داستان شنگول و منگول سوریانی: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی « ==== داستان شنگول ومنگول سوری ==== داستان شنگول ومنگول وحبه انگور رانوعاً شنیده­ایم. در روایت سوری آن، به جای سه کارکتر بزغاله، دو بزغاله به نامهای «سنيسل» و «رباب» هستند و به جای گرگ، کفتار. کفتار روایت سوری نیز با استراق سمع در می­یابد که چه رمز...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:


==== داستان شنگول ومنگول سوری ====
د‌‌‌‌‌‌‌‌‌استان شنگول ومنگول وحبه انگور را نوعاً شنید‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه ایم. در روایت سوری آن، به جای سه کاراکتر بزغاله، دو بزغاله به نام‌‌‌‌‌‌‌‌های «سنیسل» و «رباب» هستند و به جای گرگ، کفتار. کفتار روایت سوری نیز با ‌‌‌‌‌‌‌‌‌استراق سمع در می ­یابد که چه رمزی میان مادر و بچه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها برای این که بچه ‌‌‌‌‌‌‌‌ها در را بگشایند، هست (یا سنیسل یا رباب، افتحو لأمکن الباب حشیشاتا بقروناتا) و به جای این که حبه انگور خبر بدهد که چه شده، مادر از بوی کفتار خود به ماوقع پی ‌‌‌‌‌‌می‌برد و بقیه ماجرا...<ref name=":0">الأسود نزار ،(1985) الحكايات الشعبية الشامية، وزارة الثقافة، الجمهورية العربية السورية،,</ref><ref>شنی، کریم( 1400). فرهنگ و تاریخ [[سوریه]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی]( در دست انتشار)</ref>
داستان شنگول ومنگول وحبه انگور رانوعاً شنیده­ایم. در روایت سوری آن، به جای سه کارکتر بزغاله، دو بزغاله به نامهای «سنيسل» و «رباب» هستند و به جای گرگ، کفتار. کفتار روایت سوری نیز با استراق سمع در می­یابد که چه رمزی میان مادر و بچه­ها برای این که بچه ها در را بگشایند، هست (يا سنيسل يا رباب، افتحو لأمكن الباب حشيشاتا بقروناتا) و به جای این که حبه انگور خبر بدهد که چه شده،مادر از بوی کفتار خود به ماوقع پی می­برد و بقیه ماجرا... (همان)
 
== نیز نگاه کنید به ==
[[فرهنگ عمومی سوریه]]؛ [[اساطیر و افسانه‌ها و قصه‌های عامیانه در سوریه]]
 
== کتابشناسی ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۲۹

د‌‌‌‌‌‌‌‌‌استان شنگول ومنگول وحبه انگور را نوعاً شنید‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه ایم. در روایت سوری آن، به جای سه کاراکتر بزغاله، دو بزغاله به نام‌‌‌‌‌‌‌‌های «سنیسل» و «رباب» هستند و به جای گرگ، کفتار. کفتار روایت سوری نیز با ‌‌‌‌‌‌‌‌‌استراق سمع در می ­یابد که چه رمزی میان مادر و بچه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها برای این که بچه ‌‌‌‌‌‌‌‌ها در را بگشایند، هست (یا سنیسل یا رباب، افتحو لأمکن الباب حشیشاتا بقروناتا) و به جای این که حبه انگور خبر بدهد که چه شده، مادر از بوی کفتار خود به ماوقع پی ‌‌‌‌‌‌می‌برد و بقیه ماجرا...[۱][۲]

نیز نگاه کنید به

فرهنگ عمومی سوریه؛ اساطیر و افسانه‌ها و قصه‌های عامیانه در سوریه

کتابشناسی

  1. الأسود نزار ،(1985) الحكايات الشعبية الشامية، وزارة الثقافة، الجمهورية العربية السورية،,
  2. شنی، کریم( 1400). فرهنگ و تاریخ سوریه. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)