعه نیافته را با نرخ رشد بالا داشته است، در حالی ­که در سال2007 میلادی، نرخ زاد و ولد 1/12درصد، مرگ و میر93/6درصد، و رشد طبیعی به 17/5درصد کاهش یافته که یکی از پارامترهای کشورهای توسعه یافته است.
طبق آمار موجود، در سال1978میلادی، [[جمعیت چین]] کمی بیش از962میلیون نفر بود در حالی­ که در سرشماری سال2007میلادی این تعداد به یک میلیارد و 132میلیون نفر بالغ شده است. یعنی در طول سی سال 358میلیون نفر به [[جمعیت چین]] افزوده شده است. در سال 1978 نرخ زاد و ولد 5/18درصد و نرخ مرگ و میر25/6درصد و نرخ رشد طبیعی12درصد بوده است. در واقع، جامعه­‌ی [[چین]] هر سه ویژگی یک کشور توسعه نیافته را با نرخ رشد بالا داشته است، در حالی ­که در سال2007 میلادی، نرخ زاد و ولد 1/12درصد، مرگ و میر93/6درصد، و رشد طبیعی به 17/5درصد کاهش یافته که یکی از پارامترهای کشورهای توسعه یافته است.


خط ۱۰: خط ۱۱:


=== تغییر در ساختار شغلی ===
=== تغییر در ساختار شغلی ===
علی­رغم تلاش‌­های مائو و هم‌­فکران کمونیست او برای مدرن سازی کشور، به واقع تا سال 1978، کشور چین یک جامعه­‌ی بزرگ روستایی بود. از حدود400میلیون جامعه‌­ی کارگری چین، 283 میلیون نفر(70درصد) را کارگران روستایی تشکیل می­‌دادند  که اکثرا فاقد هرگونه مهارت و دانش فنی بودند. این میزان در سال 2007 ، به769میلیون نفر رسید که از این تعداد تنها 314 میلیون نفر(8/40درصد) کارگر روستایی بوده و 2/59درصد از آن­ها در بخش صنعت اشتغال دارند. بنابراین، می‌­توان گفت جامعه­‌ی [[چین]] در حال تبدیل شدن به یک جامعه­‌ی صنعتی است.  
علی­رغم تلاش‌­های [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]] و هم‌­فکران [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|کمونیست]] او برای مدرن سازی کشور، به واقع تا سال 1978، کشور چین یک جامعه­‌ی بزرگ روستایی بود. از حدود400میلیون جامعه‌­ی کارگری چین، 283 میلیون نفر(70درصد) را کارگران روستایی تشکیل می­‌دادند  که اکثرا فاقد هرگونه مهارت و دانش فنی بودند. این میزان در سال 2007 ، به769میلیون نفر رسید که از این تعداد تنها 314 میلیون نفر(8/40درصد) کارگر روستایی بوده و 2/59درصد از آن­ها در بخش صنعت اشتغال دارند. بنابراین، می‌­توان گفت جامعه­‌ی [[چین]] در حال تبدیل شدن به یک جامعه­‌ی صنعتی است.  
 
=== [[تغییر در ساختار شهری و روستایی چین|تغییر در ساختار شهری و روستایی]] ===
داشتن کارگران صنعتی زیاد به تنهایی نمی­‌تواند نشانه‌­ی صنعتی شدن یک جامعه باشد، بلکه به درصد جمعیت شهری و روستایی نیز بستگی دارد. در اغلب کشورهای صنعتی توسعه یافته، جمعیت شهرنشین بیش از روستانشین است. ولی در [[چین]]، تا سال 1949، [[جمعیت چین|جمعیت شهری]] تنها6/10درصد بود<ref>China Turns Predominantly Urban. Wall Street Journal-18 Jan. 2012</ref>، این میزان در سال1979 که سیاست اصلاحات به اجرا گذاشته شد، زیر 19درصد بود، در حالی­ که براساس آخرین سرشماری صورت گرفته، تعادل جمعیت شهری و روستایی به نفع جمعیت شهری تغییر یافته و درحال حاضر [[جمعیت چین|جمعیت شهر نشین این کشور]] از مرز27/51درصد یعنی 8/690میلیون نفر گذشته است. یعنی پدیده­‌ای که در بریتانیا200سال، آمریکا100سال و ژاپن50سال طول کشید، در [[چین]] در ظرف تنها 30سال به وقوع پیوسته است که این رشد در جهان بی سابقه بوده و تحول بزرگی به­‌شمار می­‌رود. برخی از مؤسسات مشورتی تخمین زده‌­اند که جمعیت شهر نشین [[چین]] در سال2030میلادی از مرز یک میلیارد خواهد گذشت. طی این سال­‌ها، اگرچه دولت اقدامات زیادی برای بهبود وضعیت زندگی و گسترش و نوسازی امکانات روستائیان و تشویق آن­ها به ماندن در روستاها انجام داده است، ولی گرایش به مهاجرت از روستاها به شهرها، هم­چنان در حال افزایش است. انتقال صدها میلیون کشاورز روستایی به شهرها اگرچه با خود شرایط بهتر زندگی برای مهاجران و توسعه و رشد اقتصادی پایداری را در سه دهه­‌ی گذشته برای این کشور به همراه داشته است، و اگرچه ممکن است مهاجرت 200 تا300میلیون کارگر شاغل در بخش کشاورزی در یکی دو دهه‌­ی آینده به شهرها، موتور اقتصادی [[چین]] را فعال‌­تر نماید، ولی این مهاجرت­‌ها به همراه خود مسایل و مشکلات و چالش‌­های فراوانی از قبیل آلودگی محیط زست، کمبود [[رفاه اجتماعی در چین|رفاه آموزشی و اجتماعی]]، کمبود محل سکونت در شهرها، کمبود حمل و نقل و به احتمال زیاد ناآرامی‌­های اجتماعی و درخواست اصلاحات سیاسی را نیز در پی داشته باشد.<ref>سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ [[چین]]. تهران: [https://alhoda.ir موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی]،جلد1، ص.257-260.</ref>
 
{{به روز رسانی}}


=== تغییر در ساختار شهری و روستایی ===
== نیز نگاه کنید به ==
داشتن کارگران صنعتی زیاد به تنهایی نمی­‌تواند نشانه‌­ی صنعتی شدن یک جامعه باشد، بلکه به درصد جمعیت شهری و روستایی نیز بستگی دارد. در اغلب کشورهای صنعتی توسعه یافته، جمعیت شهرنشین بیش از روستانشین است. ولی در [[چین]]، تا سال 1949، جمعیت شهری تنها6/10درصد بود<ref>China Turns Predominantly Urban. Wall Street Journal-18 Jan. 2012</ref>، این میزان در سال1979 که سیاست اصلاحات به اجرا گذاشته شد، زیر 19درصد بود، در حالی­ که براساس آخرین سرشماری صورت گرفته، تعادل جمعیت شهری و روستایی به نفع جمعیت شهری تغییر یافته و درحال حاضر جمعیت شهر نشین این کشور از مرز27/51درصد یعنی 8/690میلیون نفر گذشته است. یعنی پدیده­‌ای که در بریتانیا200سال، آمریکا100سال و ژاپن50سال طول کشید، در [[چین]] در ظرف تنها 30سال به وقوع پیوسته است که این رشد در جهان بی سابقه بوده و تحول بزرگی به­‌شمار می­‌رود. برخی از مؤسسات مشورتی تخمین زده‌­اند که جمعیت شهر نشین [[چین]] در سال2030میلادی از مرز یک میلیارد خواهد گذشت. طی این سال­‌ها، اگرچه دولت اقدامات زیادی برای بهبود وضعیت زندگی و گسترش و نوسازی امکانات روستائیان و تشویق آن­ها به ماندن در روستاها انجام داده است، ولی گرایش به مهاجرت از روستاها به شهرها، هم­چنان در حال افزایش است. انتقال صدها میلیون کشاورز روستایی به شهرها اگرچه با خود شرایط بهتر زندگی برای مهاجران و توسعه و رشد اقتصادی پایداری را در سه دهه­‌ی گذشته برای این کشور به همراه داشته است، و اگرچه ممکن است مهاجرت 200 تا300میلیون کارگر شاغل در بخش کشاورزی در یکی دو دهه‌­ی آینده به شهرها، موتور اقتصادی [[چین]] را فعال‌­تر نماید، ولی این مهاجرت­‌ها به همراه خود مسایل و مشکلات و چالش‌­های فراوانی از قبیل آلودگی محیط زست، کمبود رفاه آموزشی و اجتماعی، کمبود محل سکونت در شهرها، کمبود حمل و نقل و به احتمال زیاد ناآرامی‌­های اجتماعی و درخواست اصلاحات سیاسی را نیز در پی داشته باشد.<ref>سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی،جلد اول، ص257-260</ref>
[[جامعه و نظام اجتماعی چین]]؛ [[تغییرات اجتماعی دوره سوم(پس از 1997 میلادی) در چین]]


=== کتاب شناسی ===
== کتاب شناسی ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۵۸

از مهم‌­ترین ویژگی‌­های اساسی هر جامعه، ساختار اجتماعی آن به­‌شمار می‌­رود. برای دستیابی به توسعه­‌ی پایدار لازم است در کنار تغییرات ساختار اقتصادی و سیاسی، ساختار اجتماعی نیز مورد توجه لازم قرار گیرد، در غیر این­‌ صورت مشکلات پیچیده‌­ای دامن‌گیر جامعه خواهد شد. ساختار اجتماعی یک سیستم بسیار پیچیده و شامل ساختار متغیرهای متنوعی هم­چون جمعیت، خانواده، شغل، ساختار گروه‌های اجتماعی، ساختار شهری و روستایی، قشربندی اجتماعی، مناطق جغرافیایی، ساختار فرهنگ و سایر ابعاد می­‌گردد. برخی از این تغییرات اجتماعی در چین طی سال‌­های پس از1980 عبارتند از:

تغییر ساختار جمعیتی

طبق آمار موجود، در سال1978میلادی، جمعیت چین کمی بیش از962میلیون نفر بود در حالی­ که در سرشماری سال2007میلادی این تعداد به یک میلیارد و 132میلیون نفر بالغ شده است. یعنی در طول سی سال 358میلیون نفر به جمعیت چین افزوده شده است. در سال 1978 نرخ زاد و ولد 5/18درصد و نرخ مرگ و میر25/6درصد و نرخ رشد طبیعی12درصد بوده است. در واقع، جامعه­‌ی چین هر سه ویژگی یک کشور توسعه نیافته را با نرخ رشد بالا داشته است، در حالی ­که در سال2007 میلادی، نرخ زاد و ولد 1/12درصد، مرگ و میر93/6درصد، و رشد طبیعی به 17/5درصد کاهش یافته که یکی از پارامترهای کشورهای توسعه یافته است.

ساختار سنی جمعیت چین به سرعت در حال تغییر است. در سال1990، افراد بالای65 سال6/5درصد از کل جمعیت چین را تشکیل می­‌داد که این میزان در سال2000میلادی به 7درصد و در سال2007 به 1/8درصد افزایش یافته است. یعنی ساختار سنی جمعیت چین به سمت پیر شدن می­‌رود.

در سال1990، از کل جمعیت چین، دانش آموزان دبیرستانی 8درصد و دانشجویان4/1درصد را تشکیل می­‌دادند، در حالی­ که این میزان در سال 2007 ، به ترتیب به 6/12درصد و2/6درصد افزایش یافته است. در این مدت تعداد دانشجویان تقریبا چهار برابر شده و جامعه‌­ی چین به یکی از بزرگ­‌ترین کشور تأمین کننده­‌ی نیروی انسانی جهان تبدیل کرده است.

تغییر در ساختار شغلی

علی­رغم تلاش‌­های مائو و هم‌­فکران کمونیست او برای مدرن سازی کشور، به واقع تا سال 1978، کشور چین یک جامعه­‌ی بزرگ روستایی بود. از حدود400میلیون جامعه‌­ی کارگری چین، 283 میلیون نفر(70درصد) را کارگران روستایی تشکیل می­‌دادند  که اکثرا فاقد هرگونه مهارت و دانش فنی بودند. این میزان در سال 2007 ، به769میلیون نفر رسید که از این تعداد تنها 314 میلیون نفر(8/40درصد) کارگر روستایی بوده و 2/59درصد از آن­ها در بخش صنعت اشتغال دارند. بنابراین، می‌­توان گفت جامعه­‌ی چین در حال تبدیل شدن به یک جامعه­‌ی صنعتی است.

تغییر در ساختار شهری و روستایی

داشتن کارگران صنعتی زیاد به تنهایی نمی­‌تواند نشانه‌­ی صنعتی شدن یک جامعه باشد، بلکه به درصد جمعیت شهری و روستایی نیز بستگی دارد. در اغلب کشورهای صنعتی توسعه یافته، جمعیت شهرنشین بیش از روستانشین است. ولی در چین، تا سال 1949، جمعیت شهری تنها6/10درصد بود[۱]، این میزان در سال1979 که سیاست اصلاحات به اجرا گذاشته شد، زیر 19درصد بود، در حالی­ که براساس آخرین سرشماری صورت گرفته، تعادل جمعیت شهری و روستایی به نفع جمعیت شهری تغییر یافته و درحال حاضر جمعیت شهر نشین این کشور از مرز27/51درصد یعنی 8/690میلیون نفر گذشته است. یعنی پدیده­‌ای که در بریتانیا200سال، آمریکا100سال و ژاپن50سال طول کشید، در چین در ظرف تنها 30سال به وقوع پیوسته است که این رشد در جهان بی سابقه بوده و تحول بزرگی به­‌شمار می­‌رود. برخی از مؤسسات مشورتی تخمین زده‌­اند که جمعیت شهر نشین چین در سال2030میلادی از مرز یک میلیارد خواهد گذشت. طی این سال­‌ها، اگرچه دولت اقدامات زیادی برای بهبود وضعیت زندگی و گسترش و نوسازی امکانات روستائیان و تشویق آن­ها به ماندن در روستاها انجام داده است، ولی گرایش به مهاجرت از روستاها به شهرها، هم­چنان در حال افزایش است. انتقال صدها میلیون کشاورز روستایی به شهرها اگرچه با خود شرایط بهتر زندگی برای مهاجران و توسعه و رشد اقتصادی پایداری را در سه دهه­‌ی گذشته برای این کشور به همراه داشته است، و اگرچه ممکن است مهاجرت 200 تا300میلیون کارگر شاغل در بخش کشاورزی در یکی دو دهه‌­ی آینده به شهرها، موتور اقتصادی چین را فعال‌­تر نماید، ولی این مهاجرت­‌ها به همراه خود مسایل و مشکلات و چالش‌­های فراوانی از قبیل آلودگی محیط زست، کمبود رفاه آموزشی و اجتماعی، کمبود محل سکونت در شهرها، کمبود حمل و نقل و به احتمال زیاد ناآرامی‌­های اجتماعی و درخواست اصلاحات سیاسی را نیز در پی داشته باشد.[۲]

در حال به روز رسانی و ویرایش

نیز نگاه کنید به

جامعه و نظام اجتماعی چین؛ تغییرات اجتماعی دوره سوم(پس از 1997 میلادی) در چین

کتاب شناسی

  1. China Turns Predominantly Urban. Wall Street Journal-18 Jan. 2012
  2. سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی،جلد1، ص.257-260.