مشاهیر و شخصیت های ادبی زن در آرژانتین: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «در همین عصر نویسندگان زنی همچون «روساگرا»" و «خوانا مانوئلا گوریتی»۳ نیز بروز و ظهور یافتند که در آثار خود علاوه بر مسائلی که در آثار نویسندگان مرد دیده میشد، سعی در نشان دادن مشکلات زندگی زنان به ویژه در مسائل آموزشی داشتند. اینان در واقع شا...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
در همین عصر نویسندگان زنی همچون «روساگرا» | در همین عصر نویسندگان زنی همچون «روساگرا» (Rosa Guerra) و «خوانا مانوئلا گوریتی» (Juana Manuela Gorriti) نیز بروز و ظهور یافتند که در آثار خود علاوه بر مسائلی که در آثار نویسندگان مرد دیده میشد، سعی در نشان دادن مشکلات زندگی زنان به ویژه در مسائل آموزشی داشتند. اینان در واقع شاید اولین نویسندگان فمنیست زن [[آرژانتین]] باشند. طرفداران خانمگوریتی معتقدند که ادبیات داستانی در کشور تازه تشکیل شده [[آرژانتین]] با رمان «لاکوئنا» (La quena) وی در سال ۱۸۴۸م آغاز شده است.[i] از دیگر رمانهای وی «دون دینیسیو پوچ» (Don Dionisio Puch) در سال ۱۸۶۹ م و «رؤیاها و واقعیتها» (Suenos y realidades) در سال ۱۹۷۵م است<ref>برگرفته از https://www.portaldesalta.gov.ar</ref>. | ||
قرن بیستم، بعد از جنگهای داخلی و با قدرتگیری لیبرالها در سیاست کشور آغاز میشود. «لئوپلدو لوگانس» (Leopoldo Luganes) شاعر، رماننویس و نویسنده شاخص این دوره در حقیقت پلی از دوره گذشته به دوران لیبرالیسم است. وی تحت تأثیر «روبن داریو» (Roben Dario) شاعر بزرگ نیکاراگوئهای که با پایان قرن نوزدهم، مدرنیسم را به آثار ادبی آمریکای لاتین آورد قرار گرفته و اشعار و رمانهایی سرشار از فصاحت و بلاغت ادبی و استادانه، داستانهای کوتاه و مقالات مبارزه طلبانه نوشت. بررسی آثار دو دوره وی نشاندهنده آن است که در واقع از آنارشیسم اولیه تبدیل به ناسیونالیسم استبدادی میشود. لوگانس از اولین کودتای سیاسی در کشور ۱۹۳۰ م حمایت کرده و در نهایت در یک مسافرخانه در ساحل رود پارانه خودکشی نمود. در اوایل همین قرن است که «گوستاوو مارتینز زویریا» شروع به نوشتن آثار بزرگ خود کرد. از جمله مقالات و رمانهای مختلف مانند فلور دورازنو و وایه نگرو که بعدها در سینما بسیار مورد استفاده قرار گرفت<ref>خیرمند، احمدرضا (1391). جامعه و فرهنگ [[آرژانتین]]. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی]، ص275-276.</ref>. | |||
== نیز نگاه کنید به == | |||
[[زبان و ادبیات آرژانتین]]؛ [[مشاهیر ادبی آرژانتین]] | |||
== پاورقی == | |||
<small>[i] منظور، این گروه بعد از استقلال رسمی [[آرژانتین]] میباشد.</small> | |||
== کتابشناسی == | |||
نسخهٔ کنونی تا ۳ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۰۵
در همین عصر نویسندگان زنی همچون «روساگرا» (Rosa Guerra) و «خوانا مانوئلا گوریتی» (Juana Manuela Gorriti) نیز بروز و ظهور یافتند که در آثار خود علاوه بر مسائلی که در آثار نویسندگان مرد دیده میشد، سعی در نشان دادن مشکلات زندگی زنان به ویژه در مسائل آموزشی داشتند. اینان در واقع شاید اولین نویسندگان فمنیست زن آرژانتین باشند. طرفداران خانمگوریتی معتقدند که ادبیات داستانی در کشور تازه تشکیل شده آرژانتین با رمان «لاکوئنا» (La quena) وی در سال ۱۸۴۸م آغاز شده است.[i] از دیگر رمانهای وی «دون دینیسیو پوچ» (Don Dionisio Puch) در سال ۱۸۶۹ م و «رؤیاها و واقعیتها» (Suenos y realidades) در سال ۱۹۷۵م است[۱].
قرن بیستم، بعد از جنگهای داخلی و با قدرتگیری لیبرالها در سیاست کشور آغاز میشود. «لئوپلدو لوگانس» (Leopoldo Luganes) شاعر، رماننویس و نویسنده شاخص این دوره در حقیقت پلی از دوره گذشته به دوران لیبرالیسم است. وی تحت تأثیر «روبن داریو» (Roben Dario) شاعر بزرگ نیکاراگوئهای که با پایان قرن نوزدهم، مدرنیسم را به آثار ادبی آمریکای لاتین آورد قرار گرفته و اشعار و رمانهایی سرشار از فصاحت و بلاغت ادبی و استادانه، داستانهای کوتاه و مقالات مبارزه طلبانه نوشت. بررسی آثار دو دوره وی نشاندهنده آن است که در واقع از آنارشیسم اولیه تبدیل به ناسیونالیسم استبدادی میشود. لوگانس از اولین کودتای سیاسی در کشور ۱۹۳۰ م حمایت کرده و در نهایت در یک مسافرخانه در ساحل رود پارانه خودکشی نمود. در اوایل همین قرن است که «گوستاوو مارتینز زویریا» شروع به نوشتن آثار بزرگ خود کرد. از جمله مقالات و رمانهای مختلف مانند فلور دورازنو و وایه نگرو که بعدها در سینما بسیار مورد استفاده قرار گرفت[۲].
نیز نگاه کنید به
زبان و ادبیات آرژانتین؛ مشاهیر ادبی آرژانتین
پاورقی
[i] منظور، این گروه بعد از استقلال رسمی آرژانتین میباشد.
کتابشناسی
- ↑ برگرفته از https://www.portaldesalta.gov.ar
- ↑ خیرمند، احمدرضا (1391). جامعه و فرهنگ آرژانتین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص275-276.